۲۸۱ نتیجه برای کنش
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش پیش رو مطالعۀ جوانبی از مسأله معنای ضمنی است که نشان میدهند زبان برای بیان این معنا آن را شاخص گذاری میکند. از این رو، مواردی که در اینجا بررسی شده اند، در وهلۀ اول، میبایست مستمسکی برای ایجاد حساسیت به ظرافتهای خارق العاده زبان برای پردازش این معنا تلقی شوند که در پیش فرض ما، تنها در صورتی به درستی شناخته میشود که پویایی ذاتی اش را به آن برگردانیم و مسیر تحولش را برای هریک از گزاره ها به صورت انحصاری دنبال کنیم. در عین حال، نتایج به دست آمده این فرصت را در اختیار ما قرار داد که با بهبود برخی آرای گذشته به پیشبرد مباحث این حوزه یاری رسانیم. خوانش ما از موضوع و نتایج تحلیلها این باور را نزد ما تقویت کرد که اظهارنظر درباره معنای ضمنی بدون توجه به فرآیند تولید آن آمیخته به نوعی دگماتیسم خواهد بود که رفع آن در گروی اذعان به نقشی است که معنای صریح در این میان دارد، چرا که به نظر ما معنای صریح و ضمنی دو ساحت جدا و مستقل از یکدیگر نیستند.در نتیجه در طول بحث کوشیده ایم تا متغیرهایی را که از گزاره ای به گزارۀ دیگر و از بافتی به بافت دیگر متحول میشوند و ممکن است نادیده گرفته شوند، در تحلیلها دخالت داده تا بتوانیم علیرغم جهت گیریهای خود که در بستر مجموعهای از تعاریف جدید شکل میگیرند، همچنان در اظهارنظر نسبی گرا باقی بمانیم. ...
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
وندافزایی از روشهای ساخت واژه برای تولید معانی متنوع می باشد. زمینه های معنایی بسته به پسوندها و پیشوندها در اشتقاق با ستاک واژه ها طیف متنوعی را ایجاد می نماید. پسوندهای «- ار»، «-گر»، «-گار»، «- ان»، «- نده» در زبان فارسی به عنوان پسوند های تولید کننده صفت و اسم شناخته می شوند. در زبان روسی پسوندهای: -тель, -арь, -чик, -щик... ، در ردیف پسوندهای اسم ساز قرار می گیرند. از میان آنها دو پسوند«-арь» و«-тель» در زبان روسی برگزیده شده اند تا بریافت معنایی و طرحواره ساخت واژی آنها در هردو زبان بررسی. هدف از نگارش این تحقیق شناسایی پسوندهای کنشگر در زبان روسی و فارسی و بررسی مقابله ای آنها در دریافت معنا و صورت آنها با تکیه بر نظریه نمود معنایی – واژگانی (لیبر)۲۰۰۴ و نظریه دستور شناختی است. در این پژوهش به روش تحلیلی -توصیفی در پی پاسخگویی به پرسش های این مقاله که عبارتند از: ابزارهای ساخت واژی و گستره معنایی پسوندهای کنشگر در دو زبان چه میزان همگرایی و واگرایی دارد؟ با توجه به رویکرد دستور زایشی و شناختی تا کجا همپوشانی معنایی امکان باز تولید برخی پیکرها را در هر دو زبان فراهم می آورد. و درنتیجه این تحقیق: مشخص گردید که پسوندهای مورد بررسی در دو زبان از واحدهای بنیادی یکسان اسم+ پسوند / مصدر + پسوند، بهره می گیرند، اما در بخش معنایی تناظر مورد انتظار تطبیق کامل ندارد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف رویکرد نشانهمعناشناختی گفتمانی برقراری ارتباط بین لایه های معنایی و واحدهای تمایزدهندۀ بافت زبانی، اجتماعی و گفتمان در سطح کلان است تا با کمک ابزارهای شناختی متن و گفتمان، به معنا دست یابد. این پژوهش، در چارچوب رویکرد نشانه معناشناسی گفتمانی چگونگی تولید، درک و دریافت معنا در بستر نظام های گفتمانی را در رمان «بلندی های بادگیر» مورد تفسیر و تبیین قرارمی دهد. نظام های گفتمانی شامل دو دسته می شوند یا مبتنی بر کنش-گفتار و کنش-حرکت (رفتار) هستند که نظام های گفتمانی شناختی را به وجود می آورند و یا مبتنی بر کنش-حس می باشند که به وجود آورنده نظامهای گفتمانی احساسی هستند. در این تحقیق، به بازنمائی کنش-گفتار، کنش-حرکت (رفتار) و کنش حس و بازخورد آنها در مشارکتکنندگان درون متن و گفتمان رمان پرداخته شده است. تحلیل گفتمان در متن و بافت موقعیتی رمان با استناد بر رویکرد نشانه-معناشناختی گرماس، ریشه در دیدگاههای شناختی دارد؛ زیرا کنشگفتار و کنشحرکت، زیرساخت و بستری برای انگیزۀ کنشحس در مخاطب بافت گفتمان پیریزی میکنند. هیتکلیف و کاترین دو شخصیت اصلی رمان هستند که در لایههای معنائی متنی و بینامتنی، کنشحس عشق به همراه رفتار و کنشگفتار انتقام را ترسیم میکنند. هیتکلیف با طیکردن مرحله نخست کنشحس، توانشهای روحی، جسمی و مالی لازم را کسب و کنش را اجرا میکند. هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل شرایط شکلگیری نظامهای گفتمانی کنشگفتار، کنشحرکت (رفتار) و کنش حس از دیدگاه نشانه-معناشناختی گفتمانی، جهت تبیین نظریۀ گفتمانی شناختی و احساسی است تا گفتمان غالب در متن و بافت موقعیتی رمان مشخص گردد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
رمانهای تاریخی شاهینطلایی (۱۳۳۶) و شرارههای شهر اترار (۱۳۷۰) روایتگر زندگی جلالالدین خوارزمشاهاند. برخلاف متون تاریخی کهن که فرایند کنشی ساده و قابل پیشبینی توسط کنشگر مرکزی قهرمان در آنها رخ میدهد، در این آثار با خلق شخصیتهای کنشیار و ضدکنشگر، کنشها از جریان اصلی خود منحرف شده، به آسیبهای کنشیِ انحراف، جایگزینی، خطای کنشی و ... بدل شدهاند. هدف این پژوهش بررسی چگونگی انحراف کنشها درون روایت و آسیبهایی مانند خطای کنشی (ضدکنش)، تغییر کنشی یا حتی فروپاشی کنشی است. بدین منظور از نظریۀ نظام گفتمانی کنشی گرمس برای بررسی روایتهای کنشی مرتبط با شخصیت جلالالدین در دو رمان تاریخی شاهینطلایی و شرارههای شهر اترار استفاده شدهاست. در رمان شاهینطلایی انحراف کنشی بهصورت دگرگونی کنش و نابودی کنش توسط کنشیارها دیدهمیشود؛ جاییکه برای رسیدن جلالالدین به ابژۀ ارزشی و حفظ جان او تلاش شدهاست. در این رمان با توجه به ابژۀ ارزشی «معشوق» و «وطن» جلالالدین پادشاهی «عاشقپیشه» و «وطندوست» ترسیم میشود. در شرارههای شهر اترار انحراف کنشی بهصورت دگرگونی کنش و جایگزینی کنش است. بیشتر شخصیتهای داستان و خود جلالالدین نقش ضدکنشگر را دارند و برای دوری جلالالدین از ابژۀ ارزشی و نابودی او تلاش میکنند. در این رمان ابژۀ ارزشی «خوشگذرانی» باعث فراموشی ابژۀ ارزشی «وطن» شده و جلالالدین پادشاهی «هوسران» به تصویر کشیده شدهاست. فهم دقیق تاریخ ایران در دورۀ مغول و پس از آن، و نیز شناخت سوگیریهای نویسندگان آثار ادبی و تاریخ در گرو شناخت جریانهای فکری مورخان آن است. دستاوردهای این پژوهش پژوهشگران ادبی و تاریخی را در این مسیر مدد میرساند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
معراجنامهها متونی روایی هستند که به طور اخصّ به سیر ملکوتی پیامبر (ص) اطلاق میشوند. پدیدآورندگان این متون، آثارشان را با تقلید یا اندکی تغییر از متون متقدّم سرودهاند. در این مقاله، با رویکرد کنش گفتار سرل و بیشمتنیّت ژنت، و روش تحلیلی - توصیفی، به بررسی تأثیر و تأثّر ساختاری و زبانیِ معراجنامهها میپردازیم. فرض بر این است که ارتباط این متون، بیشمتنی است و راویان متأخّر به صورت آگاهانه در سرودن اشعارشان به راویان متقدّم نظر داشتهاند. با بررسی ۲۶ پیرفت مشابه به این نتیجه رسیدیم که آثار سنایی و خاقانی با ۱۷ شاعر تابع، پیشمتن سایر متون بوده و سنایی، قوّامی، اخسیکتی و مولانا تابع دیگر شاعران نبودهاند. تغییر نسبت به تقلید در شاعران متأخّر بیشتر بوده، گشتار کمّی افزایش از نوع گسترش زیباییشناختی و گشتار کاربردی از نوع کیفی درونی بسامد بالاتری داشته است. متنوّعترین کنشهای گفتاری از آنِ هلالی و پربسامدترین مربوط به خواجو است. دلایل بسامد بالای کنشهای گفتاری در پیرفتهای مشابه عبارتند از: بیان جزئیّات، افزودن آرایه و اپیزود کنشی و کنشگران، توصیف، طرح مباحث تعلیمی و اخلاقی، ایجاد تقابل بین دو مفهوم یا شخصیت، گفتگوسازی و استفاده از شخصیتهای کمکی.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
مشخصه بارز گفتمان محاکمه عدم توازن قدرت میان مشارکین است، به گونهای که اعمال قدرت به صورت یک طرفه از بازجو (اعم از بازپرس، قاضی و غیره) به مخاطب است. مهمترین ابزار اعمال قدرت نیز کاربرد «پرسش» است که دارای مؤلفه کنترلکنندگی است. پژوهش حاضر به منظور واکاوی ابعاد مختلف گفتمان محکمه، به مطالعه جنبههای مختلف ساختاری، گفتمانی و کاربردشناختی پرسش در شعبههای مختلف کیفری، حقوقی و خانواده در دادگاه و دادسرای شهر دورود میپردازد. در بعد ساختاری انواع مشخصههای ساختواژی-نحوی و در بعد کاربردشناختی نیز نوع کنش گفتاری گونههای مختلف پرسش مد نظر بوده است. در همین راستا با تلفیق رویکردهای کمی و کیفی به بررسی دادهها پرداختیم. نتایج حاکی از آن است که بیشترین میزان فراوانی کاربرد صورتهای پرسشی مربوط به اطلاعیهای محدود و بله/خیر میشوند. همچنین مشخص شد پرسشها به جهت کاربردشناختی دارای سه نوع کنش گفتاری تنظیمی، تصدیقی و ارتباطی هستند. یافتهها مؤید آن است که برخی پرسشهایی که دارای کنش ارتباطی هستند توسط مشارکین عادی و با هدف شفافسازی مطرح میشوند و بنابراین میتوان در برخی موقعیتها تغییر الگوی یکسویه پرسشگری بازجو ← مخاطب را مشاهده نمود. عمده پرسشهایی که از سوی افراد عادی مطرح میشوند ریشه در عدم آشنایی آنها با واژههای تخصصی حقوقی دارد که در برخی موارد میتواند تبعاتی چون عدم دفاع مطلوب را به همراه داشته باشد یا منجر به ایجاد تصویر گناهکار از آنها شود.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
طرحوارههای ناسازگار اولیه الگوهای ناکارآمد ذهنی هستند که از بدو تولد، در پی برآورده نشدن نیازهای انسان در او شکل میگیرند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه حوزه چهارم و سبکهای مقابلهای آنها با کنش گفتاری درخواست مستقیم و غیرمستقیم است. در این پژوهش، طرحوارههای حوزه چهارم که در پی عدم آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم شکل گرفتهاند، بررسی میشوند. هر فرد به سه شیوه تسلیم، جبران افراطی و اجتناب به مقابله با طرحوارههای خود میپردازد که در پژوهش حاضر دو مورد نخست مورد بررسی قرار میگیرند. در راستای این پژوهش، پرسشنامه محققساخته شیوه درخواست و دو پرسشنامه فرزندپروری و جبران افراطی یانگ (۲۰۰۳) به صورت برخط توزیع شد. از میانِ پاسخبرگها ۱۶۹ نمونه زن و ۷۳ نمونه مردِ متولد ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۵ و دارای مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد که تا هجدهسالگی با هر دو والد خود زندگی کردهاند، بررسی شدند. ابتدا پرسشنامه شیوه بیان درخواست به صورت کیفی طبق نظریه براون و لوینسون (۱۹۸۷) بررسی شد و سپس دادههای پژوهش با استفاده از آمار استنباطی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که سبک جبران افراطی طرحوارههای حوزه چهار با درخواست مستقیم و سبک تسلیم آن با درخواست غیرمستقیم رابطه مستقیم دارند. با این حساب، میتوان روش درخواست مستقیم و غیرمستقیم را رفتارهای مقابلهای طرحوارههای حوزه چهارم دانست؛ به این صورت که درخواست غیرمستقیم رفتاری از سر تسلیم و درخواست مستقیم رفتاری از سر جبران است. همچنین جنسیت افراد بر شیوه بیان درخواست به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تأثیری ندارد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
در حوزه تحلیل و بررسی گفتمانهای مختلف، گفتمان کنش محور ورزشی گفتمانی متمایز است که محل تحقیق و پژوهش محققان زبانشناسی و علوم ورزشی بوده است. اینکه چه عناصر و شاخص هایی دراین نوع گفتمان مستتر و موثر هستند و آیا این گفتمان واژگان کلیدی نظام روایی مبتنی بر کنش یعنی کنش،ارزش،تغییر را در برمی گیرد محل پژوهش است. براین اساس روایت های کنش محور غالبا برنامه محور و هدفمند عمل می کنند و کنش گران با آگاهی نسبت به ارزش های آن گتمان در جهت تصاحب آنها حرکت می کنند. گفتمان ورزشی نیز مانند هر گفتمان دیگری دارای ارزش ها، کنش گران ورزشی و رسانه ای است. پرسش اصلی پژوهش حاضر عبارتست از اینکه آیا عنصر کلیدی گفتمان کنش محور در گفنمان ورزشی نیزمستتر است؟ و اینکه ارزش ها و شاخص های موثر فرهنگی در گفتمان ورزشی کدامند؟ روشگردآوریاطلاعاتدرتحقیقحاضربهصورتمیدانیبودکهتوسطمحققان انجامشد و به صورت شفاهی و براساس پرسشنامه محقق ساخته از پانزده مربی ورزشی در حوزه ورزش آمادگی جسمانی مصاحبه انجام شد و در مصاحبه ۱۳ به طور تقریبی اشباع نظری شکل گرفت و جهت اطمینان دو مصاحبه دیگر نیز انجام گرفت و در نهایت با تعدا ۱۵ مصاحبه در تحقیق حاضر تجزیه تحلیل روی نتایج صورت پذیرفت. یافته ها حاکی از آن است که گفتمان کنش محور ورزشی واجد ویژگیهای یک گفتمان کنش محور است از یافته های مهم دیگر این پژوهش این است که لازمه تحقق یک گفتمان ورزشی آگاهی و برجسته سازی شاخص های مختلف این گفتمان است.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
منظومههای داستانی شیون فومنی به لحاظ محتوایی و کارکردی متنوعاند.این تنوعات سبکی در منظومههای شیون، بیانگر کثرت تجاربی است که شاعر در قالب سبکی خاص،با استفاده از عناصر نمادین،عامل معنا را به جامعهی زبانی شعر پیوند میزند.با توجهبهاینکه عمدهی منظومههای وی،نمادیناند و در منظومهها درقالب هویتبخشیهای انتسابی،تشخصبخشی و تشخصزدایی تجلی مییابند،پژوهش حاضر درصدد است در دو منظومهی فوخوس و آقادار،به بررسی مولفههای معنایی منظومههای شاعر از منظر جامعهشناسی زبان بپردازد و از طریق تفسیر نمادین کنشگران اجتماعی این منظومهها،چارچوب فضاهای گفتمانی موجود در متن را با توجه به کارکردهای گفتمانی ترسیم نماید.برای نیل به این هدف، دو مدل تلفیقی جامعهشناختی-معنایی ون لیون و رویکرد تحلیل نشانه-معناشناختی مکتب پاریس، انتخاب شدند.به عنوان هدف اصلی پژوهش،مدل ون لیون به بررسی عوامل معنایی-جامعهشناختی دخیل در تولید متن منظومهها میپردازد و مدل نشانه-معناشناختی پاریس به بررسی قلمروهای گفتمانی در این دو منظومه توجه مینماید.دستیابی به این دو هدف ابتدا با کاربست فرایندهای شاخص مدل ونلیون در متن منظومهها محقق شد و این نتیجه بدست آمد که بازنمایی کنشگران اجتماعی در متن هر دو منظومه،بیشتر بر اساس عامل تشخصزدایی شکلگرفتهاست.درضمن با توجه به برجستگی عامل تشخصزدایی در متن دو منظومه، و درخدمت قرارگرفتن مقولات آن به عنوان ابزاری در جهت فضاسازی گفتمانی،تحلیل نشانه-معناشناختی دو منظومه براساس آن شکلگرفت.نتیجه مبین آن بود که انواع کارکردهای گفتمانی مماشات، مقاومت و ممارست در دو منظومهی فوخوس و آقادار بیشتر در لایههای متنیای سازماندهی شدهاند که بر اساس مولفههای تشخصزدایی شکل گرفتهاست.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
فرکانس امواج زلزله متغیر بوده و مقدار سختی فنرها و میرایی میراگرهای متصل به تکیهگاههای سازه تابع فرکانس بارگذای است. برای حل مدلهای عددی در حوزه زمان در جهت رفع این مشکل، میتوان از یک فرکانس هدف جهت ثابت ماندن مقادیر سختی و میرایی استفاده نمود. در روش زیرسازه ارائه شده در پژوهش حاضر، فرکانس هدف بهینه آن فرکانسی است که نزدیکترین پاسخها را نسبت به مدل سه بعدی غیرخطی صحتسنجی شده در روش مستقیم ارائه میدهد. این مطالعه یک مدل عددی سهبعدی را برای تحلیل پاسخ لرزهای سیستم خاک-فونداسیون-سازه مدفون در خاک ماسهای (با دانسیته نسبی مختلف) با رفتار الاستیک ارائه میکند. این مدل قادر است تأثیرات ناهمگنی خاک (تغییرات افزایشی پیوسته مدول برشی در عمق با استفاده از مدل توانی سازگار با مدل رفتاری HSsmall) را لحاظ کرده و با تعیین یک فرکانس هدف بهینه با روش پرکاربرد زیرسازه ادغام گردد. پس از صحتسنجی مدل پیشنهادی، برای تعیین فرکانس هدف، پاسخ سازه (پل به عنوان مطالعه موردی) به ازای پنج فرکانس اصلی خاک (Case ۱)، فرکانس اصلی سازه (Case ۲)، فرکانس اصلی سیستم خاک-سازه (Case ۳)، فرکانس اصلی سازه با تکیهگاه فنری (Case ۴) و فرکانس اصلی سیستم با پای صلب و سختی اصلاح شده (Case ۵) با استفاده از نرمافزار Matlab محاسبه و با یکدیگر مقایسه شدند. مقایسه امپدانس (سختی و میرایی دینامیکی) شالودههای واقع بر خاک همگن و ناهمگن و همچنین بررسی پاسخ سازه در دو حالت مذکور از دیگر اهداف این تحقیق است. نتایج نشان داد که در تحلیل زیرسازه تحت زلزلههای سطح بهرهبرداری، برای تعیین فرکانس هدف مناسب استفاده از Case ۴ و Case ۵ ضمن ارائه روشی کاربردی پاسخهای واقعبینانهتری ارائه میدهند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
بتنپودریواکنشی (RPC) یکی از بتنهای با مقاومت و دوام بالا است؛ مواد تشکیلدهنده آن، از جمله پودر کوارتز جزو مواد گران هستند که در منطقه آذربایجان کمیاب بوده و اغلب از معادن همدان و اصفهان تهیه میشود؛ که میتوان با جایگزین کردن مصالح بومی و ارزانتر هزینههای نهایی تولید آن را کاهش داد. پودر میکرونیزه کوارتز، کریستاله میباشد اما بخشی از ذرات بسیار ریز آن اثر جزئی در واکنشهای پوزولانی دارد؛ ولی در مقابل، پودر دیاتومیت که هم دارای ذرات آمورف و هم دارای ذرات کریستالی است با درصد بالایی از سیلیس آمورف، واکنشهای پوزولانی بیشتری خواهد داشت. در این پژوهش جایگزینی پودر دیاتومیت به جای پودر کوارتز با درصدهای ۲۵، ۵۰، ۷۵ و ۱۰۰٪ انجام شد. آزمایشهای مقاومت فشاری و مقاومت کششی (آزمایش دونیمشدن) در سنین ۷، ۱۴، و ۲۸ روزه انجام گرفت . همچنین مقادیر جذب آب استاندارد، جذب آب حین عمل آوری، چگالی و روانی اندازه گیری شد. برای آن که عملآوری شبیه به شرایط کارگاهی و معمولی فصل بتنریزی باشد، از اتوکلاو استفاده نشد و نمونههای ساختهشده در داخل حوضچهآب در دمای ۲۵ درجهسانتیگراد عملآوری شدند. نتایج نشان داد که افزایش مقاومت در نمونهها اتفاق افتادهاست؛ به طوری که در جایگزینی ۱۰۰٪ در سن ۲۸ روزه، مقاومت فشاری را از ۵۴۳ تا ۸۰۶ مگاپاسکال(حدود ۴۹٪) و مقاومت کششی را از ۵۴۳ تا ۸۰۶ مگاپاسکال(حدود ۱۸٪) افزایش دادهاست. همچنین باید در نظر داشت به دلیل وجود معدن دیاتومیت در منطقه، هزینه نهایی تولید بتن به دست آمده نیز کاهش مییابد.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
سنت ستیزیهای نوآورانه هابرماس در فلسفه و علوم اجتماعی معاصر (از فلسفههای اجتماعی سیاسی، اخلاق و حقوق گرفته تا جامعهشناسیهای سیاسی وفلسفی) که خود آنها را نوعی بازسازی عقلانی نظریههای کلاسیک و مدرن نام نهاده است؛ بیش از پیش توجه نظریه پردازان معاصر را به نتایج این نوع جامعهشناسی سیاسی فلسفی و فلسفه سیاسی جامعهشناختی، که دارای بار تحلیلی وهنجاری نیز هست، جلب کرده است.
در این میان درخشش دو نظریه کلیدی جامعهشناختی فلسفی هابرماس، کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی، وکاربست و صورتبندیهای مکرر آن در تمام و سرتاسر آثار هابرماسی هم چنان سرزنده بوده و لذا در مواضع نظری گوناگون، جامعهشناختی و فلسفی، به دقت هر چه تمام محل بحثهای انتقادی فراوانی نیز قرار گرفته است.
در این راستا تمرکز مقاله بر تشریح فشرده نقطه نظرات انتقادی (هابرماس پژوهان) بر طرح تحلیلی– هنجاری است که هابرماس فیلسوف – جامعهشناس، در میان واقعیت بودگی و هنجاریت به منظور کاربست کنش ارتباطی و اخلاق گفتگویی در حوزه بهم پیوسته اجتماع – حقوق – سیاست صورت بندی کرده است؛ و از دل آن راهبردی هنجاری برای شکل دادن به نظم- قانون- دموکراسی گفتگویی بیرون آورده است. نظریهای که بدیلی رقیب و جایگزین برای جامعهشناسیهای فلسفی سیاسی حقوقی لیبرالی است.
در این تشریح انتقادی، مقاله (با مفروض گرفتن حداقل شناخت مخاطبان از نظریههای هابرماس و لذا صرف نظر از توضیح مقدمات بحث) هم زمان متکلف تشریح دو وجهه به هم پیوسته از این نظریه جامعهشناختی فلسفی چندسویه (اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی) هابرماسی است: نشان دادن امکانات تحلیلی هنجاری / برجسته سازی محدودیتهای تحلیلی هنجاری.
نصرالله امامی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
در این مقاله سعی برآن است که تا به مدد نظریه روایتشناسی ساختارگرا به تحلیل و بررسی دو عنصر مهم روایتگری و توصیف در روایتهای داستانی پرداخته شود. در هر روایت داستانی مکتوبی، روایتگری جنبه اساسی و اولیه آن است که به بازنمایی کنشها، رخدادها و اعمال شخصیتها میپردازد. توصیف نیز عنصر ثانوی هر روایت داستانی است که بازنمایی اشیاء، مکانها و جنبههای ایستای داستان و شخصیتها از طریق آن صورت میگیرد. اگر چه توصیف بدون روایتگری نیز میتواند وجود داشتهباشد، به خودی خود نمیتواند سازنده روایت داستانی شود؛ از دیگر سوی هر چند روایتگری عنصر اساسی هر داستان روایی است، هرگز بینیاز از توصیف نیست. روایتگری جنبه پویای متن است که هم دارای زمان داستان است و هم زمان سخن؛ در حالی که توصیف فقط دارای زمان متن است. توصیفات در متون روایی میتوانند دارای کارکرد تزیینی، توضیحی و نمادین باشند و در عین حال فضای داستان را مشخص کنند. برای ملموس و عملی کردن این بحثهای انتزاعی، شواهد و مثالهایی از هفت پیکر نظامی برگزیدهایم که در آن انواع توصیفها موجود است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در این پژوهش، پوششهاینانوکامپوزیتی برپایه اپوکسیحاوی نانو صفحات اصلاح نشده اکسیدگرافن و اکسیدگرافن اصلاح شده با نشاسته تهیه و به کمک طیفسنجی مادون قرمز شناسایی شده و رفتار شبکهای شدن آنهابا استفاده از دادههای آزمون گرماسنجی روبشی تفاضلی غیر همدما مطالعه شده است. این نانوکامپوزیتها، به دلیل دارا بودننانوذرات صفحهای و منشأ آلی، میتوانند به عنوان پوششسطح فلزات در صنایع مختلف استفاده شوند.دلیل استفاده از نشاسته، طبیعی بودن آن و نیز فراوانی گروههای هیدروکسیل در ساختار آن است که میتوانند با حلقه اپوکسی وارد واکنش پخت یا شبکهای شدن شوند. سامانههای اپوکسی خالص دارای عامل پخت آمینی و نیز سامانههای کامپوزیتی حاوی رزین اپوکسی، عامل پخت آمینی و نانوصفحات اکسیدگرافن اصلاح نشده یااصلاح شده با نشاسته در نرخهای حرارتی مختلف پخت شدهاند تا رفتار حرارتی آنها بهدست آید. تغییر نرخ گرمایش در آزمون مذکور سبب تغییر دمای آغاز و دمای اوج منحنیهای گرمازا شده و گرمای واکنش نیز به تبع آن تغییر میکند. مشاهده شد که حضور نانوصفحات اکسیدگرافن، واکنشهای شبکهای شدن را به تأخیر میاندازد. حال آنکه اصلاح سطحی آنها با پلیمر طبیعی نشاسته از طریق نقش کاتالیزوری، این میزان تاخیر را جبران نموده و چگالی شبکهای شدن سامانه بالا میرود.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
امنیت هوشمند با بهرهگیری از دانش امنیتی نوین، امکانات و فضای سیاسی و نیز بهرهگیری از رسانه، در تسهیل و تقویت کنشهای اقتصادی نقش مهمی ایفا میکند. داد و ستدهای سیاسی میان کشورها و تحولات ژئوپلیتیک در فضای پیرامونی هر کشوری، نقش مستقیمی در افزایش یا کاهش گردشگری در آن کشور دارد. هرچه یک واحد سیاسی بتواند در کنش امنیتی موفقتر عمل کند، فضا را برای ورود گردشگران امنتر جلوه میکند و در نتیجه، توسعهی اقتصادی پایدارتری پدید میآید. به دلیل چیرگی و سلطه رسانهها در فضای زندگی امروز، نوع کنش امنیتی در کاهش یا تقویت شاخصهای اقتصادی مؤثر است. پژوهش پیش روی با روش توصیفی ژرفانگر، وضعیت امنیت هوشمند را از نظر گردشگران خارجی که در ۶ ماههی اول سال ۱۴۰۲ به ایران سفر کردهاند، سنجیده است. پرسش پژوهش، آن است که تصویر ذهنی گردشگران آفریقایی، پیش و پس از ورود به ایران تا چه اندازه تغییر کرده است. روش نمونهگیری در این تحقیق، تصادفی سیستماتیک انجام بود و حجم نمونه، ۱۳۳ نفر محاسبه گردید. نتایج، نشان داد که ۸۱ درصد از گردشگران آفریقایی، وضعیت امنیتی و سیاسی ایران را در جذب توریسم مؤثر میدانند. همچنین، گردشگران آفریقایی پس از ورود به ایران و مواجه با واقعیتها، ۶۲ درصد وضعیت امنیتی و ارتباط آن با توریسم را مثبت تلقی کردهاند. بنابراین، هرچه کنشهای امنیتی، چشمانداز هوشمند و پایداری اتخاذ کند، برآیندهای اقتصادی و رفاهی افزایش خواهد یافت.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۸ )
چکیده
در این مقاله تأثیر سرمایۀ اقتصادی، سرمایۀ اجتماعی و سرمایۀ فرهنگی والدین به همراه کنش ارتباطی درون خانواده بر سرمایۀ اجتماعی جوانان بررسی شده است. جمعیت آماری این پژوهش دانشآموزان دختر و پسر پیشدانشگاهی شهر تهران است. حجم نمونه ۳۰۲ نفر محاسبه، و نمونهها در دو مرحله به روش نمونهگیری طبقهای متناسب و تصادفی از بین سه منطقه سه، شش و هجده انتخاب شده است. برای داوری در باب فرضیات، از روش تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافتههای تجربی نشان میدهد میان سرمایۀ اجتماعی فرزندان و ترکیب خطی متغیرهای مستقل به اندازه ۷۱% همتغییری وجود دارد. نسبتی از کل واریانس متغیر وابسته که از طریق مشارکت نسبی متغیرهای مستقل تبیین شده، معادل ۵۱% است. وزن کنش ارتباطی درون خانواده در تبیین سرمایۀ اجتماعی فرزندان بیشتر از سایر متغیرهای مستقل موجود در تحلیل است.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
این مقاله به بررسی انواع مختلف سکوت به منزله غیابی معنادار میپردازد که جای آن یک رد باقی میماند. در این رد سکوت به شکلهای مختلفی تجلی دارد. بررسی سکوت دلالتمند نشان میدهد که این سکوت نشاندار به واسطه ابزارهای گفتمانی در متن حضور دارد و نظام زبان بخشی از پیام خود را بهواسطه بیان و بخشی را بهواسطه سکوت انتقال میدهد. به همین دلیل سکوت در ادبیات به صورت یکی از شگردهای روایی مورد استفاده قرار میگیرد. پرسش این پژوهش، چگونگی کارکرد گفتمانی سکوت نوشتاری در داستان است؛ بدین مفهوم که سکوت نوشتاری در چه سطوحی و برای چه کارکرد گفتمانی در داستان بهکار میرود. این مقاله به امر تحلیل پنج داستان کوتاه ایرانی، در سه سطح ساختاری، معنایی و کاربردشناختی میپردازد و نتیجه بهدستآمده نشان میدهد که سکوت به عنوان ابزار مطالعه ساختمندی و چگونگی شکلگیری روایت در سه سطح و بر روی سه محور جانشینی، همنشینی و برهمکنش به منظور ایجاد گرهافکنی، تعلیق، زمینهسازی، فضاسازی و گرهگشایی در پیرنگ و داستان بازنمایی میشود.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
«جهانبینی هندواروپایی» به دلایل غنای محتوایی و ادبی آن از دیرباز، بازتاب چشمگیری در شکل گیری متون نظم و نثر فارسی داشته و آثار بسیاری را از جنبههای مختلف تحت تأثیر قرار داده است؛ بهگونهای که آثار برجستهای چون شاهنامة فردوسی و حماسه قرقیزی ماناس از کهنالگوهای آن بهره بردهاند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر پذیری دو متن حماسی شاهنامه و ماناس از این جهان بینی است؛ به این منظور، براساس نظریه «سه کنشِ ژرژ دومزیل» رفتار قهرمانان هر دو اثر، بررسی و توصیف شده است. پژوهش حاضر نشان میدهد سه کنشی که در این نظریه مورد تأکید قرار میگیرد، در تمام سطوح داستانهای این دو حماسه به کار رفته است؛ بنیاد نظریه «سه کنش»، بر تقابل و هماهنگی نیروهای دوگانه نهاده شده، همان گونه که پایه اصلی تفکر شاهنامه و ماناس نیز براساس مبارزه خیر و شر قرار گرفته است که جلوههای آن را در قهرمانانی چون سیاوش/ رستم (در شاهنامه) و ماناس/ باکایی (در ماناس) بهخوبی میتوان دید. قهرمان اول، نمونه ای از خرد، روشنفکری، رستگاری، حمایت، اراده، کمک و آرامش است که بهصورت پیری فرزانه در هنگام ناتوانی قهرمان دوم ظاهر میشود تا او را از مخمصه برهاند. قهرمان دوم نیز نماد خشونت، سختگیری، خونگرمی و جنگجویی است که در عین حال نظام عناصر اربعه را تنظیم میکند و با نیروی جسمانی و روانی خود بهزندگی مردم صلح و سامان میبخشد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
حضور پرکننده در بستر مواد پلیمری از طریق پدیدههای هیدرودینامیک، برهمکنشهای بین پرکننده-پلیمر و پرکننده-پرکننده، باعث تغییر خواص مکانیکی، دینامیکی-مکانیکی، رئولوژیکی و حتی رفتار تورمی مواد مرکب لاستیکی میشود. تورم در مواد مرکب لاستیکی علاوه بر تاثیر مستقیم بر زنجیرهای پلیمر، ساختارهای دیگری مانند شبکهی پرکننده را نیز تحت تاثیر قرار داده بطوری که خواص مکانیکی بطور ناگهانی کاهش یابد. در این تحقیق، مواد مرکب لاستیک نیتریل-سیلیکا در غلظتهای مختلفی از نانوسیلیکای اصلاحشده تهیه شد و با آزمونهای رئولوژی، مکانیکی، دینامیکی-مکانیکی ساختار مواد مرکب ارزیابی و بررسی شد. همچنین مشخص شد که شبکهی پرکننده نمونهای که حاوی مقدار بیش از آستانه اشباع phr۱۳ پرکننده باشد سهم بسزایی در خواص مکانیکی دارد. جهت بررسی اثر تورم بر ساختار سری مواد مرکب تهیه شده، حلالهایی با درجههای مختلفی از حلالیت بکار گرفته شد. خواص مکانیکی مواد مرکب لاستیکی که در هر یک از حلالها به تورم تعادلی رسیدهاند، اندازهگیری شد. افت خواص مکانیکی نمونههای حاوی ۴/۱۴، ۲۰ و phr۶/۲۵ سیلیکا از حالت خشک نسبت به متورم شده در حلال محتوی ۱۵ درصد تولوئن، بسیار چشمگیر است. تغییرات شدید خواص مکانیکی که در کمترین تورم به حذف سریع شبکهی پرکننده نسبت داده میشود. بنابراین کنترل تورم در قطعات لاستیکی مجاور حلال نقش اساسی در عملکرد این قطعات بازی میکند.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده