۱- استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران ، ghrezvan@umz.ac.ir
۲- دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران
چکیده: (۱۶۶۴ مشاهده)
اگر زبان را نه آینۀ منعکسکنندۀ مبارزهها، بلکه موضوع مبارزهها و ابزار مبارزه تلقی کنیم، دیگر به جای آن باید از دال گفتمان استفاده کرد که مفاهیم قدرت و زبان را در یک درهمتنیدگی مداوم و تفکیکناپذیر مفهومی، قابل فهم میسازد. درهمین راستا این مقاله بر آن است تا با روشی گفتمانی و با اتخاذ دیدی انتقادی متن تاریخ بیهقی را بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین متون کلاسیک ادبیات فارسی بفهمد و بخواند. به عبارت دیگر با قرار دادن این متن در بافت گفتمانیاش و رابطۀ دیالکتیکش با قدرت و فهمیدن این متن بهعنوان میدان مبارزۀ قدرتها و گفتمانهای متضاد و متخاصم جامعه بتوان به فهمی نو از آن دست پیدا کرد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف برای انجام تحلیلهای خرد متنی، و از نظریۀ گفتمان لاکلاو و موف برای انجام تحلیلهای کلان گفتمانی عصر بیهقی، بهطور همزمان و ترکیبی بهره میگیرد تا بتوان به نوعی تحلیل گفتمانی خرد و کلان رضایتبخش از متن و عصر تاریخ بیهقی دست پیدا کرد. متن تاریخ بیهقی چنان که نشان داده میشود، نه منعکسکنندۀ راستین مبارزات بلکه خود بخشی از فرایند مبارزه است. این متن تحت تأثیر زنجیرۀ گفتمانهای حاکم است و علیه گفتمانهای پیرامونی بهکار گرفته میشود. تاریخ بیهقی، تحت تأثیر گفتمان که ذهن دوقطبی متن را به یک بازنمایی جهتدار از جریان امور و واقعیتها میکشاند، گفتمانهای حاکم را برجسته مسسازد و گفتمانهای پیرامونی را به حاشیه میراند.
نوع مقاله:
پژوهشی کیفی |
موضوع مقاله:
فلسفه و ادبیات دریافت: 1401/11/3 | پذیرش: 1402/7/10 | انتشار: 1402/7/10