استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران. ، e.khojaste@alzahra.ac.ir
چکیده: (۹۸ مشاهده)
نورتروپ فرای، نظریهپرداز کانادایی، در تئوری اسطورهشناختی خود، وجه روایی اثر ادبی را «میتوس» و وجه مضمونمدار را «دایانویا» مینامد و اظهار میدارد تمام آثار ادبی ریشهای اسطورهای دارند. جستار حاضر، درصدد است با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی، به بازخوانی رمان پاییز فصل آخر سال است از منظر آرای فرای بپردازد تا نشان دهد هم از لحاظ ساختار روایت و هم مضمون، از دو مفهوم میتوس و دایانویا تأثیر پذیرفته است. براساس نتایج بهدستآمده، تقسیمبندی روایی رمان به دو بخش تابستان و پاییز، که نمودار ورود سه شخصیت اصلی از مرحله دنیای آرمانی به زندگی واقعی است، نمادی از گذر از ژانر رمانس به تراژدی است که فرای در نظام اسطورهشناختی خود، با نسبت دادن ژانرها به فصول سال، آن را نمادی از گذر از «میتوس تابستان» به «میتوس پاییز» میداند. مرحله تابستان از منظر فرای، نمود تصاویر بهشتی و مرحله پاییز، نمود تصاویر دوزخی است که در این اثر، جهانی منطبق با قیاس تجربه و مملو از مضامین تراژیک میآفریند. دایانویای اسطوره نیز در قالب کهنالگوی «ولادت مجدد» در این سه شخصیت زن بازتولید میشود و آنان را به مرحله پاگشایی میرساند. بدین ترتیب، پسزمینههای اساطیری شگردی برای بازنمایی مشکلات اجتماعی زنان میشود و اسطوره «زن سرمدی» را بازآفرینی میکند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
نقد اسطوره ای دریافت: 1403/2/31 | پذیرش: 1404/2/31 | انتشار: 1404/3/10