جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای وجه نمایی
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
در مطالعات ترجمه، معنا در مرکزیت فعالیت ترجمه قرار دارد. از آنجا که زبانشناسی نقشگرای نظاممند،زبان را منبع بالقوهای از معنا (منبع معناسازی) قلمداد میکند، اینگونه استدلال میشود که این دستور، ابزار سودمندی برای ترجمه فراهم میکند. در مدل نقشگرای نظاممند هر متنی سه نوع معنا یا فرانقش را کدگذاری میکند. به لحاظ سنتی، مترجمان و ارزیابان ترجمه اغلب روی یک بعد از معنا یعنی معنای انگارهای، بویژه معنای تجربی تمرکز کردهاند.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در چهارچوب دستور نقشگرای نظاممند، به بررسی شیوه تبادل معنا بر اساس معنای بینافردی در گفتگوی بین خداوند متعال و ابلیس در چهار سوره (أعراف، حجر، إسراء، ص) و نقش آن در ترجمه قرآن میپردازد.نتایج نشان میدهد، مترجم قرآن با در نظر گرفتن مؤلفههای تشکیلدهنده بند در مقام تبادل، و آگاهی از تحلیل فرانقش بینافردی متن، مدل مناسب و ملموسی برای بررسی شیوه تبادل معنا در اختیار خواهد داشت و به خوبی قادر خواهد بود کیفیت ترجمه خود را با توجه به سازوکار بهکار رفته در تحلیل ارزیابی کند. لیکن با توجه به ویژگیهای خاص زبان قرآن، وحدت شبکهای آیات، وجود وجوه و لایههای معنایی متعدد متن و در نتیجه نهایتناپذیری قرآن این رویکرد بهطور کلی نمیتواند به طور بایسته در حوزه تفسیر قرآن راهگشا باشد.
ندا کاظمی نوایی، فرزان سجودی، مهبود فاضلی، فرهاد ساسانی،
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف اصلی این مقاله، بررسی روابط قدرت در رمان طوبی و معنای شب با تأکید بر مسئلۀ جنسیت و بازنمایی جنسیت در این رمان است. یکی از ابزارهایی که زبانشناسی اجتماعی هلیدی برای بررسی متون و آشکار ساختن سازوکارهای ایدئولوژیک آن در اختیار میگذارد، بررسی ساختار وجه و وجهنمایی است. در این پژوهش، با تأکید بر نقش وجه-نمایی در تولید متون و بازتولید روابط قدرت و مناسبات جنسیتی، به بررسی وجهنمایی در رمان طوبی و معنای شب، با روش توصیفی- تحلیلی پرداختیم. در این رمان، چشمانداز تاریخی هفتاد سالهای از زن ایرانی ارائه میشود؛ اما طوبی، شخصیتِ زنِ محوری، در این سیر تاریخیِ رو به جلو، نه تنها دستاوردی در رسیدن به اهدافش نمییابد، بلکه سیری قهقرایی را میپیماید. طوبی در ابتدای رمان، زنی است که به ضرس قاطع و با کمال اطمینان سخن میگوید؛ اما در پایان رمان، فردی است که به هیچ چیز یقین ندارد و هیچ باوری در گفتههایش نیست. درواقع، سیر تحول وجهنماهای طوبی از قطعیت و بایدِ بیرونی به تردید و شایدِ درونی میل میکند. این استحالۀ درونی و سترونی روحی طوبی در پایان رمان، در ارتباط مستقیم با مناسبات و کارکردهای گفتمانی کلانترِ اجتماعی در دوران قاجار و پهلوی اول قرار میگیرد؛ مناسبات اجتماعیای که زنان را از اندیشیدن، گفتن و مشارکت اجتماعی در فضای بیرون بازمیدارد.