جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای کنش گفتاری


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مشخصه بارز گفتمان محاکمه عدم توازن قدرت میان مشارکین است، به گونه‌ای که اعمال قدرت به صورت یک طرفه از بازجو (اعم از بازپرس، قاضی و غیره) به مخاطب است. مهم‌ترین ابزار اعمال قدرت نیز کاربرد «پرسش» است که دارای مؤلفه کنترل‌کنندگی است. پژوهش حاضر به منظور واکاوی ابعاد مختلف گفتمان محکمه، به مطالعه جنبه‌های مختلف ساختاری، گفتمانی و کاربردشناختی پرسش در شعبه‌های مختلف کیفری، حقوقی و خانواده در دادگاه و دادسرای شهر دورود می‌پردازد. در بعد ساختاری انواع مشخصه‌های ساخت‌واژی-نحوی و در بعد کاربردشناختی نیز نوع کنش گفتاری گونه‌های مختلف پرسش مد نظر بوده است. در همین راستا با تلفیق رویکردهای کمی و کیفی به بررسی داده‌ها پرداختیم. نتایج حاکی از آن است که بیشترین میزان فراوانی کاربرد صورت‌های پرسشی مربوط به اطلاعی‌های محدود و بله/خیر می‌شوند. همچنین مشخص شد پرسش‌ها به جهت کاربردشناختی دارای سه نوع کنش گفتاری تنظیمی، تصدیقی و ارتباطی هستند. یافته‌ها مؤید آن است که برخی پرسش‌هایی که دارای کنش ارتباطی هستند توسط مشارکین عادی و با هدف شفاف‌سازی مطرح می‌شوند و بنابراین می‌توان در برخی موقعیت‌ها تغییر الگوی یک‌سویه پرسش‌گری بازجو مخاطب را مشاهده نمود. عمده پرسش‌هایی که از سوی افراد عادی مطرح می‌شوند ریشه در عدم آشنایی آنها با واژه‌های تخصصی حقوقی دارد که در برخی موارد می‌تواند تبعاتی چون عدم دفاع مطلوب را به همراه داشته باشد یا منجر به ایجاد تصویر گناه‌کار از آن‌ها شود.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه الگوهای ناکارآمد ذهنی هستند که از بدو تولد، در پی برآورده نشدن نیازهای انسان‌ در او شکل می‌گیرند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه حوزه چهارم و سبک‌های مقابله‌ای آن‌ها با کنش گفتاری درخواست مستقیم و غیرمستقیم است. در این پژوهش، طرح‌واره‌های حوزه چهارم که در پی عدم آزادی در بیان نیازها و هیجان‌های سالم شکل گرفته‌اند، بررسی می‌شوند. هر فرد به سه شیوه تسلیم، جبران افراطی و اجتناب به مقابله با طرح‌واره‌های خود می‌پردازد که در پژوهش حاضر دو مورد نخست مورد بررسی قرار می‌گیرند. در راستای این پژوهش، پرسش‌نامه محقق‌ساخته شیوه درخواست و دو پرسش‌نامه فرزندپروری و جبران افراطی یانگ (۲۰۰۳) به صورت برخط توزیع شد. از میانِ پاسخ‌برگ‌ها ۱۶۹ نمونه زن و ۷۳ نمونه مردِ متولد ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۵ و دارای مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد که تا هجده‌سالگی با هر دو والد خود زندگی کرده‌اند، بررسی شدند. ابتدا پرسش‌نامه شیوه بیان درخواست به صورت کیفی طبق نظریه براون و لوینسون (۱۹۸۷) بررسی شد و سپس داده‌های پژوهش با استفاده از آمار استنباطی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که سبک جبران افراطی طرح‌واره‌های حوزه چهار با درخواست مستقیم و سبک تسلیم آن با درخواست غیرمستقیم رابطه مستقیم دارند. با این حساب، می‌توان روش درخواست مستقیم و غیرمستقیم را رفتارهای مقابله‌ای طرح‌واره‌های حوزه چهارم دانست؛ به این صورت که درخواست غیرمستقیم رفتاری از سر تسلیم و درخواست مستقیم رفتاری از سر جبران است. همچنین جنسیت افراد بر شیوه‌ بیان درخواست به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تأثیری ندارد.



دوره ۶، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

سبک کلامی «توبه» در کنش گفتاری معذرت‌خواهی جای می‌گیرد. معذرت‌خواهی در مقابل بالاترین مقام در سلسله‌مراتب مذهبی را توبه می‌خوانند. هدف از پژوهش حاضر، شناخت ابزار زبانی است که در دو زبان فارسی و روسی برای بیان توبه به‌ کار می‌رود. در این راه کوشیده‌ایم شباهت‌ها و تفاوت‌های زبانی در توبه را که موجب تفاوت در این سبک کلامی در دو زبان مورد بررسی می‌شود، دریابیم. روش تحقیق بر پایه زبان‌شناسی مقابله‌ای استوار است. در ما‌حصل پژوهش مشخص گردید در هر دو محیط کلامی، گویشوران برای خطاب خداوند از ضمیر «تو» استفاده می‌کنند. همچنین معنای ساختار امری در فرمول‌های توبه، نه «دستور»، بلکه «درخواست» است و دربردارندۀ خواهش و تمنا از مخاطب می‌باشد. در هر دو زبان برای بیان توبه از صورت امری مفرد استفاده می‌شود؛ مانند Прости! (ببخش) در زبان روسی و درگذر در زبان فارسی. ویژگی این سبک کلامی در زبان فارسی آن است که برخی از این صورت‌ها از زبان عربی عاریه گرفته شده‌اند: استغفرالله و العفو. علاوه بر صورت امری مفرد در زبان فارسی از این صورت‌های قرضی نیز که صورت‌های صرفی فعل هستند و نیز صورت شبه‌جملۀ خدایا توبه توبه! برای بیان توبه استفاده می‌شود؛ در‌حالی‌که هیچ‌یک از این ساختارهای دستوری در زبان روسی به‌ کار نمی‌روند.  

دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

در این پژوهش به بررسی تأثیر کنش‌های گفتاری غیر مستقیم با ساختار پرسشی بر روند گفت‌وگو خواهیم پرداخت. گفت‌وگوی موفق نیازمند تطابق مقاصد گفتاری دو طرف است، به نحوی که هر کدام به نیت مورد نظر خود از بیان گفته برسند. در این میان گفته‌های مخاطب، کنش‌های وابسته ای هستند که بطور کامل تحت تأثیر گفته‌های گوینده قرار می‌گیرند. اما در گفت‌وگوها گاهی اوقات ساختارهایی استفاده می‌شوند، که ویژگی کاربردی آنها ایجاد تغییر در روند گفت‌وگو است. جملات پرسشی بطور گسترده در جایگاه پاسخ در گفت‌وگوها بکار می‌روند. در این حالت آنها کنش‌های گفتاری غیر مستقیم هستند، زیرا در کابرد مستقیم خود که همان طرح سوال است بکار نرفته‌اند. اما آیا این جملات می‌توانند روند گفت‌وگو را تغییر دهند ویا نشانگرشکست ارتباطی باشند؟ در این جستار نمونه‌هایی از کنش‌های گفتاری غیر مستقیم با ساختار پرسشی که از سایت ملی زبان روسی و نیز متون ادبی گرد آوری شده‌اند، در روند دیالوگ‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته‌اند. در این پژوهش که رویکرد کاربردشناسی و توصیفی دارد، از تئوری کنش گفتاری به عنوان ابزاری برای تحلیل گفت‌وگوها استفاده شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که برخی از کنش‌های گفتاری غیر مستقیم  در زبان روسی نماد شکست ارتباطی هستند وبرخی می‌توانند نشانگر تغییر روند گفت‌وگو باشند. از نتایج این تحقیق می‌توان برای ترجمه کنش‌های گفتاری غیرمستقیم از زبان روسی به فارسی وبالعکس استفاده کرد.
رشید کاکاوند، پارسا یعقوبی جنبه سرایی،
دوره ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

کارکرد پایان­بندی در متن را بنابه این تصور که به‌مثابۀ نقطۀ اوج متن ـ روایت مفروض است، می­توان گره­گشایی از موضوع مورد بازنمایی دانست؛ اما به‌شکل خاص پایان­بندی می­تواند همسو با معرفت‌شناسی حاکم بر متن و وضعیت سوژه­های متنی منجر به دلالت­انگیزهای ویژه باشد. از میان متن­های ادبی کلاسیک فارسی، پایان­بندی برخی از متن­های عرفانی، ازجمله غزل­های دیوان شمس، همسو با معرفت­شناسی عرفانی، وجهی متمایز دارد. در این نوشتار، دلالت­انگیزی ویژۀ پایان­بندی در غزلیات شمس به‌شیوه توصیفی ـ تحلیلی دلالت­یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می­دهد راوی ـ عاشق غزل­های دیوان شمس، همسو با معرفت­شناسی حاکم بر متن، هویت یا مقام سوژگیِ موقتی را که بنابه کنش بازنمایی یا روایتگریِ رخداد ـ وضعیت­ها در بخش آغازین و میانی روایت­ها به‌دست می­آورد، در پایان­بندی با توسل به کنش­های گفتاری خاموشی در معنای اصطلاحی آن پس می‌زند و مانع از تثبیت آن می­شود. به عبارت دیگر، راوی ـ عاشق غزلیات شمس در اغلب غزل­ها، پس از بازنمایی  اضطراب و اشتیاق برآمده از حضور و وحدت ازدست‌رفته سعی می­کند در پایان­بندی غزل­ها، بنابه «استعاره دوریِ» بازگشت به اصل و جهان پیشانشانگانی، با انجام و اجرای دو دسته از «کنش‌های گفتاریِ» خاموشی (شامل «خاموشی به‌مثابۀ سخن­ نگفتن» و «خاموشی به‌مثابۀ به‌نمایندگی سخن ­گفتن») به وانمایی یا اجرای حالِ حضور بپردازد و به‌صورت نمادین در آن تجربه شرکت کند. حسب این وانمایی، پایان­بندی غزل­­های مذکور به بستار نمی‌انجامد و با ساختاری حلقوی، خواننده ـ مشارک را با نوعی ناتمامی مواجه یا در آن تجربه شریک می‌کند.


دوره ۱۸، شماره ۷۱ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده


در این پژوهش، کنشهای گفتاری در منتخب قصاید مدحی تحلیل شد تا بسامد و کارکرد کنشهای مختلف در چگونگی بیان دیدگاه‌های شاعر، نوع مفاهیم و اهداف برجسته‌شده وجایگاه شاعر در برابر حاکمیت در شعر مدحی بازنمایی شود؛ بدین‌منظور، شش‌شاعر برجسته متعلق به دوره‌های رونق مدح از آغاز تا پایان قرن ششم شامل فرخی، منوچهری، انوری، سنایی، خاقانی و کمال اسماعیل برگزیده، و از هر شاعر، بیست‌ قصیدۀ مدحی انتخاب شد. براساس نتایج، شاعران از کنشهای گفتاری برای تبیین جایگاه حکومتی و معنوی ممدوح بهره برده و با کنش تصریحی بر موقعیت ممدوح تأکید و اهداف ایدئولوژیکی مدح را برجسته کرده‌اند. شاعران با کنش عاطفی کوشیده‌اند با ابراز احساسات مثبت به ممدوح از فاصلۀ خود و ممدوح بکاهند و توجه او را جلب کنند. براساس رابطۀ فرادستی و فرودستی ممدوح و شاعر، بسامد کنش ترغیبی، اندک و بیشتر کاربرد آن نیز به دعوت‌کردن ممدوح به شادی یا دشمنان او به اطاعت مربوط است. به‌طورکلی، شاعران با کاربرد کنشهای گفتاری، همسو با گفتمان قدرت به برجسته‌سازی ممدوح و پیگیری اهداف مدح اقدام کرده‌اند.

دوره ۳۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۴۶ )
چکیده

 إن سیره أهل البیت علیهم السلام تجاه أبنائهم تدل علی أهمیه الاهتمام بالتربیه الدینیه وتلبیه احتیاجاتهم العاطفیه فی أحضان الأسره. وتزخر الصحیفه السجادیه ورساله القانون للإمام السجاد علیه السلام بالمفاهیم التربویه وتحتوی علی نقاط ثمینه حول القاعده الاجتماعیه الأولی، وهی الأسره، مما یدل علی أهمیتها، واهتمام الإمام بأهمیه التربیه الدینیه. ومن هذا المنطلق، یحاول هذا المقال دراسه أفعال الکلام فی خطابهم التربوی حول موضوع العلاقات الأسریه والبحث فی الواجبات المتبادله بین الوالدین والأبناء من خلال نهج براغماتی، من أجل استخلاص أسلوب خطاب فعال فی بیان التعالیم التربویه منه واستخدامها کنموذج للخطاب التربوی إلی جانب توظیف المکونات التربویه المؤثره. وبناءً علی ذلک، تم اختیار ۸۴ جزءً من کلامه کمفاهیم تربویه علی مستوی الأسره، وتحلیلها بالمنهج الوصفی- التحلیلی بالاعتماد علی نظریه أفعال الکلام لسیرل، وذلک لفحص أنواع أفعال الکلام المستخدمه فی خطاب الإمام السجاد علیه السلام. تظهر النتائج أن أفعال الکلام التوجیهیه أو التوجیهیات، تتکرر فی ۵۷ حاله ولها أعلی تواتر وأن خطابهم خالٍ من الالتزامیات والإعلانیات. تظهر البیانات أنه بالإضافه إلی تشجیع المتربی علی الالتزام بالمبادئ التربویه، فمن الضروری إحداث تأثیر فیه من خلال إثاره المشاعر أو الإقناع الفکری. کما أن الأسالیب التربویه السلبیه لا مکان لها فی کلام الإمام السجاد علیه السلام، ولتحقیق أهدافه التربویه، قدم خطاباً مواکباً للجمهور باستخدام أسلوب الدعاء وأفعال الکلام التوجیهیه.


صفحه ۱ از ۱