جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای نقد پسااستعماری
لاله آتشی، علی‌رضا انوشیروانی،
دوره ۵، شماره ۲۰ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
این پژوهش نقد تقابل ها و تنش هایی است که در سفرنامه های زنان غربی به چشم می خورد. ژانر سفرنامه نویسی همیشه در حاشیه پژوهش های ادبی بوده و در این میان ، سفرنامه های زنان به لبه های بیرونی این حاشیه رانده شده است. چون در جوامع مردسالار ادبیات زنان از جایگاهی که ادبیات مردان از آن برخوردارند، همواره محروم بوده است. زنان غربی که از منظر نژادی در جرگۀ استعمارگران و از منظر جنسیتی در جرگۀ استعمارشدگان قرار داشتند نمی توانستند همانند مردان از موضع قدرت سخن بگویند و بدین سان در تقابل گفتمان استعمار و گفتمان زنانگی جایگاهی متزلزل و نامطمئن داشتند و تنش ها و تعاملاتی را در متون خود به تصویر می کشند که غالبا در متون سفرنامه های مردان غربی به چشم نمی خورد. ردپای این تنش ها را می توان در تصاویری که سیاحان زن غربی از شرق ارائه می دهند دنبال کرد و نقش آنها را در شکل گیری هویت و جایگاه زنان انگلیسی در گیر و دار تضاد بین گفتمان استعمار و گفتمان زنانگی در قرن نوزده بررسی کرد.
احمد رضی، سمیه حاجتی،
دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده رمان جای خالی سلوچ محمود دولتآبادی از آثار برجستۀ ادبیات معاصر فارسی است که پیامدهای نظام استعمارزده زمان روایت داستان در قالب سازکارهای داستانپردازی آن آشکارا بازتاب یافته است. بُعد اجتماعی و اقتصادی استعمار و سلطهگری ـ که بار اصلی عواقب منفعتطلبی و سودجویی آن بر دوش فرودستان به حاشیه رانده شده است ـ متأثر از بافت اجتماعی برون متنی اثر مبنای روایی رمان را شکل داده است. نقد پسااستعماری از حوزۀ پژوهشهای میانرشتهای است که دورنمای کلی دیدگاههای آن به نظریهپردازی انتقادیِ مربوط به نفوذ استعمار و رهیافت استعمارزدایانه اختصاص دارد. مطالعات فرودستان از شاخههای نظری رویکرد پسااستعماری، به بازاندیشی اجتماع و متون با هدف فاعلیتبخشی به گونههای مختلف اقشار فرودست توجه دارد. این مقاله تلاش دارد روش دولتآبادی در خلق نظام پسااستعماری در گفتمان ادبی، زمینههای سلطهگری، جلوههای فرودست، واکنش شخصیّتها و پیامدهای عمدۀ استعمار پنهان را در رمان جای خالی سلوچ مورد تحلیل قرار دهد. این بررسی نشان میدهد که دولت آبادی با نگرش استعمارزدایانه و روش واسازانه به بازتاب دادن انتقادی بحرانهای ناشی از سلطۀ غیرمستقیم بیگانه در ساختارهای نوظهورِ تقلیدی و وارداتی کشاورزی و اقتصادی در قالب استعارۀ ماشین، ابزار و روشهایی نامأنوس و نفوذ مخرب آنها به عنوان علل بنیادین فروپاشی نظام روستایی پرداخته است. او با روایتی انتقادی و دیدی متفاوت امکانی برای برجسته ساختن فرودست بومی در داستان فراهم آورده است.