جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای نقد شعر
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۸۲ )
چکیده
برعکس شعر کلاسیک، شکل مصرعبندی شعر نو براساس هیچ قالب مشخص و از پیش تعیینشدهای نیست و در واقع شاعر با سروردن شعر، ساختار نوشتاری آن را نیز طراحی میکند . براین اساس شاید بتوان گفت به تعداد شعرهایی که سروده میشوند ساختار نوشتاری وجود دارد.
در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن یادآوری این بعد از هنجارگریزی شعر امروز به تحلیل پارهای از کارکردهای زیبایی آفرین آن پرداخته شود.
نقش شیوه نوشتار در درست خواندن شعر، انتقال احساس و اندیشه، برجستهسازی تصاویر و نشان دادن فاصلههای زمانی و مکانی از جمله محورهای مورد توجه نویسنده است.
علیرضا فولادی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
این مقاله مبانی نظری و روش شناختی نقد فرمالیستی شعر را از دیدگاه فرمالیست های روسی و همچنین فرمالیست های آمریکایی یا اصحاب «نقد نو۱» بازمی کاود. رهیافت ما برای این منظور، تحلیلی- انتقادی است. این پژوهش، سرانجام با ایجاد برخورد سازنده میان دستاوردهای نظری و عملی دو شاخه فرمالیسم، روش «نقد گرانیگاهی»۲ را سامان می دهد. این روش نه مانند روش «نقد پیوندمایه ای» به شیوه افقی- عمودی، بلکه مطابق ماهیت نظام مند و ساختمند شعر به شیوه چندسطحی- سلسله مراتبی همه عناصر فرم این نوع ادبی را در ارتباط با «شگرد بنیادی» آن تحلیل می کند.
محمدرضا صالحی مازندرانی،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
دیدگاه هایی که شاعران بزرگ و صاحب سبک در باب شعر و عناصر دربرگیرنده آن در لایه هایی از سروده های خویش آورده اند، گاه نکته های بسیار باارزشی را درباره شعر و چیستی آن بیان می کند که اغلب منتقدان ادبی از آن ناآگاهند. این دیدگاه های نقادانه و گاه شبه فلسفی که اغلب با بیانی هنری و برخاسته از زمینه های شهودی مطرح شده، به لحاظ کمّی به اختصار و درون تصویر یا بیانی کوتاه و غیرمستقیم آشکار شده است. نکته اینکه با استخراج و نقد و تحلیل این نظریات می توان به اندیشه های باارزشی در باب شعر دست یافت که مانند آن ها گاهی در سخنان نظریه پردازان ادبی نیز آمده است و می توان برتری و پیشی گرفتن شاعران را در نقد تجربه مندانه شعر نمایاند. بررسی و طبقه بندی و تحلیل نگاه ها و دیدگاه های شاعران در باب شعر تا حدی درخور توجه است که می تواند شاخه ای مستقل در تاریخ نقد ادبی در حوزه ادبیات فارسی را به خود اختصاص دهد و معیارهای سنتی در موازین بررسی سبک های شعری را دگرگون سازد.
دوره ۸، شماره ۳۴ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
شعر رئالیسم سوسیالیستی، یکی از جریانهای مهم ادبی افغانستان در چند دهه اخیر است که دردهه سی و چهل خورشیدی در افغانستان رواج پیدا کردهاست. زمان اوج آن سالهای اواخر ۵۰ و اوایل ۶۰ ش است. شاعران این جریان غالباً نوگرا هستند و بیشتر در قالب شعرنو و سپید و پس از آن در قالب چهارپاره شعر سرودهاند؛ اگرچه در بین آنها شاعرانی هم هستند که همچنان به سرودن شعر در قالبهای کلاسیک ادامه دادهاند. در مجموع شعر شاعران این جریان به لحاظ محتوا، اصلاحطلبانه، اجتماعی و گاه تبلیغی و شعاری است و به لحاظ عناصر شعری متوسط است. شاعران برجسته این جریان عبارتند از محمدحسن «بارق شفیعی»، اسدالله حبیب، عبدالله نایبی، سلیمان لایق و دستگیر پنجشیری.
این جریان به دو دوره قبل و بعد از۷ ثور۱۳۵۷ش قابل تقسیم است. اشعار دوره قبل از۷ ثور۱۳۵۷ش از لحاظ محتوا، دارای دو رویکرد اصلی«بیان اوضاع نامناسب اقتصادی و اجتماعی» و «تبلیغ حکومت سوسیالیستی» است و اشعار بعد از ۷ ثور تا فروپاشی دولت کمونیستی(۱۳۷۱ش)، مضامین نسبتاً متفاوتی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: تبلیغ و دفاع از حکومت سیاسی، سرودن اشعار مناسبتی، توجه به جایگاه زنان، چرخش به سوی اصلاح و سرخوردگی و ندامت.
دوره ۱۳، شماره ۵۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله دو مجموعه شعری «مکابدات الشجر» بشری بستانی و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد، که دوران پر التهاب تاریخ ایران یعنی پهلوی دوّم و سالهای استعمار پس از جنگ جهانی دوّم در عراق را در بر میگیرد به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی شده که حاوی این نتایج است: توجه به کانون گرم خانواده با احساسی مادرانه و با مضامینی عاشقانه، مورد توجه دو شاعر بوده است. با توجه به عدم پایبندی جامعه عراق و ایران به حقوق زن به عنوان اصل مورد اهتمام اسلام، توجه به جایگاه زن و دفاع از حقوق او در شعر دو شاعر موج میزند. وجود مشکلاتی چون فقر، بیکاری و تضاد طبقاتی، دو شاعر را به انعکاس دردهای اجتماعی متعهد ساخته است. ساختار سیاسی و تقابل سنت و مدرنیته به صورت منتقدانه و با زبانی تند در شعر دو شاعر جلوه میکند. تندی زبان فروغ در انتقادات وی بیش از بشری، و پیچیدگی و ابهام زبان شعری بشری بیشتر از فروغ است.
دوره ۲۱، شماره ۸۴ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
با توجه به اهمیتی که جوایز ادبی و کتابهای برگزیده در پرورش ذهن مخاطب و جهت دهی جامعه ادبی دارد در این مقاله معیارهای تعیین شده از سوی شورای کتاب کودک و میزان تطبیق آنها با آثار برگزیده در دهه پنجاه به روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شده است؛ بدین ترتیب از سویی عملکرد و کارنامه شورا در این دهه تأثیرگذار نقد می شود و از سوی دیگر، مقطع مهمی از تاریخ ادبیات کودک و نوجوان و در پی آن، تاریخ نقد شعر فارسی مورد ارزیابی و بازنگری قرار می گیرد. در این دهه، سه اثر با عناوین طــوطی سبز هندی، نوک طلای نقره بال و باغ ستاره ها به قلم محمود کیانوش از سوی شورا انتخاب شد. انتخاب سه اثر از کیانوش در این دهه بدین معناست که شورا هم از جنبه نظری و هم در تطبیق عملی معیارهای تولید و آفرینش شعر، تحت تأثیر آرا و اندیشه های این شاعر بوده است. بر اساس نقدهای شورا و یافته های این پژوهش، معیارهای نقد شعر در این دهه نسبت به دهه گذشته تغییر چشمگیری یافته است. تکیه بر اصالت هنری و جوهره شعری و توجه به زاویه نگاه کودک از مهمترین ویژگیهای مورد توجه این دهه به شمار میرود. این رویکرد به شعر کودک در تحولات دهه های بعد نقشی اساسی ایفا می کند.