۱۴ نتیجه برای واقعیت
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
سوررئالیسم از جمله مکتبهای غربی است که بر شعر معاصر ایران، تأثیر فراوان نهاده است. جریانهای «موج نو» و «حجمگرا»، بیش از سایر جریانهای شعر معاصر از این مکتب تأثیر پذیرفتهاند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سوررئالیسم بر جریانهای شعری موج نو و حجمگرا در ایران است. این مقاله میکوشد اثبات کند که این جریانها از نظر تصویر، زبان، موسیقی و تفکر، کاملاً تحت تأثیر مکتب سوررئالیسم بودهاند. نگارنده در ابتدای این مقاله، نگاهی مختصر به جنبش سوررئالیسم و اصول این مکتب ادبی داشته، سپس به جریانهای شعری موج نو و حجم و نیز اصول مطرحشده در آنها پرداخته است. در بحث اصلی مقاله، به ویژگیهای مشترک شعر حجم و سوررئالیسم، از نظر تصویر، زبان، موسیقی و تفکر فردگرایی توجه شده است. در این مقاله اثبات شده است که ویژگیهای تصویری، زبانی و موسیقایی شعر حجم تماماً در اشعار سوررئالیستی مشاهده میشود که عبارتاند از: کشف روابط و مناسبات جدید و تجریدی میان اشیا، ایجاد تصاویر پارادوکسی و متناقضنما، استفاده از زبان پیچیده و مبهم، آشناییزدایی و هنجارگریزی نحوی و گرایش به زبان نثر.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقاله حاضر بر اساس قومنگاری تفسیری انجام شده در یک سازمان دولتی («اداره») در تلاش است بخشی از هدف این مطالعه را- که توصیف نحوه ساخت اجتماعی «کارمند ایدهآل» بهوسیله گروههای مختلف ذینفع (مدیران و کارکنان) در «اداره» به منظور ماندن در اداره و «برخوردار شدن» است- از میان بررسی دو رویداد کلیدی «تغییرات مدیریت» و «تعدیل نیرو» محقق کرده و به رشته تحریر در آورد.
بر این اساس نخست ویژگیهای سازه کارمند ایدهآل از منظر مدیران جدید براساس چارچوب اشنایدر و اینگرام و معنابخشی آنها در این قالب به کارکنان خود و تلاش مدیران جدید برای حرکت به سمت تحقق کامل سازه کارمند ایدهآل آنان بیان میشود. سپس بر مبنای فعالیتهایی که در فرآیند ساخت اجتماعی واقعیت بهوسیله کارمندان صورت میگیرد، اقدامات کارکنان برای ماندن در اداره، اخراج نشدن و حتی ارتقاء یافتن - بر مبنای تغییر و اصلاح سازه کارمند ایدهآل مدیر جدید- در قالب مانیفستی برای ماندن در «اداره» تشریح میشود.
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
طرح مسئله: بررسی و تحلیل چگونگی طراحی فضاها در شهرها که میتواند بر شهروندان تأثیرات متفاوتی برجای گذارد. تأثیر فضاهای شهری بیوفیلیک بر میزان استرس افراد، مسئلهی این تحقیق است.
اهداف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر مثبت رویکرد بیوفیلیک بر کاهش میزان استرس دارد که این کارایی بتواند در طراحی فضاهای شهری آینده توجه متخصصان را جهت اجرا جلب نماید.
روش: روش تحقیق حاضر، نیمهتجربی است. جامعهی آماری پژوهش مشتمل بر ۲۰ نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و ارشد رشته مهندسی معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز در بازه سنی ۲۰ تا ۳۰ سال در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ است. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان و پرسشنامه دموگرافی سلامت دانشجویان شناسایی شدند و از افراد سالم اندازهگیری کمی استرس به کمک مچبند هوشمند در حین مشاهده تصاویر فضاهای شهری بیوفیلیک و غیربیوفیلیک به کمک عینک واقعیت مجازی به عمل آمد. سپس دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: تحلیل نتایج نشان داد، میانگین تغییرات استرس افراد در حین مشاهده تصاویر غیر بیوفیلیک نسبت به بیوفیلیک در دقیقه دو، تقریباً ۲/۵ واحد بیشتر بوده است. p-Value بین افراد با میزان تحصیلات در حالت بیوفیلیک و استراحت در دقیقه ۱ و غیربیوفیلیک در دقیقه ۲ و تفاوت عدد استرس در حالت غیر بیوفیلیک با بیوفیلیک در دقیقه ۲ معنیدار است (p-value=۰۲۳/۰) که این کارایی میتواند در طراحی فضاهای شهری آینده مدنظر قرار گیرد.
نتیجهگیری: توجه ویژه طراحان شهری در مورد ساختار فضاها و بهکارگیری تمهیدات استخراجی از مدل بیوفیلیک در مقیاسهای مختلف میتواند موجب طراحی و یا ساماندهی فضاهایی شود که میزان استرس افراد ساکن در شهرها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
پرداختن به مسئله ارتباط بین اثر معماری، خالق اثر و مخاطب، بدون پرسش از واقعیت و چگونگی حصول معرفت، ممکن نیست. معماری اسلامی به عنوان پدیده ای انسانی محصول آگاهی انسان درباره کلیه جنب ههای مختلف علمی، مهندسی، هنری و...است. بنابراین روشن کردن چیستی و چگونگی آگاهی و معرفت و روش ها و ابزا رهای فهم آن می تواند کمک شایانی به فهم و ادراک اثر کند. بدین سان این پژوهش در ابتدا با حرکت از مفهوم به مصداق، شناختی از معرفت، انسان، جهان و واقعیت ارائه می کند. در ادامه با حرکت از مصداق به مفهوم به واکاوی چگونگی ظهور و ادراک دانایی در اثر معماری اسلامی پرداخته می شود. روش تحقیق این پژوهش استدلال منطقی است. بنابراین در ابتدا جها نبینی اسلامی بر اساس حکمت متعالیه به عنوان آخرین و مهمترین تحول عمده حکمت اسلامی طرح می شود، این رویکرد سامانه ای قوی با روشی منطقی است و از شفافیت نظری قوی جهت تفهیم تعریف مؤلفه هایی همچون هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و جهان شناسی برخوردار است. پس از تبیین اصول ساختا رهای ذهنی طبق جها نبینی اسلامی طرح شده، به نحوه پیدایی اثر معماری توسط خالق اثر و چگونگی ادراک آن ب هوسیله مخاطب و ارتباط اثر با واقعیت بر اساس علل چهارگانه و پنجگانه، غایی و مثالی، فاعلی، مادی و صوری که در مقام صوری بحث لحاظ شده اند، پرداخته می شود. نحوه ایجاد معماری اسلامی به عنوان علت فاعلی و ظهور اندیشه و خیال به عنوان علت غایی و مثالی و فعلیت توده و فضا به عنوان عل تهای مادی در قالب صورت مکان به عنوان علت صوری، هدف این پژوهش است و چگونگی تبلور هر یک در الگوی حیاط مرکزی از حیث انطباق اندیشه و عمل مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه مهم این تحقیق تقدم وجودی مکان بر رفتار است که فضا را ذیل مکان قرار م یدهد.
هاشم صادقی محسن آباد،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
رئالیسم از اصطلاحاتی است که در ادبیات و نقد ادبی معانی مختلفی دارد. این اصطلاح هم بر جریان ادبی خاص قرن نوزدهم دلالت دارد و هم بهمنزله سبکی از داستاننویسی بهکار میرود که زندگی را تا حد ممکن، به همان صورت که در جهان واقع جریان دارد، ترسیم میکند. در این مقاله کوشیدهایم پس از بیان مختصرِ تلقیهای گوناگون از رئالیسم و شیوههای مختلف بررسی متون رئالیستی، ویژگیهای رئالیسم را بررسی کنیم. به این منظور، ابتدا رئالیسم بهمنزله مفهومی تاریخی را درمقابل رمانتیسم کاویده و ویژگیهای آن را بیان کردهایم. در ادامه، به تبیین ماهیت اجتماعی جهانبینی نویسنده در آثار رئالیستی و اوج نگاه ایدئولوژیک در رئالیسم سوسیالیستی پرداختهایم. واقعیتمانندی رئالیسم را در دو قسمت: واقعیتمانندی در ارتباط با جامعه و واقعیتمانندی مربوط به متن ادبی، با توجه به نظریات محققان بازبینی و ارزیابی کردهایم. در پایان نیز آرای مخالفان و منتقدان رئالیسم را بهاختصار بررسی کردهایم.
هاشم صادقی محسن آباد، هاشم صادقی محسن آباد،
دوره ۹، شماره ۳۵ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی شیوهها و تمهیدات واقعینمایی در نخستین رمانهای فارسی است. به این منظور، شگردهای مختلف واقعینمایی از رمانهای نگاشتهشده در فاصله سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ش. استخراج و دستهبندی شدهاند. سپس، دلایل استفاده از این شگردها و نسبت آن با پیشانگارههای گونه ادبی رمان و مسائل اجتماعی زمان نگارش آثار واکاوی شده است. نویسندگان این دوره، واقعیتِ رویدادهای داستان را با استفاده از شگردهای روایی اعتباربخش، ضمانت نمودهاند و گاه نیز، بهصورت مستقیم، دیدگاههایی در باب نسبت محتوای رمان با واقعیت، طرح نموده و رخدادهای رمان را بازگفت واقعیت عینی دانستهاند. اصرار بر واقعی نمایاندن رویدادهای داستان ریشه در نوپایی ژانر رمان، اعتقاد به کارکرد آموزشی ادبیات، پیشداوریهای منفی در باب این گونه ادبی و مواضع ستیزگرانه روشنفکران در قبال آن دارد.
اصرار بر واقعی نمایاندن رویدادهای داستان ریشه در نوپایی ژانر رمان، اعتقاد به کارکرد آموزشی ادبیات، پیشداوریهای منفی در باب این گونه ادبی و مواضع ستیزگرانه روشنفکران در قبال آن دارد.
دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
اقبال و توجه به نظریههای ادبیای چون ساختارگرایی، هرمنوتیک مدرن، تبارشناسی و... امروزه چنان رایج است که تعداد بسیاری از مقالهها و تحقیقات ادبی معاصر نام یکی از این نظریهها را در عنوان خود دارند. آثار این پذیرش عمومی را حتی در مقالهها و آثار استادان سنتی (و نه تنها محققان جوان) میتوان مشاهده کرد. اگرچه چنین توجهی به این نظریهها نمیتواند بیدلیل باشد، همیشه نیز چنین نبوده است که بهکارگیری نظریهها گرهگشا باشد و بسیار پیش آمده است و میآید که آنچه باید درمان باشد، خود، درد میشود. چنین به نظر میرسد که علت اصلی توجه به این نظریهها توانایی و ظرفیت آنها برای روشن ساختن زوایای پنهانی است که رویکرد سنتی، یعنی رویکرد بزرگانی چون مینوی، قزوینی، اقبال و...، ناتوان از نشان دادن آنهاست، اما علل گوناگونی باعث شده است که نه تنها کاربرد این نظریهها سودی نداشته باشد، بلکه خود دردی باشد در کنار دیگر دردها. این علل عبارتاند از: الف. نداشتن شناخت دقیق و درست از نظریهها؛ ب. بیتوجهی به بستر تاریخی و فرهنگی که این نظریهها در آن بالیده و شکل گرفتهاند؛ پ. نادیده گرفتن واقعیتها؛ ت. انتخاب نادرست نظریهها (نظریهها متنوع و بسیارند، و در نتیجه، نمیتوان از یک نظریه برای هر موضوعی سود جست)؛ ث. ناتوانی در ترکیب نظریهها.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
این مقاله برمبنای رهیافت عقلانیت انتقادی نوشته شده است. مهمترین هدف مقاله، تنظیم یک دستگاه معرفتی برای حل مسأله علمی است. در این نوشتار ابتدا به طرح مسائل روششناسی پرداخته، آنگاه، به دو سؤال روششناختی پاسخ داده شده است: مسأله علمی چیست و چگونه میتوان مسألهیابی کرد. در پاسخ به سؤال اول، پس از استدلال در باب مسأله، دو نوع مسأله از هم تفکیک گردیده است: مسأله تئوریک و مسأله اجتماعی. در پاسخ به سؤال دوم، خاستگاه مسأله تئوریک در دانش علمی و منشأ مسأله اجتماعی در واقعیت جستجو شده است. در ادامه، منطق حل مسأله را بر دو نوع استدلال استوار ساختهایم: ۱) استدلال عقلانی (نظری )، ۲) استدلال تجربی نقادانه. در استدلال عقلانی، راهحل موقت مسأله و در استدلال تجربی، داوری انتقادی در باب صدق یا کذب آن راهحل مورد بحث قرار گرفته است. این دو نوع استدلال را برشیوه آزمون و خطا استوار ساختهایم. از حیث روششناختی برای تجربه، دو مقام قائل شدهایم: مقام گردآوری و مقام داوری و تأ کید شده که مقام گردآوری تجربه جدا از مقام داوری آن است. روشهای تحلیل کمی و کیفی را به عنوان روشهای داوری مورد بحث قرار دادهایم. ویژگی دیگر این نوشتار این است که روش علمی فرمولهشده در مقاله را در تبیین تئوریک مسأله عدم تحکیم دمکراتیک در ایران به کار برده، حسب آن، مقاله هم بعد تئوریک و هم بعد تجربی پیدا کرده است.
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
ترکیب فناوریهای نوین در آموزش زبان بهطور چشمگیری فراگیر شده است و در حال حاضر بهمنزلۀ ابزارهای مفیدی در آموزش زبان انگلیسی کاربرد دارد. در راستای این روند، اعتقاد بر این است که بهکارگیری فناوریهای نوین در آموزش و یادگیری تلفظ زبان انگلیسی تأثیرگذار است. به همین منظور این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش زبان از طریق واقعیت مجازی بر تلفظ زبانآموزان نوجوان ایرانی انجام شده است. برای این منظور، ۱۸ زبانآموز (۶ تا ۱۲ ساله) برای شرکت در مطالعه در آزمایشگاه رباتیک اجتماعی ـ شناختی دانشگاه صنعتی شریف دعوت شدند. ابتدا، تلفظ آنها توسط پیشآزمون تلفظ از طریق مرورگر Speechace اندازهگیری شد. بعد، در محیطی مجازی، در طول ده جلسۀ نود دقیقهای، شرکتکنندگان دستورالعملهایی را درمورد تمامی موارد تلفظشده در آزمون دریافت کردند (شامل واکه های / ɪ / و / i / و واکههای / ʊ / و / u / ) که از طریق بازی واقعیت مجازی توسط یک ربات انساننما اجرا شد. موضوعات آموزشی در غالب جملات ساده و مکالمات کوتاه بود. درنهایت، محققان پسآزمون را بررسی کردند و نتایج آزمون زوجی نشان داد که در عملکرد زبانآموزان قبل و بعد از جلسههای آموزشی تفاوت معناداری وجود دارد. این مطالعه نشان میدهد که بازیهای شبیهسازیشده در محیط واقعیت مجازی میتوانند در افزایش مهارتهای تلفظ زبانآموزان به کار گرفته شوند. به علاوه، واقعیت مجازی روشی نوین برای تدریس و یادگیری زبان انگلیسی را در محیطی کارآمد و لذتبخش ایجاد می کند.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
پژوهش حاضر با طرح یک سؤال اصلی، دو فرضیه و با ارائه یک بررسی و تحلیل ژئوپلیتیک، سیاست خارجی ایران در قبال جمهوری آذربایجان را بر اساس برخی از مهمترین واقعیتهای ژئوپلیتیک و جغرافیایی موجود بین دو کشور، بررسی و نقد می کند. پژوهش حاضر به این نتیجه رسیده است که سیاست عدم سازش جمهوری آذربایجان و تا حدودی عدم استراتژی مدون و هدفمند از طرف جمهوری اسلامی ایران باعث شده است تا واقعیتهای ژئوپلیتیک و جغرافیایی مثبت و پیونددهنده، نظیر همسایگی، اشتراک مذهبی، تجانس جمعیتی، منافع مشترک، وابستگیهای جغرافیایی و ژئوپلیتیک و اشتراکات فرهنگی و تاریخی و ... به حد کافی نتوانند روابط نزدیکی بین طرفین ایجاد کنند. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که هر چند این مسأله تا حدودی از طرف ایران با توجه به مواضع تند ناسیونالیستی و پافشاری بر سیاست عدم سازش از سوی آذری ها قابل درک می باشد، اما جمهوری آذربایجان در مورد استراتژی سیاست خارجی خود در قبال جمهوری اسلامی ایران، هیچ دلیل منطقی و واقع بینانه ای که بتوان سیاست عدم سازش این جمهوری را براساس آن قابل توجیه کرد، تاکنون ارائه نکرده است. در نهایت، پژوهش حاضر هدف کلی و استراتژی ذیل را برای سیاست خارجی ایران در مقابل جمهوری آذربایجان پیشنهاد می کند:
هدف کلی: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تعامل با جمهوری آذربایجان براساس واقعیتهای ژئوپلیتیک و جغرافیایی موجود بین دو کشور پایه ریزی شود،
استراتژی: توسعه روابط متقابل براساس حسن همجواری از طریق آگاهی و درک درست از وابستگیهای متقابل ژئوپلیتیک، علایق ژئوپلیتیک، اهداف و منافع ملی مشترک و علایق سایر بازیگران مؤثر در روابط فیمابین، همچنین اعتمادسازی به سمت تقویت و تعمیق روابط و سیاست خارجی دو کشور براساس واقعیتهای ژئوپلیتیک.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
در پژوهش حاضر، مسئله تروما (روانزخم) در اولیس از بغداد، نوشته اِریک اِمانوئل اشمیت و همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها، نوشته رضا قاسمی مورد بررسی قرار گرفته است. خواننده در هر دو داستان شاهد مهاجرت شخصیت اصلی داستان است. سَعد، شخصیت اصلی اولیس از بغداد به جهت گریز از جنگ داخلی، تصمیم به مهاجرت میگیرد. همنوایی شبانه روایتی فراواقعگرایانه از مهاجرت یدالله را به تصویر میکشد. پژوهش پیشرو بهدنبال چرایی مهاجرت و آسیبهای ناشی از آن است. تروما یا روانزخم به دنبال یک آسیب روانی - که معمولاً در کودکی برای فرد بوجود میآید- میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد که درمان آن بسیار سخت و حتی گاه ناممکن است. مهاجرت، بخصوص اگر امری ناخواسته باشد، میتواند آسیبی تروماتیک در پی داشته باشد که گاه موجب چند پارگی، احساس افسردگی، پوچی، تنهایی و نابسامانی خواهد شد. فردی که مهاجرت را تجربه میکند با دنیایی جدید مواجه است که در آن اصول و مرزبندیهای بسیاری دستخوش تغییر خواهند بود. این پژوهش توصیفی - تحلیلی با رویکرد تطبیقی، نشان میدهد که مهاجرت، چه به صورت اختیاری و چه به صورت اجباری، میتواند پیامدهای ترومایی در برداشته باشد، هویت یک فرد را دگرگون کند و بر تجربیات و روابط شخصیت ها تأثیر بگذارد. همچنین روایت مهاجرت چه به صورت واقعی و چه فراواقعگرایانه، آشفتگی در نوشتار و ساختار داستان را در پی دارد که خود حاکی از روایت تروماتیک میباشد. این تحقیق به بررسی مفهوم تروما در دو اثر ادبی از اریک امانوئل اشمیت و رضا قاسمی پرداخته و روشهایی که در هر کدام به تصویر کشیده شده است، مقایسه خواهد شد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که هر دو رمان اجتماعی، تروما را به عنوان یک پدیده پیچیده و چندوجهی به تصویر میکشند که زندگی افراد را به روشهای مختلف تحت تأثیر قرار میدهد و از سوی دیگر بازنمایی تروما در هر رمان منحصر به فرد است و زمینه فرهنگی و تاریخی آثار مربوطه را منعکس میکند.
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
جامعه شناسی ادبیات بر آن است تا فراتر از برخی شباهتهای ظاهری و محتوایی، تفسیری انتقادی از واقعیتِ منعکسشده در متن ادبی عرضه کند. در هر یک از رویکردهای نقد جامعهشناسی ادبیات، نسبتِ میان متن ادبی و واقعیتهای اجتماعی، گاهی در چهارچوب رابطهای پیچیده و غیرمستقیم و گاهی به شکل رابطهای متناظرگونه و مستقیم، ترسیم میشود. با توجه به رواج نقد جامعهشناختی متون ادبی و افزایش گرایش به آن در ایران، ارزیابی آثار و دستاوردهای پژوهشگران این حوزه برای ارائه تصویری درست از وضعیت موجود و شناخت توانمندیها و کاستیهای آن ضروری به نظر میرسد.
در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، تلاش شده تا با نگاهی روششناختی به مقالات علمی-پژوهشی این حوزه در دو دهه اخیر که در ایران منتشر شده است، تعداد ۳۰ مقاله گزینش شود و از نظر کیفیت رویارویی با متن ادبی، دقت در اجرای هدفمند نظریه ها و کیفیت پردازش اطلاعات بررسی شود تا از این طریق، مهمترین کاستیها و آسیبهای پژوهشهای جامعهشناسی ادبیات در ایران شناسایی، و عوامل اثرگذار بر آنها تحلیل گردد.
نتایج این بررسی نشان میدهد که پژوهشهای جامعه شناسی ادبیات در ایران بهرغم تنوّع در پرداختن به مسئلههای مختلف، عموماً از نظر خلاقیّت در اجرای نظریهها کیفیتِ لازم را ندارد. از دیگر کاستیهای این حوزه میتوان به ضعف تفکر انتقادی، تمرکز بر تبیین سطحیِ روابط میان متن و جامعه، بیتوجهی به رابطۀ ساختاری و در عین حال رابطۀ دیالکتیک میان شکل و محتوای اثر ادبی، نظریهزدگی، درک ناقص از ارتباط متن با نظریه، ضعف روششناختی، کاهشگرایی، بدفهمیِ متون، گسستگی میان بخش نظری و عملی اشاره کرد.
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
سنت تذکرهنویسی عرفانی با نگارش دو شکل تذکره جمعی و شخصی، تداوم تاریخ نگاری اسلامی است که برای اعتبار بخشی به خود از سنت مستندسازی و عینیتنمایانه علم حدیث بهره میبرد و واقعیتهایی درباب عرفا یا یک عارف برمیسازد. از منظر معرفتی برساخت واقعیت مذکور حاصل گزینش و انتخاب مولف-راوی یا راویانی است که بنا به معرفتشناسی ویژه یا دلبستگیهای ایدئولوژیک آن را بازنمایی میکنند. این نکته بویژه در تذکرههای شخصی به دلیل تراکم رخدادها و جزییات فراوان، بیشتر به چشم میخورد. یکی از این تذکرهها مناقبالعارفین افلاکی است که در باب مولوی و اطرافیان وی به نگارش درآمده است. در این نوشتار اعتبار روایی-گفتمانی واقعیت برساختۀ افلاکی در بازنمایی رخدادهای زندگی مولوی به شیوه توصیفی-تحلیلی دلالتیابی و تفسیر شده است. مبنای نظری تحقیق، آرای برخی از صاحبنظران نشانهشناسی اجتماعی و تحلیل گفتمان انتقادی است که وجوه دلالتیابی آنها از دو منظر کمّی و کیفی تبیین شده است. نتیجه نشان میدهد که مؤلف-راوی از یک منظر با بکارگیری چهار دسته مدالیتۀ اعداد، تاکیدی، بسامد روایی و تداوم روایی با سببّیت بالا بعضی از واقعیتهای برساختۀ خود را از منظر کمّی مستند و باور پذیر میکند. از منظر کیفی هم، ابتدا بنا به تکیه بر ابزارهای شناختی راوی-کانونیساز، همچون حسّ بینایی، شنوایی و لامسه که حاکی از «اینجا» و «اکنون» ادراککننده است، برخی دیگر از رخدادها را عینی و محسوس میکند. سپس با شگردهای مشروعیتبخشی همچون استناد به نظام قدسی، رجوع به سنّت، عقلانیسازی و شگرفسازی بخشی دیگر از آنها را مستند و واقعی مینمایاند.
دوره ۱۵، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
ترجمه یک گفتمان بینفرهنگی، بین دو زبان مبدأ و مقصد است. یکی از دشوارترین انواع ترجمه، ترجمۀ متون ادبی است. اگر اثر ادبی یک نمایشنامه باشد ترجمۀ آن با چالشهای بیشتری روبهروست. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا با تحلیل چالشهای موجود در ترجمۀ نمایشنامۀ «الکساندر پوشکین» که توسط میخاییل بولگاکف نویسندۀ مشهور دهۀ اول قرن بیستم روسیه نوشته شده، راهکارهایی را در زمینۀ ترجمۀ نمایشنامههای کلاسیک روسی ارائه دهیم. به عبارت دیگر هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل چالشهای زبانی پیش روی مترجم هنگام ترجمۀ نمایشنامههای کلاسیک روسی است. مهمترین چالشهای پیش روی مترجم در فرایند ترجمۀ ادبی کدامند؟ مترجم در برخورد با واقعیتهای خاص زبان مبدأ باید از چه شیوههایی استفاده کند؟ در این پژوهش از روش تحقیق کتابخانهای و نمونهکاوی توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مترجم نمایشنامه نیاز به شناخت واقعیتهای زبان مبدأ دارد تا بتواند معادلیابی دقیقی برای آنها انجام دهد. مترجم باید درک مطلوبی از موقعیتهای گفتاری موجود در اثر داشته باشد و تلاش کند، تأثیر مشابه متن مبدأ را بر روی خوانندۀ متن مقصد ایجاد کند. علاوه بر آن مترجم باید توانایی تحلیل گفتمانهای موجود در نمایشنامه و هدف هر یک از شخصیتها از بیان آنها را داشته باشد تا در ترجمۀ کارکردهای منظوری ساختارهای نحوی موفق باشد. نتایج این تحقیق میتواند در ترجمۀ دقیق آثار ادبی کلاسیک بهویژه ترجمۀ نمایشنامههای کلاسیک از زبان روسی به زبان فارسی مؤثر باشد.