اهواز، بلوار گلستان، دانشگاه شهید چمران، دانشکده ادبیات و علوم انسانی،
چکیده
وجه در برابر گونه؛ بحثی در قلمروی نظریه انواع ادبی دکتر قدرت قاسمی پور عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز سابقهی بحث در باب گونههای ادبی، برمی گردد به دستگاهِ ردگانشناسی و تقسیمبندی آثار ادبی از نظر افلاطون و ارسطو که سه گونهی اصلیِ حماسه، نمایشنامه و آثار غنایی را بر اساسِ «وجه» یا چگونگیِ بازنماییِ سخن در کلامِ گوینده یا شاعر بررسی کردهاند. در نظریهی انواعِ ادبیِ معاصر، از این اصطلاح برای بیان جنبههای درونمایگانیِ گونههای ادبی استفاده میشود. به مددِ اصطلاح وجه، چرایی و چگونگیِ کاربرد اصطلاحاتی وصفی همچون: «تراژیک، حماسی، غنایی، مرثیهای، طنزآمیز» تشریح میشود که بر جنبههای مفهومی و درونمایگانی دلالت دارند؛ مثلاً وقتی میگوییم این اثر «رمانی حماسی» است، بدین معناست که نوع یا گونهی آن رمان است، لیکن وجه معنایی آن حماسی است. تفاوت دیگر وجه با گونه در این است که یک گونهی خاص همچون حماسه یا تراژدی ممکن است از بین برود، ولی وجه تراژیک و حماسی آن ممکن تا زمانها باقی بماند. اصطلاحاتِ «وجهنما» ـ یعنی اصطلاحاتی همچون: «تراژیک، حماسی، غنایی، مرثیهای، طنزآمیزـ وابسته به شکل و ساختار صوری آثار ادبی خاص نیستند، بلکه گویای جنبههای درونمایگانی آثار ادبی هستند. همچنین، این مبحث ناظر است بر این که چگونه برخی از انواع ادبیـ همچون تراژدی، حماسه و غزلـ آنقدر گسترش پیدا میکنند که ویژگیهای درونمایگانیِ آنها، برای توصیف ابعادِ درونمایهای دیگر انواع ادبی به کار میروند و در مقابل برخی انواع ادبی، همچون: رمان، داستان کوتاه، قصیده و مقامه از چنین خصلتی برخوردارنیستند.