جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای کمپبل
دوره ۸، شماره ۳۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
اسطورهشناسی همواره با امکانات و قابلیتهای جدیدی همراه بوده است که تبیین، درک و انرژی معنوی آثار ادبی را نزد خواننده، دوچندان میکند. جوزف کمپبل از شاگردان مکتب یونگ، با گردآوری و بررسی اسطورهها و قصههای عامۀ جهان، تلاش کرده است تا با طرح «خویشکاری» به الگویی ساختاری و مشترک، برای زیباییشناسی و درک درست و منطقی از آنها دست یابد. یکی از این خویشکاریها «سفر قهرمان» است که کمپبل تلاش میکند تا نشان دهد بیشتر قهرمانان موجود در داستانهای عامه، برای خودشناسی، کمال معنوی و کسب مواهب روحی و مادی، نیازمند به گذراندن مراحل آن هستند. پرسش مقاله این است که آیا «شهر خاموشان» ـ از قصههای عامۀ استان لرستان ـ ظرفیت پذیرش الگوی «سفر قهرمانِ» جوزف کمپبل را دارد؟ با استفاده از روش تحلیلی ـ توصیفی میتوان گفت که قصۀ «شهر خاموشان» قابلیت بازنمایی مراحل سهگانه «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت» الگوی کمپبل را دارد. با توجه به الگو «سفر قهرمان» میتوان نتیجه گرفت که روایت این قصه، خودآگاهی، اصالت، فردیت و دستیابی به کمال حقیقی قهرمان را به نمایش میگذارد. قهرمان قصه با پشت سرگذاشتن مراحل مادی و معنوی، وجودی هماهنگ و خدایگون مییابد که با آن میتواند در جهان مادی تصرفی مفید داشته باشد. در این قصه، رد پای اساطیر، ادیان و بینشهای مربوط به خلقت آدم و جهان آفرینش را میتوان مشاهده کرد.
عاتکه رسمی، سکینه رسمی،
دوره ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
منظومه مهر و ماه، داستان غنایی جمالی دهلوی، مربوط به قرن دهم است که کهنالگوی سفر قهرمان با بیشتر مراحلش در آن نمود مییابد. ماه، شاهزاده بدخشان که بهصورت غیرمعمول تولد یافته است، با دیدن رؤیای مهر، شاهزاده مینا، سفر میآغازد و با گذر از آزمونهای پرخطر به معشوق میرسد و فنا را نیز تجربه میکند. این سفر که از شرق به غرب (غرب نماد فناست) صورت میگیرد، سیر و سلوکی است عرفانی که با کهنالگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل قابل تطبیق است. در این منظومه، مانند بیشتر داستانهایی که کهنالگوی سفر قهرمان در آنها دیده میشود، یاریگران و نیروهای ماورای طبیعی قهرمان را در گذر از آزمونهای سخت یاری میدهند و تولد دوباره و فنای وی را میسر میکنند. این سفر، همچون اغلب سفرهای قهرمان اسطورهای، در یک رفتوبازگشت حرکت دایرهواری نمود مییابد.
دوره ۱۳، شماره ۶۱ - ( ۱۲-۱۴۰۴ )
چکیده
Copyright: © ۲۰۲۵ by the authors. Submitted for possible open access publication under the terms and conditions of the Creative Commons Attribution (CC BY -NC) license https://creativecommons.org/licenses/by/۴,۰/).
|
افسانههای عامه همچون هر پدیدۀ دیگری، از روان و اندیشۀ سازندگان آن نشئت گرفته است؛ بنابراین در جایجای افسانهها میتوان نمودهای مختلف ناخودآگاه جمعی اقوام و ملل مختلف را مشاهده کرد. بدینترتیب الگوهای تکرارشونده در افسانهها، به مبنایی برای تحلیل و کشف لایههای پنهان متن، تبدیل میشوند. یکی از این الگوهای تکراری، سفر است. جوزف کمپبل با ارائۀ کهنالگوی سفر قهرمان، اذعان میدارد که قهرمان داستان برای رسیدن به تعالی ابتدا از مکان نخستین خود جدا شده و در ادامۀ راه از سه مرحله عبور میکند که به ترتیب «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت» نام دارند. افسانۀ «میمون باهوش» یکی از افسانههای عربی است و هدف از این پژوهش بررسی این داستان براساس کهنالگوی سفر قهرمان است. بنابراین با روش تحقیق استنادی ابتدا به تعریف کهنالگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل پرداخته شد. سپس داستان با روش توصیفی ـ تحلیلی از این منظر مورد بررسی قرار گرفت و با این پرسش که چگونه میتوان با توجه به این دیدگاه لایههای پیدا و پنهان مفهومی و معنایی افسانه را کاوید و به درک بهتری از نمادها و رمزها و تصویرهای داستان رسید. مشخص شد که در مرحلۀ عزیمت، قهرمان داستان با زیرمجموعههایی همچون: دعوت به آغاز سفر، امدادهای غیبی و عبور از نخستین آستان، مواجه میشود و از آنها عبور میکند. مرحلۀ بعد این افسانه، زیرمجموعههایی همچون: جادۀ آزمونها، ملاقات با خدابانو و برکت نهایی را دربر میگیرد و درنهایت مرحلۀ سوم، با زیرمجموعۀ دستیابی به آزادی در زندگی قابل ردگیری است. همچنین اقتضای داستان موجب نادیدهگیری و حذف برخی زیرمجموعهها شده است. سرانجام باید گفت در این داستان قهرمان در سفر خویش، هفت مرحلۀ تشنگی و جستوجوگری، ظاهر شدن راهنما، خطر (عقاب)، ورود به دنیای جدید، کسب آگاهی، بازگشت و تحول و بهرهمندی را پشت سر میگذارد.