جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای کشف الاسرار


دوره ۳، شماره ۹ - ( ۱۲-۱۳۸۴ )
چکیده

یکی از داستانهای تاریخی و در عین حال سمبلیک قرآنی که به دلایل مختلف در متون ادبی صوفیانه بارها تکرار شده، داستان «موسی و خضر» است که به دلیل ظرایف و پیامهای گوناگون، ظرفیت تاویل پذیری فراوانی نیز یافته است. دراین مقاله مولف ضمن نگاه اجمالی به تفاسیر گذشته و برداشتهای عرفانی و غیر عرفانی نویسندگانی که به این داستان پرداخته­اند، به کیفیت انعکاس آن در آثار مولانا می­پردازد. این مطالعه نشان می­دهد که مولانا در یکی از موارد یازده گانه­ای که به این داستان در مثنوی اشاره کرده، تاویل و قرائتی برخلاف تفسیرهای گذشته و حتی ده مورد دیگر در مثنوی ارائه کرده و ساختار داستان را بر بنیاد موسی و خضر و برتری شخصیت موسی بر خضر (موسی محوری) بنیان نهاده است. نگارنده براساس دلائل سه­گانه­ای، بر آن است که مولانا در این نوع قرائت و تاویل، از کتاب کشف الاسرار میبدی و یا شاید از منبع دیگری استفاده کرده، که مآخذ میبدی در کشف الاسرار بوده است.
 

 
معین کاظمی فر، غلامحسین غلامحسین زاده،
دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

تحلیل کارکرد "ذهن" در صورت‌بندی "تجربه‌های عرفانی" روزبهان چکیده در مواجهه با مسئله نسبت "ذهن" عارف و "تجربه‌های عرفانی" او، دو دیدگاه عمده وجود دارد. دیدگاهی که با نام "ذاتگرایی" شناخته می‌شود بر این باور است که تجربه‌های عرفانی، دارای ذات مستقل از ذهنِ عارفِ تجربه‌گر هستند و در مقابل دیدگاهی که به "ساختگرایی" معروف است می‌پندارد که تجربه‌های عرفانی مانند دیگر وجوه شخصیتِ عارف از جهانِ ذهنی او متاثر است. این تحقیق در پی آن است که با ارائه نشانه‌های فراوان از تجربه‌های عرفانی روزبهان -که وی آنها را در کتاب کشف الاسرار خود گزارش کرده است- صحت دیدگاه ساختگرایان را در مورد متاثر بودن تجربه‌های عرفانی عارف از جهانِ ذهنی را نشان دهد. برای این منظور کارکرد "گرایش به امر محسوس و انسانی" بعنوان یکی از بنیادی‌ترین مولفه‌های سازنده جهانِ ذهنی روزبهان در صورت بندی تجربه‌های عرفانی و کیفیت رویت‌های وی مورد تحلیل قرار گرفته است. کلیدواژگان: روزبهان، تجربه عرفانی، کشف الاسرار، ساختگرایی، ذهن، امر محسوس و انسانی.

صفحه ۱ از ۱