جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای یونسکو
محمدرضا صالحی مازندرانی، نسرین گبانچی،
دوره ۴، شماره ۱۶ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
این مقاله قصد دارد به میزان تأثیرگذاری جلوه های ادبی و نمایشی تئاتر پوچی (اَبزورد) بر سبک نمایشنامه نویسی ایران بپردازد. غلامحسین ساعدی یکی از نمایشنامه نویسان شناخته شده ایرانی است که برخی از مهم ترین تمهیدات تئاتر نو را در سبک نویسندگی خود به کار گرفته است. نگارنده در این پژوهش درپی آن است که چگونگی بازتاب مفهوم پوچی را در نمایشنامه های نوگرای غلامحسین ساعدی نشان دهد؛ نویسنده¬ای که مستقیم و غیرمستقیم از این نوع تئاتر تأثیر پذیرفته است. ضمن اینکه با توجه به مهم ترین شاخص های تئاتر پوچی، از میزان و نحوه تأثیرپذیری نمایشنامه¬های ساعدی از این¬گونه تئاتر و نمایشنامه نویسان سنتی و مدرن تحلیلی ارائه خواهد کرد. تأثیرپذیری ساعدی از نمایشنامه نویسان مدرن بیش از سنت گرایان بوده که نشان دهنده همگامی ساعدی با آنان در بیان مسائل روزمره و مطرح جهان در تئاتر است.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده
عدم توسعه گردشگری در هر مکان جغرافیای بیشتر به دو عامل وابسته است؛ یکی مطلوب نبودن خصوصیات ذاتی مناطق و دیگری عدم تصمیم گیری درست سیاست گذاران و برنامه ریزان. در شرایطی که قابلیتها و توانهای محیطی مناسب ارزیابی شود میبایست ریشه ناکامی در عدم رونق گردشگری و بهبود زندگی مردم را در سیاستگذاری گردشگری جست. در این راستا پژوهش حاضر با رویکرد آیندهپژوهی، به شناخت عوامل راهبردی در سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان بهعنوان بخشی از استان کرمانشاه و کردستان و بیست و ششمین اثر میراث فرهنگی ملموس ایران، ثبت شده در فهرست جهانی یونسکو میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، مبتنی بر روش آیندهپژوهی و تحلیل ساختاری است و جامعه اماری آن شامل ۲۰ نفر از افرادی است که بهصورت تخصصی در حوزه گردشگری فعالیت دارند. در مجموع، دارای ۷ مولفه و ۳۶ شاخص اثرگذار، که محصول ادغام، حذف، اصلاح و ویرایش ۱۰۳ متغیر اولیه بوده که با استفاده از نرم افزار میک مک، ۱۵عامل نهایی بهعنوان پیشران موثر بر سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان انتخاب شده است. نتایج نشان میدهد که شاخصهای قوانین و مقررات گردشگری، سیاستهای کلان دولت، نیروی انسانی ماهر و اموزش دیده و بازافرینی با رویکرد گردشگری به ترتیب از جمله متغیرهایی هستند که بیشترین سهم را در اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر این سایت دارند
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: افزودن ساختار جدید به بافت تاریخی از روشهای حفاظت شهری است که با مداخلات شدیدتری همراه و در نتیجه نیازمند توجّه بیشتری است. در این راستا، سازمانهای بینالمللی در تدوین اسناد خود به این موضوع پرداختهاند. بررسی این اسناد از آنجایی که مبنای تدوین استانداردها و دستورالعملهای طراحیاند، اهمّیّت دارند. با این وجود، تا به حال، کمتر به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. بر این اساس، در این پژوهش، به منظور صورتبندیِ موضع مطرح در این اسناد در قالب رویکردهای طراحی، چیستیشان پیگیری شد.
روشها: بدین منظور، با مطالعهی اسناد، دادههای مورد نیاز گردآوری، بر اساس مضمون و ساختار رویکرد طراحی کدگذاری و برای دستیابی به تصویر کلّی، کدهای حاصل به کمک مقایسهی تطبیقی و همچنین با کمّیسازی و به کمک نرمافزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: دادههای گردآوری شده نشان میدهند که در موضع سازمانهای بینالمللی در مورد حفاظت به روش افزودن به بافت تاریخی، دو نگرشِ قابل تفکیک مطرح است. منشور ونیز (۱۹۶۴) منشور واشنگتن (۱۹۸۷)، منشور اصول بررسی، حفاظت و مرمت ساختاری میراث معماری (۲۰۰۳) و منشور نیوزلند (۲۰۱۰) و منشور بورا (۲۰۱۳) قائل به ارجحیّت سندانگاری بر بافتشهریانگاریِ بافت تاریخی هستند. ولی سایر اسناد، هر دو نگرش را توآمان مطرح میکنند. با این تفاوت که در بیانیّهی تلاکسکالا (۱۹۸۲) و بیانیّهی سنآنتونیو (۱۹۹۶) این نگرش متآثر از نگاهی سنّتگرا و در باقی موارد بر مبنای نوگرایی است که نشان از غالب بودن این نگرش در اسناد دارد. برخاسته از همبستگیِ نگرش و رهیافت، در منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند، اجتناب از تغییر بر ضرورت تغییر ارجح است. سایر اسناد قائل به مدیریت تغییرند. با این تفاوت که در دو سند تلاکسکالا و سنآنتونیو این مدیریت در معنای سنتّی آن مطرح است و در باقی اسناد مدیریت با پذیرش گذر از عصر سنّت و آغاز عصر مدرن توصیه شده است. بنابراین رهیافت آخر، رهیافت غالب در اسناد است. متأثر از رهیافت، منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند به همانندی طرح پیشنهادی با بافت تاریخی توصیه کردهاند و باقی اسناد قائل به هماهنگیِ طرح به کمک ارجاع به ویژگیهای بافت تاریخی هستند که برخاسته از تفاوت در نگرش و رهیافت، در بیانیّههای تلاکسکالا و سنآنتونیو هماهنگی در معنای تبعیّت از سنّتهای طراحی در معماری و شهر است. ولی سایر و اغلب اسناد، هماهنگی در معنای طرحی متأثر از ویژگیهای بافت تاریخی و در صورت سازگاری، با بیانی معاصر به کار برده شده است.
نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجهگرفت در حالت کلّی، سه رویکرد طراحی در بافت تاریخی در اسناد سازمانهای بینالمللی مطرح شده است.