جستجو در مقالات منتشر شده


۴۸ نتیجه برای نگاشت


دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

بسیاری از زبان شناسان ساختار هجایی زبان فارسی را شامل یک همخوان اجباری به عنوان آغازه هجا، یک واکه در جایگاه هسته و یک یا دو همخوان اختیاری در جایگاه پایانی می دانند. بر این اساس، این امکان که در زبان فارسی دو واکه در دو هجای مجاور در کنار یکدیگر قرار بگیرند وجود ندارد و در این زبان با شیوه های خاصی که مهم ترین آن ها افزایش همخوان میانجی است، از التقای مصوت ها جلوگیری می شود. در این مقاله، با یک بررسی میدانی و گردآوری داده ها از۵۰ سخنگوی زبان فارسی مذکر و مؤنث، از سنین ۱۸- ۲۵ سال، ویژگی های اکوستیکی انسدادی چاکنایی و چگونگی بروز آن در جایگاه بین واکه ای در گفتار آهسته و گفتار سریع به دقت بررسی شده و نتایج این تحلیل ها در مقابل یکدیگر قرار گرفته است. به نظر می رسد در گفتار سریع و پیوسته، با حذف انسدادی چاکنایی امکان در کنار هم قرار گرفتن دو واکه وجود دارد و بدین ترتیب نظام هجایی زبان فارسی در گفتار محافظه کارانه و دقیق با نظام هجایی گفتار سریع و پیوسته تفاوت دارد.

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

برخورداری از سرمایه اجتماعی قوی ، منجر به دسترسی سریع و با زمانبندی مناسب به مجموعه متنوعی از اطلاعات رقابتی می شود. و از اینرو که اطلاعات دریافتی از افراد مورد اطمینان، عموما دقیق، مرتبط و قابل اتکا هستند؛ یکی از مولفه های کلیدی فرصت های کارآفرینی به شمار می آید. نوآوری پژوهش حاضر در بررسی توامان سرمایه اجتماعی و بازاریابی به مثابه کارکردهای سازمانی با استفاده از روش شناسی نگاشت مفهومی به مثابه ترکیبی از روش های استقرایی و قیاسی است. در فرآیند اجرای پژوهش روش نمونه گیری هدفمند ملاکی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق از ۱۰ نفر از خبرگان موضوع تا مرحله اشباع استفاده شد. نتایج مطالعه گویای جایگاه برجسته و نمایان سرمایه اجتماعی و ابعاد آن در فعالیت های بازاریابی بنگاه های کارآفرین است. به طوریکه سرمایه اجتماعی بر ۵ خوشه ی آمیخته بازاریابی، کنترل و ارزیابی بازار، تحقیقات بازار و تحلیل رفتار مشتری، عوامل راهبردی و عوامل درون سازمانی؛ و ۱۵ زیرخوشه ی توزیع، ترفیع، قیمت و محصول(آمیخته بازاریابی)؛ مشتریان، رقبا، تامین کنندگان و سیستم ها و روش ها(کنترل و ارزیابی بازار)؛ رفتار مشتری و سیستم ها و روش ها(تحقیقات بازار و تحلیل رفتار مشتری)؛ ساختار، سبک و کارکنان(عوامل درون سازمانی)؛ و مشتری و ورود به بازار(عوامل راهبردی) را نگاشت می کند.

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

نظریه شعرشناسی شناختی نظریه ای درباره ادبیات ارائه می دهد که بر زبان متون ادبی و نوع چیدمان واحدهای زبانی مبتنی است و همچنین، بر شگردهای زبان شناسی شناختی ازجمله استدلال قیاسی استوار است. بر اساس چارچوب نظری مارگریت فریمن (۲۰۰۰)، هر متن دارای سه سطح نگاشت ویژگی، نگاشت رابطه ای و نگاشت نظام است. در سطح اول، دریافت شباهت میان اشیاء بررسی می شود. در سطح دوم، روابط میان اشیاء واکاوی می شود و در سطح سوم، تشخیص الگوهای موجود به واسطه روابط میان اشیاء که امکان تعمیم را برای ساختار بسیار انتزاعی تر ایجاد می کند. در این پژوهش، برای بررسی عملکرد این نظریه، به بررسی شعری از احمد شاملو می پردازیم. این مقاله درصدد یافتن پاسخ این پرسش است: نظریه شعرشناسی شناختی چگونه می تواند به مثابه یک نظریه ادبی مناسب برای تحلیل سازمند و خوانش اثر عمل کند؟ فرضیه مقاله این است که هر نظریه ای باید دارای هفت معیار باشد که به مثابه نظریه ای مناسب تلقی شود و شعرشناسی شناختی ابزار قدرتمندی برای ایجاد تمایز میان کارکرد زبانی و کارکرد شعری فراهم می کند و مهارت های عمومی نگاشت که توانایی شناختی را برای تولید و تفسیر استعاره تشکیل می دهند، از پایه های این نظریه هستند که می توانند بینش ها و محدودیت های نقد ادبی سنتی را روشن کنند. همچنین، کاربرد شعرشناسی شناختی می تواند سبک ادبی را مشخص و ارزیابی کند. هدف اصلی پژوهش، نشان دادن چگونگی تفاوت میان زبان و ساختار شعر با زبان روزمره یا دیگر ژانرهاست و اینکه چگونه خوانش نظام مند هر شعری، با توجه به «نگاشت نظام»، رخ می دهد.  

دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

آواشناسی حقوقی، از زیرگرایش های زبان شناسی حقوقی است که در آن از دانش اکوستیک و کاربرد ویژگی های آواشناختی داده های صوتی، برای تکمیل مدارک پرونده های حقوقی استفاده می کنند و یکی از شواهد موجود در آن ها مربوط به داده های صوتی فرد مجرم است. از مهم ترین اموری که آواشناسان حقوقی انجام می دهند، بازشناسی حقوقی سخنگو است. در «بازشناسی حقوقی سخنگو»، از آواشناس خواسته می شود تا میزان مشابهت میان داده صوتی از پیش موجود مربوط به صدای مجرم را با صدای فرد یا افراد مظنون تعیین و مشخص کند که آیا صدای فرد مظنون با صدای مجرم که در حین ارتکاب جرم ضبط شده، هم خوانی دارد یا خیر؟ هدف از این پژوهش که روی داده های صوتی مربوط به ۱۰ سخنگوی مرد و زن فارسی زبان دارای گویش فارسی معیار انجام گرفت، بررسی امکان استفاده از نمودارهای طیف نگاشتی لگاریتمی واکه ها، به عنوان یکی از کلیدهای بازشناسی حقوقی سخنگو است. نتایج بررسی های انجام گرفته در این پژوهش نشان می دهد که این مشخصه می تواند به عنوان یکی از کلیدهای کارآمد با درصد اطمینان بالا در فعالیت های مربوط به بازشناسی حقوقی سخنگو، کاربرد داشته باشد.

دوره ۵، شماره ۰ - ( ۱۲- )
چکیده

در سیستمهای تبدیل گفتار، گوینده A جملاتی را بیان می‌کند و هدف عبارت است از تغییر متکلم جملات بیان شده، از گوینده A (مبدأ) به گوینده مورد نظر B (مقصد). الـبته در مواردی به‌جای تبـدیل گفتار از عبارت تبـدیل گوینـده۳ نیز اسـتفاده می‌شود. تغییر گوینده باید به قسمی انجام پذیرد که سیگنال تغییر یافته کیفیت مطلوب و طبیعی، اما با صدای گوینده B داشته باشد. سه روش مورد استفاده در این سیستمها عبارتند از: روشهای مبتنی بر چندی سازی برداری۴، روشهای مبتنی بر تبدیلهای LMR۵ و روشهای مبتنی بر مدل مخلوط گاوسی (مدل آماری). در تمامی روشهای ذکر شده برای انطباق زمانی جفت کلمات یا جفت جملات متناظر دو گوینده (در مرحله یــادگـیــری) از روش پیچش زمانی پویا۶ استفاده می‏شود. در طی این تحقیق ضمن بررسی روشهای موجود، از تکنیک انطباق زمانی DTW برای طراحی توابع تبدیل جفت واجهای متناظر دو گوینده (به‌جای جفت کلمات یا جملات) استـفاده می‌شود. این کار موجب انطباق بیشتر دو گوینده در کوچکترین واحد زبانی (یعنی واج) می‌شود. همچنین به منظور کاهش خطا، از تبدیلهای خطی موقتی وابسته به واج در مرحله یادگیری استفاده می‌شود. با اصلاحات مناسب دیگری که در روش یادگیری و طراحی تبدیلهای خطی مورد نیاز انجام شده، به عملکرد بسیار مناسبی در تبدیل گفتار در مقایسه با روشهای رایج نائل شده‌ایم.

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

در مقالۀ حاضر به‌شیوه‌ای تحلیلی و تطبیقی، استعارۀ مفهومیِ «عشق جنگ است» به‌منظور درک و فهمِ دل‌دادگی و دل‌ربودگی و سخن ‌گفتن از آن، ‌در دیوان سروده‌های عاشقانۀ حافظ و پترارک در چارچوب نظریۀ استعارۀ مفهومی بررسی شده است. باوجود شباهت‌های بنیادین بسیار در درون‌مایۀ استعاری مزبور، دو تفاوت عمده در تصویرپردازیِ حافظ و پترارک از این استعارۀ مفهومی به‌چشم می‌خورد: نخست آنکه حافظ در کاربرد خود از استعارۀ مفهومی «عشق جنگ است» از تعبیرها و اصطلاحات جنگی بیشتری استفاده می‌کند؛ دوم آنکه عشق در شعر پترارک در بسیاری موارد در تصویر خداوندگار عشق، کوپیدون در افسانه‌های رومی، پدیدار می‌شود که با کمان و پیکان خود دل عاشق را نشانه می‌رود و او را گرفتار می‌کند؛ اما در شعر حافظ با چنین تصویرپردازیِ صریحی که به نیروی مجرد و نادیدنیِ عشق در چهرۀ یک ایزد جان و شخصیت ببخشد، روبه‌رو نیستیم؛ بلکه درعوض این معشوق یا ابروان وی است که به‌گونه‌ای استعاری از مژگان ناوک روانۀ دل عاشق می‌سازد و روح وی را تسخیر می‌گرداند.

دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

بخشی از شعرشناسی شناختی بر نظریه نگاشت قیاسی مبتنی است که برای یافتن شباهت‌ها، رابطه‌ها و نظام‌های ساختاری به کار می‌رود. ساختار خرد به اجزای اثر و زنجیره جمله‌ها در گفتمان و ساختار کلان در سطحی بالاتر، به پردازش اثر نظر دارد که بر اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می‌شود که «داستان کلان» نامیده می‌شود. این ساختار مانند لایه‌ای است که ساختارهای از هم گسسته را به ‌واسطه عناصر پیرامتنی و متنی به هم پیوند می‌زند تا داستانی ناگفته را به وجود بیاورد. این داستان ناگفته، در چگونگی خوانش منطق‌الطیر عطار نیشابوری نقشی بسزا دارد. هدف از این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر ساختار کلان بر ساخت حکایت‌های مختلف جهان متن منطق‌الطیر، با رویکرد شعرشناسی شناختی است. در این پژوهش نشان می‌دهیم چگونه ساختار کلان باعث ایجاد داستان کلانی می‌شود که به خوانشی متفاوت از اثر منجر می‌شود و می‌کوشیم برآیند تعامل داستان کلان و نگاشت نظام در یک اثر ادبی مانند منطق‌الطیر را نمایان کنیم. پرسش پژوهش این است که چگونه مفهوم «کثرت و وحدت» به‌ واسطه نگاشت طرحواره‌ای (نظام) در شکل‌گیری ساختارهای خرد و کلان منطق‌الطیر عمل می‌کند و به شکل‌گیری داستان کلان منجر می‌شود و داستان کلان چگونه می‌تواند بر خوانش اثر تأثیر بگذارد؟ نتیجه پژوهش نشان می‌دهد که ساختار منطق‌الطیر کاملاً هماهنگ با مفاهیم ساخته‌شده در آن شکل می‌گیرد؛ به‌طوری که تعدد پرندگان برای رسیدن به سیمرغ در قالب تعدد حکایت‌هایی با ساختارهای مشابه دیده می‌شود که این ساختارها، بخشی از روایت داستان منطق‌الطیر را بازنمایی می‌کنند. به این ترتیب، مطالعه متن با این رویکرد می‌تواند ابزار مناسبی برای تحلیل متن و ساختارهای آن، به ‌واسطه نگاشت‌های مفهومی ایجاد کند و بسیاری از اختلاف نظرهای موجود در تحلیل ساختار اثر را منتفی کند.  
زهره هاشمی، ابوالقاسم قوام،
دوره ۵، شماره ۲۰ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

بوف کور یکی از مشهورترین داستان های ادبیات معاصر فارسی است که تا کنون شرح و نقدهای بسیاری برای کشف معانی نهانی ان شده است. با این حال علی رغم اختلاف نظرهای مختلف و متعدد مفسّران و منتقدان بوف کور، می توان گفت که همه ایشان براین قول اتفاق نظر داشته اند که دو پاره بوف کور به نوعی تکرار یکدیگرند. علاوه براین می شود گفت تقریبا قریب به اتفاق اکثر این شرح ها با استفاده از نقد روان شناختی به تحلیل اثر پرداخته اند. در حالی که نگارندگان با عنایت به دو نکته فوق تلاش کرده اند که با تحلیل استعاره های مفهومی که هدایت در این دو قسمت به کاربرده، از طریق «نظریه استعاره مفهومی» فراتر از استدلال های روان شناسانه ای که ناقدان این اثر داشته اند به کشف شبا هت ها و تفاوت های این دو قسمت بپردازند تا در نهایت به نگاهی جدیدتر و متفاوت از آنچه تا کنون ذکر شده، دست یابند و ثابت کنند که هدایت با وجود کاربرد شباهت های فراوان در این دو پاره، بینش های متفاوتی را در هر یک دنبال می کرده است.در نهایت نویسندگان به این نتیجه می رسند که هدایت در پاره اول داستان بر اساس استعاره هایی که به کار برده نگاهی امیدوار و مثبت به زندگی دارد و در قسمت دوم این دید جای خودش به ناامیدی و میل به مرگ می دهد

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۹- )
چکیده

اجرای بسیاری از الگوریتم های پردازش تصاویر ویدیویی به صورت بی درنگ، به دلیل حجم زیاد محاسبات، خارج از توان کامپیوترهای معمولی است. برای این منظور از سخت افزارهای جانبی استفاده می شود که برای الگوریتم های خاصی طراحی شده یا قابلیت پیکربندی مجدد را برای اجرای الگوریتم های مختلف دارند. در این مقاله، گزارش طراحی یک برد تسریع کننده مبتنی بر گذرگاه PCL ارایه می شود که عناصر پردازشی آن را FPGAها تشکیل می دهند. برای ارزیابی عملکرد این تسریع کننده، یک الگوریتم نگاشت تصویر پیاده سازی و کارکرد آن بررسی شده است. این تسریع کننده، نگاشت های درجه یک و دو را برای تصویر ۵۱۲´۵۱۲،‌ در مدت زمان ۷,۹ms انجام می دهد.

دوره ۶، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

پژوهش حاضر به تحلیل نگاشت‌های مفهومی در دو شعر از مهدی اخوان ثالث با رویکرد شعر‌شناسی شناختی در چارچوب نظریات مارگریت فریمن (۲۰۰۰)، فوکونیه (۲۰۰۲) و ترنر (۲۰۰۲) می­پردازد. در رویکرد شعر‌شناسی شناختی، امکان بررسی متون ادبی به‌ واسطه ابزارهای زبان‌شناسی شناختی امکان‌پذیر است. از‌جملۀ این ابزارها که بررسی ساختار کلی اثر و چینش واحدهای زبانی را ممکن می‌سازند، می‌توان به نگاشت‌های مفهومیِ ویژگی، رابطه­ای و نظام اشاره کرد. در نظریه شعر‌شناسی شناختی، بافت اثر نقش بنیادینی در ایجاد معنی دارد و تحلیل­ها بر سه محور متن، مؤلف و خواننده قرار دارند. با توجه به این‌که راهکارهای تحلیل در نظریه شعر‌شناسی شناختی، منجر به بررسی سبکی متن می­شود، ضرورت پژوهش بدیهی به نظر می­رسد. پرسش پژوهش این است که سطوح مختلف تفسیری شعر اخوان با رویکرد شناختی چگونه جنبه­های مختلف جهان فکری او را از لحاظ ساختاری و محتوایی تبیین می­نمایند؟ بررسی دو شعر منسجم از اخوان ثالث در چارچوب شناختی نشان می‌دهد که چه عواملی باعث ماندگاری یک شعر و استحکام آن می‌شوند و چگونه ساختار شعر می‌تواند در ساخت جهان فکری مؤلف سهیم باشد. نتایج بررسی سبکی اخوان از منظر شناختی نشان داد که وجود تعامل میان ساختار و محتوای اثر و همین­طور وجود یک کل معناشناختی یک‌پارچه در قالب الگویی ذهنی در شعر، می­تواند از عوامل ماندگاری و انسجام آثار او محسوب شود.    

دوره ۶، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

پژوهش حاضر به بررسی استعاره‌های مفهومی حوزۀ عشق در آینۀ ضرب‌المثل‌های سه زبان فارسی، انگلیسی و ترکی می‌پردازد. تلاش شده است از ۱۵ منبع برای سه زبان مذکور، داده‌های مورد نیاز از هر سه زبان استخراج و گردآوری شود. با جست­وجو در منابع، بیش از ۱۰ هزار ضرب‌المثل مورد مطالعه قرار گرفت که از این تعداد به ۲۰۱ ضرب‌المثل در حوزۀ عشق و تعداد ۹۶ نگاشت‌نام در این ضرب‌المثل‌ها رسیدیم. تلاش شد تا پربسامدترین نگاشت‌نام‌ها در هر سه زبان مشخص و جداگانه در جدول آورده شود. در کنار نگاشت‌نام‌ها، پربسامدترین حوزه‌های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند تا مشخص شود گویشوران این سه زبان بیشتر از چه نگاشت‌نام‌ها و حوزه‌های مبدأ برای بیان استعاری عشق استفاده می‌کنند. مشخص شد در زبان فارسی پربسامدترین نگاشت‌نام ‌عشق، بلا، درد، رنج، بیماری است. در زبان انگلیسی و زبان ترکی «عشق روشنایی است» پربسامدترین نام‌نگاشت­ها بودند. همچنین پربسامدترین حوزه‌های مبدأ که برای مفهوم‌سازی عشق به‌کار رفته‌اند، به‌ترتیب حوزه‌های مبدأ «انسان/ بدن انسان» در زبان فارسی، «روشنایی و تاریکی» در زبان ‌انگلیسی و «انسان/ بدن انسان» در زبان ترکی بودند که بسامد وقوع به‌نسبت تعداد ضرب‌المثل‌های بررسی­شده در هر زبان آورده شده است. 

طاهره کریمی، ذوالفقار علامی مهماندوستی،
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

بسیاری از بنیادی ترین مفاهیم ما از جمله زمان، کمیّت، حالت، دگرگونی، کنش، علّت، هدف، شیوه، وجه (modality) و حتی مفهومِ یک مقوله از طریقِ مفاهیم استعاری درک می شوند. مولانا برای نشان دادن جهان عرفانی خود از مفاهیم استعاری بیشترین بهره را گرفته است. «خوردن» از پرکاربردترین واژه هایی است که در دیوان شمس برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده، و واژه های دیگری از خانوادۀ آن، در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آن ها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریۀ توکل، سبب برگزیدن ناخودآگاه چنین استعاره ای برای مولانا می شود. بر این اساس هشت مقوله ی جمال، حکمت، راز، ذکر، سماع، شادی، عشق و نور به مثابۀ خوراک تفهیم می شوند. در این مقاله با استفاده از نظریۀ شناختی استعاره معاصر به تبیین این استعاره ها پرداخته می¬شود. و در نهایت روشن می گردد که انگارۀ «عرفان خوراک است»، گزارۀ بنیادینِ متن است که یک ذهنیّت استعاری خوراک انگار را در سراسرِ دیوان شمس منتشر کرده است.

دوره ۷، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده

تبدیل موجک روش ریاضی جدیدی است که در سالهای اخیر علاقه فراوانی برای استفاده از آن در حل مسائل مهندسی مشاهده می‌شود. این روش برای تحلیل موجهای غیرپایا مناسب است. با استفاده از تبدیل موجک می‌توان بررسیهای مکانی در حوزه زمان و فرکانس را انجام داد. از تبدیل موجک در زمینه‌های تحلیل امواج، تحلیل تصاویر، حل معادلات دیفرانسیل، تحلیل عددی، نظریه ارتباطات، تحلیل دینامیکی و سایر زمینه‌ها استفاده می‌شود. در این مقاله از تبدیل پیوسته موجک در تجزیه زمان - فرکانس امواج زلزله استفاده ‌شده و نحوه محاسبه زمان وقوع فرکانسهای موجود در موج زلزله بیان می‌شود. در این روش از یک تابع پنجره استفاده شده که از ابتدا تا انتهای موج حرکت داده می‌شود. سپس این فرایند به‌ازای پنجره‌هایی با ابعاد مختلف تکرار می‌شود. نتایج حاصل نشان‌دهنده زمان وقوع مقیاسهای مختلف است. نتایج به‌خوبی نشان‌دهنده توانایی این روش در محاسبه زمان وقوع فرکانسهای مختلف موجود در موج زلزله بوده و با استفاده از آن می‌توان دید جدیدی نسبت به شتاب‌نگاشت زلزله به‌دست آورد. در این مقاله با استفاده از تبدیل پیوسته موجک، شتاب‌نگاشت زلزله در بازه زمان - فرکانس تجزیه می‌شود. نتایج حاصل نشان‌دهنده زمان وقوع هر یک از فرکانسهای موجود در موج زلزله است. در این روش خطای محاسباتی کم است. با استفاده از این روش شتاب‌نگاشتهای متعددی تجزیه شده و نتایج حاصل از آن با تبدیل فوریه مقایسه شده است.

دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

به‌کارگیری استعاره­های متفاوت در متن توسط کاربران زبان، بازتابِ نگرش و تلقی آن‌هاست. ایدئولوژی­ها و بینش‌ها، به­منظور تحقق باورها و آموزه­های خود، استعاره را خلق می­کنند. به این ترتیب، نقش استعاره در اجتماع و زندگی، انکارناپذیر است. ضرب‌المثل‌ به­مثابه بازتابنده اندیشه‌های گویشوران یک زبان، بخشی از ادبیات بومی و مردمی است که می‌توان آن را جزو بهترین راه‌های بیان اندیشه‌های رایج در میان آنان دانست. نام حیوانات از پرکاربردترین واژه‌هایی هستند که در ضرب‌المثل‌های فارسی، در دیوان شاعران پیشین و معاصر برای نمایاندن ساحت‌های مادی و معنوی استفاده شده است. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی می­کوشد به واکاوی استعاره‌های مفهومی صور حیوانی در ضرب‌المثل‌های برآمده از متون ادبی، بر اساس نظریه زبان‌شناسی شناختی، بپردازد. داده‌های این پژوهش برگرفته از فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی اثر ذوالفقاری است؛ به این ترتیب که قریب صدهزار ضرب‌المثل بررسی و موارد موردنظر یادداشت و تحلیل شدند. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که در کل ضرب‌المثل‌های بررسی‌شده درخصوص کاربرد حیوانات، ۱۸۴ نگاشت دیده شد که در این میان، استعاره مفهومی «ضعف و ناتوانی» با ۲۶ ضرب‌المثل و ۱۵ نگاشت، بیشترین بسامد و پس از آن، به­ترتیب استعاره مفهومی «دشمنی» ۲۱ ضرب‌المثل و ۸ نگاشت، استعاره مفهومی «نیرومندی» ۱۵ ضرب‌المثل و ۶ نگاشت و سرانجام استعاره مفهومی «نادانی و بی‌خردی» ۱۲ضرب­المثل و ۵ نگاشت را به خود اختصاص داده‌اند.
 

دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

 ماده و ابزار اصلی در مطالعات ادبی- عرفانی را زبان تشکیل می‌دهد؛ بدین سبب، علم زبان‌شناسی بیش از هر دانش دیگری می‌تواند رهیافت‌های کاربردی را در این زمینه به ادبیات عرضه کند و حاصل این مطالعات، درعین استفاده متقابل این دو رشته از یکدیگر، شکل‌گیری حوزه‌ای بینارشته‌ای باعنوان زبان‌شناسی ادبی- عرفانی است. یکی از نظریات کاربردی در این میان، نظریه مربوط به پیش‌انگاشت‌ها و انگاره‌های زبانی است که با بررسی شرایط اقتضا و تناسب گزاره در محیط و بافتی که در آن اظهار می­شود، می­تواند ما را در تحلیل برخی جنبه‌های ناپیدای معنا در یک گزاره معرفتی- ادبی یاری رساند. این مبحث با تمام انواع نظریه‌های زبان‌شناسی در تعارض و غالباً واجد صبغه‌ای معناشناختی و گاه کاربردی است. مقاله حاضر درصدد اثبات این مدعاست که چگونه پیش‌انگاشت‌های زبان‌شناختی می‌تواند سیر تطور موضوع سماع عرفانی را از طریق ارتباط آن با مقتضیات بافت هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و فرهنگی ترسیم کند و درکل، به ارائه مخاطب‌شناسی ارتباط عرفانی بپردازد. در پایان، این نکته تبیین خواهد شد که دستیابی به پیش‌انگاشت‌های مزبور هدف غایی دو شخصیت نامدار عرفان و ادب، امام محمد غزالی و مولوی بلخی، از ورود به مبحث سماع عارفانه است و کوشش می‌شود فواید و نتایج آن در سنت‌های عرفانی و ادبی آشکار شود.  

دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف این پژوهش، تدوین مدل علّی پیروی شرنگ‌آلود تبانی‌کنندگان با استفاده از نگاشت علّی، برآمده از تجارب خبرگان سازمان‌های دولتی کرمان بود. برای این کار پس از مطالعه ادبیات پژوهش و شناسایی ۱۶ عامل نقش‌آفرین در پیروی شرنگ‌آلود تبانی‌کنندگان و گنجاندن آنها در پرسشنامه  نیمه‌بسته مبتنی بر طیف لیکرت با استفاده از روش نمونه‌گیری نوعی، ۳۱ نفر از خبرگان شناسایی و پرسشنامه میان آنها توزیع شد. برای غربالگری داده‌ها از میانگین نظر خبرگان بر پایه منطق فازی استفاده شد که نتیجه به حذف یک عامل منتهی شد. سپس پرسشنامه‌ای با ساختاری ماتریسی برای کشف روابط علّی میان عوامل تهیه شد. پس از حصول اطمینان از عدم وجود رابطه معنادار میان شاخص‌های خبرگی خبرگان و شاخص‌های پیچیدگی و دامنه نقشه‌های شناختی و نیز بررسی تشابه تقشه شناختی خبرگان که نشان می‌داد ویژگی‌های شخصی و عضویت خبرگان در سازمان‌های مختلف نتوانسته است میان نقشه‌های خبرگان تفاوت معناداری ایجاد کند، نسبت به استخراج نقشه مورد اتفاق خبرگان مبتنی بر روابط به‌نسبت قوی میان عوامل اقدام شد. نتیجه به یک مدل منجر شد که بر‌اساس آن عوامل فرایندی مؤثر در پیروی شرنگ‌آلود تبانی‌کنندگان عبارت بودند از جاه‌طلبی‌های بی‌محابا، خودخواهی محافظه‌کارانه، سازگاری سالوسانه و طمع‌ورزی تبانی‌کنندگان و نیز هم‌سویی و هم‌سازی پیرو- رهبر.


دوره ۹، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

هدف این پژوهش کاوش فرآیند نخبه­ ستیزی در یکی از سازمان­های دولتی مبتنی بر طرح نگاشت تفسیری نظریه داده ­بنیاد بود. مشارکت‌کنندگان ۳۲ نفر از کارکنان این سازمان بودند که با نمونه ­گیری نظریه برای مصاحبه انتخاب شدند. برای تحلیل داده­ ها و نگاشت نظریه از نرم ­افزارهای Maxqda و Decision Explorer استفاده شد. طبق یافته ­های پژوهش سرآغاز نخبه­ ستیزی در سازمان موردمطالعه وجود سه عامل حسن عملکرد نخبگان، پیش­فرض همگونی در فرهنگ سازمانی و ضعف نظام پایش عملکرد مدیران ارشد سازمان بود. نخبه­ ستیزان دو دسته حسادت­ ورز نسبت به نخبگان بودند؛ نخست، رهبر زهرآگین سازمان که به دلیل ضعف پایش عملکرد مدیریت توسط مراجع ذی­ صلاح، مدیریت ساکن در سایه را پیشه ساخته و نخبگان را رقیب می ­انگاشت. دوم، کارکنان شرنگ ­آلودی که برای نیل به منافع متقابل خود با رهبر تبانی و از او حمایت می­کردند. نخبگان متأثر از محبوبیت و حسن عملکرد خود و جو کژکارکردی سازمان به مقاومت اعتراضی مصلحانه در برابر تغییرات سازمانی دست می­زنند. این موضوع انگاره رقابت را در ذهن نخبه­ ستیزان تقویت و آنها را به رفتارهای خاموش در قبال نخبگان متمایل می­ کند. دست آخر با توجه به جو غیراخلاقی حاکم بر سازمان و نیز بی ­پشتوانگی نخبگان، نخبه­ ستیزان به اقدامات عملی سلبی علیه نخبگان روی می­ آورند.      
 

دوره ۹، شماره ۱۸ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

بر مبنای یافته‌های اخیر علوم شناختی، ذهن انسان با بهره‌گیری از تجربه‌های حسی روزمره به بازنمایی مفاهیم انتزاعی بر پایۀ مفاهیم عینی می‌پردازد. در قرآن کریم نیز شواهد فراوانی از این نحوه مفهوم‌سازی مشاهده می‌شود. در پژوهش حاضر، دو آیه از آیات قرآنی که به زوایای پر اهمیت در مفهوم‌سازی‌های استعاری درباره زنان پرداخته، در ترجمه­های انگلیسی خانم­ها بختیار و صفار زاده و ترجمه­های فارسی دهه اخیر مورد بررسی و تحلیل قرار‏ می­گیرد. این استعاره‌ها در بستر گسترده‌ای از انگاره‌های فرهنگی شکل گرفته‌اند و متأثر از تجربه‌های رایج دوران نزول قرآن هستند. مفاهیمی نظیر «لباس» و «کشتزار»، از جمله حوزه‌های مبدئی هستند که قرآن برای مفهوم‌سازی نحوه تعامل زنان و مردان از آن‌ها بهره گرفته است. در گام نخست نام­نگاشت­های تسهیل­گر در درک این دو مفهوم استعاری و تناظرهای میان قلمرو معنایی مبدأ و مقصد در آنها مشخص می­شوند. این بررسی درجۀ بالایی از نظام‌مندی در استعاره‌های زبانی مربوط به زنان را نشان می‌دهد و در ساختاری کل‌نگر، یک مدل شناختی مطلوب در فرهنگ قرآنی را بازنمایی می­کند. در ادامه ضمن دسته­بندی ترجمه­ها بر اساس روش­های مختلف و با توجه به عناصر مفهومی حوزه­های مبدأ (لباس و حرث)، به مقایسه معادل­یابی مترجمان پرداخته می­شود. بر اساس مبانی نظری پژوهش، ارائه ترجمه موفق در گرو انتخاب معادلی است که بیشترین قلمرو معنایی حوزه مبدأ را پوشش دهد. نتایج پژوهش نشان می­دهد از میان ۲۴ ترجمه انتخابی، معادل­یابی آقای ملکی برای هر دو استعاره مفهومی، بیش از همه به این معیار نزدیک شده است.





دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

تلفیق مفهومی از چارچوب‌های معنی‌شناسی است که بر پیدایش و تبیین مفهوم یا ساختار نوظهور تأکید دارد. در این نظریه، چهار فضای ذهنی (دو درونداد، یک فضای عام و یک فضای تلفیق) پیشنهاد شده است که روابط بین این فضاها، نگاشت درون‌فضایی و بین‌فضایی، فرافکنی انتخابی، ترکیب، تکمیل و گسترش/ تفصیل ابزارهایی هستند که کمک می‌کنند بتوانیم مفاهیم یا ساختارهای نوظهور را در انگاره‌هایی بازنمایی کنیم. این نظریه پس از نظریه‌های استعارۀ مفهومی و فضاهای ذهنی عنوان شده است. هدف از انجام این پژوهش در وهلۀ نخست، معرفی نظریۀ تلفیق مفهومی، چگونگی عملکرد آن و مقایسۀ آن با سایر نظریه­های رقیب است. برای نیل به این هدف، با مثال‌های متعدد زبانی و حتی غیرزبانی کفایت تبیینی تلفیق مفهومی را در بازنمایی مفاهیمی که به­هنگام مفهوم‌سازی برانگیخته می­شوند، ارزیابی می­کنیم. نتایج پژوهش نشان می­دهد پویایی مفهوم‌سازی در فضاهای ذهنی و عدم یک‌سویه بودن نگاشت، عدم تک‌نگاشتی بودن، فرافکنی انتخابی و عدم لزوم وجود مفهوم همتا برای هر عنصر در فضاهای ذهنی و همچنین، عدم منفک پنداشتن کارکردهای ذهنی از ویژگی‌های نظریۀ تلفیق مفهومی هستند که قابلیت تبیین آن را در مقایسه با سایر نظریه­های رقیب بالا می‌برد.
 
 

دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

فرآیند شارش اطلاعات از DNA به پروتین‌ها که به بیان ژن موسوم است، یک فرآیند پایه‌ای در زیست‌شناسی است. تنظیم بیان ژن‌ها پاسخ سلول‌ها به محرک‌های فراوانی بوده و برای آنها حیاتی است. ژن‌ها با بیان مشابه در یک سری آزمایش مناسب، ژن‌های هم‌بیان، به‌طور معمول توسط تنظیم‌کننده‌های یکسان مدیریت می‌شوند و باز هم به‌طور معمول تغییر در بیان آنها پاسخ به محرک‌های یکسانی هستند.
در این مقاله ما یک روش جدید ارایه کرده‌ایم که داده‌های مرتبط با بیان و هستی‌شناسی ژن‌ها را به‌کارگرفته و به‌وسیله آنها ژن‌های هم‌بیان را یافته و شبکه هم‌بیانی ژن‌ها را ایجاد می‌کند.
در ابتدای روش ایجادشده یک شبکه عصبی مصنوعی روابط بین خصایص منتسب‌شده به ژن‌ها توسط پروژه هستی‌شناسی ژن‌ها و میزان مشابهتی که در بیان با یکدیگر دارند را فرا می‌گیرد. به‌سادگی، خصایص گردآوری‌شده توسط هستی‌شناسی ژن‌ها شامل عملکرد، فرآیند، و محل فعالیت ژن‌ها هستند. بعد از پایان مرحله یادگیری، شبکه عصبی مصنوعی قادر است ژن‌های هم‌بیان را کشف کند. به‌علاوه، شبکه‌های زیستی از چندین گروه ژنی به‌هم‌پیوسته ساخته شده‌اند، به همین دلیل یافتن این گروه‌ها می‌تواند کیفیت شبکه‌های هم‌بیانی ساخته شده را بالا ببرد. بنابراین، در گام بعدی روش، یک شبکه عصبی مصنوعی دیگر گروه ژن‌ها را از روی همان خصایص هستی‌شناسی پیدا می‌کند. تحلیل‌های ما نشان دادند که نتایج روش ایجادشده شباهت زیادی به نتایج آزمایشگاهی دارد. همچنین، ما نشان دادیم که شبکه‌های هم‌بیانی ساخته‌شده توسط آن مشابه هم‌ارزهای زیستی و حتی مشابه آنهایی است که با داده‌های بدون نقص ساخته شده‌اند. درنهایت، ما از زبان C++ برای نوشتن روش استفاده کرده‌ایم و برنامه آن در دسترس است.


صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱