جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای گورستان
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
اهداف: این پژوهش با هدف حفاظت از منظر آرامستانهای تاریخی شهر از دریچه شناخت ابعاد، لایه ها و مؤلفههای آشکار و پنهان در سطوح عمیق ادراک به آشکارسازی ظرافتها و پیچیدگیهای دشوار در بازآفرینی این مکانهای ارزشمند تاریخی در خلال مرور تجارب زیسته مراجعه کنندگان میپردازد.
روشها: این پژوهش بهصورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه و با روش ابداعی کوشنباخ از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته حول پنج محور اصلی و همچنین توزیع پرسشنامه های تکمیلی، ثبت و دریافت معانی تجارب زیسته مراجعین به منظر و تحلیلی کیفی، صورت پذیرفته است.
یافته ها: بررسی تجارب زیسته پیرامون منظر آرامستانهای تاریخی در شش محور «مراجعه، تصویر ایده آل، فعالیت، بهبود و ابعاد ذهنی» نشان میدهد گورستانهای تاریخی دارای کیفیتهای چندبعدی و تنوع، تکثر و پیچیدگی بسیار شگرفی در لایه های ادراکی برخوردار است.
نتیجه گیری: فروکاست نقش گورستانها به یک زیرساخت ضروری برای شهر و محلی برای دفن اموات منجر به قطع ارتباط میان دنیای زندگان و مردگان گشته، آن را بدل به زمینی جهت دفن پسماند شهری در خارج شهر می نماید. حفاظت از منظر تاریخی به دلیل دارا بودن ساختارها و عناصر ارزشمند، اصالت و ارزشهای نهفته که نشاندهنده ی تعامل فرهنگ و طبیعت در طول زمان است، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه این ارزشها حافظ هویت و خاطرات جمعی و حافظه تاریخی جامعه هستند. لذا بدون بررسی لایه های عمیق ادراکی نهفته در روح این مکان امکان خوانش مجدد این ویژگیها در بازآفرینی آرامستانها آن میسر نیست.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
سکاها یکی از مهمترین اقوامی بودند که در هزارهی اول ق.م بسیاری از بخشهای آسیای مرکزی، شمال و جنوب قفقاز و غرب آسیا، ازجمله شمال غرب ایران را اشغال کردند. یکی از مهمترین مشخصات فرهنگ سکایی، تدفین باشکوه شاهزادههای آنهاست. در این امر اسب نقش مهمی را ایفا میکرده است. اسب یکی از حیوانات مقدسی است که در فرهنگهای مختلف از احترام خاصی برخوردار بوده است، این احترام در میان اقوام سکایی بهصورت قربانیکردن آن برای شاهزادههای سکایی نمود پیدا کرده است. از این اقوام در سرتاسر آسیای مرکزی و شمال قفقاز تدفینهای بسیاری کشف شده که یکی از ویژگیهای اینگونه تدفینها تعداد زیادی اسب بودند که همگی خفه شده و در کنار یا بر بالای قبر بزرگزادهی سکایی قرار داده شدند. در هزارهی اول ق.م سکاها در حین ورود به آسیای غربی قسمتهایی از شمال غرب ایران را نیز در دوره مادها تصرف کردند. اخیراً در گورستانی در مشگینشهر اردبیل یکی از منحصر به فردترین تدفینهای سکایی در کل آسیای غربی به دست آمد که ویژگی بارز آن مانند سایر تدفینهای سکایی، تدفینهای اسب بود. در این مقاله با توجه به ویژگیهای کلی تدفینهای سکایی براساس منابع تاریخی و باستانشناختی، به ویژگیهای تدفین سکایی گورستان خرمآباد مشگینشهر خواهیم پرداخت. اشاره به ساختار قبور، نحوهی تدفین اسبها و تحلیل چنین رفتاری از مهمترین اهداف پژوهش حاضر است.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: هدف کلی پژوهش حاضر، خوانش زمینههای معنوی معاد در احیای منظر یادمانی و روایتگر گورستانهای متروک درون شهری براساس آموزههای قرآنی و روایات ائمه معصومین است.
ابزار و روشها: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و از شیوههای کتابخانهای و میدانی به وسیله مشاهده و پرسش از جامعه آماری متخصصان دینی و حرفهای رشته معماری منظر با استفاده از پرسشنامه ساختاریافته، بهمنظور جمعآوری اطلاعات استفاده کرده است.
یافتهها: رابطه مکان، منظر و جایگاه مولفههای معنایی در خوانش و ادراک منظر با محوریت گورستان و بهصورت خاص مساله معاد بهعنوان اصلیترین مولفه معنایی در منظر گورستان شناسایی شده است. مساله معاد مطابق با تفاسیر قرآن کریم و احادیث و نظر فلاسفه، عارفان تشریح شده و چگونگی استفاده از رمزگانهای عینی و ذهنی معاد مطابق آیات قرآنی در منظر گورستانهای متروک درون شهری بررسی شده است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که منظرسازی عینی و ذهنی از معاد در آیات قرآن کریم هر کدام به نحوی حاوی مفاهیم و رمزگانهای مختلفی هستند که تاثیرات گوناگونی بر مخاطبان میگذارند و بنابراین استفاده صحیح از آنها در احیای مناظر گورستانهای متروک درون شهری میتواند سبب ادراک هر چه بهتر و بیشتر روایتگری و یادآوری این مناظر از معاد در ذهن مخاطبین باشد و در پی آن، سبب ارتباط بیشتر مخاطبان با منظر این مکانها شود.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
عصر آهن به دورهای اطلاق میگردد که در آن تکاپوی مهاجرت در بین اقوام مختلف شدت گرفت. بهترین اثر باستانشناختی از این اقوام مهاجر، ساختارهای تدفینی آنهاست. به گونهای که این ساختارها در بسیاری از حوزههای باستانشناختی که آنها اشغال نمودهاند، دیده میشود. شاخصترین ویژگی تدفینی این اقوام که در غالب سرزمینهای وارد شده به آن قابل مشاهده است، وجود یک ساختار مدور سنگی بر سطح گور است که فضای مرکزی یا محل قرار گرفتن مرده را احاطه نموده است که گاهی بواسطه چیدن یک ردیف قلوهسنگ یا قطعه سنگ ساخته میشده و یا گاهی با ساختاری چند ردیفه از سنگهای کوچک و بزرگ و با نظمی خاص انجام میگرفته است.
منطقهی مورد مطالعه، حوضه یکی از رودخانههای پر آب شهرستان مشگینشهر است که یکی از مهمترین عوامل شکلگیری محوطههای باستانی این بخش از استان اردبیل به شمار میآید. در بررسیهای میدانی، گورستانهای عصر آهن بسیاری در این حوضه مورد مطالعه قرار گرفت که یکی از ویژگیهای بارز آنها، ساختارهای جالب توجه دایرهای شکلی است که فضای داخلی گور و محل قرار گرفتن جایگاه مرده را احاطه نموده است. پژوهش حاضر با پیش زمینهای مختصر از نحوه پراکنش چنین ساختارهایی در قبور هزاره دوم و اول ق.م، با نگاهی به مطالعات اسطورهشناختی و نمادشناختی، به چرایی و چگونگی وجود ساختارهای مدور در تدفینهای باستانی عصر آهن حوزه مشگینچایی پرداخته است. نگاهی جامعهشناختی به این موضوع، نشانگر وجود باورهای خاصی در بین جوامع عصر آهن بوده که اعتقاد به آنها سبب پیدایش و تداوم شیوههای خاصی در تدفین مردگان شده است.
توحید تیموری،
دوره ۱۷، شماره ۶۵ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
شهریار مندنیپور از نسل نویسندگان معاصری است که به تجربهگرایی در ساختار و فرم پرداخته است. برای همین، خواننده در داستانهای او با فضاهایی مواجه است که درواقع ترکیبی از فضاهای مختلف و در عینحال ناهمگون میباشد. پرداخت به این نوع فضاها را بهصورت نظری و گاه عملی میتوان در رویکرد میشل فوکو مشاهده کرد که او آنها را فضاهای هتروتوپیایی یا دگرسان مینامد. در همین راستا، این مطالعه به شرح این نوع فضاها در آرای فوکو و دیگر متفکران میپردازد که در این زمینه اندیشه ورزیدهاند تا خواننده آگاهی عمیقی از فضاها بهدست آورد. سپس مطالعه حاضر، جستاری به بحث این فضاها در آثار مندنیپور مومیا و عسل، ماه نیمروز، شرق بنفشه و آبی ماورای بحار میزند که از معدود نویسندگان ایرانی است که چنین تجربهای در داستاننویسی داشته است. این مطالعه به این نتیجهگیری میرسد که مندنیپور با مطرح کردن چنین فضاهایی در داستانهای خود به حقیقت مکتوم در ورای ساختار همگن تک فضایی اشاره دارد و چنین فضاهایی به شخصیتها کمک میکنند از محدودیتهای فضاهای همگن فراتر رفته و طرحی نو دراندازند.
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱۲- )
چکیده
گورستان خانقاه گیلوان در استان اردبیل و در شهرستان خلخال قرار گرفته است. این گورستان در نتیجه یک پروژه جاده سازی در روستای خانقاه آشکار گردید. در این گورستان تا به امروز، سه فصل کاوش باستان شناسی، به سرپرستی نگارنده انجام گردیده که در نتیجه این کاوش ها، گورهایی از دوره مفرغ میانی تا دوره اشکانی به دست آمده است.
از گورهای کاوش شده، چهار گور مربوط به دوره اشکانی است. این گورها به شکل چاله ای بوده و در کنار آن ها هدایایی از قبیل ظروف سفالی، اشیای مفرغی وآهنی و زینت آلا ت و مهره هایی با اشکال مختلف قرار داده شده است. تدفین ها عموماً به شکل انفرادی بوده و در وضعیت های مختلف از قبیل طاق باز و جمع شده و در جهات مختلف صورت گرفته است.
نمونه تدفین های چاله ای دوره اشکانی، علاوه بر گورستان خانقاه گیوان از گورستان سد اسکندر گرگان، سنگ شیر همدان، چشمه سار تخت جمشید و سکه به دست آمده است. نمونه تدفین های با وضعیت طاق باز نیز در دوره اشکانی از جمله وضعیت های معمول تدفین بوده که علاوه بر گورستان خانقاه گیلوان از گورستان های سنگ شیر همدان، کنگاور، قبرستان حومه شوش، چشمه سازتخت جمشید، سد اسکندرگرگان، وسکه و میانرود در تالش به دست آمده است.
همچنین از نمونه وضعیت تدفین جمع شده این دوره، علاوه بر گورستان خانقاه گیلوان در گورستانهای سنگ شیر همدان، گنگاور، طاق بستان، گرمی و سکه و میانرود به دست آمده است.
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱۰- )
چکیده
گاهنگاری شمال غرب ایران عمدتا بر اساس نتایج کاوش محوطه هایی است که در اطراف دریاچه ارومیه واقع است. این ناحیه تقریبا جلگه ای و پر آب است و نتایج این کاوش ها به کل منطقه شمال غرب ایران تعمیم داده شده است. این در حالی است که شمال غرب ایران دارای چهره های مختلف جغرافیایی از قبیل نواحی جلگه ای و کم آب و کوهستانی بوده و در بیشتر این مناطق تا به امروز مطالعات جامع و روشمندی صورت نگرفته است. گورستان خانقاه در استان اردبیل یکی از مهمترین محوطه های گورستانی در ایران بوده که در آن گورهایی از عصر مفرغ میانی، عصر آهن و دوره پارتی بدست آمده است.
گورهای عصر آهن کاوش شده در این گورستان، از نوع گورهای چاله ای است. تدفین ها عموما بصورت انفرادی بوده ولی در برخی موارد به صورت دو نفره نیز دیده می شود. به نظر می رسد که یک جهت مشخص در تدفین ها رعایت نشده است.
اشیاء و ظروف سفالی از نظر شکل و فرم با نمونه های بدست آمده از محوطه هایی مانند مارلیک، لمه زمینی، قلعه کوتی، حسنلو V، کردلر تپه، یانیق تپه، سیلک V، قیطریه، گوی تپه B، دینخواه III، شهر یری، سگزآباد، لاسلوکان، مریان، چیرچیر، قبرستان، خوروین، هفتوان V، آق اولر، چیلا خانه و ازبکی قابل مقایسه می باشد.
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
یکی از مهمترین مسایلی که از دورهپیش از تاریخ ذهن انسانها را درگیر خود کرده، مرگ بوده است. این مساله همیشه برای انسان سوالی بدون جواب بوده است، چرا اتفاق می افتد؟ کی اتفاق می افتد؟ بعد از مردن آیا انسان به حیات خود ادامه می دهد؟ به همین دلیل ما شاهد به وجود آمدن سنن و آداب و باورهای مختلفی در تدفین هستیم که در جهت جهانبینی این مردمان ایجاد شده است. گورستان خانقاه گیلوان یکی از محوطههای باستانی منحصر به فرد در ایران است. وسعت این محوطه در حدود دو هزار هکتار بوده که از این نظر ازجمله بزرگترین محوطههای باستانی کشور به شمار میآید.
تا به امروز چهار فصل کاوش در این محوطه انجام شده که در نتیجۀ کاوشها گورهایی از دوره مفرغ میانی تا دورۀ اشکانی به دست آمده است. در طول این دوره دو هزار ساله، ما شاهد انواع آداب و سنن و تدفین در این محوطه هستیم. یکی از نمونه گورهای منحصر به فرد، در طی کاوشهای فصل دوم بهدستآمده که با نام گور شمارۀ ۲۹ نامگذاری شده است. این تدفین بهصورت دمرو انجام گرفته و جمجمه از قسمت دهان از تنه اسکلت جدا شده است و قسمت فک زیرین روی بدن قرار دارد. جمجمه و فک بالایی به فاصلۀ ۳۹ سانتیمتر داشته از بدن قرار داده شده است. این تدفین متعلق به دوره مفرغ میانی بوده و تنها نمونه تدفین قابل مقایسه با آن از قفقاز به دست آمده است. در این مقاله به مطالعه این نوع تدفین و مقایسۀ دادههای آن به منظور به دست آوردن گاهنگاری پرداخته شده است.