۱۸ نتیجه برای نگارش
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
اگرچه از دیرباز زبان شناسی به خبر، به عنوان گونه ای از متن، توجه ویژه ای داشته، بیشتر پژوهش های این حوزه بر تحلیل صرف متون خبری و شناسایی ویژگی های زبانی آن ها تمرکز یافته و توجه زبان شناسان و محققان علوم رسانه بیشتر به تعیین مجموعه ای از ملاک های گزینش خبر یا «ارزش های خبری» و ارائه فهرست های مختلف از این معیارهای گزینش معطوف بوده است. مقاله حاضر بر آن است تا به این پرسش ها پاسخ دهد: چگونه می توان فرایند نگارش و گزینش خبر را در قالب یک انگاره منسجم توصیف کرد؟ ملاک ها و به اصطلاح مرسوم ارزش های خبری زبانی کدام اند؟ و رابطه این ملاک ها با دیگر عوامل نگارش و گزینش خبر چگونه است؟ هدف این پژوهش، شناسایی و معرفی انگاره زبان شناختی فرایند نگارش و گزینش خبر است که در آن مجموعه ای از بایسته های زبانی تولید خبر در کنار عوامل غیر زبانی، ازجمله ملاک های اجتماعی، اقتصادی و حرفه ای، بازبینی و ارائه می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی و تحلیلی و با اتکا به داده های میدانی از جمله مصاحبه هدفمند با خبرنگاران فعال در عرصه مطبوعات و خبرگزاری ها انجام شده است. این پژوهش ضمن معرفی اصول چهارگانه گرایس به عنوان معیارهای نگارش متن خبری، انگاره ای چندسطحی از فرایند تولید خبر را معرفی می کند که مبتنی بر دستاوردهای زبان شناختی، به ویژه تحلیل گفتمان انتقادی است و به نقش عوامل کلان ساختی از جمله ایدئولوژی، روابط قدرت و رقابت در شکل دهی به گفتمان خبری نیز می پردازد.
بهرام بهین،
دوره ۳، شماره ۹ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده
راندن شاعران از جمهوریت افلاطون برای ایجاد جامعه ای عاری از مسئولیت گریزی نخستین گام در نوشته های فلسفی نظرورزانه ی غربی در انتقاد از هنر و ادبیات است. از دیدگاه افلاطونی، نگارش «غیرمسئولانه»ی غیرعقلایی، که شعر به دلیل ماهیت الهامی، تبلور جدی آن است، نظام اجتماع ایدآل یونانیان را می آشوبد و باید از آن به نفع نوشتار فلسفی نظرورزانه، که عقلایی و حقیقت جو است، احتراز کرد. با وجود عدم امکان تعیین دقیق صحت و سقم این نظرات، آن ها در طول تاریخ در اشکال مختلف بیان شده و بحران های جوامع بشری به آن نظرات نسبت داده شده اند. در این مقاله، با توجه ویژه به دوره ی مدرن، بحث می شود که به دلیل نقصان در «گفتمان فلسفی» مدرن، نوشته های فلسفی به ظاهر «مسئولانه» خود خطرناک و عامل بحران های سیاسی و اجتماعی بوده اند. شاید نگارش برآمده از «گفتمان ادبی» بتواند نقش «مسئولانه تری» داشته باشد.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
آنچه در پژوهش های انجام شده در حوزه آموزش زبان فارسی بیشتر دیده می شود، جدایی آموزش تلفظ از آموزش نگارش است. در این پژوهش، با تمرکز بر خطاهای زبانی زبان آموزان فارسی در حوزه آواها، به بررسی رابطه بین خطاهای تلفظی موجود در گفتار آنان با خطاهای موجود در نوشتار همان زبان آموزان پرداخته ایم. با این بررسی درصددیم تا نشان دهیم این دو حوزه اندرکنش های فراوانی داشته و تقویت یکی به معنی تقویت دیگری است. ابتدا داده های جمع آوری شده از گفتار شفاهی زبان آموزان را فهرست و موارد تکرار شونده در حوزه های واکه، همخوان و نیز فرایندها را استخراج کرده و برای هر مورد نمونه هایی را به دست داده ایم. سپس در مراحل بعدی از زبان آموزان درخواست کردیم تا انشاهایی در موضوعات مختلف تحریر کنند. خطاهای استخراج شده از این داده ها را با میزان فراوانی در نمودارها ارائه نموده ایم. مقایسه صوری این جداول با انواع خطاهای شفاهی و نیز تحلیل آماری نشان می دهد که خطاهای نوشتاری در حوزه تلفظ ناشی از خطاهای توانشی زبان بوده و تنها یک سهو کنشی در حوزه تولید محسوب نمی شود. اثبات فرضیه ارتباط معنادار بین خطاهای تلفظی و خطاهای نگارشی به این نتیجه رهنمون می شود که املا و تلفظ، دو روی یک سکه هستند. با این نتیجه و با بهره گیری از رویکرد ارتباطی، پیشنهاد می کنیم در آموزش و نگارش کتاب های درسی زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، تدریس همزمان تلفظ و نگارش، مورد نظر قرار گرفته و به این دو حوزه به مثابه آیینه یکدیگر توجه شود.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
بناهای آرامگاهی در عصر اسلامی ایران نقش بسیار مهمی دارد. این بناها بهطور گسترده در تمام نقاط ایران پراکندهاند و از آنها اطلاعات دقیقی درباره سبکهای معماری، تزیینات، مصالح و دیگر ویژگیهای مربوط به ساختار و شکلشان میتوان بهدست آورد. وجود حکومتهای شیعی زیدیه در قرن چهارم هجری قمری و مرعشیان در قرن هشتم هجری قمری و نیز مهاجرت سادات و علویان به داخل فلات ایران و مناطق ری، قصران، دماوند، تبرستان، قومس و خراسان از دلایل گسترش اینگونه بناها بوده است. با مرگ یا شهادت این افراد، مقابرشان کانونی برای رشد افکار شیعی و نیز قیام و خیزشهای عدالتخواهانه میشده است. منطقه لواسانات و رودبار قصران (واقع در شمال تهران) ازنظر اقلیمی، تاریخی و فرهنگی در ارتباط مستقیم با ناحیه دماوند (واقع در حاشیه جنوبی رشتهکوه البرز) بوده است. در این مقاله، بناهای عصر ایلخانی موجود در منطقه لواسانات و رودبار قصران با شماری آثار همعصر در ناحیه دماوند مقایسه و تحلیل شده است. هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و مقایسه ساختار معماری بناها، شباهتهای سبکی و تفاوتهای آنها در دو منطقه، نوع مصالح بهکاررفته و تزیینات آرامگاههاست. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات بهروش میدانی و اسنادی با رویکرد نظری مطالعات تاریخ فرهنگی گردآوری شده است.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش کیفی با بررسی فرآیندهای فکری دو نمونه از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته روابط بینالملل، چگونگی توسعه آگاهی از ژانر رشته تخصصی ذکرشده، بررسی و گزارش شده است. بدینمنظور، دو نمونه مطالعاتی به مدت هجده ماه تحت آموزش و بررسی قرار گرفتند. در این مدت یکی از محققان برای تقویت مهارتهای نگارش دانشگاهی، بهطور شخصی کلاسهای منظم آموزشی با شرکتکنندگان برگزار نمود. چهارچوب نظری استفادهشده در این پژوهش، مدل «تعامل» هایلند (۲۰۰۵) و روش تحقیق نیز در فاز اول تا سوم این کار، روش قومنگارانه و تفسیری و در فاز چهارم، تحلیلی بود. چند مصاحبه و جلسات یادآوری فرآیند فکری، یادداشتبرداریهای میدانی و بررسی اسناد بهمنظور جمعآوری دادهها انجام شد. طبق تعریف ارائهشده از سطوح مهارتی توسط سازمان آیلتس، شرکتکنندگان در این مطالعه از سطح نگارشی کاربر محدود (نمره ۴) تا سطح کاربر خوب (نمره ۷) پیشرفت کردند. در نهایت این پژو.هش، نتیجه بررسیها از مراحل تکامل آگاهی شرکتکنندگان از ژانر تخصصی رشته خود در قالب یک مدل ارائه شد. این مطالعه میتواند چشمانداز بسیار روشنی برای برنامهریزی دورههای آموزشی مهارتهای نگارش تخصصی و دانشگاهی باشد.
دوره ۸، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
نگاهی به پژوهشهای گذشته دربارۀ تأثیر آموزش ژانر- مدار بر نگارش زبان انگلیسی نشان میدهد که یافتههای پیشین بیثبات و ناهمخوان هستند. با توجه به این مسئله، هدف مطالعۀ فراتحلیلی حاضر مشخص کردن میزان اثرگذاری این روش جدید بر یادگیری مهارت نگارش به زبان انگلیسی است. تحقیق حاضر به منظور محاسبۀ میانگین اثر شیوۀ آموزشی ژانر-مدار بر اساس مطالعات جهانی ۲۶ سال گذشته و بررسی تعامل آن با متغیرهای تعدیلکننده (نوع فعالیت، سطح تحصیلات و زبان اول) انجام شد. جامعۀ آماری پژوهشهای مرتبط شامل ۲۵۵ مقالۀ پژوهشی بود. بر اساس معیارهای روش شناختی، از این جامعه ۲۶ اثر پژوهشی تجربی و شبهتجربی به عنوان حجم نمونۀ پژوهشهای واردشده در فراتحلیل انتخاب شدند. با توجه به اینکه دو مقاله از این ۲۶ مورد، هر یک شامل گزارش دو پژوهش مجزا بود، در مجموع ۲۸ اندازه اثر برای محاسبۀ میانگین اثر شیوۀ آموزشی ژانر-مدار بررسی شد. پس از بررسی محتوایی دقیق و کدگذاری مطالعات واردشده در فراتحلیل، اندازۀ میانگین اثر و نقش متغیرهای
تعدیلکننده با استفاده از نرمافزار CMA محاسبه شد. نتایج نشان داد که شیوۀ آموزشی ژانر-مدار در مجموع اثر ضعیفی بر نگارش به زبان انگلیسی دارد (Cohen’s d= ۰,۲۹۸) و اندازۀ اثر متوسط آن در سطح دبستان، برای نگارش پاراگرافها، و برای ژاپنیها بهطور معناداری بالاتر است.
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مقایسهای تأثیر روشهای تدریس مبتنیبر رویکرد نتیجهگرا، فرآیندگرا و فن بیان در مهارت نگارشی زبانآموزان سطح متوسط است. روش تحقیق پژوهش حاضر ازنوع نیمهتجربی با سه گروه آزمایش است. بدین منظور، ۶۰ زبانآموز ازبین جامعۀ آماری بهصورت تصادفی در سه گروه آزمایشی نتیجهگرا، فرآیندگرا و فن بیان جای گرفتند. همچنین، گروههای آزمایش در ۱۲ جلسه آموزش دیدند. ابزار پژوهش ازنوع فعالیت نوشتارمحور روایی بود که درمورد سه گروه، در مراحل پیشآزمون، پسآزمون اجرا شد. دادههای جمعآوریشده نوشتاری ازنظردرستی، روانی و پیچیدگی بهصورت کمی درآمد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پژوهش از روش تحلیل آماری کوواریانس (آنکوای یکراهه) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد سه گروه آزمایش (محصولگرا، فرآیندگرا و فن بیان) ازنظر دقت و روانی وجود داشت؛ بهطوری که رویکرد فن بیان (ژانر) بیشترین تأثیر را بر دقت و روانی نوشتاری فراگیران داشت. نتایج پژوهش تفاوت معناداری ازنظر پیچیدگی را نشان نداد. درنهایت، این مطالعه چشمانداز بسیار روشنی را بهمنظور برنامهریزی دورههای آموزشی مهارتهای نگارش برای توجه بیشتر به آموزش روشهای تدریس نگارش و اجرای تکالیف مبتنیبر فن بیان در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی خواهد داشت.
دوره ۹، شماره ۶ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش به بررسی و تحلیل حرکت پرسشواژه و نیز حضور و یا عدم حضور پرسشواژه و جزء پرسشی در جملههای پرسشیِ آری - خیر در زبان فارسی میانۀ زردشتی، از دیدگاه ردهشناسی زبانها بر مبنای رفتار پرسشواژههای آنها ـ که از سوی چنگ (۱۹۹۱, ۱۹۹۷) ارائه شده است ـ پرداخته میشود. مطابق با «اصل نگارش بند» مطرحشده از سوی چنگ (۱۹۹۱, ۱۹۹۷) و همچنین پژوهش بیکر (۱۹۷۰) فقط زبانهایی که دارای جزء پرسشی در ابتدای بند جملات پرسشیِ آری ــ خیر هستند، میتوانند مجوزدهندۀ حرکت نحویِ پرسشواژهها در جملات پرسشی باشند و در صورت عدم وجود جزء پرسشی در ابتدای بند جملههای پرسشیِ آری ـــــ خیر، پرسشواژهها در آن زبانها از نوع ابقایی خواهند بود. این پژوهش به منظور تعیین جایگاه ردهشناسیِ زبان فارسیِ میانۀ زردشتی در خصوص چگونگی حرکت و رفتار پرسشواژههای این زبان، بر اساس معیار «اصل نگارش بند» انجام شده و نتیجۀ آن نشاندهندۀ این است که جملههای پرسشی آری– خیر در زبان فارسی میانۀ زردشتی، فاقد هرگونه جزء پرسشی در ابتدای بند خود هستند و همچنین پرسشواژهها در این زبان از نوع ابقایی هستند و دارای هیچگونه حرکت نحوی نیستند.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
یاددهی/ یادگیری مهارت بینافرهنگی امروزه بخش مهمی از آموزش فرانسه بهعنوان زبان خارجی است. مهارت بینافرهنگی بهعنوان یک مهارت زیستی، توانایی اندیشیدن به فرهنگ خارجی و فرهنگ خودی با یک نگاه تازه و برخورد گشوده با موقعیتهای تفاوت فرهنگی را شامل میشود. تدریس این مهارت
بهسبب ماهیت ذهنیاش با انتقال دانش از مدرس به زبانآموز امکانپذیر نیست و لازم است که زبانآموز خود در موقعیت تبادل فرهنگی قرار بگیرد تا بتواند این مهارت را درونیسازی کند. در مورد زبانآموزان ایرانی که فرانسه را در کشوری غیر فرانسهزبان میآموزند، فراهم کردن این موقعیتها در کلاس درس یکی از مهمترین چالشهای مدرسان است.
با توجه به این مسئله که نگارش، بهویژه انواع خلاق و ذهنی آن، به رشد شخصیتی کمک میکند، در این مقاله ما سعی کردیم با طراحی یک سناریوی آموزشی بر اساس رویکرد بینافرهنگی کولتا، در قالب یک کارگاه نگارش خلاق، موقعیت مناسبی برای شکلگیری هویت بینافرهنگی دانشجویان فرانسه فراهم کنیم.
نوشتههای دانشجویان ازنظر کارکردهای شناختی، عاطفی و تخیلی نمره گزاری شدند. مقایسۀ بهعملآمده به کمک آزمون T مستقل بین گروه آزمایش و گروه کنترل نشان داد که اگرچه هر دو گروه موفق به ایفای نقش واسطۀ بینافرهنگی در سطح مطلوبی شده بودند، اما اعضای گروه آزمایشی، متنهای نسبتاً طولانیتر و خلاقانهتری نوشته بودند.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
نگارش آخرین و پیشرفتهترین مهارت در میان مهارتهای چهارگانه زبانی بهشمار میرود. آموزش نگارش عربی دارای ظرافتها و پیچیدگیهای خاص خود است. تمرین «الگو در ترجمه» یکی از راهبردهای تدریس نگارش در آموزش زبان عربی محسوب میشود. در این پژوهشِ شبهآزمایشی با استفاده از روش میدانی و بهکار گیری آزمون، به بررسی میزان اثربخشی این راهبرد آموزشی در پیشبرد مهارت نگارش عربی زبانآموزان پرداخته شده است. بدین ترتیب که ۳۴ زبانآموز از دانشجویان دورۀ کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه یزد برای نمونه تحقیق انتخاب و به دو گروه گواه و آزمون دستهبندی شدند. پیش از اجرای طرح پژوهش، با اجرای یک پیشآزمون از همگنبودن گروهها اطمینان حاصل شد. سپس با انتخاب هدفدار چند داستان کوتاه عربی برای تدریس در طول یک نیمسال تحصیلی، در هر گروه ساختار دستوری، واژگانی و املایی موجود در متن داستانها تشریح و بررسی شد. در گروه آزمون علاوه بر این موارد، از راهبرد تمرین الگو در ترجمه نیز بهره گرفته شد. پس از گذشت یک نیمسال تحصیلی پسآزمون اجرا شد. نتایج پسآزمون نشان میدهد که بین تعداد خطاهای نگارشی دو گروه، تفاوت معنیداری وجود دارد. به عبارت دیگر، بسامد خطاها در گروه آزمون در حیطه دستور زبان و واژگان بهنحو چشمگیری کاهش یافته است؛ اما میان خطاهای املایی زبانآموزان در دو گروه همچنان تفاوت معنیداری وجود ندارد. این نتیجه بیانگر ارتباط مستقیم میان تمرین «الگو در ترجمه» و انتخاب ساختارهای دستوری و واژگان مناسب در تولید صحیح زبان بینابینی در نگارش عربی زبانآموزان است.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
ارتباط گستردۀ زبان فارسی و عربی از دیرباز تاکنون سبب پیدایش پیوند واژگانی عمیق بین دو زبان شده است؛ بهگونهای که گاه در یک جملۀ فارسی تمامی اجزای تشکیلدهندۀ آن (بهجز عوامل پیونددهنده) واژگان عربی هستند. این حجم زیاد از واژگان مشترک بین دو زبان، حکم چاقوی دولبه را دارد؛ زیرا از طرفی به تسریع فرایند آموزش و یادگیری زبان عربی کمک میکند و از طرفی دیگر بهدلیل تفاوت معنایی و کاربردی که در دو زبان دارد به تداخل زبانی منجر میشود. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد فارسیزبانان عربیآموز در بهکار گیری این واژگان در مهارت نگارش ۱ و ۳ و مقایسۀ عملکرد آنها در این دو مهارت بود. جامعۀ آماری پژوهش متشکل از ۱۰ دانشگاه دولتی ایران و نمونۀ آماری نیز متشکل از ۱۹۹ دانشجوی زبان و ادبیات عربی در مقطع کارشناسی بود. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و پیمایشی و ابزار بهکار گرفتهشده، آزمون محققساخته در زمینه مهارت نگارش ۱ و ۳ بود که شامل واژگان مشترک عربی و فارسی بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تی مستقل و رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن بود که زبانآموزان با وجود پیشرفتی که در مهارت واژگانی خود در نگارش ۳ نسبتبه نگارش ۱ داشتند، همچنان در تشخیص تفاوت معنایی واژگان مشترک و نیز بهکار گیری این واژگان در زبان عربی ضعیف بودند. عوامل مؤثر در این ضعف تداخل واژگانی و نقص دایره واژگانی است. همچنین، نگاه قواعدمحور نیز سبب تشدید این ضعف شده است.
دوره ۱۳، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
پژوهشهای مرتبط با دستههای واژگانی اخیراً در رأس مطالعات پیکرهای قرار گرفتهاند. پژوهشهای پیشین پیکرهای در پیوند با بررسی دستههای واژگانی در نوشتار نویسندگان انگلیسیزبان، گاه به نتایج متناقضی دربارۀ فراوانی و تقسیمبندی کارکرد این توالیها دست یافتهاند. با این حال، هیچ مطالعهای تا به امروز، به بررسی دستههای واژگانی در بخش «بحث» مقالاتی که صرفاً نویسندگان انگلیسیزبان به نگارش درآوردهاند، نپرداخته است. پژوهش کنونی با بررسی فراوانی، ساختار و کارکرد توالیهای واژگانی چهارکلمهای تلاش کرده تا این شکاف را برطرف کند. دادۀ مورد بررسی در این پژوهش از بخش «بحث» مقالات نویسندگان انگلیسیزبان بهدست آمد. تمامی این مقالات از پنج مجلۀ ممتاز بینالمللی در رشتۀ زبانشناسی کاربردی استخراج گردید. درنهایت، پیکرهای متشکل از بیش از سیصد هزار واژه گردآوری شد. با بهرهگیری از نرمافزار AntConc همه دستههای چهارکلمهای، با فراوانی ده و دامنۀ پنج استخراج شد. یافتههای بهدست آمده نشان داد که دستههای واژگانی در پیکرۀ بررسیشده فراوانی بالایی داشتند. در رابطه با تقسیمبندی ساختاری دستههای واژگانی، نتایج حاکی از آن بود که دستههای عبارتی فراوانی بیشتری نسبت به دستههای ساختاری داشتهاند. همچنین، یافتهها نشان داد که به لحاظ کارکرد از دستههای ارجاعی بهوفور بهرهگیری شده است. افزونبر این، دستههای حالتی و گفتمانپردازها پس از دستههای ارجاعی، بهترتیب بیشترین فراوانی را داشتند. در پایان آموزههای این پژوهش برای نویسندگان غیرانگلیسیزبان و دورههای تحصیلات تکمیلی دانشگاهها در پیوند با بکارگیری دستههای واژگانی در نگارش دانشگاهی بیان شده است.
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
از آنجا که فنآوری بازشناسی نوری حروف اصالتاً بر پایه ویژگیهای خطی لاتین بنا شده است، تقریباً کلیه الگوریتمها و مراحل مورد استفاده در نظامهای رایج بازشناسی حروف فارسی نیز بر اساس همان ساختار و ویژگیهای خطوط لاتین گسترش یافتهاند. بکارگیری ابزار و ویژگیهای خطوط لاتین در طراحی نظامهای فارسی محور، نه تنها در نهایت به انجام بازشناسی صحیح حروف فارسی منجر نگردیده است، بلکه باعث سردرگمی همزمان نرمافزار و کاربر فارسیزبان نیز شده است. از اینرو، در اینجا، پس از مقدمهای کوتاه پیرامون اهمیت خط و زبان در حوزه فنآوری اطلاعات به سیر تحول خط فارسی در دورههای مختلف و شرح ویژگیهای این خط و تفاوتهای آن با خطوط دیگر پرداخته شده است و عناصر شکلی این خط، با توجه به کاربرد و اهمیت آنها در تعامل کاربر با نرمافزارهای بازشناسی نوری متون فارسی، طیقهبندی گردیده است. در این بخش، با توصیف و تحلیل مراحل بازشناسی حروف بر اساس ویژگیهای خط فارسی و شرح تفاوتهای آن با گونههای لاتین محور موجود، چهرهای متفاوت از دستگاه خط فارسی به هنگام کار با رایانهها و به ویژه در سیستمهای بازشناسی نوری حروف عرضه میشود بطوری که مخاطب عملاً قابلیت و ظرفیتهای دستگاه خط فارسی در هماوردی با دستگاه ساده خط لاتین را مشاهده خواهد نمود. با اتکا به همین ویژگیها، در جهت ارتقاء و اصلاح الگوریتمهای رایج در بازشناسی نوری حروف فارسی، تسهیل بکارگیری الگوها، و تعدیل حجم پایگاه دادهها، از فرایند انتقال هندسی فضای دو بعدی به تک بعدی نیز بهره جستهایم.
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر به مسئلۀ مقایسه تأثیر دو رویکرد آموزشی «تکلیفمحور محض» و «تکلیفمحور ترجمهیار» بر تقویت و ارتقای توانایی نگارش داستان خبری به زبان انگلیسی در زبانآموزان ایرانی میپردازد. شرکتکنندگان در این پژوهش ۸۲ دانشجوی ایرانی سال دوم کارشناسی رشته ترجمه انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان بودند. در راستای رسیدن به هدف پژوهشی مذکور، شرکتکنندگان در ابتدا به شیوهای همگن به دو گروه گواه و آزمون تقسیم شدند. اگرچه هردو گروه از مداخلۀ آموزشی تکلیفمحور برپایۀ طرح سهمرحلهای پیشنهادی از سوی ویلیس (Willis, ۱۹۹۶) ــ پیش از تکلیف، تکلیف اصلی، و پس از تکلیف ــ به مدت شش هفته برخوردار شدند، تنها گروه آزمون یا گروه تکلیفمحور ترجمهیار بود که در پایان مرحلۀ سوم از کنش ترجمه بهره برد. با هدف آزمایش و سنجش دو گروه، آزمونی برای ارزشیابی توانایی نگارش داستان خبری پیش و پس از مداخلۀ آموزشی تکلیفگرا به هردو گروه از شرکتکنندگان داده شد. نتایج این دو آزمون نشان داد که گروه آزمون یا همان گروه تکلیفمحور ترجمهیار، در عملکرد نهایی خود از گروه گواه پیشی گرفت، که این خود گویای آنست که آموزش با رویکرد تکلیفمحور ترجمهیار در نگارش داستان خبری ــ در سنجش با رویکرد تکلیفمحور محض ــ توانسته است به گونهای معنادار کارکرد کلی گروه آزمون و نیز برخی زیرمهارتهای آن، ازجمله بهکارگیری دادههای پرسشیگزارشی، گزینش واژگان، همبافت، یکپارچگی بافت، ساختار بافت و زبان ساده را بهبود ببخشد.
دوره ۱۵، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطۀ بین خودکارآمدی نگارش و استراتژی در عملکرد نگارشی است. بدین منظور، ۱۱۰ شرکتکننده دو پرسشنامه، شامل پرسشنامۀ خودکارآمدی نگارش و پرسشنامۀ استراتژی نگارش را تکمیل کردند و دو نگارش استدلالی و روایی منتخب از بخش نگارش آزمون تافل را نوشتند. برای تحلیل دادهها، از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافتهها نشان داد که هیچ رابطۀ معناداری بین خودکارآمدی نگارش و استفاده از استراتژی نگارش وجود نداشت. رابطۀ معناداری بین خودکارآمدی نگارش و موفقیت در نگارش پیدا شد. همچنین، رابطۀ منفی بین استراتژی نگارش و عملکرد نگارشی دیده شد. نتایج رگرسیون نشان داد که تنها خودکارآمدی نگارش عملکرد نگارشی را پیشبینی کرد. نتایج این پژوهش میتواند به معلمان زبان کمک کند تا عملکرد نگارش زبانآموزانشان را بهبود بخشند.
دوره ۱۵، شماره ۶۰ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
برخی از نویسندگان ایرانی با اقبالی که به سمت داستاننویسی پسامدرن از خود نشان دادند، با تأثیرپذیری از آثار فراداستانی غربی و گفتمان ترجمه به خلق آثاری روی آوردند که اگرچه در ظاهر آثار فراداستانی به شمار میآید، ماهیت تقلیدی و تصنعی آنها با ماهیت بازیگونگی فراداستان در تعارض قرار میگیرد. این پژوهش بر مبنای نقد جریان فراداستاننویسی در کشور نگاشته شده و با بررسی فراداستانهای ایرانی به این نتیجه دست یافته که آثاری که تحت عنوان فراداستان در کشورمان مطرح است به دور از ماهیت هنجارگریز پسامدرنیسم و دقیقا بر اساس ملاکها و عواملی از پیش تعیین شده نگاشته شده، و وجوه تصنعی و مکانیکی این داستانها با ماهیت هنجارگریز پسامدرنیسم در تعارض است.
دوره ۱۷، شماره ۷۰ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
هنگام استفاده از نوشتار به تمهیداتی نیاز است که بتواند تا حد ممکن خوانندۀ متن را به ذهنیت نویسنده نزدیک کند. یکی از این تمهیدات بهرهگیری از نشانههای سجاوندی در متن است. نشانههای سجاوندی به گیرندۀ پیام کمک زیادی میکند تا احساسات و حالات فرستنده در هنگام نگارش اثر درک کند. دیدگاه رایج این است که تمامی نشانهها برگرفته از سنت نگارشی غرب است. در این پژوهش با نگاه به نخستین مطبوعات ایران و با روش توصیفی ـ تاریخی، نخست پیشینۀ این نشانهها مورد بررسی قرار گرفته است که مشخص شد که بخشی از نشانههای نگارشی، برگرفته از سنت نسخهآرایی ایرانی است؛ بویژه نشانههایی که در تزیینات نشریات بیشتر کاربرد داشته است. بخشی دیگر از راه ترجمۀ آثار گوناگون وارد زبان نوشتاری شده است. نکته دیگر اینکه مشخص شد در نشریاتی که به روش چاپ سنگی منتشر میشد به علت امکانات بیشتری که در اختیار ناشر بود و همچنین دستی بودن کار، امکان استفاده بهتر از نشانههای نگارشی و نشانههای تزیینی فراهم بوده است؛ اما در نشریاتی که به روش چاپ سربی منتشر میشد به علت محدود بودن امکانات، استفاده درست و بجا فراهم نبوده است. در نهایت باید گفت بهکارگیری نشانههای نگارشی به انتشار نشریات در خارج یا داخل ایران ارتباط چندانی ندارد و بخشی از نشریاتی که در خارج منتشر میشد، با وجود آگاهی از نشانههای نگارشی چندان استفادهای از آنها نمیبردند.
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
متصل نمودن دو برج توسط یک پل میانی می تواند یکی از راهکارهای کنترل جابجایی و هم چنین استهلاک انرژی به حساب آید. این مقاله به بررسی انواع نیازهای انرژی در سازه ساختمان بلند ۴۰ و ۶۰ طبقه می پردازد که در هر کدام از آنها دو هسته بتن مسلح با ارتفاع یکسان توسط یک پل خرپایی به یکدیگر متصل شده اند. خرپای پل از المان های کمانش تاب تشکیل می شود. در ابتدا این سازه با بکارگیری روش تحلیل طیفی طبق آیین نامه های معتبر طراحی می شود و در ادامه با تهیه مدل غیرخطی سازه در نرم افزار PERFORM-۳D و انجام تحلیل تاریخچه زمانی تحت اثر زلزله های دور و نزدیک انرژی ورودی، انرژی جنبشی، انرژی میرایی و انرژی غیرالاستیک مورد بررسی قرار می گیرد و مشارکت دیوار و پل در اتلاف انرژی مطالعه می شود. دو رویکرد مفصل یگانه و مفصل گسترده برای هسته در نظر گرفته می شود. در رویکرد مفصل یگانه، فقط در پای هسته بتن مسلح اجازه مفصل پلاستیک داده می شود و بقیه نواحی هسته بتن مسلح به صورت الاستیک مدل می شود و تحلیل تاریخچه زمانی غیرخطی انجام می شود. در رویکرد مفصل گسترده، کل هسته قابلیت گسترش پلاستیسیته را دارد. بطور متوسط در رویکرد مفصل گسترده، سهم هسته ها حدود ۴۸ درصد و سهم پل با اعضای کمانش تاب حدود ۵۲ درصد از انرژی غیرالاستیک تحت کل نگاشت های اعمال شده را شامل می شود و این اعداد در رویکرد مفصل یگانه به ترتیب حدود ۳۴ و ۶۶ درصد است.