دانشیار دانشگاه شهرکرد ، a.mohammadi344@gmail.com
چکیده: (۲۹۵۲ مشاهده)
اگرچه مضمونیابی جایگاهی مهم در نقد و پژوهش ادبی و هنری دارد، کمتر بهعنوان فرایندی روشمند مورد بحث قرار گرفته است. پژوهشهای زبان فارسی بیشتر متوجه شرح و معرفی مضمون آثار است تا بررسی فرایندها، روشها و راهبردهای کشف و فهم مضمون. در مقاله حاضر، با تکیه بر نمونههایی از نقد آثار ادبی و سینمایی، دو فرایند مستقیم و غیرمستقیم در مضمونیابی شناسایی و معرفی شده است. اولین و رایجترین فرایند، مضمون را با تکیه بر نشانههای آشکار و معانی صریح متن بهدست میآورد. سه مورد از این نشانههای آشکار عبارت است از: گفتههای مستقیم متن، عناصر فابیولا و قراردادهای ادبی. این فرایند معمولاً مضمونهایی آشنا و بینیاز از توجیه و تبیین ارائه میدهد. درمقابل، فرایند غیرمستقیم با تکیه بر معانی ضمنی و برساخته، به مضمون اثر دست مییابد. مهمترین راهبردهای مورد استفاده در فرایند غیرمستقیم عبارت است از: مفاهیم نهفته در نظریههای ادبی، توجه به شگردهای فرمی، استخراج موتیفهای غیرعینی، یا ترکیب این موارد. مضمونهای بهدستآمده از فرایند دوم بهدلیل غرابت، به توجیه دقیق منتقد نیازمند است؛ توجیهاتی که نشانه آگاهی منتقد از راهبردهای مورد استفاده خود است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روش تحقیق ادبی دریافت: 1400/3/8 | پذیرش: 1400/12/10 | انتشار: 1400/12/10