۱- دانشجوی دکتری دانشگاه اصفهان
۲- استاد دانشگاه اصفهان
چکیده: (۹۳۶۱ مشاهده)
فضای ادبیات جدید ایران در دو دههی اخیر، همگرا با فضای جهانی ادبیات از موج ادبی پسامدرنیسم تأثیر پذیرفته است و رمانهای پسامدرن که از اواخر دههی هفتاد در این فضا مطرح شدند، امروز به عنوان یک واقعیت در آخرین منزل سیر تطور سبکی در داستاننویسی کشور، غیر قابل انکار هستند. نسبیگرایی و بومیگرایی پسامدرنیستی این امکان را فراهم میکند تا کنشگران این حوزه، مفاهیم فلسفهی پسامدرن را بر اساس اقتضائات بوم فرهنگی و زبان عمومی مردمان جامعهی خویش به زبان و بیان آورند. مسألهی مقالهی حاضر آن است که نویسندگانی که مدعی هستند به سبک ادبی پسامدرن به تألیف رمانهایی به زبان فارسی در فضای ادبی ایران میپردازند تا چه میزان توانستهاند مؤلفههای رویکرد پسامدرن را به جهان انسانی، در ادبیات اِعمال کنند. از آنجا که مقولهی زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن در فلسفهی ادبیات پسامدرن دارای جایگاهی محوری است، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی میشناسند، مقالهی حاضر سعی دارد، چگونگی کاربست امکانات بلاغی (ادبیّت) و ایدئولوژیک (اندیشگانی) زبان را در رمانهایی که در حوزهی نقد ادبی کشور به عنوان رمان پسامدرن شناخته شدهاند، بررسی کند.
نوع مقاله:
نقد عملی |
موضوع مقاله:
ادبیات عامیانه دریافت: 1394/9/1 | پذیرش: 1395/2/18 | انتشار: 1395/4/1