جستجو در مقالات منتشر شده


۷۰ نتیجه برای نهاد


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

یکی از مهم‏ترین دغدغه‏ های مربوط به صنعتی شدن، آثار و تبعات زیست‌محیطی فعالیت‏های صنعتی است. استخراج و فرآوری مواد معدنی نقش مهمی در مشکلات زیست‌محیطی از قبیل فرسایش خاک، آلودگی هوا و آب ایفا می‏کند و از طرفی این بخش یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان انرژی است و باعث آلودگی محیط زیست می‏ شود. این مطالعه به بررسی آثار اقتصادی و زیست‌محیطی حاصل از فعالیت معدن گل گهر سیرجان در بازۀ زمانی ۱۳۸۰-۱۴۰۱ با استفاده از روش تابع مسافت نهاده پرداخته است. تولیدات مجموعه سنگ آهن گل گهر سیرجان شامل سنگ آهن دانه‌بندی‌شده، کنسانتره سنگ آهن و گندله‌سازی می‌باشد که در روند تولید، بیشترین گازهای گلخانه‌ای و آلاینده‌های هوا مربوط به گازهای دی‌اکسید کربن، اکسیدهای گوگرد‌، اکسیدهای نیتروژن و ذرات ریز معلق در هوا می‌باشند. طبق نتایج به‌دست آمده میانگین قیمت سایه‌ای برای آلاینده‌های هوا در مجموعه گل گهر برای CO۲، Sox Nox، و SPM به ترتیب برابر با ۱۵/۱۱، ۵/۳۰۷۴، ۶۲/۵۵۲۹ و ۶۲/۱۸۷۵ ریال به‌ازای هر کیلوگرم محاسبه شد. همچنین میانگین هزینه‌های کل اجتماعی حاصل از تولید مجموعه با توجه به میزان تولید آلاینده‌ها در دوره مورد نظر مبلغ ۹۲۷۱۰ میلیارد ریال محاسبه شد. لذا به منظور درونی‌سازی هزینه‌های زیست‌محیطی در راستای تحقق توسعه پایدار، قیمت‌های سایه‌ای محاسبه‌شده می‌تواند معیاری برای تعیین مالیات سبز برای مجموعه‌های سنگ آهن باشد و یافته‌های چنین مطالعاتی می‌تواند زمینه‌ای برای برنامه‌ریزی مسئولان اقتصادی ایجاد کند.


دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

در این پژوهش تأثیر متغیرهای نظام حاکمیت شرکتی شامل تعهدی غیرعادی، نسبت مدیران غیر‌ موظف و نسبت مالکیت سرمایه‌گذاران نهادی بر هزینه سهام عادی بررسی شده است. آزمون فرضیه‌های تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون چند‌گانه با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) برای ۶۵ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۸۳-۱۳۸۷ و از طریق داده‌های تابلویی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد از بین متغیرهای نظام حاکمیت شرکتی، متغیر اقلام تعهدی غیرعادی و نسبت مدیران غیرموظف ارتباط معناداری با هزینه سهام عادی دارند. نظام حاکمیت شرکتی، اقلام تعهدی غیرعادی، سرمایه‌گذاران نهادی، مدیران غیر‌موظف، هزینه سهام عادی.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: هدف این مقاله ارائه و آزمون مدلی برای درک بهتر نسبت به پیامدهای ابعاد سه‌گانه فشارهای نهادی(اجباری، هنجاری و تقلیدی)و فرهنگ سازمانی(فرهنگ کنترل‌مدار و انعطاف‌پذیر محور) بر بهره‌برداری و گسترش مدیریت دانش است. رویکرد روش‌شناختی: تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی بوده تا روابط بین متغیرها را بررسی کند. برای گردآوری داده‏ها، پرسشنامه‏ای (با ضریب آلفای کرونباخ = ۹۴۹/۰) میان نمونه۱۷۸ نفری از کارکنان سه شعبه مرکزی شرکت برق منطقه‏ای مشهد به صورت تصادفی توزیع شد. برای آزمون فرضیه‏ها نیز از معادلات ساختاری با استفاده از روش تخمین حداکثر درست‌نمایی استفاده شد.   یافته‌های تحقیق: فشارهای نهادی ادراک شده بر گسترش و بهره‌برداری از مدیریت دانش اثرگذار است و فرهنگ سازمانی این رابطه را میانجی‏گری می‏کند. بنابراین در بهره‌برداری از مدیریت دانش باید آثار فشارهای نهادی و نقش فرهنگ سازمانی مورد توجه قرار گیرد. تازگی و نوآوری تحقیق: مطالعه‎ مدلی مفهومی و جامع با تأکید بر متغیرهای اثرگذار زیربنایی در درون سازمان با عنوان فرهنگ و بیرون سازمان با عنوان فشارهای نهادی و بررسی نقش توأمان این متغیرها در‏‏ راستای بهره برداری از سازوکار مدیریت دانش در سازمان، بینش‌های جدیدی را برای مدیران و محققان سازمان فراهم می‏کند که این تحقیق به تبیین آن پرداخته است.   واژه‏های کلیدی: مدیریت دانش، فشار‏های نهادی، فرهنگ سازمانی.  
امجد فاضل اسدی، یاسر ذوالفقاری،
دوره ۲، شماره ۷ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده

در بین نمایشنامه نویسان، فیلمنامه نویسان و کارگردانان معاصر دنیا و به خصوص آمریکا، نام دیوید مَمِت بی تردید در زمرهء بهترین و مشهورترین آنان قرار می گیرد. این مقاله به تحلیل و بررسی نمایشنامهء گلنگری گلن راس، معروفترین اثر مَمِت و برندهء جایزهء پولیتزر می پردازد. اسلوب و رویکرد ادبی به کار گرفته شده در این مقاله، تاریخ گرایی نوین و تمرکز بر تئوریها و نظریات میشل فوکو می باشد. در تحلیل مباحث درونی نمایشنامه، به بررسی ردپای نظام سرمایه داری آمریکا و چگونگی اعمال قدرت این نظام بر اقشار مختلف جامعه خواهیم پرداخت. همچنین نقش قدرت و گفتمان غالبی که در اختیار صاحبان قدرت در هر نهاد قرار دارد را مورد مداقه قرار می دهیم. از طرف دیگر، جایگاه جنسیت و ریشه یابی مفهوم آن و گفتمان رایج مربوط به اعتقاد و گرایش دیوید مَمِت در این رابطه تشریح می گردد. بعلاوه بررسی دلایل عدم حضور زن در این نمایشنامه به عنوان یک کاراکتر مؤثر و پررنگ، تحلیل ارتباط مستقیم قدرت و جنسیت و چگونگی آشکار شدن این ارتباط در درگیریها و کنش و واکنش های اجتماعی و شغلی هدف دیگر این مقاله می باشد. و در آخر، به تشریح کاربرد و نحوهء استفادهء دیوید مَمِت از زبان به عنوان ابزاری جهت بسط و نمایش هنرمندانهء موارد مذکور خواهیم پرداخت

دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

  موفقیت سازمان‌ها و شرکت‌ها تا حدود زیادی به نوآوری، مدیریت ایده‌ها و پیشنهادهای کارکنان ارتباط دارد. کاربرد‌پذیری به‌عنوان معیاری کلیدی در ارزیابی نظام‌های سازمانی و منابع انسانی می‌تواند به مدیریت سازمان‌ها و دستیابی به عملکرد بهتر کمک فراوان نماید. این مقاله چارچوبی برای ارزیابی نظام‌های مدیریت ایده و پیشنهادها بر‌اساس کاربردپذیری در چهار نظام پیشنهادی ارائه داده است. این چهارچوب به‌صورت توصیفی – تحلیلی در سال ۱۳۹۲ چهار نوع سیستم پیشنهادی در شرکت گاز استان لرستان مورد مطالعه قرار گرفت. این ارزیابی نشان داد که قابل‌استفاده‌ترین نظام‌های پیشنهادها بالاترین نرخ مشارکت را دارند و کم استفاده‌ترین آن‌ها کم‌ترین پیشنهادها را از سوی افراد جذب می‌کنند.  

دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

اهداف: امروزه گسترش شهرنشینی، با کم­رنگ شدن و یا ازبین رفتن فعالیت­های انسانی در فضای بین ساختمان­ها همراه است. هدف این پژوهش، شناخت ابعاد پیوستگی ساختمان و شهر و چگونگی تسخیر آن توسط شبکه معنا و نهایتا یافتن راه رهایی و مقاومت در برابر این شبکه در قالب پیوستگی درون­ماندگار می­باشد.
روش: روش تحقیق پژوهش حاضر کیفی است، به­گونه­ای که در سطح پارادایم، دارای نگرش رهایی­بخشی است. در سطح راهبرد با تحلیل گفتمان انجام و با بکارگیری تدابیر گردآوری داده، کدگذاری، تحلیل، نمایش، تبیین و زدودن پیاده­سازی می­گردد.
یافته‌ها: یافته ­های پژوهش، حاکی از آن است که عوامل پیوستگی ساختمان و شهر ازطریق شبکه­ای پنهان و در قالب سه مقیاس کلان، واسط و خرد با یکدیگر در ارتباط­اند. بدین ترتیب که مقیاس کلان عوامل معنایی، مقیاس واسط عوامل اجتماعی و مقیاس خرد عوامل کالبدی و کارکردی-رفتاری را شامل می­شود. از این­رو نهادهای اجتماعی به عنوان مقیاس واسط، دارای فرم و فعالیت مشخصی هستند، به­صورتی که پس از شکل­گیری، ارتباط خود با بعد بی­کران را ازدست داده و در قالب نهاد رسمی و درون شبکه معنا به حیات خود ادامه می­دهند، که نهایتا منجر به افزایش کنترل و قدرت، توسعه مالکیت خصوصی و گسست بیشتر ساختمان و شهر می­گردد.
نتیجه­ گیری: در نتیجه و به منظور پیوستگی درون­ماندگار ساختمان و شهر می­بایست، نهاد رسمی برای دستیابی مجدد به عرصه بی­کرانی و تعریف مجدد نهاد اجتماعی غیرفعال گردد و از هر آن­چه شبکه معنا بر مفهوم نهاد مترتب نموده زدوده شود. این امر توسط حضور نا-نهادها در فضای بین ساختمان­­ها محقق می­گردد.
 

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

مطالعه حاضر در پی پاسخ دادن به این سوال است که چرا ترکیه و ایران نتوانستند از برهه‌های سرنوشت ساز دهه­های اخیر به عنوان نقطه شروعی برای توسعه ملی و شکل دادن به توسعه منطقه­ای استفاده کنند؟ برای پاسخ دادن به پرسش پژوهش، دستگاه نظری نهادگرایی جدید درباره توسعه منطقه­ای مبنای مطالعه قرار گرفت و از نظریه عجم اوغلولو و رابینسون در خصوص برهه­های سرنوشت ساز استفاده شد. به لحاظ روشی، پژوهش حاضر از نوع مطالعه تاریخی- تطبیقی مورد محور است. واحد تحلیل این پژوهش کشور است و رویدادها و شرایط جهانی، بین­المللی، منطقه­ای و ملی در نسبت با آن انتخاب و تحلیل می‌شوند. براساس نتایج تحقیق، ایران و ترکیه از دهه ۱۹۹۰ به بعد دو برهه سرنوشت ساز را تجربه کرده‌اند که یکی بر اثر فرآیندهای داخلی و انتخابات و دیگری بر اثر یک رویداد خارجی مانند اشغال نظامی عراق و یا بهار عربی به وجود آمده‌اند. به نظر می‌رسد ایران و ترکیه در برهه سرنوشت ساز اول در مسیر پیشبرد توسعه ملی حرکت کرده‌اند اما در برهه سرنوشت ساز دوم وارد تنش‌ها و منازعات داخلی و منطقه‌ای شده‌اند و توسعه ملی را با مشکل مواجه کرده‌اند. علاوه بر این، این دو کشور طی دو دهه اخیر نتوانسته‌اند به صورت نهادمند و پایدار به سمت همگرایی اقتصادی حرکت کنند و در خلق منطقه‌ای توسعه یافته در خاورمیانه مشارکت داشته باشند. منازعات هویت مبنای خاورمیانه که توسط مداخلات خارجی و سیاست‌های تقابلی کشورها تشدید می‌شود، محیط منطقه را به سمت نظامی گری و امنیتی سازی همه امور پیش برده و فضا را برای رشد و رونق اقتصادی نامساعد کرده است.

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

انتقال از مفهوم عصر صنعتی به عصر دانش منجر به تغییر پارادایم ارتباط کارفرما - کارمند شده است و توجه به نمودار عرضه و تقاضای استعدادها منجر به تمرکز بیشتر سازمان‌ها بر کارکنان مستعد شده است. تلاش برای برنده شدن سازمان‌ها در جنگ جذب کارکنان مستعد نیازمند کار بیشتر سازمان‌ها برای جذاب‌سازی خود از راه ایجاد برند متمایز شده است. از آن جایی که سازمان‌ها در حوزه ایجاد برند متمایز که بتواند منجر به جذابیت کارفرما شود، دچار مشکل هستند و پژوهش‌های کنونی در حوزه برندسازی کارفرما کمتر این موضوع را مد نظر قرار داده‌اند. از این رو در پژوهش حاضر سعی بر آن است به این سؤال پاسخ داده شود که جذابیت کارفرما چگونه مبتنی بر برندسازی متمایز کارفرما ایجاد خواهد شد. مبتنی بر ادبیات موجود به منظور پاسخ‌دهی به سؤال فوق مدل مفهومی پژوهش طراحی و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان می‌دهد زمانی که برد کارفرما مبتنی بر عوامل نیازهای گروه هدف، پیشنهاد ارزش متمایز، استراتژی افراد، سازگاری برند، ارتباطات برند کارفرما و متریک‌های برندسازی کارفرما ایجاد شود تمایز ایجاد شده در برند کارفرما ناشی از این عوامل می‌تواند منجر به جذابیت کارفرما در تمامی ابعاد شود.

دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

اخلاق از مهم‌ترین مباحث دینی است. برای ساختن یک جامعه بر‌اساس ارزش‌های اخلاقی و اسلامی، ضروری است که آموزه‌های اخلاقی به همه ارکان آن جامعه نفوذ نماید. همچنین یکی از مهم‌ترین موضوعات در عصر جدید مدیریت سازمان‌ها، نهادینه‌سازی اخلاق در سازمان‌ها می‌باشد. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر نهادینه‌سازی اخلاق در سازمان‌های دولتی انجام شده است. به این منظور از روش کتابخانه‌ای و بررسی ادبیات موجود برای شناسایی عوامل مؤثر بر نهادینه‌سازی اخلاق در سازمان‌ها استفاده شد و در مرحله بعد با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری ISM، روابط بین شاخص‌های مؤثر بر نهادینه‌سازی اخلاق در سازمان تعریف شده است. برای تعریف این روابط از نظرات ۱۶نفر خبره در زمینه مدیریت و علوم اسلامی با سابقه بیش از ۵ سال مدیریت در سازمان‌های دولتی کمک گرفته شد. این افراد بر‌اساس روش نمونه‌گیری گلوله برفی شناسایی شدند. نتیجه تحقیق نشان می‌دهد که مدل به‌دست آمده شامل ۷ عامل فرهنگ سازمانی، نظام ارزیابی عملکرد، نظام گزینشی، نظام آموزشی، حمایت مدیریت، توجه به قرارداد روانشناختی و منشور اخلاقی می‌باشد که در این میان ایجاد منشور اخلاقی به دلیل توان نفوذ بالا و وابستگی کم در سازمان نقش بنیادین دارد و بعد از آن، نظام گزینشی، نظام آموزشی، حمایت مدیریت و توجه به قرارداد روانشناختی افراد بیش‌ترین قدرت نفوذ و توان پیشران را در دیگر عوامل دارند و همچنین وابستگی کمتری به دیگر عوامل دارند. از این رو  لازم است برای نهادینه‌سازی اخلاق در سازمان بیشترین توجه به آنها مبذول شود. همچنین نظام ارزیابی عملکرد در سطح سوم مدل جای گرفته و در‌نهایت فرهنگ سازمانی در سطح چهارم با کمترین توان نفوذ و بیشترین وابستگی قرار می‌گیرد.

دوره ۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده


چکیده
موضوع این پژوهش فساد است که در ۱۷۶ کشور و بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۱۹۹۶ مطالعه شده است. مسئله پژوهش حاضر آن است که نمرات شاخص کنترل فساد در کشورهای نفتی نسبت به کشورهایی با اقتصادهای غیرنفتی پایین است و تفاوت‌پذیری نمرات کنترل فساد در میان کشورهای نفتی نیز قابل‌توجه است. برای تبیین این مسئله دو سوال طرح گردیده: تفاوت‌پذیری فساد میان کشورهای نفتی و غیرنفتی چگونه قابل تبیین است؟ تفاوت‌پذیری فساد در درون کشورهای نفتی چگونه قابل تبیین است؟ برای پاسخ به این پرسش، با اتخاذ رویکرد تلفیقی و با استفاده از تئوری‌های دولت رانتیر، نئوپاتریمونیالیسم و نونهادگرایی مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. در پاسخ به سوالات پژوهش و بر طبق الزامات مدل مفهومی فرضیات تحقیق در قالب چهار گزاره آزمون‌پذیر در قالب منطق فازی طرح گردید. برای آزمون فرضیات تحقیق در مقام گردآوری داده‌ها و داوری در باب فرضیه‌های تحقیق از روش فازی بهره گرفته شد. در نهایت داده‌های کمی گردآوری‌شده درجه‌بندی شد و تابع عضویت برای هر یک از سازه‌های پژوهش مشخص شد. بعد از تعیین تابع عضویت، رابطه فازی این سازه‌های تئوریک در قالب شروط علّی منفرد و ترکیبی مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفت. برای تبیین تئوریک تفاوت‌پذیری فساد از شروط علی ماهیت رانتیر دولت و کیفیت نهادهای سیاسی، کیفیت نهادهای اقتصادی، میزان آزادی‌های سیاسی و میزان آزادی‌های اقتصادی استفاده شده است. یافته‌های حاصل از تحلیل توصیفی نشان می‌دهد وابستگی به رانت در قفقاز و آسیای مرکزی، خاورمیانه، شمال آفریقا و آمریکای جنوبی اهمیت بیشتری در تعیین تغییرات فساد و دیگر اجزا مدل مفهومی دارد. همچنین تحلیل تبیینی یافته‌ها نشان می‌دهد درآمدهای رانتی شرطی بیشتر کافی برای فساد سیستمیک است و کیفیت پایین نهادهای سیاسی بیشترین اهمیت را در تعیین میزان فساد بین ۱۷۶ کشور مورد بررسی دارد؛ چنانچه ناکارآمدی نهادهای سیاسی در ۹۰ درصد موارد منجر به فساد سیستمیک می‌شود. تحلیل استاندارد از طریق شاخص پوشش یکه به خوبی اهمیت ناکارآمدی نهادهای سیاسی را برای فساد سیستمیک نشان می‌دهد. به‌طوری که ۴۳ درصد از تغییرات فساد تنها از طریق ناکارآمدی نهادهای سیاسی قابل‌توضیح است. نکته دیگر آنکه کیفیت نهادهای اقتصادی و آزادی‌های اقتصادی به تنهایی فساد را کنترل نمی‌کنند. این عوامل در کنار هم یا از طریق همراه شدن با یکی از شروط کارامدی نهادهای سیاسی یا آزادی‌های سیاسی قادر به کنترل فساد هستند.

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

ائتلاف‌‌ طبقات متوسط شهری موجب وقوع رویداد عظیم اجتماعی جنبش مشروطه در تاریخ جامعه ‌‌ایران اواخر دوره ‌‌قاجار شد؛ اما سرنوشت ائتلاف و جنبش منتج از ائتلاف مشروطه‌‌خواهان پس از دوره‌‌ای نافرجام ماند. در این مقاله، با رویکرد ساختاری- نهادی مبتنی‌بر منطق زمانمند به این پرسش پاسخ می‌دهیم که چرا ائتلاف‌‌ مشروطه‌‌خواهان در تاریخ مشروطیت ناپایدار بوده است و فضایی برای تحکیم توافق‌‌‌‌های میان ائتلاف‌‌کنندگان پدید نیامد. درادامه، پنج متغیر ساختاری- نهادی و پنج فرضیه را که بیانگر علت‌‌های ناپایداری ائتلاف هستند، با روش تاریخی– تحلیلی مطالعه می‌کنیم. همچنین، روند تاریخی زمانمند را که به شکل‌‌گیری ائتلاف‌‌ ناپایدار منجر شد، با تکیه بر بنیان‌‌های ساختاری و نهادهای سیاسی جامعه ایران دوره ‌‌مشروطه بررسی می‌کنیم که شامل مجموعه‌‌ای به‌هم‌وابسته از نهادهای سیاسی درهم‌تنیده، ساختار طبقاتی نامتعادل، ساختار اقتصادی نامتوازن، شرایط ناشی از نظام جهانی و دولت‌‌ ناکارآمد است. عوامل یادشده متغیرهای مؤثر در فرایندهای منتهی به ائتلاف‌‌ ناپایدار است. در این میان، بنیان‌‌های نامستحکم نهادهای سیاسی ایران دوره ‌‌مشروطیت متغیر وزن‌‌دهنده ‌‌اصلی مؤثر در پیدایش ائتلاف‌‌ ناپایدار است که به‌واسطه چنین وضعیتی، فرصت‌‌ها برای تحکیم توافق و ساختارمندشدن اهداف و تصمیم‌های کنشگران سیاسی ائتلاف‌کننده فراهم نشد.    

دوره ۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

در طی قرون متمادی شهرها همیشه جوامع بشری را در راستای دستیابی به اهداف خود به خدمت گرفته اند. البته باید این نکته را مدنظر قرار داد که شهرها، بر خاف ابزارها و ماشین هایی که بر مبنای طراحی های دقیق شکل گرفته اند، ابزارهای جمعی هستند که ظهور آنها، مبتنی بر برنامه ریزی های دقیق نبوده و بسیاری از ویژگی های آنان به سادگی و به خودی خود متجلی شده است .
بنابراین دیگر برنامه ریزی و مدیریت شهرها به شکل فعلی آن ، نمی توانند پاسخگوی این پیچیدگی ها باشد، لذا مدیریت منسجم این عدم قطعیت ها؛ مستلزم برنامه ریزی برای ایجاد شهرها و جوامع هوشمند بوده و شا کله این شهرها می بایست بر مبنای ایجاد محیط هایی با هدف بهبود مهارت های شناختی و توانایی یادگیری و نوآوری پایه گذاری گردند. این امر، نیازمند ایجاد فضاهای دیجیتالی، سازمانی و فیزیکی بوده که از طریق ابداع و خلاقیت مبتنی بر ترکیبی از مهارت های شناختی فردی و سیستم های اطلاعاتی سازماندهی می شوند. این مقاله به دنبال آن است تا ابعاد مختلف هوش شهری و مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند را برپایه یک مدل مفهومی انسجام یافته تبیین نماید، روش این پژوهش توصیفی بوده و برپایه جمع آوری اطلاعات اسنادی و متون مرتبط با این حوزه تدوین شده است؛ در همین راستا، در گام نخست شهر هوشمند و مفاهیم مرتبط با آن ارائه شده، در گام بعد، مؤلفه های کلیدی شهر هوشمند برپایه جمع بندی دیدگاه های صاحب نظران این عرصه؛ در قالب مؤلفه ها و عوامل پایه ای هوشمندسازی شهرها در سه دسته مؤلفه ها ی کلیدی)مردم، عوامل نهادی و زیرساختی(دسته بندی شده و سه عامل مهم)هوش،یکپارچگی و نوآوری( به عنوان پیش شرط های اساسی جهت ایجاد جوامع هوشمند در نظر گرفته شده اند که مجموعه این عوامل و پیش شرط ها در قالب یک مدل به تصویر کشیده شده است و نهایتاً در گام پایانی پژوهش ، چگونگی هوشمندسازی شهرها بر مبنای ابعاد و مؤلفه های مدل تدوین شده، تشریح می گردد.

دوره ۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

ترجمه­های قرآن‌کریم یکی از مهم­ترین منابع شکل­دهنده به ذهنیت مخاطبان غیر عرب­زبان قرآن درباره مفاهیم این کتاب آسمانی هستند. واژه «عذاب» یکی از واژگان پرکابرد قرآن‌کریم است که در ساخت طرح­واره قرآنی نسبت به معاد و زندگی در سرای آخرت نقشی کلیدی دارد. این تحقیق به بررسی این امر می­پردازد که مترجمان فارسی قرآن، چه معادل­هایی برای این واژه پیشنهاد داده­اند. بررسی ۵۰ ترجمه فارسی قرآن‌کریم  در دوره های زمانی مختلف،  با استفاده توأمان از روش­های توصیفی- تحلیلی و روش­های آماری، نشان می­دهد که مترجمان فارسی­زبان قرآن، اهتمام چندانی به معادل­یابی برای این واژه نداشته­اند و در اکثر قریب به اتفاق موارد، از خود واژه «عذاب» برای ترجمه استفاده نموده­اند. البته در طول سده­های میانه هجری، استفاده از خود واژه برای ترجمه به تدریج و با سرعت بسیار کم، رو به کاهش بوده که این سیر نزولی، در سده­های معاصر شکسته می­شود و اکثر مترجمان معاصر نیز رویه متقدمان را پیش گرفته اند. در اندک مواردی که از خود واژه برای ترجمه استفاده نشده، واژگان «مجازات، شکنجه، کیفر، عقوبت، آزار، گرفتاری، بلا و عقاب» به ترتیب کثرت استعمال، به عنوان برابرنهاد این واژه به کار رفته­اند که به نظر می­رسد از میان موارد فوق، واژه «کیفر» واژه­ مناسبی برای هم­ارزی با کلمه «عذاب» در قرآن‌کریم باشد.


ابراهیم خدایار،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده



دوره ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

مطالعۀ جامعه‌‌شناختی تأثیر دیدگاه‌ها و مواضع عالمان شیعه بر شیوه‌های مردم‌‌سالارانۀ ادارۀ جامعه، نسبت به کاوش کلامی در رابطۀ دین اسلام و دموکراسی، امتیازاتی دارد. مطالعۀ جامعه‌‌شناختی این تأثیر را می‌توان با تبیین جنبش‌های نیمۀ اول سدۀ بیست میلادی در ایران آغاز کرد. مناسب‌ترین رویکردِ پژوهشی برای بررسی این موضوع، تحلیل تطبیقی- تاریخی در حوزۀ راهبردی جامعه‌شناسی تاریخی تحلیلی است و سه‌جنبش گذار در سه مقطع تاریخی، یعنی جنبش مشروطه، جنبش ملّی در اولین کابینۀ مصدق و جنبش ملّی در دومین کابینۀ مصدق، گزینه‌های مناسبی برای مقایسه هستند. بررسیِ نظری در حوزه‌های تحول فرهنگی (نظریه‌های سکولاریزاسیون دررابطه با مدرنیته و دین)، تحول اجتماعی (نظریه‌های گسترش نظام جهانی و جنبش‌های اجتماعی) ‌‌و تحول سیاسی (نظریه‌های گذار)، چارچوب تئوریک مناسبی را فراهم می‌کند که می‌توان باتوجه به شرایط کلی تاریخ ایران و جهان در دورۀ موردنظر، مدلی برای تبیین گذار در ایران از آن چارچوب استخراج کرد. این مدل، مبنای مقایسۀ تاریخیِ سه واقعۀ گذار، قرار گرفته و به کمک روش‌های توافق میل، تحلیل بولی و مقایسۀ ترتیبی، آزمون می‌شود. در این آزمون، شناخت دقیق‌تری از عوامل علّیِ گذار به مردم‌سالاری، فراهم می‌شود؛ درنهایت، موقعیت دیدگاه‌ها و مواضع روحانیت در میان عوامل علّی گذار بررسی شده، فرآیند تأثیر‌پذیری نهاد دین از شرایط اجتماعی و تأثیر دیدگاه‌ها و مواضع روحانیت بر گذار به شیوه‌های ادارۀ مردم‌سالارانۀ جامعه، ردیابی می‌شود.

دوره ۸، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف از این مطالعۀ شبه تجربی، بررسی تأثیر پنج حالت مختلف برابرنهاده (تمام برابرنهاده؛ استنباط-برابرنهاده-برابرنهاده؛برابرنهاده- بازیابی-برابرنهاده؛استنباط-برابرنهاده-بازیابی-برابرنهاده؛ برابرنهاده - بازیابی- برابرنهاده- بازیابی) بر یادسپاری واژگان زبان انگلیسی است بدین منظور، ۱۴۰ دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی انتخاب شدند. آزمودنی­ها به صورت تصادفی در یکی از حالات برابرنهاده قرار گرفتند. آزمودنی­ها می­بایست یک متن خواندنی انگلیسی را می­خواندند. در متن خواندنی، پنج واژه هدف قرار داشت که برابرنهادۀ هر واژه بر اساس حالات مختلف ۲ یا ۳ مرتبه در حاشیۀ متن آورده شد. برای مثال، در حالتِ استنباط-برابرنهاده-بازیابی-برابرنهاده، انتظار می­رفت که آزمودنی­ها معنی واژگان هدف را در اولین مرتبه استنباط کنند؛ در مرتبۀ دوم، برابرنهادۀ واژگان در حاشیۀ متن آورده شد؛ در مرتبۀ سوم، انتظار می­رفت که آزمودنی­ها معنی واژگان هدف را به یاد ­آوردند؛ و در آخرین مرتبه، برابرنهادۀ واژگان برای دومین­بار در حاشیۀ متن آورده شد. برای اطمینان از توجه آزمودنی­ها به درک مطلب متن، یک آزمون درک مطلب چند گزینه­ای در پایان گرفته شد. پس از چهار هفته، دو آزمون واژگان (یک آزمون یادسپاری صورت و یک آزمون یادسپاری معنی) به­عنوان پس­آزمون­های تأخیری گرفته شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیری یک سویه و آزمون تعقیبی شفی نشان داد که گروه برابرنهاده-بازیابی-برابرنهاده-بازیابی به طور معناداری بهتر از گروه­های دیگر در دو پس­آزمون تأخیری (یادسپاری صورت و معنی واژگان) عمل کرده است.
 

دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

متن قرآن کریم در عین اینکه روشن و فهمشدنی است، معناهای ظریف بسیاری دارد و با نحوی بلیغ و ایجازی بینظیر نگاشته شده‌است. طبق این توصیف، در ترجمه قرآن لازم است، هم سادگی متن، برگردان شود و هم ظرایف معنایی و بلاغی و نحوی آن مورد توجه قرار گیرد. ترجمه طاهره صفارزاده از قرآن کریم، با زبانی روشن و همهفهم نوشته شده‌است؛ اما در جاهایی، دلالتهای معنایی واژگان و نحوِ متن، با دقت و ایجاز برگردان نشده‌است. نگارندگان مقاله حاضر با بررسی ترجمه فارسی قرآن کریم از طاهره صفارزاده و مقایسه آن با واژگان و ساختارهای نحوی متن عربی دریافتند که بخشهایی از این ترجمه، از متن عربی فاصله دارد و متأثر از ترجمه انگلیسی قرآن است. برای تحقق این هدف، متن چهار جزء آخر ترجمه طاهره صفارزاده، با قرآن کریم و ترجمه انگلیسی قرآن از عبدالله یوسف علی مطابقت داده‌ و گونههای تأثیرپذیری صفارزاده از ترجمه انگلیسی استخراج  و تحلیل شد. با بررسی‌های دقیق، این نتیجه به دست آمد که در ترجمه صفارزاده تغییراتی نظیر نادستوری‌بودن، افزوده‌های زبانی، تغییر دلالت، برابرنهادهای نامناسب و برابرنهادهای توصیفی صورت گرفته که تحت‌تأثیر ترجمه انگلیسی بوده است.
 

دوره ۸، شماره ۲۰ - ( ۱۲-۱۳۸۳ )
چکیده

چکیده دیر زمانی است که داوری به عنوان یک روش حل اختلاف مؤثر در قردادهای بین‌المللی شناخته شده است‌؛ اما این نهاد در برخی از قراردادها‌، نظیر قراردادهای پیمانکاری بین‌المللی نمی‌تواند توقعات قراردادی را با توجه به ویژگی‌های کاملاً فنی این گونه قراردادها و نیز لزوم اتمام موضوع آنها در مدت تعیین شده برآورده سازد‌. از این رو سازمانها و نهادهای بین‌المللی فعال در زمینــه قراردادهای پیمــانکاری بین‌المللی‌، نظیر فدراسیون بین‌المللی مهندسین مشاور از سال ۱۹۵۷ به بعد، نمونه قراردادهایی را به دست اندرکاران این قبیل قرار‌دادها پیشنهاد می‌کنند که در آنها حل اختلافات احتمالی بین کارفرمایان و پیمانکاران از طریق نهادهای شبه داوری پیش بینی شده است‌. دو ویژگی مهم این نهادها این است که اولاً اشخاصی که مأمور حل اختلافاتند اصولاً مهندس یا متخصص در زمینه قرارداد مورد بحث هستند و ثانیاً تصمیمات این اشخاص لازم الاجرا است‌، هر چند که امکان شکایت از تصمیمات آنها در دیوان داوری یا دیوان‌های داوری امکانپذیر است. در این تحقیق، پس از معرفی اجمالی نهادهای شبه داوری به تمیز آنها از نهاد داوری می پردازیم و آثار شروط مراجعه به شیوه های شبه داوری را در حق مراجعه طرفین به داوری مورد بررسی قرار می‌دهیم .

دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده

در این مقاله تلاش می‌شود تا موارد استفاده از مفهوم "اقتصاد سیاسی" در متون مختلف روشن گردد و از میان کاربردهای مختلف یکی به عنوان مناسب‌ترین کاربرد معرفی شود. آنگاه به طبقه‌بندی رویکردهای مختلف نظری در زمینه اقتصاد سیاسی پرداخته و هر رویکرد را در حداقل کلمات معرفی می‌نماید. پس از نگاهی گذرا و انتقادی به رویکردهای مختلف با طرح برخی ملاحظات روش شناختی پیشنهاد می‌شود تا به جای آنکه "اقتصاد سیاسی" را به عنوان یک نظریه مشخص در نظر بگیریم از آن به عنوان یک "برنامه پژوهشی" بهره گیریم. این مقاله دریچه‌ای است برای مقاله دیگری که به معرفی ابعاد گوناگون این برنامه پژوهشی می‌پردازد.

دوره ۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

حقوق مالکیت در تحلیل‌های داگلاس نورث نونهادگرا درباره رشد و افول اقتصاد جوامع در دوره‌های مختلف تاریخی نقشی کلیدی دارد. در مفهوم حق مالکیت مسأله‌ حق اعمال انحصار مطرح است، از این‌رو هزینه‌هایی را برای مالک درپی دارد. به نظر نورث حقوق مالکیت تضمین شده‌ای که منافع آن از هزینه‌هایش بیشتر باشد، به همراه دولتی که از این نوع حقوق مالکیت حمایت کند، سبب رشد اقتصادی می‌گردد. هزینه‌های حقوق مالکیت در دوره صفویه به دلیل مسائلی مانند مالیات، مصادره و... اغلب بیشتر از منافع دارایی بوده است. از طرف دیگر دولت صفویه هم مالکیت منابع تولیدی را در اختیار حلقه فرادستان و خصوصاً شاه قرار می‌داد و تلاش می‌کرد تجارت را تحت کنترل خود درآورد. اشکال بسیار مختلفی از مناسبات زمین‌داری در دوره صفویه به وجود آمد که همه آن‌ها یک ویژگی مشترک داشتند: زمین به شاه تعلق داشت. از این‌رو دولت صفویه مانعی بزرگ در توسعه و تکامل حقوق مالکیت بوده است. هرگاه با همین نوع حقوق مالکیت ناکارآمد، امنیتی ایجاد می‌شد، اوضاع اقتصادی بهبود می‌یافت. این مقاله برآن است تا پس از بیان چارچوب نظری، ارزیابی از حقوق مالکیت در دوره صفویه را با توجه به ساختار و هزینه‌های حقوق مالکیت و نقش دولت به روش توصیفی- تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه‌ای بررسی کند.
 



صفحه ۱ از ۴    
اولین
قبلی
۱