۱۶ نتیجه برای ژانر
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
توانش ژانری جزء مهمی از توانش گفتمانی و تخصص حرفه ای است و با مفهوم «سوادهای چندگانه» که بر نقش فناوری و چندنمایگی تأکید میکنند، ارتباط تنگاتنگی دارد. ارائههای پاورپوینت کنفرانس ها از ژانرهای تحقیقی برجسته ای هستند که به توانش ژانری دیداری و متنی اعضای جامعۀ گفتمانی بسیار وابسته اند. باوجود نقش مهم این ژانر پژوهشی در عضویت فرد در جامعۀ کاری، حتی در سنت تجزیه و تحلیل ژانری «انگلیسی برای اهداف ویژه و دانشگاهی»، ارائههای پاورپوینت آن گونه که باید، بررسی نشده اند. از مسائل مهم در این سنت، ایستایی ژانرها و یا پویایی آن هاست. پژوهش مقابله ای حاضر با بهرهگیری از مدلی دیداری و برخی چارچوبهای پیشنهادی، گونهها و ویژگی های دیداری بیش از چهارصد اسلاید انگلیسی دو گروه غیربومی در کنفرانسهای معتبر زبان شناسی کاربردی (نمونهای از علوم نرم) را با نگاه به تعریف ژانر، کارکرهای گفتمانی و تأثیر نرمافزار بر ژانر بررسی کرده است. از اهداف این پژوهش، بررسی شباهتها و تفاوت های دو گروه و الگوهای به دست آمده است. علاوه بر تأکید بر اهمیت دیداریها و غلبۀ دیداریهای متنی در علوم نرم، نشان داده شده که ژانر ارئۀ پاورپوینت می تواند زمینهساز بروز طیف چشمگیری هویت در چارچوب های جامعۀ گفتمانی مقصد باشد. افزون بر این، در غیاب ابزارهای گفتمانی و فراگفتمانی، بسیاری از ویژگی های اسلایدها می توانند چنین کارکردهایی برعهده گیرند. تأکید بر تأثیر انکار ناپذیر نرمافزار پاورپوینت و دلالت های آن برای شیوههای ارائه و استدلال، ایستایی و پویایی ژانر و مفاهیم ژانر و فراگفتمان در کنار برخی پیشنهاد ها و کاربردها از دیگر اهداف و نتایج این پژوهش است.
مریم صالحی نیا، محمد جواد مهدوی،
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
محتشم کاشانی(۹۳۵-۹۹۶) را به سبب قصایدش که در استواری به قصاید انوری و خاقانی میماند، «خاقانی ثانی» و به واسطۀ ترکیببند پرشوری که در مرثیۀ امام حسین(ع) سروده، «حسانالعجم» نامیده¬اند، اما وجه خلاقۀ سبک محتشم که چندان مورد توجه سبک شناسان و مورخان ادبی قرار نگرفته نه در غزل¬ها و قصاید بلکه در دو رساله «جلالیه» و «نقل عشاق» اوست. این دو رساله که به لحاظ ساخت روایی تغزلی و بیان تجربه های وقوعی و واسوختی منحصربه¬فردند، در تبیین مکتب وقوع و واسوخت نیز آن گونه که باید مورد توجه محققان قرار نگرفته اند. محتشم روایت منثور عشق واقع¬گرا را با غزل¬های بالبداهه (و گاه نیز برای تکمیل مطلب با قالب¬های شعری دیگر) درآمیخته و گونۀ ادبی متفاوتی ابداع کرده است. موضوع این مقاله معرفی این گونۀ ناشناخته و تبیین ویژگی-های ساختاری و سبکی این نوع روایت تغزلی در این دو رسالۀ محتشم است.
داوود عمارتی مقدم،
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
این مقاله می¬کوشد نقش «موقعیت» را در شکل¬گیری ژانرها بررسی کند. برای این منظور مفهوم ژانر در حوزه¬ی رتوریک که از فن خطابۀ غرب باستان تا حوزه-های ارتباط شناسی را در قرن بیستم در برمی¬گیرد به بحث گذاشته شده است. برخلاف رویکردهای ادبی که عمدتاً ویژگی¬های درون-متنی (فرم و محتوا) پدیدآورندۀ ژانرهای متفاوت است، در این رویکرد عوامل برون-متنی همچون موقعیت و مخاطب زیربنای تعریف ژانر است، و هر گونه تغییر در درک منتقدان از این عوامل تغییرات عمده¬ای را در تعریف ژانر به وجود می¬آورد. تا پیش از قرن بیستم مفهوم موقعیت مفهومی محدود و ایستا بود که سخنور و مخاطب نقش خاصی در شکل¬گیری آن نداشتند، و به همین دلیل ژانرهای متناسب با هر موقعیت نیز کاملاً مشخص و تعریف شده بود. حال آن¬که در قرن بیستم و با طرح نظریه¬های منتقدانی چون باختین و کارولین میلر، موقعیت و به تبع آن، ژانر به مفهومی پویا و دگرگون¬شونده تبدیل یافت که در یک فرایند ارتباطی شکل می¬گیرد و به همین دلیل، خود محصول کنش مشارکین در موقعیت است. در این مقاله، پس از پرداختن به نظریه¬های ژانر در حوزۀ فن خطابۀ یونان و روم باستان، نشان داده شده است که پیوند یافتن ژانر با کنش اجتماعی در قرن بیستم ، ژانر را به ابزاری برای تولید و بازتولید ارزش¬ها و پیش¬فرض¬های ایدئولوژیک در یک فرهنگ خاص تبدیل می¬کند و در این فرایند مولف، متن و مخاطب به طور همزمان دخیل¬اند. این رویکرد به ژانر، در مطالعات ادبی نیز پیامدهایی داشته که در پایان به برخی از آن¬ها اشاره شده است.
ابوالفضل حری،
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
این مقاله، عجایب نامه نویسی را به منزله نوشتار وهمناک بررسی می کند. در واقع، پرسش این است که به چه ترتیب می توان (و/ یا نمی توان) عجایب نامه ها را به منزله نوشتار وهمناک قلمداد کرد؟ ابتدا به پیشینه بحث عجایب نامه ها و ادبیات وهمناک اشاره می شود. سپس، واژگان عجایب و وهمناک تبارشناسی شده، از خاستگاه های مذهبی، تاریخی و اجتماعی هر دو، ذکر به میان می آید. گفته می شود وهمناک، زاده وهم خیال است و در اوهام ذهنی ریشه دارد؛ عجایب نامه ها، ریشه در واقعیت دارند و حاصل نگاه دقیق مشاهده گر است. آنگاه، رویکرد ساختاری تودرف در عجایب نامه های داستانی، مقابله و بررسی تطبیقی شده و معلوم می شود برخی حکایات عجایب هند با انواع پنجگانه شگفت وهمناک در دسته بندی تودرف، همخوانی دارند. در پایان نیز به چندین یافته اشاره می شود. در مجموع، عجایب نامه ها از برخی جهات، با ادبیات وهمناک همخوانی و از برخی جهات، همخوانی ندارد.
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
امیرارسلان از مهمترین و معروفترین قصههای عامیانۀ فارسی و یکی از نخستین آثاری است که نشانههای تحول را از قصه به رمان در نثر فارسی نشان میدهد. با وجود اینکه امیراراسلان متنی متأخر محسوب میشود و پژوهشهای ارزشمندی نیز در این باب انجام شده است؛ اما هنوز بحث دربارۀ نام نقال و سال پیدایش آن لازم مینماید. از سوی دیگر بسیاری از محققان ترجمه و انتشار نخستین رمانها به فارسی را چند سالی قبل از پیدایش امیرارسلان و درنتیجه ظهور این نشانههای تحول را بیشتر تحت تأثیر رمان دانستهاند.
نوشتۀ حاضر شامل دو بخش است: در بخش نخست به نقال و زمان پیدایش این قصه میپردازیم و سعی میکنیم تا وجوه تاریک این انتساب را روشن کنیم و به دقتِ سالِ پیدایش اثر بیفزاییم. پس از روشن شدن این ابهامات به فضای فرهنگی پیدایش امیرارسلان با تکیه بر صنعت چاپ میپردازیم و میکوشیم با معرفی نمایشنامهها و رمانهای ترجمهشده، در کنار سفرنامههای نوشتهشده به فارسی، احتمال آشنایی نقال این قصه را با این ژانرها بررسی کنیم. مسیری که اگر به درستی طی شود، تصویری منسجم و دقیقتر از نقال و فضای فرهنگی پیدایش این قصه به دست میدهد.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش کیفی با بررسی فرآیندهای فکری دو نمونه از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته روابط بینالملل، چگونگی توسعه آگاهی از ژانر رشته تخصصی ذکرشده، بررسی و گزارش شده است. بدینمنظور، دو نمونه مطالعاتی به مدت هجده ماه تحت آموزش و بررسی قرار گرفتند. در این مدت یکی از محققان برای تقویت مهارتهای نگارش دانشگاهی، بهطور شخصی کلاسهای منظم آموزشی با شرکتکنندگان برگزار نمود. چهارچوب نظری استفادهشده در این پژوهش، مدل «تعامل» هایلند (۲۰۰۵) و روش تحقیق نیز در فاز اول تا سوم این کار، روش قومنگارانه و تفسیری و در فاز چهارم، تحلیلی بود. چند مصاحبه و جلسات یادآوری فرآیند فکری، یادداشتبرداریهای میدانی و بررسی اسناد بهمنظور جمعآوری دادهها انجام شد. طبق تعریف ارائهشده از سطوح مهارتی توسط سازمان آیلتس، شرکتکنندگان در این مطالعه از سطح نگارشی کاربر محدود (نمره ۴) تا سطح کاربر خوب (نمره ۷) پیشرفت کردند. در نهایت این پژو.هش، نتیجه بررسیها از مراحل تکامل آگاهی شرکتکنندگان از ژانر تخصصی رشته خود در قالب یک مدل ارائه شد. این مطالعه میتواند چشمانداز بسیار روشنی برای برنامهریزی دورههای آموزشی مهارتهای نگارش تخصصی و دانشگاهی باشد.
دوره ۸، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
نگاهی به پژوهشهای گذشته دربارۀ تأثیر آموزش ژانر- مدار بر نگارش زبان انگلیسی نشان میدهد که یافتههای پیشین بیثبات و ناهمخوان هستند. با توجه به این مسئله، هدف مطالعۀ فراتحلیلی حاضر مشخص کردن میزان اثرگذاری این روش جدید بر یادگیری مهارت نگارش به زبان انگلیسی است. تحقیق حاضر به منظور محاسبۀ میانگین اثر شیوۀ آموزشی ژانر-مدار بر اساس مطالعات جهانی ۲۶ سال گذشته و بررسی تعامل آن با متغیرهای تعدیلکننده (نوع فعالیت، سطح تحصیلات و زبان اول) انجام شد. جامعۀ آماری پژوهشهای مرتبط شامل ۲۵۵ مقالۀ پژوهشی بود. بر اساس معیارهای روش شناختی، از این جامعه ۲۶ اثر پژوهشی تجربی و شبهتجربی به عنوان حجم نمونۀ پژوهشهای واردشده در فراتحلیل انتخاب شدند. با توجه به اینکه دو مقاله از این ۲۶ مورد، هر یک شامل گزارش دو پژوهش مجزا بود، در مجموع ۲۸ اندازه اثر برای محاسبۀ میانگین اثر شیوۀ آموزشی ژانر-مدار بررسی شد. پس از بررسی محتوایی دقیق و کدگذاری مطالعات واردشده در فراتحلیل، اندازۀ میانگین اثر و نقش متغیرهای
تعدیلکننده با استفاده از نرمافزار CMA محاسبه شد. نتایج نشان داد که شیوۀ آموزشی ژانر-مدار در مجموع اثر ضعیفی بر نگارش به زبان انگلیسی دارد (Cohen’s d= ۰,۲۹۸) و اندازۀ اثر متوسط آن در سطح دبستان، برای نگارش پاراگرافها، و برای ژاپنیها بهطور معناداری بالاتر است.
دوره ۹، شماره ۳۷ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
در میان انواع اشعار عامه، دوبیتی بیشترین رواج را دارد. در متون ادبی کهن و همچنین در نواحی مختلف ایران، در اشاره به دوبیتی نامهای متفاوتی بهکار میرود؛ مانند فهلوی، ترانه، حاجیانی، غریبی، فریاد، شروه و بسیاری موارد دیگر. در رویارویی با این اسامی متنوع این پرسش پیش میآید که آیا این نامهای متفاوت مصداقهای متفاوتی هم دارند؟ و آیا وجوه تمایز احتمالی که بین آنها وجود دارد، بهگونهای هست که بتوان به هر یک از آنها نام جداگانهای داد و هر یک را نوع مستقلی بهشمار آورد؟ یا اینکه بر اساس معیارهای ادبی و ژانرشناسی، نمیتوان آنها را نوع مستقلی بهشمار آورد، بلکه همۀ آنها زیرمجموعۀ دوبیتی محسوب میشوند؟ برای پاسخ به این پرسش، ویژگیهای ساختاری و محتوایی حدود هزار و پانصد دوبیتی فارسی را از نقاط مختلف ایران که در ذیل نامهای متفاوتی مانند چهاربیتی، سیتک، شروه، فراقی، فریاد، فلکی، کلّگی، هزارگی، حسینا، نجما، شرمه، شربه و... گردآوری شده بودند بررسی کردیم. درنهایت، مشخص شد که به لحاظ ژانرشناختی همۀ آنها را باید ذیل ژانر دوبیتی طبقهبندی کرد و تمام این موارد نامهایی متفاوت برای نوعی واحد هستند.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
ژانرجنگ، نوعی ادبی است که بیش از آن که به جنگ و گفتمان غالبِ برآمده از پیامدهای تاریک و شوم آن بپردازد، ماهیت ادبیات ضد جنگ دارد و پیام آن صلح و دوستی است. دو رمان وداع با اسلحه، اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود، دو نمونه مناسب از ادبیات ضد جنگ در دو بافت موقعیتی متفاوت از دو نویسندۀ ایرانی و آمریکایی هستند که آیینۀ شفافِ نابسامانیهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه درگیر جنگ به شمار می روند. بررسی تطبیقی این دو رمان و تحلیلِ شبکۀ مفهومی، عناصرساختاری و روایی آنها، ما را به سنجش تطبیقی پیرنگ داستانی، کاربرد عناصر زبانی و سبکی و فرم و ساختار این دو رمان هدایت میکند. بهرغم توانایی و قابلیت این دو رمان در ارائۀ هنرمندانۀ رویدادهای مربوط به جنگ، شیوه متفاوت روایت در رویکرد روایی دو نویسنده، شبکه مفهومی و درونمایههای آنها و نیز عناصر ساختاری و پردازش داستانی و فرم، به اضطراب متن در زمین سوخته و وقار وآرامش در متن وداع با اسلحه انجامیده است و ازاین رو، اگرچه زمین سوخته، نمونۀ بومیِ درخور اعتنایی از ژانر جنگ به شمار می رود ولی وداع ب ااسلحه بر بلندای نوع ادبی رمان و در مرتبهای فراتر از ژانر جنگ ایستاده است.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
دانش بر پایۀ پرسش استوار است و در هر متن علمی، فرض بر این است که نویسنده به یک یا چند پرسش معین پاسخ دهد. با وجود مطالعات گسترده درخصوص ملاحظات دستوری، آوایی و معنایی ساختهای پرسشی، تحلیل کاربردشناختی این گروه از ساختهای زبانی دارای سابقۀ چندانی نیست. برای نخستینبار هایلند (۲۰۰۲) ساخت پرسشی را با رویکردی کاربردشناختی و بهمثابۀ راهبردی کلامی برای جلب توجه خوانندۀ متن معرفی کرد. در انگارۀ نظری هایلند، هفت کارکرد کلامی برای ساختهای پرسشی پیشبینی شده است: ۱) ساخت پرسشی در جایگاه عنوان اثر، ۲) مقدمهچینی، ۳) بخشبندی متن، ۴) موقعیت محکم، ۵) اظهار نگرش یا رد ادعا، ۶) تأیید خواننده و ۷) پرسش واقعی. بهدلیل فقدان مطالعهای درخصوص کارکرد کلامی ساختهای پرسشی در زبان فارسی، نگارنده پس از فراهم ساختن پیکرهای از متون علمی زبان فارسی شامل ۵۷۰۰۰۰۰ هزار واژه، کوشیده است خلأ پژوهشی موردنظر را رفع کند. بهمنظور امکان مقایسۀ میان متون، فراوانی ساختهای پرسشی در قالب مقیاس ۱۰۰۰۰ واژه نیز محاسبه شده است و یافتهها نشان میدهد که ساختهای پرسشی در ژانر کتاب درسی بیش از دو نوع مقاله و طرح پژوهشی بهکار میرود. همچنین، در این خصوص شاهد تفاوت در متون مربوط به دو حوزۀ علوم انسانی و علوم پایه هستیم و لذا، دیدگاه مبتنی بر وجود دوگانۀ علوم نرم و علوم سخت تقویت میشود. تفاوت در کارکرد کلامی ساختهای پرسشی در متون مربوط به رشتههای مختلف دانشگاهی نیز مشاهده میشود.
پارسا یعقوبی جنبه سرایی،
دوره ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
گفتمانهای اعتقادی-اجتماعی بنا معرفتشناسی قطبیگرایانه، جهان معرفتی را در قالب نظام تقابلیِ متن و حاشیه سامان داده؛ سپس حاشیه را سرکوب و به غیاب میفرستند. این رویه به اغلب نظامهای دِلالی از جمله به ژانرهای ادبی نیز تسرّی یافته است. از میان ژانرهای ادبی بخشی از کلان ژانر عرفان ایرانی-اسلامی ذیل عنوان عرفان عاشقانه مواجهۀ دیگری با برساخت حاشیه و نظام تقابلی حاکم بر آن در پیش گرفته است. در این نوشتار ضمن معرفی برساخت حاشیه و مصداق-های آن در گفتمانهای اعتقادی-اجتماعی رایج، قرائتهای متمایز عرفا از آنها به همراه دلایل هرکدام طبقهبندی و تفسیر شده است. نتیجه نشان میدهد که عرفا در یک سطح با قرائتی واسازانه سه دسته از حاشیههای تثبیت شده، شامل انسان در معنای عام، سجدهگریزان و عقلگریزان را ذیل گفتمان وحدتانگارانۀ عرفان عاشقانه و با دلایلی همچون الزام هستیشناختی وجود و حضور حاشیهها، ضرورتهای رابطۀ عاشقانه همچون واسطهستیزی و مواردی مشابه از وضعیت حاشیگی خارج و به همنشینی با متن میرساند؛ سپس در سطحی دیگر با خوانشی مکالمهای و تعلیق کنش ابژهسازی؛ از بازی تقابلی متن و حاشیه در میگذرد. مبنای تعلیق ابژهسازی در بازنماییهای عرفا بر یکسانانگاری مصداقهای متن و حاشیه همچون برابری کفر و دین، دنیا و آخرت و غیره استوار است. اگرچه کارکرد خوانشهای مذکور در بافت اجتماعی تغییر نوع و جهت رابطه با دیگری به عبارتی دیگر ایجاد همحضوری هستیشناختی انسانها یا همترازی اجتماعی طرفین تعامل است، در تلقی عرفا به مثابۀ کنشهایی نمادین است که به قصد صفر کردن فاصلۀ انسان با معشوق یا رسیدن به حال حضور انجام میشود.
سیده مریم عاملی رضایی،
دوره ۱۵، شماره ۵۷ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
نقد کهنالگویی از رویکردهایی است که در چند دهۀ اخیر در نگارش مقالات علمی گسترش چشمگیری یافته است. این نقد در مطالعات ادبی کاربرد بسیار دارد و بهنوعی با ادبیات درهمتنیده است. در این مقاله که برگرفته از طرحی پژوهشی است، با نگاهی جریانشناسانه به نقد کهنالگویی در ایران ــ بهشکل جریانی مطرح در نقد ادبی ــ به بازشناسی و تحلیل آن در مقالات دانشگاهی مرتبط با ژانر حماسی پرداخته و گفتمان حاکم بر این نقد، مؤلفههای تکرارشونده و سیر تطور این مؤلفهها در مقالات تحلیل شده است. جامعه آماری شامل پیشینهای از مقالات و کتابهایی درحوزۀ شاهنامهپژوهی است که از ابتدای قرن بهتحریر درآمده و نیز مقالات علمی ـ پژوهشیای که از دهه هفتاد بهبعد، با رویکرد نقد کهنالگویی، متون مربوط به ژانر حماسه را واکاوی کردهاند. در این پژوهش، افراد شاخص و اثرگذار در معرفی رویکرد نقد کهنالگویی، گفتمانهای حاکم بر آن و سیر تطور تاریخی و موضوعی رویکرد مذکور در ژانر حماسه با روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی شده است. از حدود دهۀ چهل شمسی، مطالعات میانرشتهای با رویکرد نقد کهنالگویی مورد توجه قرار گرفت. در دهۀ شصت و هفتاد، غالب نویسندگان، بهویژه نویسندگانی که امروز در این عرصه شناخته شدهاند، راهی تازه در مطالعات نقد کهنالگویی گشودند. از مشخصات بارز مقالات این دوره، غلبۀ تحلیلهای محتوایی، خوانشهای تطبیقی و کشف معناست. در دهۀ هشتاد و نود، حجم انبوهی از مقالات دانشگاهی تولید شد که گرچه در ساختار نظاممندتر است، آسیبهای فراوانی نیز در نگارش و تحلیلهای آنها وجود دارد که بهتفصیل در متن مقاله به آن پرداخته شده است.
دوره ۱۵، شماره ۵۹ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
مسأله این جستار این است که آیا خوابنامههای فارسی را میتوان به مثابه یک ژانر یا ژانر فرعی به شمار آورد و چرا. نتیجه تحقیق نشان میدهد خوابنامههای فارسی به سبب موضوع، کثرت، تنوّع و ویژگیهای ادبی، یک ژانر است. خوابنامههایی که به صورت مستقل نگارش شده است، بیشتر ویژگیهای ژانر تعلیمی را دارد؛ امّا ابیاتی که در دل ژانرهای دیگر، حماسی و غنایی آمده است، رنگ و ویژگیهای این ژانرها را میتوان در آنها مشاهده کرد. ژانر خوابنامه در اعماق تاریخ و اسطوره ریشه دارد؛ امّا میتوان گفت متون مقدس، تورات و قرآن، یکی از مهمترین خاستگاههای آن بوده است.
حامد شانکی، ثمر احتشامی،
دوره ۱۵، شماره ۵۹ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
اسامی خاص در ادبیات نقشهای مختلفی ایفا میکنند. این نقش در ادبیات فانتزی که معمولاً دارای جهان ثانویۀ مخصوص به خود است پررنگتر است و این اسامی در این جهان خیالی نقشهای متنوعی پیدا میکنند. نقد و بررسی چگونگی ترجمۀ این اسامی، افق تازهای برای مترجمان فراهم میآورد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف نقد ترجمۀ فارسی اسامی خاص در پنج رمان شاخص ژانر فانتزی طراحی شد. پژوهشگران ابتدا اسامی خاص را در متون رمانها شناسایی و نقشهای ثانویه این اسامی را مطابق مدل گیبکا (۲۰۱۸) مشخص کردند. سپس با بررسی ترجمه فارسی اسامی خاص، به بررسی و نقد راهکارهای ترجمهای پرداختند و در نهایت مشخص شد که برخلاف نگاه غالب، عدم ترجمۀ اسامی خاص در متون ادبی، همواره بهترین راهکار ترجمهای نیست و با مد نظر قرار دادن نقشهای ثانویه اسامی خاص، مترجم میتواند راهکارهای ترجمهای دیگر را جایگزین کند. پس از بررسی دادههای پژوهشی مشخص شد که راهکار ترجمه هرگز موجب ازبین رفتن نقش معنایی نشد، درحالیکه راهکار عدم ترجمه در مواردی موجب شد که این نقش در متن مقصد از بین برود. از طرفی عدم ترجمه هرگز موجب از بین رفتن نقش بومیسازی نشد. درنتیجه انتخاب راهکار ترجمه با توجه به نقشهای ثانویه اسامی خاص، سبب حفظ این نقشها در متن مقصد خواهد شد.
دوره ۱۸، شماره ۷۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
در این مقاله به تبیینِ چگونگیِ شکلگیریِ ژانرها و مناسباتِ ژانر و خلاقیّتِ ادبی پرداخته میشود. موضوعِ این مقال، بررسیِ تاریخی یا درزمانیِ چگونگی شکلگیریِ ژانرها نیست، بلکه بررسیِ همزمانی دریاره چگونگی رویارویی پدیدآورندگان ادبی با پدیدۀ ژانر از دید خلاقیّت است. تلقیِ مدرنِ از ژانر مبتنی است بر اینکه ژانرها صرفاً ابزارهایی برای طبقهبندی و توصیفِ متنهای ادبی نیست، بلکه بنا به تعریفِ جدید چون ژانرها درحُکمِ کنشهایی گفتاری در موقعیّتهای مکرر به شمار میآید، ابزارهای خلاقیّت است که بدونِ آنها هیچگونه آفرینشی صورت نمیگیرد و تمام متنها به یک یا چند ژانر وابسته است. مباحث این مقاله عبارت است از اینکه ژانرها مناسباتی چهارگانه با نویسندگان، خوانندگان، متنها و بافتارهای اجتماعی دارد. دیگر اینکه برخلافِ مدعای رمانتیکها و برخی از پیروانِ مدرن آنان، متنها همگی به یک یا چند ژانر وابسته است. همچنین ژانرها در عین اینکه قوانینی را الزام میکند، فرصتها و عرصههایی را برای انتخاب و گزینش نیز فراهم میآورد. مبحث دیگر درباره ثبات و انعطافِ ژانرهاست که با پدیدۀ خلاقیّت ادبی ارتباط تنگاتنگی دارد؛ چرا که دگرسانیهای گونهشناختی، تابعِ آشناییزداییهای ادبی است. مبحثِ پایانیِ این مقال در این زمینه است که پدیدآورندگانِ ادبی، ژانرها را بدون پیشینه خلق نمیکنند، بلکه ژانرها حاصلِ دگردیسیِ گفتارها در فرمها و قالبهایی دگرگونیابنده یا دیرنده است.
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۴- )
چکیده
اهمیت چکیده مقالات پژوهشی به عنوان ژانری دانشگاهی انگیزه لازم را جهت تمرکز تحلیلگران بر این حیطۀ مغفول فراهم آورده است. اکثر پژوهشگران حیطۀ ژانر، با فرض کارکرد تلخیصی چکیدهها، برای تجزیه و تحلیل از مدل مرسوم IMRD (مقدمه – روش – نتایج- بحث یا نتیجه) بهره بردهاند. حال اینکه مشکلات گزارش شده بهخصوص درمورد بخشهای پایانی چنین مدلی، مداقه و تحقیق بیشتر را طلب میکند. از این گذشته علیرغم تاثیر فراوان گونهگونی رشتهای و فرهنگی بر ارتباطات موثر درون رشتهای و بین رشتهای اعضای جوامع گفتمانی، مطالعات مقایسهای با تاکید بر نیازهای دانشگاهیان ایرانی جهت ارتباط با و حضور موثر در جوامع گفتمانی بینالمللی بسیار اندک هستند. تحقیق حاضر با الگوگیری از سنت تجزیه و تحلیل ژانرمحور آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه/ دانشگاهی به دنبال پر کردن برخی خلاهای موجود با انجام تجزیه و تحلیل مقایسهای چکیدههایی از علوم نرم بود تا ویژگیهایی را که وجه مشخصه متون محققان ایرانی و همکاران بینالمللی آنهاست، تعیین کند. کلانساختار، ریزساختار و برخی ویژگیهای ۱۰۰ چکیدۀ مقالات پژوهشی تجربی برگرفته از مجلات معتبر ایرانی (فارسی) و بینالمللی (انگلیس) روانشناسی با بهرهگیری از برخی مدلهای متقن و دقیق تجزیه و تحلیل و تبیین گردید. نتایج نشان داد که علیرغم وجود شباهتهایی در استفاده از بخشهای مقدمه، روش و انتهایی، در نحوۀ شکلگیری بخشها، حرکتها و گامهای تشکیلدهندۀ آنها تفاوت وجود داشت. تفاوتهای موجود در سایۀ اولویتهای فرهنگی دو جامعۀ گفتمانی توضیح داده شدهاند. با توجه به ناکارآمدی مدل چهاربخشی کلانساختار، مدلی سهبخشی نیز پیشنهاد گردید. همچنین کاربردهای این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است