جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای کهن‎الگو


دوره ۱۳، شماره ۶۱ - ( ۱۲-۱۴۰۴ )
چکیده

Copyright: © ۲۰۲۵ by the authors. Submitted for possible open access publication under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution (CC BY -NC) license https://creativecommons.org/licenses/by/۴,۰/).
افسانه‌های عامه همچون هر پدیدۀ دیگری، از روان و اندیشۀ سازندگان آن نشئت گرفته است؛ بنابراین در جای‌جای افسانه‌ها می‌توان نمودهای مختلف ناخودآگاه جمعی اقوام و ملل مختلف را مشاهده کرد. بدین‌ترتیب الگوهای تکرارشونده در افسانه‌ها، به مبنایی برای تحلیل و کشف لایه‌های پنهان متن، تبدیل می‎شوند. یکی از این الگوهای تکراری، سفر است. جوزف کمپبل با ارائۀ کهن‌الگوی سفر قهرمان، اذعان می‌دارد که قهرمان داستان برای رسیدن به تعالی ابتدا از مکان نخستین خود جدا شده و در ادامۀ راه از سه مرحله‌ عبور می‌کند که به ترتیب «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت» نام دارند. افسانۀ «میمون باهوش» یکی از افسانه‌های عربی است و هدف از این پژوهش بررسی این داستان براساس کهن‏الگوی سفر قهرمان است. بنابراین با روش تحقیق استنادی ابتدا به تعریف کهن‌الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل پرداخته شد. سپس داستان با روش توصیفی ـ تحلیلی از این منظر مورد بررسی قرار گرفت و با این پرسش که چگونه می‏توان با توجه به این دیدگاه لایه‏های پیدا و پنهان مفهومی و معنایی افسانه را کاوید و به درک بهتری از نمادها و رمزها و تصویرهای داستان رسید. مشخص شد که در مرحلۀ عزیمت، قهرمان داستان با زیرمجموعه‌هایی همچون: دعوت به آغاز سفر، امدادهای غیبی و عبور از نخستین آستان، مواجه می‌شود و از آن‌ها عبور می‌کند. مرحلۀ بعد این افسانه، زیرمجموعه‌هایی همچون: جادۀ آزمون‌ها، ملاقات با خدابانو و برکت نهایی را دربر می‌گیرد و درنهایت مرحلۀ سوم، با زیرمجموعۀ دستیابی به آزادی در زندگی قابل ردگیری است. همچنین اقتضای داستان موجب نادیده‌گیری و حذف برخی زیرمجموعه‌ها شده است. سرانجام باید گفت در این داستان قهرمان در سفر خویش، هفت مرحلۀ تشنگی و جستوجوگری،  ظاهر شدن راهنما، خطر (عقاب)، ورود به دنیای جدید، کسب آگاهی، بازگشت و تحول و بهره‌مندی را پشت سر می‌گذارد.
 

سکینه هژبر لاکه، خسرو جلیلی کهنه شهری، احمدرضا نظری چروده،
دوره ۱۶، شماره ۶۳ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

در نقد کهن‏الگویی شعر پست‏مدرن، می‏توان نشانه‏های واضحی از ضمیر ناخودآگاه جمعی را مشاهده کرد. ازجملۀ این نشانه‌ها، کهن‌الگوی ضدقهرمان است. کهن‌الگوی ضدقهرمان در شعر پست‌مدرن به ‌صورت‌های مختلف به‌خصوص «آنیما»، «آنیموس» و «خویشتن» چنان پررنگ و متنوع حضور یافته است که گاه خواننده را در تشخیص جایگاه قهرمان از ضدقهرمان دچار تردید و سردرگمی می‌سازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، سعی کرده است تا جایگاه و کارکرد کهن‏الگوی ضدقهرمان را در جریان روایت شعری پست‏مدرن مشخص کند. نتایج این بررسی نشان داد که شاعران پست‏مدرن تا زمانی که کهن‏‏الگوی ضدقهرمان در برابر شرایط اجتماعی دست به اعتراض می‏زند، مورد ستایش قرار گرفته و در زمرۀ قهرمانان از او ستایش می‏شود، اما زمانی که این نقش سبب آسیب دیدن کهن‏الگوی خویشتن یا سایر کهن‏الگوهای مثبت فرد می‏شود، دیگر مورد حمایت قرار نمی‏گیرد.


صفحه ۱ از ۱