جستجو در مقالات منتشر شده
۱ نتیجه برای گئورگ زیمل
محمد شهبا،
دوره ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده
مطالعۀ آثار منتشرشده در سالهای ۱۳۶۰ ـ ۱۳۸۰ نشان از آغاز دورۀ تازهای در داستان کوتاه ایرانی دارد. نویسنده در گذر از سالهای بحرانی انقلاب و جنگ، نوع نگاهش به مسائل تغییر کرده است. کمرنگ شدن باورها و ارزشهای گذشته، نویسندگان را بیش از پیش از «ادبیات مرامی» دور کرده و پژوهش در فرم و زبان در کار آنها اهمیت تازهای یافته است. در دهۀ هشتاد در ایران، آثار داستانیِ شبیه به همِ زیادی منتشر شد که بعدها با جریانی بهنام «داستان آپارتمانی» شناخته شد. این اصطلاح در مطبوعات و نقدهای شفاهیِ داخلی ساخته شده است و تعریف مشخصی هم ندارد، جز اینکه در جغرافیای کوچک و داخلی آپارتمان روایت میشود. شکلگیری این داستانها را تحت تأثیر ترجمۀ آثار نویسندگان معاصر امریکایی و بهخصوص ریموند کارور میدانند.
پس از پایان جنگ هشتساله و تلاش برای بازسازی شهرها و درپیش گرفتن سیاستهای اقتصادی لیبرالی، مناسبات اجتماعی کلانشهرهای ایران تغییر کرد و زیست عمومیِ جامعه و نویسنده متفاوت شد. بر اساس نظر زیمل، با شکلگیری کلانشهرها که مبتنی بر اقتصاد پولیاند، نوع جدیدی از حیات ذهنی در انسانها شکل میگیرد که تبعات آن عینیتگرایی، انزوا و احتیاط در روابط اجتماعی است. این شاخصهها، طی بررسیهای این مقاله، از ویژگیهای اصلی داستانهای کارور هستند.
در این مقاله، سیر داستان کوتاه در ایران تا ابتدای دهۀ هشتاد، درونمایۀ آثار کارور و شاخصههای تجربۀ زندگی در کلانشهر از منظر زیمل سه عامل اصلی در بررسی شکلگیری داستان آپارتمانی است. در ایران، همزمان با ترجمۀ آثار کارور، تجربۀ آغازین زندگی در کلانشهر رخ داد و مخاطبان ادبیات در آستانۀ دهه هشتاد، بحران انسان معاصر را در داستانهای کارور پیدا کردند. او بهعنوان الگویی برای فرم و محتوای داستان ایرانی تا اواخر این دهه باقی ماند.