جستجو در مقالات منتشر شده


۵۷ نتیجه برای گفتار


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی داستان­های اجتماعی بر برخی ویژگی­های صرفی گفتار کودکان مبتلا به اُتیسم از جمله قید، حرف اضافه، مالکیت، حرف تعریف، اسم مرکب، صفت و صورت جمع اسم ها انجام شده است. این پژوهش مداخله ای-نیمه تجربی تک گروهی با طرح پیش­آزمون و پس­آزمون است. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که شامل ۱۰دختر و پسر­۷ تا ۱۵ساله مبتلا به اُتیسم سطح یک (نیازمند نظارت و حمایت) از کل جامعه اُتیسم در مرکز اُتیسم شهر قزوین در سال ۱۳۹۸ بود. چارچوب نظری بر مبنای الگوی  بِراون ۱۹۷۳و نایگلس ۲۰۱۴ (برگرفته از پژوهش تِک و همکاران ۲۰۱۴) بود. داستان­های اجتماعی براساس الگوی گِری ۱۹۹۳طراحی و تنظیم  شد. این کودکان برنامه مداخله را طی ۱۰ جلسه انفرادی ۳۰ الی ۴۵ دقیقه­ای دریافت کردند. مقایسه پیش آزمون و پس آزمون مقوله های صرفی در آزمون تصویری و آزمون خودانگیخته نشان داد که میانگین استفاده از اسم­ها و حرف­ها در پس­آزمون برای همه موارد بیشتر از پیش­آزمون بود. بیشترین اختلاف مربوط به حرف اضافه است. نتیجه حاصل از تحلیل آزمون ویلکاکسون نشان داد آموزش تنها در آزمون تصویری (با توجه به میانگین پیش آزمون و پس آزمون، مقدار آماره و سطح معنی داری= p˂۰,۰۵) و در مورد حرف تعریف اثر معناداری داشته است.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

 هدف رویکرد نشانهمعناشناختی گفتمانی برقراری ارتباط بین لایه­ های معنایی و واحدهای تمایز­دهندۀ بافت زبانی، اجتماعی و گفتمان در سطح کلان است تا با کمک ابزارهای شناختی متن و گفتمان، به معنا دست یابد. این پژوهش، در چارچوب رویکرد نشانه معناشناسی گفتمانی چگونگی تولید، درک و دریافت معنا در بستر نظام ­های گفتمانی را در رمان «بلندی­ های بادگیر» مورد تفسیر و تبیین قرارمی ­دهد. نظام ­های گفتمانی شامل دو دسته می ­شوند یا مبتنی بر کنش­-گفتار و کنش­-حرکت (رفتار) هستند که نظام­ های گفتمانی شناختی را به وجود می ­­آورند و یا مبتنی بر کنش-­حس می ­باشند که به وجود آورنده نظام­های گفتمانی احساسی هستند. در این تحقیق، به بازنمائی کنش­-گفتار، کنش­-حرکت (رفتار) و کنش حس و بازخورد آن­ها در مشارکت­کنندگان درون متن و گفتمان رمان پرداخته شده است. تحلیل گفتمان در متن و بافت موقعیتی رمان با استناد بر رویکرد نشانه-معناشناختی گرماس، ریشه در دیدگاه­های شناختی دارد؛ زیرا کنش­گفتار و کنش­حرکت، زیرساخت و بستری برای انگیزۀ کنش­حس در مخاطب بافت گفتمان پی­ریزی می­کنند. هیتکلیف و کاترین دو شخصیت اصلی رمان هستند که در لایه­های معنائی متنی و بینامتنی، کنش­حس عشق به همراه رفتار و کنش­گفتار انتقام را ترسیم می­کنند. هیتکلیف با طی­کردن مرحله نخست کنش­حس، توانش­های روحی، جسمی و مالی لازم را کسب و کنش را اجرا می­کند. هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل شرایط شکل­گیری نظام­های گفتمانی کنش­گفتار، کنش­حرکت (رفتار) و کنش حس از دیدگاه نشانه-معناشناختی گفتمانی، جهت تبیین نظریۀ گفتمانی شناختی و احساسی است تا گفتمان غالب در متن و بافت موقعیتی رمان مشخص گردد. 
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کارکردهای شناختی بر روانی گفتار است. بدین منظور، برخی از کارکردهای شناختی و روانی گفتار در بیماران آسیب­دیده نیمکرۀ راست مورد ارزیابی قرار گرفت. ماهیتِ روش­شناختی پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده و جامعۀ آماری متشکل از ۱۸ بیمار بزرگسال آسیب­دیدۀ نیمکرۀ راست و ۱۸ فرد بزرگسال سالم است. برای ارزیابی عملکردهای شناختی و مهارت زبانی آزمودنی­ها از آزمون توجه انتخابی، آزمون حافظه وکسلر، آزمون رسم ساعت (غفلت بینایی) و آزمون روانی گفتار استفاده شد. تحلیل داده­های پژوهش به دو صورت آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. یافته­های پژوهش نشان داد که بین عملکرد افراد بزرگسال آسیب­دیده نیمکرۀ راست مغز و افراد بزرگسال سالم در آزمون­های شناختی تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰ P<). همچنین، در آزمون روانی گفتار نیز بین عملکرد افراد بزرگسال آسیب­دیدۀ نیمکرۀ راست مغز و افراد بزرگسال سالم تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰ P<). علاوه­براین، یافته­های پژوهش مشخص کرد که بین کارکردهای شناختی و روانی گفتار، همبستگی وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که آسیب به نیمکرۀ راست مغز می­تواند منجر به اختلالاتی در کارکردهای شناختی افراد آسیب­دیدۀ نیمکرۀ راست مغز شود. به طورکلی، یافته­ها حاکی از آن است که اختلال در کارکردهای شناختی می­تواند باعث بروز مشکلاتی در مهارت­های زبانی شود.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مشخصه بارز گفتمان محاکمه عدم توازن قدرت میان مشارکین است، به گونه‌ای که اعمال قدرت به صورت یک طرفه از بازجو (اعم از بازپرس، قاضی و غیره) به مخاطب است. مهم‌ترین ابزار اعمال قدرت نیز کاربرد «پرسش» است که دارای مؤلفه کنترل‌کنندگی است. پژوهش حاضر به منظور واکاوی ابعاد مختلف گفتمان محکمه، به مطالعه جنبه‌های مختلف ساختاری، گفتمانی و کاربردشناختی پرسش در شعبه‌های مختلف کیفری، حقوقی و خانواده در دادگاه و دادسرای شهر دورود می‌پردازد. در بعد ساختاری انواع مشخصه‌های ساخت‌واژی-نحوی و در بعد کاربردشناختی نیز نوع کنش گفتاری گونه‌های مختلف پرسش مد نظر بوده است. در همین راستا با تلفیق رویکردهای کمی و کیفی به بررسی داده‌ها پرداختیم. نتایج حاکی از آن است که بیشترین میزان فراوانی کاربرد صورت‌های پرسشی مربوط به اطلاعی‌های محدود و بله/خیر می‌شوند. همچنین مشخص شد پرسش‌ها به جهت کاربردشناختی دارای سه نوع کنش گفتاری تنظیمی، تصدیقی و ارتباطی هستند. یافته‌ها مؤید آن است که برخی پرسش‌هایی که دارای کنش ارتباطی هستند توسط مشارکین عادی و با هدف شفاف‌سازی مطرح می‌شوند و بنابراین می‌توان در برخی موقعیت‌ها تغییر الگوی یک‌سویه پرسش‌گری بازجو مخاطب را مشاهده نمود. عمده پرسش‌هایی که از سوی افراد عادی مطرح می‌شوند ریشه در عدم آشنایی آنها با واژه‌های تخصصی حقوقی دارد که در برخی موارد می‌تواند تبعاتی چون عدم دفاع مطلوب را به همراه داشته باشد یا منجر به ایجاد تصویر گناه‌کار از آن‌ها شود.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه الگوهای ناکارآمد ذهنی هستند که از بدو تولد، در پی برآورده نشدن نیازهای انسان‌ در او شکل می‌گیرند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه حوزه چهارم و سبک‌های مقابله‌ای آن‌ها با کنش گفتاری درخواست مستقیم و غیرمستقیم است. در این پژوهش، طرح‌واره‌های حوزه چهارم که در پی عدم آزادی در بیان نیازها و هیجان‌های سالم شکل گرفته‌اند، بررسی می‌شوند. هر فرد به سه شیوه تسلیم، جبران افراطی و اجتناب به مقابله با طرح‌واره‌های خود می‌پردازد که در پژوهش حاضر دو مورد نخست مورد بررسی قرار می‌گیرند. در راستای این پژوهش، پرسش‌نامه محقق‌ساخته شیوه درخواست و دو پرسش‌نامه فرزندپروری و جبران افراطی یانگ (۲۰۰۳) به صورت برخط توزیع شد. از میانِ پاسخ‌برگ‌ها ۱۶۹ نمونه زن و ۷۳ نمونه مردِ متولد ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۵ و دارای مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد که تا هجده‌سالگی با هر دو والد خود زندگی کرده‌اند، بررسی شدند. ابتدا پرسش‌نامه شیوه بیان درخواست به صورت کیفی طبق نظریه براون و لوینسون (۱۹۸۷) بررسی شد و سپس داده‌های پژوهش با استفاده از آمار استنباطی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که سبک جبران افراطی طرح‌واره‌های حوزه چهار با درخواست مستقیم و سبک تسلیم آن با درخواست غیرمستقیم رابطه مستقیم دارند. با این حساب، می‌توان روش درخواست مستقیم و غیرمستقیم را رفتارهای مقابله‌ای طرح‌واره‌های حوزه چهارم دانست؛ به این صورت که درخواست غیرمستقیم رفتاری از سر تسلیم و درخواست مستقیم رفتاری از سر جبران است. همچنین جنسیت افراد بر شیوه‌ بیان درخواست به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تأثیری ندارد.



دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

در جستار پیش­رو به موضوع خروج بند موصولی در زبان آلمانی پرداخته ­ایم. خروج بند موصولی هنگامی رخ می ­دهد که بند موصولی از جایگاه اصلی خود که در زبان آلمانی پس از اسم هسته است، خارج و به انتهای بند پایه منتقل شود. در این پژوهش در پی آن هستیم تا دلایل و شرایط خروج بند موصولی در زبان آلمانی را بررسی کنیم. همچنین نشان می دهیم که آیا عناصر واژگانی، مانند توصیف­گر حرف­ اضافه ­ای که میان اسم هسته و بند موصولی واقع می ­شوند، در زبان نوشتاری و گفتاری به طور مشابه مورد استفاده قرار می ­گیرند؟ فرضیۀ این پژوهش بر این دو نکته تاکید دارد، نخست: چنانچه اطلاعات موجود در بند موصولی سنگین باشد یا به عبارتی تعداد واژگان به­ کاررفته در بند موصولی از تعداد معیّنی فراتر رود، بند موصولی میل به خروج از جایگاه اصلی خود را می­ یابد. و دوم اینکه تمایل به خروج بند موصولی در زبان گفتار بیشتر از زبان نوشتار است. نتایج این پژوهش که حاصل مقایسۀ بندهای موصولی در دو گونۀ زبان نوشتاری و زبان گفتاری است، نشان داد که در هر دو گونۀ زبان نوشتاری و گفتاری، وابستۀ اسم هسته متفاوت است. همچنین مشاهده کردیم که خروج بند موصولی در هر دو گونه رایج است، اما تعداد واژگان در بند موصولی نقشی در خروج بند موصولی ایفا نمی­ کند. 


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی داستان­های اجتماعی بر برخی ویژگی­های صرفی گفتار کودکان مبتلا به اُتیسم از جمله قید، حرف اضافه، مالکیت، حرف تعریف، اسم مرکب، صفت و صورت جمع اسم ها انجام شده است. این پژوهش مداخله ای-نیمه تجربی تک گروهی با طرح پیش­آزمون و پس­آزمون است. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که شامل ۱۰دختر و پسر­۷ تا ۱۵ساله مبتلا به اُتیسم سطح یک (نیازمند نظارت و حمایت) از کل جامعه اُتیسم در مرکز اُتیسم شهر قزوین در سال ۱۳۹۸ بود. چارچوب نظری بر مبنای الگوی  بِراون ۱۹۷۳و نایگلس ۲۰۱۴ (برگرفته از پژوهش تِک و همکاران ۲۰۱۴) بود. داستان­های اجتماعی براساس الگوی گِری ۱۹۹۳طراحی و تنظیم  شد. این کودکان برنامه مداخله را طی ۱۰ جلسه انفرادی ۳۰ الی ۴۵ دقیقه­ای دریافت کردند. مقایسه پیش آزمون و پس آزمون مقوله های صرفی در آزمون تصویری و آزمون خودانگیخته نشان داد که میانگین استفاده از اسم­ها و حرف­ها در پس­آزمون برای همه موارد بیشتر از پیش­آزمون بود. بیشترین اختلاف مربوط به حرف اضافه است. نتیجه حاصل از تحلیل آزمون ویلکاکسون نشان داد آموزش تنها در آزمون تصویری (با توجه به میانگین پیش آزمون و پس آزمون، مقدار آماره و سطح معنی داری= p˂۰,۰۵) و در مورد حرف تعریف اثر معناداری داشته است.
 
ابوالفضل حری،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده

جستار حاضر، قصص قرآنی را از دیدگاه روایت‌شناسی بررسی می‌کند. فرضیه این پژوهش مبنی بر این است که میان قصص قرآنی و روایت‌شناسی رابطه‌ای وجود ندارد. در ادامه به پیشینه مطالعه ادبی قرآن و کتاب مقدس اشاره می‌شود. در پیکره اصلی مقاله، تبارشناسی واژگان قصص قرآنی مشاهده می‌شود. آن‌گاه، مؤلفه‌های روایت‌شناسی، یعنی سطوح داستان و متن معرفی و این مؤلفه‌ها در قصص قرآنی به کار گرفته، سپس، نمونه‌هایی از داستان‌های قرآنی در پرتو رویکرد روایت‌شناختی مطالعه می‌شوند. در پایان، بیش از ده یافته تازه درباره ارتباط میان قصص و روایت‌شناسی بازگو می‌شود و این نتیجه حاصل می‌آید که در مجموع، میان قصص قرآنی و روایت‌شناسی ارتباط مثبت وجود دارد.

دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

بسیاری از زبان شناسان ساختار هجایی زبان فارسی را شامل یک همخوان اجباری به عنوان آغازه هجا، یک واکه در جایگاه هسته و یک یا دو همخوان اختیاری در جایگاه پایانی می دانند. بر این اساس، این امکان که در زبان فارسی دو واکه در دو هجای مجاور در کنار یکدیگر قرار بگیرند وجود ندارد و در این زبان با شیوه های خاصی که مهم ترین آن ها افزایش همخوان میانجی است، از التقای مصوت ها جلوگیری می شود. در این مقاله، با یک بررسی میدانی و گردآوری داده ها از۵۰ سخنگوی زبان فارسی مذکر و مؤنث، از سنین ۱۸- ۲۵ سال، ویژگی های اکوستیکی انسدادی چاکنایی و چگونگی بروز آن در جایگاه بین واکه ای در گفتار آهسته و گفتار سریع به دقت بررسی شده و نتایج این تحلیل ها در مقابل یکدیگر قرار گرفته است. به نظر می رسد در گفتار سریع و پیوسته، با حذف انسدادی چاکنایی امکان در کنار هم قرار گرفتن دو واکه وجود دارد و بدین ترتیب نظام هجایی زبان فارسی در گفتار محافظه کارانه و دقیق با نظام هجایی گفتار سریع و پیوسته تفاوت دارد.

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

زبان شناسی شناختی رویکردی است که به زبان به عنوان وسیله ای برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می نگرد. زبان شناسان شناختی معتقدند که استعاره پدیده ای است شناختی و آنچه در زبان ظاهر می شود، تنها نمود این پدیده شناختی است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش انسان شناختی و روان شناختی «استعاره های مفهومی» مربوط به خودرو، کامپیوتر، تلفن و موبایل در زبان محاوره فارسی است؛ بدین منظور با در کنار هم قراردادن این استعاره های مفهومی در گفتمان عمومی، به شکل تراکمی یک مدل شناختی آرمانی از انسان و ماشین ارائه کردیم و از ساختار مفهومی مرتبط آن ها به این نتایج رسیدیم که در این استعاره ها برخلاف آرایه تشخیص و جاندارانگاری، اشیاء بی جانی چون ماشین برجسته ترند و صفات خود را به انسان انتقال می دهند. در بیشتر این استعاره ها، صفاتی از ماشین به انسان انتقال می یابد که به نوعی ضعف و ناتوانی و منفعل بودن انسان را تداعی می کند و نشانگر استیلای این مخلوق قدرتمند بر زندگی حال و آینده خالق خویش است.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

رویکرد تحلیل حذف انشائی، نه حضور گویندگان، شنوندگان و افعال را بلکه حضور کلماتِ «من»، «تو» و افعال جملات انشائی را مسلم فرض می‌کند. در رویکرد اصول موضوعه محاوره‌ای نیز می‌توان به اصول محاوره رسمیت بخشید و نشان داد که قواعدی در دستور زبان وجود دارند که به چنین اصولی وابسته‌اند. اما از نظر جان سرل، هر دو رویکرد تحلیل حذف انشائی و اصول موضوعه محاوره‌ای، برداشت اشتباهی را از جایگاه نظریه افعال گفتاری در روایتی کلی از زبان نشان می‌دهند. ایراد سرل به این دو رویکرد این است که هر دوی آن‌ها در استفاده از منابع نظریه‌های فعلی افعال گفتاری ناکام می‌مانند. هر دو نظریه وقتی با داده‌های گیج‌کننده مواجه می‌شوند، راه‌حلی را فرض می‌کنند که نیاز به عرضه مؤلفه‌های اضافی و غیرضروری دارد. در هریک، فهمی صحیح از نقش افعال گفتاری ما را قادر می‌سازد تا این داده‌ها را بدون ارائه این مؤلفه‌های اضافی و غیرضروری توجیه کنیم.
الهام حدادی،
دوره ۲، شماره ۵ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

رویکرد روایت شناختی۱ در بررسی ساختار روایت های داستانی۲، بستر و الگوی منظمی برای تحلیل مؤلفه های اصلی متن روایی، یعنی داستان۳ و متن۴ فراهم می کند. در این جستار، به تحلیل داستان دو دنیا از دیدگاه روایت شناختی پرداخته می شود و به فرض اولیه پژوهش در مورد امکان کاربرد عملی الگوی ساختاری روایت شناختی در روایت داستانی مدرن دو دنیا با بررسی مؤلفه های روایت شناسی در این داستان، پاسخ داده می شود. دلیل انتخاب داستان دو دنیا در بحث ژرف ساخت۵، زمان۶، مکان۷ و کانونی شدگی۸ در باب تضاد۹ و تناقض میان مرگ و زندگی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد رویکرد روایت شناختی با مؤلفه های خود که شامل مؤلفه های سطح داستان می شود؛ از قبیل عناصر زمانی: نظم۱۰، تداوم۱۱ و بسامد۱۲؛ مکانی: مکان داستان و مکان متن؛ شخصیت پردازی۱۳: مستقیم و غیرمستقیم (کنش۱۴، گفتار۱۵، وضعیت ظاهری۱۶، محیط۱۷ و قیاس اسامی۱۸)؛ کانونی شدگی۱۹: درونی، بیرونی و وجوه کانونی شدگی (وجه ادراکی، وجه روان شناختی و وجه ایدئولوژیکی)؛ روایتگری۲۰: سطوح روایی (فراداستانی۲۱ و زیرداستانی۲۲)، لایه های روایی (درونی۲۳ و بیرونی۲۴)؛ بازنمایی گفتار و اندیشه۲۵: نقالی۲۶ و محاکات۲۷ (خلاصه داستانی، خلاصه کمتر داستانی محض، بازگفت غیرمستقیم محتوا، سخن غیرمستقیم آزاد) می تواند تحلیلی ساختاری از تمام وجوه روایت داستان دو دنیا عرضه کند.
ابوالفضل حرّی،
دوره ۲، شماره ۷ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده

این مقاله، همبستگی میان بازنمایی وجوه مختلف گفتار و اندیشه را در متون روایی بررسی و بر سخن غیر مستقیم آزاد تأکید می کند. پس از اشاره به بازنمایی گفتار و اندیشه از نظر ژنت، در بخش میانی مقاله، به وجوه رنگارنگ گفتار و اندیشه از محاکاتی ترین تا خودگوترین حالت اشاره و همبستگی میان این وجوه در پرتو آراء و نظرات صاحب نظران بررسی می شود. سپس، از میان این وجوه، بر سخن غیرمستقیم آزاد تمرکز و آرای نظریه ردازان از بالی تا چتمن، تولان و سرانجام مک هیل در پرتو اشاره به نمونه های داستانی مرور می شوند. در پایان این نتیجه حاصل می آید که وجوه اندیشه و گفتار، سخنان و افکار اشخاص داستانی و نیز راوی را بازتاب داده و سخن غیرمستقیم آزاد به سبب ماهیت دو پهلوی خود، به ابهام هنری و نیز کنایه دامن می زند.

دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

این پژوهش به بررسی پاره گفتارهای واکنشی در پاره ای از مکالمات زبان فارسی می‌پردازد. پاره‌گفتارهای واکنشی، پاره گفتارهای کوتاهی مانند hmm، mm و... هستند که شنونده حین گوش‌دادن به گوینده، آن‌‌ها را تولید می کند، بدون اینکه نوبت گیری کند و یا اینکه گوینده نیازی به پاسخ دادن به آن‌ها داشته باشد. این کلمات بر پیشبرد هر‌چه بهتر گفت‌و‌گوها تأثیر می گذارد. اهمیت پاره‌گفتارهای واکنشی در زمان فقدان آن‌ها فهمیده می شود. اگر پاره گفتارهای واکنشی نابجا به‌کار رود، در روند مکالمه اختلال ایجاد می‌کند؛ پس چشم پوشیدن از آن‌ها در تحلیل مکالمات، باعث نادیده گرفتن بخش مهمی از تعاملات روزانه می شود. تاکنون، این پاره گفتارها در زبان فارسی مورد مطالعه و بررسی زبان‌شناختی قرار نگرفته است. در پیکره زبانی این پژوهش، ۹۶۰ پاره گفتار واکنشی در کل مکالماتِ ضبط‌شده، اعم از مکالمات رو‌در‌رو و مکالمات تلفنی، مشخص و آوانگاری شده و در چارچوب تجزیه و تحلیل مکالمه بررسی شده است. همچنین، نقش متغیرهایی مانند مشخصه های زبرزنجیره ای در معنا و میزان تأثیرگذاری این پاره گفتارها مورد مطالعه قرار گرفته است. داده های این پژوهش نشان می‌دهد پاره‌گفتارهای واکنشی در بافت‌های مختلف، معانی متفاوتی دارند و می توان برای این پاره گفتارها مطابق با بسامدشان، معانی اصلی و جانبی در‌نظر گرفت. همچنین، می‌توان با توجه به عوامل دخیل در آن‌ها، طیفی برای میزان تأثیرگذاری این پاره گفتارها قائل شد. هدف ما از نگارش مقالة‌حاضر این است که معنا و کارکرد پاره گفتارهای واکنشی زبان فارسی را در مکالمات این زبان مشخص کنیم و نقش برخی عوامل تأثیرگذار بر معنای این پاره گفتارها را نشان دهیم.

دوره ۳، شماره ۱ - ( ۹- )
چکیده

مدلسازی وابسته به متن به عنوان شیوه ای مفید برای افزایش دقت مدلسازی در بازشناسی گفتار پیوسته مورد توجه است. معمولترین شکل پیاده سازی این شیوه، استفاده از مدلهای سه آوایی است. با این همه، تعداد زیاد این مدلها موجب می شود که در عمل، آموزش سیستم با مشکلات زیادی همراه باشد و دستیابی به آموزش مقاوم (Robust training) به سختی میسر گشته یا اصولا مقدور نشود. یکی از شیوه های حل این مشکل، استفاده از روش گره زدن (Tying) پارامترها است. در این مقاله خوشه بندی (Clustering) برای پارامترهای حالت مدل HMM صورت گرفته و حالتهای قرار گرفته در خوشه با یکدیگر گره زده شده اند تا در کل سیستم، تعداد پارامترها کاهش یافته و آموزش مقاوم حاصل شود. دو نوع دسته بندی یکی بر اساس پارامترهای مدلهای نهایی آموزش دیده و فاصله بین آنها و دیگری به کمک داده های آموزشی و بر مبنای درخت تصمیم گیری انجام شده است. در پیاده سازی روش اخیر به طراحی درخت تصمیم گیری بر اساس ویژگیهای آکوستیکی آواها در زبان فارسی و شباهتها و تفاوتهای آنها اقدام شده است. نتایج بدست آمده، موفقیت آمیز بودن هر دو روش را تایید کرده است. با این حال، مزیت روش دوم در امکانپذیر ساختن تخمین پارامترهای مدلهای دیده نشده است.

دوره ۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

جان سرل در افعال گفتاری با تحلیل اظهارات معنادار حقیقی سروکار داشت اما در عبارت و معنا، نظریه خود را به معنا و استعمال تعمیم می‌دهد تا انجام و فهم اظهارات غیرحقیقی را که در آنجا منظور گوینده چیزی به جز آنچه که می‌گوید است، توجیه کند. بدین‌سان پرسش سرل درباره افعال غیرمستقیم گفتاری این است که چگونه ممکن است گوینده چیزی را بگوید و آن را منظور دارد اما چیز دیگری را نیز منظور دارد. بدین منظور، قلمرو افعال مقوله تحریکی از نظر سرل بسیار سودمند است. در واقع وجود نزاکت در افعال مقوله تحریکی، انگیزه اصلی سرل برای تحقیق در افعال غیرمستقیم گفتاری است اما بیشترین مثال‌ها در افعال مقوله التزامی وجود دارد نه در افعال مقوله تحریکی. در عین حال، رویکرد سرل با پارادایم‌های تبیینی معمول مطابقت ندارد؛ یعنی تا حدی مانند تحلیل معرفت‌شناختی ادراک است. بدین‌سان بررسی، تحلیل و نقد رویکرد سرل هدف این مقاله است.

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

در این پژوهش با رویکردی تطبیقی، دو متن کلاسیک فارسی (داستان های بیدپای و کلیله و دمنه) با توجه به شیوه روایت آن ها بررسی شده است. فرضیه مقاله، وجود تفاوت هایی در شیوه های روایتگری این دو اثر است به اعتبار وجود سبک گفتاری در یکی و سبک کتبی و منشیانه در دیگری. حضور راوی در آغاز حکایت ها، راوی درون متنی و برون متنی، نقش راوی در برجسته کردن واژگان، لحن راوی، شیوه نتیجه گیری راوی (گوینده و نویسنده) در پایان حکایت ها، نگرش راوی به شخصیت های داستان، حضور آشکار راوی در پایان داستان و چگونگی پایان­بندی روایت، مواردی هستند که در دو کتاب مقایسه شده­اند و در نهایت فرضیه پژوهش (تفاوت دو روایت در شیوه روایتگری) اثبات شده است.    

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

پژوهش حاضر که در حوزه جامعه شناسی زبان انجام گرفته تلاشی است برای ارزیابی یکی از تفاوتهای رفتار زبانی زنان و مردان در چارچوب نظریه تسلط. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی شاخص تسلط مکالمه ای قطع گفتار بر پایه نظریه تسلط در جامعه فارسی زبان و نیز بررسی عوامل سه گانه مؤثر بر قطع گفتار ( اظهار نظرهای مستقیم، انحراف از موضوع و قیدها و افعال تردید آمیز) می باشد. بر این اساس، شاخص قطع گفتار و شاخص های سه گانه مؤثر بر قطع گفتار در محیط های مختلط و همجنس در نظر گرفته شد وسپس این شاخص ها در چهل مصاحبه ی دو مرحله ای (۱۰ مرد و ۱۰ زن دانشجو در فاصله سنی ۱۸-۲۴ سال) مورد ارزیابی قرار گرفت. نهایتاً زنان و مردان در محیط های مختلف، بر اساس کاربرد قطع گفتار، رفتار متفاوتی از خود نشان دادند و نمود زبانی نگرشِ جنسیت مدار در جامعه امروز فارسی زبان ملموس بود و بر اساس این پژوهش، نوع رابطه هر کدام از شاخص های مؤثر بر قطع گفتار با قطع گفتار تدقیق شد و نهایتاً چارچوب ارائه شده توسط نظریه تسلط در میان فارسی زبانان، ناکارآمد، تشخیص داده شد.

دوره ۳، شماره ۶ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

زبان فارسی مانند دیگر زبان‎ها، در همۀ حوزه‏های جغرافیایی، دوره‏های تاریخی و بافت‏های اجتماعی یکسان به‌کار نمی‏رود. خرده‏فرهنگ‏ها را می‌توان از عوامل مهم بروز تنوع‏ اجتماعی دانست که در گسترۀ رواج زبان فارسی شکل گرفته‏ و به صورت پایدار و ناپایدار در به‌وجود آوردن «گونه‌های زبانی» مؤثر واقع شده‌اند. جبهه‎های دفاع مقدس در ایران، به‌منزلۀ جامعه‏ای کوچک، خرده‏فرهنگ‌هایی با ابعاد رفتاری، نوشتاری و گفتاری خاص داشتند که بخشی از آن در مجموعۀ فرهنگ‌نامۀ جبهۀ انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی گردآوری شده است. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی است، سعی شده است با تأکید بر لزوم شناخت گونه‏های مختلف زبان فارسی در دورۀ معاصر و ضرورت توجه به مقولات فرهنگی عرصۀ جنگ تحمیلی/دفاع مقدس، به گوشه‏ای از فرهنگ گفتاری جبهه از جنبۀ زبان‏شناختی توجه شود.مهم‏ترین و فراگیرترین نمود فرهنگ گفتاری جبهه را می‏توان در سطح واژگانی کلام دانست. بخشی از اصطلاحات، تعابیر و اعلام این فرهنگ در جلد اول فرهنگ‌نامۀ جبهه گردآوری شده که در این نوشتار پس از بیان مختصری دربارۀ گونه‎های زبان فارسی و گونۀ رایج در فرهنگ جبهه، به برخی شواهد آن اشاره شده است. طنز و مطایبه، بن‌مایۀ غالب وضع اصطلاحات در گونۀ زبانی جبهه است. این گونه پس از پایان جنگ و رنگ‌باختن تدریجی فرهنگ جبهه، تا حد زیادی کاربرد و رواج خود را از دست داده است

دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

این پژوهش درصدد تبیین تفاوت در استفاده معناشناسانه و کاربردشناسانه، بین دو دسته متفاوت از فرامین، در قرآن است: فرامینی که وجه امری دارند و فرامینی که وجه خبری دارند. این تحقیق توصیفی- تحلیلی، می‌‌‌کوشد با استفاده از نظریات زبان‌شناسی کاربردی و تحلیل گفتمان، به بررسی بافتی بپردازد که این دو دسته از فرامین در آن به‌کار رفته‌اند. نتایج این تحقیق که پیکره زبانی آن، آیات قرآنی است، نشان می‌دهد که از جملات و پاره‌گفتارهای امری و خبری برای صدور فرمان استفاده ‌شده است؛ ولی به‌کارگیری هرکدام، استنباط خاصی را به‌دنبال دارد. اگر اشکال امری مربوط به دستورات فوری و شخصی باشد درنتیجه، کاربرد آن بیشتر در گفتگوهای بینافردی دیده می‌شود. شکل‌‌های خبری هنگامی استفاده می‌‌شود که گوینده قصد القای فرامینی را دارد که فاقد فوریت یا بعد شخصی است. ضمناً به‌کارگیری شکل‌‌های خبری برای بیان فرامین، نشان از اطمینان خاطر و دانشی دارد که گوینده نسبت به اجرای فرامین خویش دارد. درنتیجه، جملات خبری غالباً در بافت‌هایی دیده می‌‌شود که گوینده عالی‌مقام درصدد القای دستورات خویش است. بازخورد این موضوع در ترجمه نشان می‌دهد در دستوراتی‌- با ساختار خبری- مترجمان رویه‌های متفاوت داشته‌اند. در آن‌جایی که آیات، مربوط به احکام خاص فقهی است یا بروز مفهوم فرمان و دستور آشکار است، از  افعال کمکی مانند shall استفاده ‌شده است. در برخی از موارد نیز مفهوم فرمانی و دستوری از دید مترجمان پنهان مانده است.

صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱