جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای گرشاسب


دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

کنش گفتاری یکی از مبانی ایجاد ارتباط کلامی در متون ادبی به شمار می آید. بر مبنای نظریه‌ی گفتار، مبادله‌ی اطلاعات در قالب ساختار و کنش گفتار صورت می پذیرد. با تمرکز بر کنش های گفتاری یک متن، می توان وضعیت و موقعیت اجتماعی اشخاص موجود در اثر را تحلیل کرد. گرشاسب‌نامه اثر اسدی طوسی، متعلق به قرن پنجم هجری قمری از جمله آثار داستانی منظوم تاریخی است که کنش های گفتاری قابل ملاحظه‌ای دارد. این کنش‌های گفتاری با توجه به جنسیت اشخاص متفاوت است. در مقاله‌ی حاضر تلاش شده است تا بر مبنای تئوری کنش‌های گفتاری سرل، گفتارها استخراج شود سپس به تبیین و تحلیل گفتار زنان و مردان موجود در گرشاسب‌نامه پرداخته شود. در این میان ارتباط کنش های گفتاری با وضعیت اجتماعی اشخاص موجود در اثر نیز سنجیده شده است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که میان زنان و مردان در جامعه‌ی معرفی شده در گرشاسب‌نامه نابرابری های جنسیتی وجود دارد.

دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

در  این مقاله که به شیوه تحلیلی - تطبیقی و با هدف شناخت تابوها و کارکرد آن­ها ، نگاشته شده است، خوانندگان را با اندیشه­های همسان و ناهمسانِ سه قومِ سومری، هندی و ایرانی، در سه مقطع‌تاریخی آشنا خواهیم ساخت. در این راستا با خوانش سه اثر بر گزیده:گیل گمش،رامایانا و گرشاسپ­نامه،همراه با شناخت تابوهای موجود در این آثار، به تحلیل و توصیف این  مقوله خواهیم پرداخت. تابو، به مثابه­ باورداشت به وجود نیرویی ماورایی و حرمت بخش در شماری از اشیاء، گیاهان، جانوران و آدمیان، با برخورداری از دو ویژگی «تقدس»  و «حرمت»، مقوله-مفهومی برجسته در عرصه مطالعات ادبی و مردم شناختی است. نگارندگان با شناخت و  تحلیل تابوهای موجود در سه اثر یادشده، نشان خواهند داد که باورها و قوانین تابویی، با کارکردهای ویژه خویش، نقشی برجسته در این آثار، ایفا می­کنند و به کنش- واکنش­های شخصیت­های حماسی- اساطیری، سمت و سویی خاص می­بخشند؛ ویژگی­ای که گویای همگونی نوع کارکرد ذهن آدمی، در دوره­های گوناگون پیشاتاریخی- تاریخی، در عرصه­های متفاوت جغرافیایی­است.

دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

دستور نظام‌مند ‌ـ‌ نقش‌گرای هلیدی زبان را در بافت بررسی می‌کند. در بررسی متون برمبنای این نظریه با سه فرانقشِ اندیشگانی، بینافردی و متنی مواجه هستیم که فرانقش اندیشگانی خود به دو فرانقش تجربی و منطقی تقسیم می‌شود. در فرانقش تجربی، فرایندهای شش‌گانه، مشارکان و عناصر پیرامونی بررسی می‌شوند. به اعتقاد برخی صاحب‌نظران گرشاسب‌نامه، در میان متون پهلوانی، بهترین منظومۀ پهلوانی پس از شاهنامه است، از همین روی در این پژوهش  تحمیدیّه‌های شاهنامه و گرشاسب‌نامه برای مقایسه برمبنای فرانقش اندیشگانیِ (تجربی) دستور نظام‌مند ‌ـ‌ نقش‌گرای هلیدی انتخاب شده‌اند تا مشخص شود تحمیدیه‌های این دو اثر، به‌لحاظ زبانی، تا چه پایه به یکدیگر نزدیک هستند و اگر این فرض را درست بگیریم که اسدی در گرشاسب‌نامه سعی داشته است اثری هم‌پایۀ شاهنامۀ فردوسی بسراید، تا چه میزان به مقصود خود نائل شده است؟ پس از بررسی مشخص شد هم در شاهنامه و هم در گرشاسب‌نامه فرایند مادی بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است. با توجه به ژانر این دو اثر که حماسی است، این میزان توجه به فرایند مادی طبیعی و قابل پیش‌بینی است. از آن‌جا که ماهیت تحمیدیه حمد و ستایش خداوند است، خداوند مشارک اصلی در بیشتر این فرایندهاست و درصدها به‌صورت تقریبی با هم برابر است. با اندکی اغماض می‌توان اذعان داشت اسدی توانسته است هم‌پای فردوسی از پس سرودن تحمیدیۀ گرشاسب‌نامه برآید و تحمیدیۀ گرشاسب‌نامه از منظر فرانقش اندیشگانی با تحمیدیۀ شاهنامه برابری می‌کند.
جبار نصیری، محسن محمدی فشارکی،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

بازنویسی و بازآفرینی یکی از روش­های انتقال متون کهن ادب فارسی به خوانندگان امروزی است. گرشاسب‌نامه‌ی اسدی طوسی یکی از متون پهلوانی برجسته در حوزه ادب فارسی است که در سال­های اخیر برپایه آن بازنویسی و بازآفرینی­های منثوری شکل گرفته است. در این نوشتار، در دو بخش جداگانه تحت عناوین بازنویسی و بازآفرینی، به سنجش محتوایی آثار بازتولیدشده با گرشاسب‌نامه پرداخته می­شود تا ضمن بیان شیوه کار، میزان پایبندی و دخل‌وتصرف هرکدام از نویسندگان نسبت به منابع اصلی از نظر کمّی و کیفی نشان داده شود. براساس نتایج به‌دست‌آمده، نویسندگان امروزی با استفاده از دو منبع اوستا و متون پهلوی، و گرشاسب‌نامه با دو شیوه افزایش شخصیت و کنش­های داستانی و ترکیب رویدادهای منابع مختلف به بازآفرینی و بازنویسی ماجراهای این شخصیت اساطیری و پهلوانی اقدام کرده­اند.


دوره ۱۹، شماره ۷۷ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

نسخۀ نویافتۀ منثور موسوم به کلیات ‌گرشاسپ‌نامه از طومارهایی است که صورت نهایی آن در عهد قاجار نوشته شد؛ اما به تصریح نویسنده آن، «مرشد قلی»، منبع آن، طومار جامعی بازمانده از عهد شاه‌طهماسب صفوی، نوشتۀ فردی به نام «سیف‌الدین» بوده و از این حیث، قدمت منبع آن از قدیمترین طومارهای شناخته‌شدۀ فارسی بیشتر است و قدمت طومارنویسی فارسی را دو سده پیشتر می‌برد. نقد منابع این طومار قجری- صفوی نشان می‌دهد نویسنده به تعدد روایات آشنا بوده و رونویسی صرف انجام نداده‌است؛ از جمله، روایات جالب توجهی از مرگ نریمان و گرشاسب در سپندکوه دارد؛ هم چنین در این متن، گرشاسب برخلاف روایت گرشاسب‌نامه به مرگ طبیعی نمی‌میرد و در سپندکوه بر اثر نیروی مغناطیس کشته می‌شود. این جستار ضمن معرفی نسخه، ویژگیهای زبانی و سبکی آن را بررسی کرده است. متن، زبانی ساده دارد و در سطوح واژگانی، نحوی و بلاغی نه سبکِ سست برخی متون عامیانه و نه سبک مصنوع متون دیوانی را دارد که نمایندۀ رواج ادبیات عامیانه در عصر قجر است. شیوۀ استفاده‌اش از منبع اصلی (طومار طهماسبی) بازنویسی و تکمیل بخش پایانی با منبع دوم (تاریخ سیستان) است و از لحاظ محتوا، متن مستقلی از روایات گرشاسب به شمار می ­آید.

صفحه ۱ از ۱