استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان ، neginbinazir@yahoo.com
چکیده: (383 مشاهده)
بازآفرینی، خلاقانهترین امکان در ساحت/ کنش اقتباس است: سیاق و جنس مواجهه نویسنده یا بازآفرین؛ هضم، استحاله و از آنخودکردن متن/ متون اصلی و پیشین، امکان آفرینشی دیگرگون و متفاوت را رقم میزند. از این منظر، متن بازآفریده، دومی هست اما درجه دوم نیست بلکه تکرار و دیگربودگی را توأمان داراست. پژوهش حاضر با ارائه تعاریف، ظرفیتها و امکانهای بازآفرینی؛ دلایل ایستایی، سکون و محدودیت بازآفرینی در ادبیات کودک و نوجوان ایران را واکاوی و تحلیل میکند و نشان میدهد که تلقی از سنت بهمثابه امری سپریشده، جهتگیری تعلیمی ـ اخلاقی در خلق متون، بیتوجهی به متون مختلف فلسفی، اسطورهای، دینی، تاریخی و...، آگاه نبودن به اهمیت داستان/ رمان بهمثابه امکانی برای دگرگونی تجربه، لذتبخشی و رشد تفکر خلاق کودک و نوجوان و مخاطب را بهمثابه ابژه نسلی؛ مفعول و منفعل دانستن، بازآفرینی در ایران را تقلیل داده است به تغییر زاویه دید، شخصیتهای داستان، مکان و زمان، لحن، پایانبندی و... . پژوهش حاضر پس از تحلیل دلایل این ایستایی و درجازدنها، با مقایسه چند رمان نوجوان بازآفریدهِ غیر ایرانی و ایرانی، گستردگی، ظرفیت و لایهلایهبودن(تودرتویی) و درهمتنیدگی التقاطی رمانهای بازآفریده غربی را نشان میدهد. رمانهایی که توأمان از متون و آبشخورهای متنوع فکری، معرفتی و هنری در حد یک گزاره، تمثیل، ایده و یا تم اصلی استفادهکردهاند.
نوع مقاله:
پژوهشي اصيل |
موضوع مقاله:
ادبیات کودک دریافت: 1401/6/8 | پذیرش: 1401/5/10 | انتشار: 1401/5/10