استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه ، sm.dadras@urmia.ac.ir
چکیده: (۲۹۷۴ مشاهده)
روایات صوفیانه بهلحاظ عمق و نوع تجربهای که بیان میکنند و کارکرد اصلی آنها، یعنی برانگیختنِ نوعی تجربۀ عرفانی در خواننده، و تنبّه، استحاله و هدایتِ او، قابلیت بررسیهای روانکاوانۀ جدی را دارند. مقالۀ حاضر بهنوبۀ خود میکوشد با چنین رویکردی، طبقهبندیِ جدیدی از این روایات، با نظر به مفهوم روانکاوانۀ «انتقال»، ارائه دهد. در این طبقهبندی، مجموعۀ روایات صوفیانه ـ و حکایات اسرارالتوحید بهطور خاص ـ بهعنوان روایتی کلان درنظر گرفته شده که فرایند رواندرمانی را به محوریت مفهوم انتقال، بهتصویر میکشد؛ و هر خردهروایتی ذیل یکی از مراحل این فرایند قابلطبقهبندی است. با این نگاه، کارکرد اغلب روایاتِ تذکرهها را میتوان با یکی یا شماری از این مراحل متناظر دانست. پس درواقع، خوانندۀ متنی واحد در خاتمۀ خواندنِ متن، به انحاء مختلف، مجموع این مراحل را ـ گرچه در روندی غیرخطی ـ ازسر میگذراند. این مراحل که با ارجاع به آراء زیگموند فروید و شارح ساختارگرای او، ژاک لکان، تبیین شدهاند، عبارتاند از: 1) برساختنِ سوژۀ مفروضبهدانستن، 2) مقاومت/ انکار، 3) ابژۀ تصادفیِ نشانه، و 4) رسالت. اما انتخاب اسرارالتوحید در این مطالعۀ موردی، به دلایل متعدد صورت گرفته است؛ ازجمله، اشتمال بر روایاتِ فراوانتر و متنوعتر نسبتبه دیگر مقامات و تذکرهها، و دیگر، تأثیر عمیقِ این متن بر روایات صوفیانۀ پسین.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
نظریه ادبی دریافت: 1400/2/29 | پذیرش: 1400/7/10 | انتشار: 1400/7/10