جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای نقیضه‌گویی

فاطمه زمانی، محمد رضایی،
دوره ۱۰، شماره ۴۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

در مورد پسامدرنیسم دو دیدگاه کلی وجود دارد: دیدگاه اول آن را متعلق به دوره تاریخی خاصی می­داند و دیدگاه دوم آن را همچون سبک هنری و ادبی می­نگرد. مطابقِ دیدگاه دوم، هر اثری که از ساختار و فرم آثار پسامدرن، مانند عدم انسجام، عدم قطعیت، ناباوری به فراروایت­ها، عنصر وجودشناسی، طنز و آیرونی، نقیضه­گویی و بینامتنیت، برخوردار باشد، پست‌مدرن شمرده می‌شود. از آنجا که ساختارشکنی، طنز، نقیضه، اعتراض به کلان­روایت­ها و... از ویژگی­های سبکی مسلّم غزلیات حافظ است، این فرض تقویت می‌شود که حافظ از سبک پسامدرن برخوردار است. بنابراین با توجه به دیدگاه دوم، نگارنده در مقاله حاضر سنجش غزلیات حافظ با تکیه بر ویژگی­های سبکی مکتب پست­مدرن را پیش روی قرار داده است. بر اساس نتیجه این بررسی شاید بتوان گفت از میان شاعران کلاسیک ایران حافظ تنها شاعری است که نه همچون نویسندگان عصر حاضر با تکیه بر خودآگاهی پسامدرنی، بلکه با تکیه بر نوعی ناخودآگاهی پسامدرنی، به ساختارشکنی مؤلفه­های بلاغی و ستیز با مطلق‌اندیشی­های عصر خویش برخاسته و شاهکار پسامدرن دوران خویش را خلق کرده ­است.
فاطمه زمانی، محمد رضایی،
دوره ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

طرز «تزریق»  یکی از سبک­های رایج و شناخته­شده میانه سده دهم در شعر فارسی است که به اشعار مسلوب‌المعنی، مضحک، مهمل­ و هزل­آمیز اطلاق می­شده و اغلب با عباراتی مطایبه‌آمیز و الفاظی رکیک و گاه دور از هنجارهای اخلاقی معمول در شعر و نثر فارسی رواج ­یافته است. در بین شاعران تزریق­گوی، فوقی یزدی که تمام آثار خود را در این سبک نوشته، با وضع اصطلاح «پرپوچ»، واژه‌ای فارسی و به‌مراتب گویاتر و رساتر از «تزریق» ارائه کرده است. وی در مقدمه «اطوزنامه» و درضمن اشعار خویش به مبانی فکری و مختصات ادبی این سبک اشاره کرده­ است که می­توان آن را مرام‌نامه شاعران «پرپوچ­گو» و به‌حقیقت نام اعظم معنازدگی دانست. در مقاله حاضر، ابتدا اصطلاح «پرپوچ» و دلالت­های معنایی و عوامل سازنده آن معرفی شده؛ سپس با تکیه بر اشعار فوقی یزدی، به مهم‌ترین عوامل رواج این سبک، همانند واکنش نقیضه­آمیز به شاعران طرز خیال دور، مفاسد اخلاقی و نداشتن جهان‌بینی مرکزی، اشاره­ شده ­است؛ آن‌گاه مختصات ادبی پرپوچ­گویی، مانند هنجارشکنی­های زبانی، هزل و هجو، طنز، نقیضه­گویی و کارناوال‌گرایی، واکاوی شده است.  


صفحه ۱ از ۱