۱- استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا تهران ایران ، m.houshangi@alzahra.ac.ir
۲- کارشناسی ارشد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.
چکیده: (۱۶۰۶ مشاهده)
محوریت نقد روانکاوانه، تعامل میان حوزۀ هنر، بهویژه ادبیات با موضوعات روانکاوی است که در این روش، سوژۀ متن به بستری برای شناخت نشانهها، ریشهها و عوامل رواننژندی در سه محور مؤلف، متن (ساختار و شخصیتها) و مخاطب است؛ و در مواردی نادر به روش عبور از بحران و ابزاری برای رواندرمانگری تبدیل خواهد شد. در این حوزه، مقولۀ اضطراب و وسواس از موضوعات مهمی است که در روانشناسی با رویکردهای شناختیِ متفاوتی بدان پرداخته شده است و میتواند یکی از موضوعات کاربردی در تحلیل متنمحورانۀ آثار ادبی قرار گیرد. از سویی، آثار گلشیری بهسبب آگاهی او از دانش روانشناسی و کاربست آگاهانۀ تکنیکها و شاخصههای مهم آن در پردازش و تقویت شخصیت، از ظرفیت بالایی در جهت تحلیل روانکاوانه برخوردار است. لذا این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی مقولۀ اضطراب در مجموعه داستان نمازخانۀ کوچک من پرداخته و نتیجه گرفته است که ریشۀ اضطراب در شخصیتهای این داستانها، ترس از وقوع یک حادثۀ ناگوار در آینده است و شخصیتها اغلب به پاسخ ابتدایی اجتناب و گریز از موقعیت و مکانیسمهای دفاعی ابتدایی روی میآورند. اکثر شخصیتها در مواجهه با اضطراب، مبتلا به افسردگی، خشم و انزوا شده که در نشانههای رفتاریِ متعددی چون مصرف الکل، بیخوابی و بیقراری، پرخاش کردن و جیغ و فریاد کردن این بحران را بازنمایی خواهند کرد. درمجموع میتوان اضطراب و افسردگی را در این مجموعه بهعنوان وجه غالب در نظر داشت.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
نقد داستان معاصر دریافت: 1402/3/2 | پذیرش: 1402/7/10 | انتشار: 1402/7/10