۱- دانشگاه تربیت مدرس ، maryam.narimi@gmail.com
۲- دانشیار گروه پژوهش هنر دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس.
۳- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس.
چکیده: (۷۶۲۵ مشاهده)
هر گفتمان متشکل از چندین گزاره و صورت گفتمانی است که با توجه به شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در هر دوره بهوجود میآید. در دورۀ سلطنت فتحعلیشاه قاجار (1176ـ1213ق)، گفتمان مسلط بازگشت ادبی که همان گفتمان سنتی محسوب میشود، براساس نظام ادراکی حاکم بر عصری شکل گرفت که در آن شاه و دربار، در مقام نهاد تولیدکنندۀ گفتمان یادشده، اصلیترین حامی هنر و ادبیات شناخته میشوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش گفتمان ادبی بازگشت در تصاویر مختص فتحعلیشاه قاجار با توجه به وضعیت سیاسی، اجتماعی، زمینههای معرفتی و سامانۀ دانایی یا همان روح حاکم بر زمانه است. اگر بپذیریم که تا این دوره، نقاشی ایرانی و ادبیات فارسی کمابیش با یکدیگر در ارتباط و تعامل بودهاند، باید گفت که با شکلگیری و قدرت یافتن گفتمان ادبی این دوره، هنجارهای تصویری در نقاشی ایرانی نیز دگرگون و ویژگیهای تازهای در آن پدیدار شد که در نگارگری سدههای پیشین سابقه نداشته است. نگارندگان در پژوهش حاضر کوشیدهاند تا براساس نظریۀ گفتمان فوکو، بهعنوان الگوی روششناختی و رویکردی بینارشتهای، به این مسئله بپردازند که چگونه گفتمان ادبی بازگشت موجب شکلدهی به تصاویر شاهانۀ مکتب پیکرنگاری درباری و اثرگذاری بر آن شد. بررسیها نشان میدهد در این دوره، شعر و توصیفات شعری همچنان بهمنزله منبع الهام مورد توجه نقاشان بوده است. از این رو صورتهای گفتمانی غالب در سبک ادبی بازگشت، یعنی صورت تاریخ و صورت سیاست که به گفتمان قدرت بدل شده بودند، در پردههای نقاشی تصویری جدید از شاه بهنمایش گذاشتند؛ بهطوری که تصاویر شاه غیرواقعیتر و هالۀ تقدسش بزرگتر شد و همچنین پیکره شاه غیرملموس و استعارهایتر گردید.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
مکتبهای ادبی دریافت: 1398/4/11 | پذیرش: 1398/8/10 | انتشار: 1398/8/10