جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای هنر به مثابۀ نظامِ نظام‌ها

مسعود آلگونه جونقانی،
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

لوتمن با الهام از نگرش‌های زبان‌شناختی دوسوسور و یِلْمْزلِف و تکیه بر روش‌شناسی ساختارگرا نظریات بکر و ‏بدیعی در بابِ چگونگی تحلیلِ ساختارِ اثر هنری به دست می‌دهد. او با طرحِ موضوعِ «هنر به مثابۀ نظامِ نظام‌ها» نشان ‏می‌دهد که اثر هنری نوعی «نظامِ الگوسازِ ثانوی» است که بر اساسِ الگوی اولیۀ زبان شکل می‌گیرد. با این همه، اثر ‏هنری از آن‌جایی که اطلاعاتِ بیشتری را در فضای محدودتری می‌گنجاند، نسبت به زبانِ معمول ساختار پیچیده‌تری ‏دارد. بنابراین مقالۀ پیش رو می‌کوشد ضمنِ بررسی خاستگاه‌های نظری اندیشۀ لوتمن، استدلال‌های وی را در این باره ‏بررسی و تحلیل کند. در این بررسی مشخص می‌شود که در اثر هنری، تمامی فرم‌ها قابلیتِ آن را دارند که سمانتیره یا ‏دلالتمند شوند. بر این اساس، در اثر هنری چندین نظام به طور هم‌زمان فعّال می‌شوند؛ تنش و برخورد بین این نظام‌ها ‏موجبِ تشدید یا تقویتِ دلالتمندی اثر و در نتیجه غنای آن می‌شود. در پایان این بررسی، نگارنده با طرحِ موضوع ‏‏«انتظام معنایی» یا «بازی مدلول‌ها» می‌کوشد نکته‌ای هرچند مختصر در حوزۀ نشانه‌شناسی شعر پیش روی نهد.‏

صفحه ۱ از ۱