دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی ، algooneh@yahoo.com
چکیده: (1359 مشاهده)
داستان کوتاه «لاتاری» نوشتۀ شرلی جکسون، آیین سالانۀ بختآزمایی را در یک روستای کوچک آمریکایی به تصویر میکشد. داستان بهنحوی غریب و ترسناک به پایان میرسد. این داستان معطوف به آن دسته از هنجارها و آداب و رسوم فرهنگی است که بهمثابۀ آگاهی کاذب عمل میکنند و سوژه را به انجام کنشهایی پیشتأملی هدایت میکند. کنشهایی که بیشتر در متن پراکسیس اجتماعی روی میدهند و بنابراین فاقد عقلانیت لازم هستند؛ چراکه اساساً رانۀ پیشبرندۀ این کنشها ارادۀ کورِ اجتماعی است. بر این اساس، با توجه به ماهیت این داستان و در پاسخ به این پرسش که «ایستادن در صف مرگ» چه ارتباطی با بختآزمایی دارد و علت تداوم این آیین چیست، نگارنده با استخدام الگوی اسطورهشناختی رنه ژرار بهعنوان چهارچوب کلّی نقد ضمن تحلیل و نقد داستان حاضر، به تبیین شاخصهای جامعه ـ روانشناختی اثر میپردازد. در پایان مشخص میشود بنیان این داستان مبتنی بر فراشد قربانی بهمثابۀ امری آیینی است که در مرتبهای «متقدم بر بازنمایی نمادین» عمل میکند. فراشد قربانی ضمن بازنمایی واقعیات مادی، نظام درونی اثر را سروسامان میبخشد.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
نقد داستان معاصر دریافت: 1403/3/14 | پذیرش: 1403/8/26 | انتشار: 1403/8/10