جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای هویت.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
مسائل و کنشهای اجتماعی در آثار محمود دولتآبادی جایگاه بسیار پررنگی دارند. «مرد» داستان کوتاهی است که ازجمله آثار رئالیستی او بهشمار میآید و دارای توصیفاتی دقیق از فضا، شخصیتها و عناصر متعدد داستان است. در این پژوهش پرسش اصلی این است که چگونه در این داستان زبان مسئلۀ هویت شکلنگرفته را بازتاب گفتمانی میدهد؟ چگونه زبان میتواند نظام روابط زنانه و مردانه را از طریق اجراگری به چالش بکشد؟ و اینکه کارکرد فرهنگی هویت در این روایت چیست؟ هدف از نگارش این مقاله تحلیل گفتمانی و بررسی اجراگری در شکلگیری و فهمپذیری هویت شخصیت اصلی و قهرمان این داستان بهنام «ذولقدر» است. قهرمانی که دورۀ کودکی خود را پشتسر گذاشته و اکنون که در آستانۀ ورود به نوجوانی است، زندگی او دچار فراز و نشیبی ناگهانی میشود. او در غیاب پدر تلاش میکند که نقش پدر خانواده را بر عهده بگیرد و با بازتاب هویتی تقلیدی، مسئولیتی را که والدینش از تقبل آن سرباز زدهاند، به تنهایی بهدوش بکشد. ذولقدر با تقلید از گفتمان، رفتارها و اجراگریهای پدرش بهمنزلۀ یک الگوی فرهنگی، هویت جنسیتی جدید خود را بازتولید میکند.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
این پژوهش به بررسی نقش و روشهای عناصر زبانی در نمایش هویت خودی و مرزبندی خود با دیگری در شعر سمیح القاسم در کتاب «دمی علی کفی» پرداخته است. «دمی علی کفی»، مجموعهای از اشعار پایداری سمیح است که او در آن تلاش کردهاست از طریق شعر، به دفاع از وطن و هموطنان خود بپردازد؛ وطنی که خاک آن میراث اجدادی یک ملت است و به سبب سستی یا خیانت سردمداران وقت به اشغال بیگانگان درآمده است. شاعر در این اثر، شعر را سلاحی میبیند که باید با آن به دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم پرداخت. پژوهش پیشرو درصدد است با بررسی روشهای ادبی و زبانی بکارگرفته شده در شعر، نحوه مرزبندی میان خود و دیگری در این اثر را تحلیل و بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که عناصر ادبی و زبانی از چه طریق در مرزبندی طرف خودی با بیگانه نقش ایفا کردهاند؟ و به این نتیجه میرسد که روشهایی چون تکرار و چرخش ضمیر، نقش اساسی در معرفی هویت فلسطینی و ایجاد مرز میان خود و دیگری داشته است.
زهرا جاننثاری لادانی،
دوره ۱۷، شماره ۶۸ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
این مقاله به بررسی رمانِ آدمنما، نوشتۀ ضحی کاظمی، از چشمانداز مطالعات حافظه میپردازد و دو هدف کلیدی را در نظر دارد. هدف نخست، کنکاش در تأثیر فناوریهای پیشرفته در جامعۀ پادآرمانشهریِ آدمنما بر حافظۀ شخصیتها و تغییر هویت انسانی آنهاست. هدف دوم بررسی ارتباط عمل روایتپردازی و روایتگری رمان با حافظه و کارکردهای آن و در نگاه گستردهتر ارتباط آن با شکلگیری عمل سیاسی و ایجاد تغییر در اجتماع است. ضرورت این پژوهش در آن است که آدمنما در دورانی نگارش مییابد که پیشرفتِ پرشتاب فناوریهای گوناگون خواهناخواه به دغدغههای بسیاری پیرامون تأثیر این پیشرفتها بر ذهن، حافظه، هویت فردی و جمعی، و فرهنگ دامن میزند، و به این ترتیب، بررسی این دغدغهها در بوتۀ ادبیات پاسخی طبیعی و بهنگام است. در این راستا، مطالعۀ حاضر از چارچوب نظری موجود در حوزۀ مطالعات حافظه بهره میبرد و به فراخور نیاز، خوانشی نزدیک از بخشهایی از رمان ارائه خواهد کرد. به این ترتیب، موضوعات کانونی چون حافظۀ آشکار و حافظۀ روندی، ارتباط حافظه با فناوری و شکلگیری هویت، و نیز پیوند حافظه با سیاست و روایت در رمان تبیین خواهد شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که فناوریهای نوین در حوزۀ زیستشناسی در جامعۀ پادآرمانیِ آدمنما ابزاری برای مهار و شکلدهی به هویت انسانی است که او را در مسیر تکوین به سوی وضعیت پساانسان قرار میدهد. در مقابل، روایت میتواند ابزاری برای حفظ هویت انسانی محسوب شود و با خلق نگرش و کنش سیاسی، جامعه را به سوی آگاهی، مقاومت و تغییر پیش برد.
دوره ۱۹، شماره ۷۸ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
در این پژوهش، که بخشی از یک تحقیق کلانتر دربارۀ فیلمها و فیلمنامههای بهرام بیضایی است، فیلم «باشو غریبه کوچک» با این پیشفرض، که مؤلفههای هویت را در گفتمانِ روایی خود بازنمایی کرده با رویکرد روایت شناسی بررسی شده است. روش تحقیق، توصیفی، و چارچوب نظری، یافتههای رولان بارت در زمینۀ ساختار روایت است. بارت برای ساختار روایت، سه سطحِ کارکرد، کنش و روایت را تعریف میکند که سطح نخست جایگاهی تعیین کننده دارد. بررسی و تحلیل کارکردها با فهم دلالت رمزگانهای پنجگانۀ تأویلی، کنشی، معنابُنی، نمادین و فرهنگی میسر است. در بازخوانی روایت شناسانۀ فیلم «باشو غریبه کوچک» به منظور درک معانی مرتبط با «هویت»، این نتیجه به دست آمد که رمزگانهای معنابُنی و رمزگانهای نمادین، بیشترین دلالتمندی را دارد و دلالت تکرار شونده و کانونی فیلم، اتحاد هویتهای خرد و میانه در پرتو هویتهای کلان اجتماعی است.