Lecturer at Allameh Tabataba’i University ، mehdadkhahtehrani@yahoo.com
چکیده: (359 مشاهده)
چکیده:
رضا قلیخان هدایت، ملقّب به لله باشی، ادیب، شاعر و تذکرهنویس سده سیزدهم در ایران در دوران حکومت محمّدشاه و ناصرالدّین شاه قاجار بود. گذشته از کتابهای ریاض العارفین، مجمع الفصحا و اصول الفصول، سه مجلّد کتاب «روضه الصفای ناصری» او در تاریخ قاجار مشهور است. این کتاب در واقع «ملحقات روضه الصفا» خوانده میشود که در حقیقت به دنبال کتاب «روضهالصّفا»ی خواندمیر نگاشته شده است. رساله ایراد نوشته میرزا فتحعلی آخوندزاده در واقع گفتوگویی انتقادی است میان رضاقلیخان هدایت و آخوندزاده درباره متن تاریخی روضهالصّفای ناصری و بعضِ مسائل تاریخنگارانه آن. عمده انتقادات آخوندزاده به هدایت، متوجه رویکرد و روشِ تاریخنگاری اوست. در این گفتوگوی جدلی، به سبب شاعر بودن رضاقلیخان هدایت و استفاده از شعرهای خود در روضه الصفای ناصری، از نوع ادبی پوئزی (شعر) سخن به میان میآید. تنش جدلی شکل گرفته میان آخوندزاده و هدایت در رساله ایراد، از حیث دربرداشتن بعضِ گزارههای بنیادین، از مهمترین تنشهای جدلی در تاریخ نقد ادبی و نقد تاریخنگاری در ایران است. از طرف دیگر، رساله ایراد، ارتباط شگفتانگیزی با دیگر آثار آخوندزاده دارد که بنا به ضرورت به آنها پرداختهایم. مقاله حاضر ضمن تحلیل و جستجو در لحظه نادرِ رویارویی ژنریک شعر و تاریخ در ساحتِ نظری و عملیِ تاریخ نقد ادبی و تاریخنگاری فارسی، نشان خواهد داد امکانات درونیِ این جدل ژنریک، تا چه اندازه در شناخت بنیادهای نقد ادبی و نقد تاریخنگاری فارسی راهگشا و سودمند است.
واژگان کلیدی: رساله ایراد، جدل ژنریک، تاریخ، پوئزی(شعر)، نقد ادبی
نوع مقاله:
پژوهشي اصيل |
موضوع مقاله:
فلسفه و ادبیات دریافت: 1400/2/29 | پذیرش: 1401/4/10 | انتشار: 1401/4/10