جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای وزن شعر


دوره ۲، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

وزن، که وجود نوعی نظم درکلام است و سبب خیال‌انگیزی هرچه بیشتر آن می‌شود از ضروریات شعر است. با وجود کوششی که امروزه برای حذف آن و ترویج شعر منثور صورت گرفته‌است، همچنان ذوق فارسی زبانان تمایل خود را به شعر موزون حفظ کرده‌است.
م. سرشک - شفیعی کدکنی - در مباحث‌ نظری معتقد است: «شعر تجلی موسیقایی زبان است.» این گفته بیانگر این  است که وزن از ارکان اصلی شعر شفیعی است. با توجه به این فرضیه،  هدف مقاله بررسی و تحلیل موسیقی بیرونی یا وزن در  اشعار نیمایی او است. برای پژوهش مورد نظر صد نمونه از اشعار نیمایی شاعر به ترتیب از نیمه اول کتاب «هزاره دوم آهوی کوهی» بررسی، و نتایج آن با استفاده از فن تحلیل اطلاعات ارائه شده است. از جمله نتایج به دست‌آمده این است که شفیعی، به رعایت قواعد و ضوابطی ملزم است که نیما در شعر بنیان نهاد اما در عین حال به ابتکارهایی دست زده‌است. او در انتخاب نوع وزن هیچ تعمدی ندارد. گرایش او غالباً به وزنهای رمل و مضارع است، اوزانی  که حافظ و سعدی و مولانا بیشترین و نابترین غزلهای خود را در آن وزنها سروده‌اند. وقف و سکونها و استفاده از هجاهای کوتاه و بلند در شعر او بسیار دقیق و حساب شده و دارای تأثیر بسزایی در القای عواطف و معانی است.
 

دوره ۶، شماره ۱۹ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

آروای۱ (۲۰۰۹) در کتاب به‌­سوی رده­شناسی صورت­های شعری۲ از دو گروه از متخصصان نام می­برد که به مطالعات وزن‎شناسی۳ می­پردازند. گروه نخست آن­هایی هستند که صورت­های عامیانه۴ را به­صورت میدانی مطالعه می­کنند و دیگری متخصصانی­اند که صورت­های فاضلانه یا آموخته شده۵ را به­صورت کتابخانه­ای بررسی می­کنند. از دیدگاه رده­شناسی این تقسیم­بندی به این دلیل است که صورت­های عامیانه از ساختار وزنی استفاده می­کنند که بر پایۀ تساوی زمانی۶ است؛ یعنی ضربه­های۷ سنگین دارند که معمولاٌ در صورت­های شعری فاضلانه وجود ندارد. درعوض، در صورت­های شعری فاضلانه، این تساوی­ها بر پایۀ مادۀ زبانی مانند هجا، تکیه، مورا و ... است. در شعر عامیانه، مادۀ زبانی وقتی اهمیت می­یابد که با تساوی­های زمانی ارتباط داشته باشد. رده­شناسی که آروای (۲۰۰۹) ارائه می­دهد، شامل چهار گروه وزن­شناسی زمانمند۸، وزن­شناسی نوایی۹، وزن‌شناسی شبه وزنی­۱۰ و وزن­شناسی بزرگ­ساختار۱۱ است. در این نوشته، وزن ۱۰۰ مصراع شعر کودکانۀ ترکی آذربایجانی رایج در کشور ایران را بررسی می‎کنیم و نشان می‎دهیم که شعرهای کودکانۀ ترکی آذربایجانی دارای وزن زمانمند هستند. این اشعار در قالب وزن‎های ارائه­شده توسط طبیب‎زاده (۱۳۸۲) از وزن‎های عامیانۀ فارسی قرار می‎گیرند. در قسمت دوم مقاله به بررسی تکیۀ وزنی این اشعار می‎پردازیم. در بررسی‎های مربوط به تکیۀ وزنی این اشعار بر اساس دیدگاه لازار (۱۹۸۵، ۲۰۰۷) و طبیب‏زاده (۱۳۹۲)، ابتدا همۀ مصراع‎ها را به شطرها، پایه‎های و هجاهای تشکیل­دهنده‎‎شان تقسیم کردیم. سپس، کمیت هجاهایی را که تکیۀ وزنی می‎گیرند بررسی کردیم. در انتها به این نتیجه رسیدیم که ۹۱% هجاهایی که در محل تکیۀ وزنی قرار می‎گیرند، هجای سنگین هستند و ۹% هجای سبک پایان واژه هستند که تکیۀ واژگانی می‎گیرند.


دوره ۸، شماره ۳۵ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

امروزه غالب محققان بر این باورند که منشأ وزن رباعی را باید در وزن اشعار پیش از اسلام، و یا وزن اشعار عامیانه و شفاهی و محلی ایران که در وزن‌های پیش از اسلام ریشه دارد،
جست­وجو کرد. در این میان تنها کسی که عملاً به تحلیل جزئیات و چگونگی شباهت وزنِ عروضی رباعی به وزنِ غیرعروضی اشعار شفاهی و عامیانه پرداخته ژیلبر لازار فرانسوی است. در این مقاله بحث می‌کنیم که اشعار تکیه‌ای و یا نیمه‌عروضیِ فراوانی در میان اشعار شفاهی و عامیانۀ ایرانی وجود دارند که ریتم یا ضرب‌آهنگشان کاملاً شبیه به ضرب‌آهنگ رباعی است، اما از حیث تقطیع عروضی ربط چندانی به وزن رباعی ندارند. نگارنده نیز همچون لازار معتقد است که وزن رباعی دارای نیای مشترکی با وزن اشعار تکیه‌ای و یا نیمه‌عروضیِ محلی است، اما برای اثبات این امر از شیوه‌ای متفاوت با شیوۀ ناصحیح لازار استفاده کرده است. در این مقاله بحث کرده‌ایم که اولاً هجاهای بی‌تکیه و باتکیه (اتانین) در اشعار تکیه‌ای به‌ترتیب به کمّیت‌های کوتاه و بلند (افاعیل) در اشعار عروضی مبدل شده‌اند، و ثانیاً میزان‌های آناکروز و هجاهای سکوت که پس از هجاهای باتکیه یا گاه در پایان مصراع قرار دارند، در اشعار عروضی ازمیان رفته‌اند. به این ترتیب، وزنِ زمانیِ تکیه‌ای ابتدا به وزنِ آمیختۀ نیمه‌عروضی و سپس به وزن تثبیت‌شدۀ زبانی و کمّی مبدل شده است.


دوره ۹، شماره ۳۸ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

با وجود اختلاف‌نظرهایی که در دهه‌های اخیر در تعیین وزن اشعار شفاهی پدید آمده  است، می‌توان با اطمینان گفت وزن اشعار شفاهی وزنی تکیه‌ای ـ ‌هجایی است. شعر کار شاخه‌ای از اشعار شفاهی ا‌ست که هماهنگ با ریتم کار و با محتوایی سازگار با کار موردنظر، خوانده‌ می‌شده ‌است. کارگران و کارورزان برای رفع خستگی، تسهیل انجام کار، سرعت ‌بخشیدن به روند کار و مقاصد دیگر، این اشعار را به‌صورت گروهی و یا به‌تنهایی می‌خواندند. ما در این جستار با تعریف شعر کار و برشمردن اقسام و ویژگی‌های این گونۀ شعری، به تحلیل وزن اشعار کار از دو منظر عروضی و تکیه‌ای ـ هجایی پرداختیم و دریافته‌ایم که اشعار کار با پیروی از اوزان تکیه‌ای ـ ‌هجایی از پذیرفتن قواعد عروضی سرباز می‌زند و می‌توان ارتباط وزنی معناداری در میان وزن اشعار کار در حوزه‌ای مشخص یافت. همچنین، ترانه‌های کار با وزن کار موردنظر در هماهنگی است و بسته به ریتم و آهنگ کار اوزان متغیر می‌پذیرد.

عباس جاهدجاه، لیلا رضائی،
دوره ۱۰، شماره ۳۸ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

درباره تعداد رباعیات اصیل خیام همواره اختلاف نظر وجود داشته است. بررسی‌های سبک‌شناسانه در کنار سایر روش‌ها می‌تواند به شناخت رباعیات اصیل کمک کند. علم عروض نیز از دانشهای ادبی است که توانایی ارائه‌ی ویژگی‌ها و مشخصات سبکی را دارد و می‌تواند از ابزارهای شناخت سبک رباعیات خیام شمرده شود. در این مقاله اگرچه هدف اصلی، شناخت سبک عروضی رباعیات خیام از طریق تعیین بسامد متغیرهای مختلف عروضی است، به ناگزیر وزن رباعی در معنای عام نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه این تحقیق نشان می‌دهد که برخی از ویژگی‌های عروضی در رباعیات خیام چنان بسامد کم یا چنان بسامد زیادی دارند که می‌توانند ما را به سمت وسوی شناخت سبک فردی- عروضی رهنمون شوند: در رباعیات خیام شاخه اخرم بسیار به ندرت به کار می‌رود. رکن دوم رباعیات خیام تسکین نمی‌گیرد. بیش از ۹۵ درصد مصراع‌ها تنها در چهار وزن سروده شده‌اند و در کل ۲۵۶ الگوی اصلی برای رباعیات خیام وجود دارد.

صفحه ۱ از ۱