جستجو در مقالات منتشر شده


۲۷ نتیجه برای نقد ترجمه


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مطبوعات شکل‏دهندۀ افکار عمومی‌اند و به همین دلیل است که مترجمان خبری به منظور رساندن پیام و اهداف سخنوران، سیاست‌های ترجمه‌ای خاصی را دنبال می‌کنند. در این میان، ترجمۀ گفتمان‌ سیاسی - مطبوعاتی پیرامون تحریم‌های علیه ایران، با توجه به اهمیت و حساسیت روابط بین الملل، مهم و حیاتی است.  هدف این پژوهش، برجسته نمودن اهمیت رویکردها در ترجمۀ  گفتمان سیاسی - مطبوعاتی است. بدین منظور، دو خبر مهم پیرامون تحریم‌های مذکور را، نخست با آناکاوی (تحلیل) گفتمان انتقادی، بر اساس الگوی وَن‌دایک، و سپس با آناکاوی ترجمه‌شناختی، به کمک آراء و دیدگاه آنتوان برمن،  بررسی کرده‌ایم. در نهایت،  نوع تغییرات و اصلاحات مترجمان  و نیز تلاش‌هایی که جهت سازگارسازی خبر با ایدئولوژی رسانه‌ای صورت گرفته‌ را به دقت تشریح و تبیین کرده‌ایم. هم‌راستا با آراء ون‌دایک، نشان داده‌ایم که رابطۀ نزدیکی میان سیاست حاکم (قدرت) و گفتمان مطبوعاتی (رسانه)، در شکل‌گیری تصورات ذهنی افراد جامعه وجود دارد. این پژوهش نشان می‌دهد چگونه مترجمان، اغلب، سیاست حذف، تغییر و تشدید را در ترجمه، در راستای کارکردهای گفتمانی مد نظرشان به کار می گیرند و نتایج سیاسی خاصی را هدایت می‌کنند.
 

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

صنعت التفات به معنای دگرگونی و تغییر خلافِ ظاهر در اسلوب کلام، ازجمله پرکاربردترین صنایع ادبی به کار رفته در قرآن و از ویژگی‌های سبکی آن به شمار می‌آید. دشواری کاربرد این فن سبب شده است تا آن را «شجاعات العربیه» بنامند و در ادبیات عرب پیش از قرآن، کمتر استفاده شود. از این رو کاربرد فراوان آن در قرآن با توجه به فایده‌های عام و خاصش، نشان دهندۀ فصاحت و بلاغت بی‌نظیر قرآن است؛ اما بااین‌وجود ‍‍، در ترجمه‌های قرآن به زبان فارسی، کمتر مورد توجه قرارگرفته شده است. البته از میان گونه‌های این فن، برخی مانند التفات در ادوات؛ التفات در ساختار نحوی و التفات در معجم به دلیل کاستی‌های زبان فارسی نسبت به عربی، در ترجمه قابل انتقال نیستند؛ اما برخی دیگر مانند التفات در ضمایر؛ التفات در عدد و التفات در صیغه‌ها قابل‌انتقال‌اند و مترجم قرآن باید تلاش کند این‌گونه موارد را منتقل کند تا خواننده ترجمه بتواند از این محسنات معنوی قرآن و فایده آن‌ها بهره‌مند شود. این تحقیق بر آن است تا با استفاده از دیدگاه‌های مفسران و محققان قرآنی درباره آیات التفات و حکمت آن‌ها، برخی از مهم‌ترین ترجمه‌های فارسی قرآن کریم در دوره معاصر را مورد بررسی و نقد قرار دهد تا پس از بیان نکات ضعف و قوت هر یک، هم شاخص‌ترین آن‌ها را در توجه به التفات و انتقال آن مشخص کند و هم برای مترجمان آینده قرآن راهنما باشد.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقاله حاضر به بررسی و نقد نمایشنامه «مرگ فروشنده»، ترجمه بین‌زبانی آن به فارسی و ترجمه بین‌فرهنگی- بین‌نشانه‌ای آن به یک تله‌تئاتر ایرانی می‌پردازد. نمایشنامه از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده و ترجمه فارسی مبنای ترجمه بین‌نشانه‌ای آن بوده است. بر این اساس نگارنده هر دو ترجمه را با متن‌های پیشین مربوطه مقایسه کرده و در هر دو ترجمه، نشانه‌هایی که مشخصاً کارکرد ایدئولوژیک دارند تعیین و بررسی شدند. سپس با بسط نظریه نشانه‌شناسی انتقادی برای نقد ترجمه، انواع این نشانه‌ها و چگونگی تغییرات و حفظ این نشانه‌ها در تله‌تئاتر تحلیل و نقد شده‌اند. یافته‌های به دست آمده نشان داد که در ترجمه بین‌زبانی هیچ سانسوری وجود نداشته ولی در تله‌تئاتر تقریباً همه نشانه‌های دارای کارکرد ایدئولوژیک خاص حذف شده‌اند و در‌واقع متن آنقدر سانسور شده که گاهی حتی انسجام خود را از دست داده است. مترجم/ کارگردان سعی کرده تا جایی که می‌تواند متن را مطابق فرهنگ مقصد تغییر دهد و از طریق حذف و اضافه‌کردن نشانه‌های منطبق با دیدگاه‌ها و سنت‌های غالب متن مقصد و حذف کامل نشانه‌هایی که با این دیدگاه‌ها منطبق نیستند و در حقیقت از طریق حذف و اضافه‌های کاملاً مشهود با کارکردهای ایدئولوژیک مشخص دیدگاه‌های فرهنگ و سنت غالب جامعه مقصد را از طریق ترجمه به دریافت‌کنندگان اعمال کند؛ به همین دلیل متنی آفریده که در برخی موارد کاملاً انسجام خود را از دست داده و یا نسبت به متن پیشین معناهای متفاوتی پیدا کرده که گاه حتی در تضاد کامل با معناهای موردنظر متن اصلی بوده‌اند.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

در برخی آیات کلامی قرآن‌کریم، تعابیری وجود دارد که در آن‌ها خداوند متعال با لحنی عتاب­آمیز و هشدارگونه، پیامبر اکرم (ص) را مورد خطاب قرار داده­ است. از  برجسته­ترین گونه­های این عتاب­ها می­توان به نهی از شرک، امر  به طلب بخشش از خداوند، نهی از شک، نهی از پیروی خواسته­های اهل کتاب، تذکّر  به، تقدّم ترس از خدا بر ترس از مردم، تأکید بر حفظ الهی و عتاب بر تحریم حلال الهی اشاره کرد. از آن‌جا که برگرداندن چنین تعابیری به زبان فارسی یا هر زبان دیگری ممکن است شائبه عدم عصمت پیامبر اکرم (ص) را در ذهن خواننده ایجاد و تقویت کند؛ لذا ترجمه این دسته آیات از جایگاه حساس و خطیری برخوردار بوده و مسئولیت مترجم آن را دو چندان می­سازد؛ چرا که انتقال صحیح محتوای این گونه آیات، افزون بر حفظ ساختارهای دستوری و بلاغی و نیز همسانی تأثیر متن مبدأ و مقصد بر مخاطبان، توجه و اشراف ویژه مترجم را به مبانی کلامی طلب می­کند. این جستار  بر آن است ضمن بهره‌گیری از آرای مفسّران و محقّقان قرآنی و با تکیه بر پیش­فرض­های کلامی، برخی از مهم­ترین ترجمه­های این آیات را مورد بررسی و نقد قرار داده، تا در این رهگذر، پس از بیان ضعف و قوت­های احتمالی این ترجمه­ها و ارزیابی روش­های گوناگون به­کار گرفته شده در آن‌ها، اعم از لفظی، وفادار، آزاد و تفسیری به معرفی موفق­ترین روش در تطبیق مراد واقعی این دسته از آیات مبادرت ورزد.

دوره ۳، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

قرآن‌کریم بارها به زبان فارسی ترجمه شده و ارزیابی‌های زیادی نیز از ترجمه‌های قرآنی صورت گرفته است؛ ولی در این میان نقد ترجمه دهم هجری که در توجه به ظرافت‌های زبانی و انتقال پیام، بسیار زیبا، مناسب و کارآمد است، اهمیت و ضرورت فراوانی دارد که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. نگارندگان در این مقاله به‌دنبال آنند تا به معرفی و تبیین این ترجمه ناشناخته پرداخته و با روش توصیفی تحلیلی به ارزیابی موفقیت مترجم در انتقال پیام الهی، میزان همسانی تأثیر متن قرآن‌کریم و متن مقصد بر خوانندگان و مخاطبان و میزان برقراری تعادل میان ساختارهای گوناگون متن مبدأ و مقصد بپردازند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که ترجمه مذکور غالباً به ساختارهای نحوی قرآن‌کریم پایبند نیست؛ ولی در سره‌نویسی، ارائه معادل‌های دقیق و درست از غالب واژگان قرآنی، توجه به ژرف‌ساخت آیات، امانتداری، توجه به نکات صرفی و انتقال شاخصه‌های ادبی و بلاغی متن مبدأ به زبان مقصد موفق عمل نموده است.

دوره ۴، شماره ۶ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

در این مقاله، «اسطوره ماه بری» ترجمه عربی داستان «سمک عیّار» با روش توصیفی‌ـ تحلیلی و با تکیه بر نظریه «نایدا» مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته ­است. مطابق با تعریف نایدا از ترجمه، مبنی بر یافتن نزدیکترین معادل طبیعی زبان مبدأ در زبان مقصد و تقسیم­بندی ترجمه­ها به‌ترجمه صوری و پویا، نمی­توان «اسطوره ماه بری» را ترجمه­ای صوری دانست. بروز اشتباهاتی در معادل­یابی واژه­ها، حذف و افزایش متن، تغییر کلمات و سبک و ساختار متن اصلی حاکی است که مترجم در مواردی از ترجمه داستان سمک عیّار به‌متن مبدأ وفادار نبوده و چندان دقیق عمل نکرده­ است؛ از این‌رو با تسامح باید آن را در زمره ترجمه­های پویا قرارداد.

دوره ۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

نهج‌البلاغه با ترجمه فارسی قرن پنجم و ششم، کهن­ترین ترجمه­ای است که از کتاب  گران‌سنگ نهج‌البلاغه در دست ماست. این ترجمه بر خلاف اهمیت زبانی و ادبی­اش، کم‌تر مورد توجه زبان‌شناسان و ترجمه­پژوهان بوده است. به همین خاطر، پژوهش حاضر در صدد است تا به عنوان یکی از اولین پژوهش­ها در این زمینه، به بررسی و نقد ترجمه خطبه مشهور «شقشقیه» با تکیه بر الگوی نقد پیتر نیومارک (۱۹۸۸) بپردازد. یافته­های این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی، نگاشته شده، نشان می­دهد که مترجم در ترجمه واژگان بیش‌تر از راهکار انتخاب معادل فرهنگی و در ترجمه استعارات، بیشتر از راهکار بازسازی تصویر استعاری استفاده کرده است. وی هر چند روش تحت اللفظی را برگزیده است اما از حیث ساختارهای دستوری، تابع بی قید و شرط متن مبدأ نبوده و مواردی از تغییر در ترجمه­اش وجود دارد؛ این تغییرات گاهی به خاطر مسائل ایدئولوژیک و گاهی نیز به دلایل زبانی اتفاق افتاده است.



دوره ۷، شماره ۱۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در مواجهه با قرآن، درک تفاوت‌های معنایی واژگان قریب‌المعنی است. این چالش به هنگام ترجمه، بیشتر جلوه‌گر می‌شود؛ زیرا قرآن برای گزینش هر واژه و چشم‌پوشی از مترادفات آن، حکمتی را در نظر داشته که بی‌توجهی به آن باعث ناتوانی ترجمه در انعکاس معنای مراد الهی به زبان مقصد می‌شود. این پژوهش می‌کوشد نخست تفاوت‌های معنایی سه واژه «عصیان، طغیان و بغی» را در قرآن کریم از رهگذر تحلیل داده‌های مربوط به این واژگان در منابع لغوی و سنت تفسیری و تأکید بر دلالت‌های معناشناختی و رهیافتهای سیاقی، مطالعه و آنگاه میزان موفقیت برخی مترجمان فارسی‌ قرآن را در انعکاس موفق این تفاوت‌ها، ارزیابی کند. یافته‌ها حاکی از آن است که عصیان به معنای مطلق سهل‌انگاری در فرمان مولا و بی‌اعتنایی به آن است؛ و طغیان، زیاده‌روی و تجاوز از حد در عصیان؛ و بغی، به معنای مطلق طلب تجاوز و تعدی است؛ چه این طلب در حد اراده باشد، یا به فعلیت برسد. با این تفاوت که در بغی، جنبه عمومی و مدنی عصیان مد نظر است. در مقام ترجمه نیز این تفاوت‌ها در ترجمه‌های تفسیری بهتر و گویاتر منعکس شده است.
 

دوره ۷، شماره ۱۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

در قرآن آیاتی وجود دارد که اسرائیلیات و برساخته­های اهل­کتاب در برخی منابع تاریخی و تفاسیر نقلی آن به چشم می‏خورد و خواننده ، هنگام مراجعه به تفاسیری که از منابع غیراسلامی، داستان­های انبیا را اخذ و اقتباس نموده و مجعولات اهل­کتاب را نقل کرده­اند و نیز ترجمه­های برگرفته از آن تفاسیر، دچار شبهه شده و مفهوم متناقض با عصمت انبیا برای او تداعی می­شود. تفسیر و ترجمه­ی صحیح این آیات از زبان مبدا به زبان مقصد و انتقال صحیح محتوای این دست از آیات، افزون بر نگاه­داشت ساختارهای دستوری و بلاغی و همسانی تاثیر متن مبدا و مقصد، احاطه و اشراف ویژه به مبانی کلامی صحیح و نیز بازتاب این مبانی در زبان مقصد را طلب می­کند تا تلقی عدم عصمت پیامبران را در ذهن خواننده ایجاد ننماید. پژوهش حاضر در صدد بوده تا با بهره­گیری از روش توصیفی تحلیلی آمیخته با نقد و انتخاب تعدادی از روشهای ترجمه تحت اللفظی، امین، معنایی، تفسیری و آزاد به واکاوی تفسیری و نقد ترجمه آیات ۳۱ تا ۳۳ سوره ص بپردازد و به این نتیجه دست یافته است که تفاسیر برگرفته از برساخته­های اهل­کتاب نه تنها با مبانی مسلم عقلی و نقلی بلکه با استدلال­های ادبی نیز مغایرت دارد. از این رو تفسیر و ترجمه­ای از این آیات مقبول می­باشد که علاوه بر مبتنی بودن بر قوی­ترین استدلال­های ادبی،  دلایل منقح و متقن کلامی مانند مقوله­ی عصمت را دربر داشته باشد.
 

دوره ۷، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

بدون شک نقد ترجمه یکی از مهم­ترین زمینه­های مطالعات ترجمه است که امروزه توانسته جایگاه خود را در میان پژوهش­های علمی باز کند. با تکیه بر همین مسئله، پژوهش حاضر در نظر دارد تا به عنوان یکی از اولین پژوهش­هایی که الگوی نقد ترجمه کاترینا رایس را مد نظر قرار می­دهد، ترجمه جعفر شهیدی از نامه بیست و هشتم نهج­البلاغه را مورد  نقد و بررسی قرار دهد و به دنبال جوابی برای این پرسش باشد که این ترجمه چقدر در نقش و گونه متن و همچنین عناصر درون و برون زبانی دارای تعادل است؟ مهم­ترین نتایج این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی نوشته شده­است، مشخص می­کند که نقش غالب متن مبدأ و گونه آن در خلال ترجمه دچار تغییر جدی شده است، همچنین مواردی از عدم تعادل در سطوح واژگان، دستور،  معانی و سبک وجود دارد که بیشتر تحت تأثیر عناصر برون­زبانی رخ­نمایی کرده است.
 

دوره ۷، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

تاکنون ترجمه‌های گوناگونی از نهج‌البلاغه به زبان فارسی انجام گرفته، اما به‌طورکلی به ­دلیل کاستی­هایی که در ترجمه زبان عربی به زبان فارسی وجود دارد، این ترجمه­ها مورد نقد و بررسی بسیاری از ادیبان قرار گرفته‌اند. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از معاجم مختلف لغوی، کتب صرفی، نحوی و شروح نهج­البلاغه، چالش‌های پیش روی مترجمان در برگردان مشتقات باب استفعال -که ۳۰۴ مرتبه در ۲۴۱ خطبه نهج‌البلاغه استعمال شده- مورد مطالعه قرار گرفت. براین اساس، داده‌های مربوط به نُه مورد از مشتقات باب استفعال از کل خطبه‌های نهج‌البلاغه انتخاب و در پنج برگردان به فارسی نهج‌البلاغه از فیض­الاسلام، دشتی، شهیدی، انصاری و زمانی مورد بررسی و نقد قرار گرفت. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که "تسامح در تشخیص معنای لغوی ماده در برگردان مشتقات باب استفعال" و "مسامحه‌کاری در تشخیص معانی باب استفعال" از مهم‌ترین آسیب‌های پنج ترجمه یادشده است. ازنظر کمّی نیز گزارش آماری عملکرد مترجمان در نمونه‌های مورد بررسی نشان داد که ترجمه‌های فیض­الاسلام، انصاری، شهیدی و دشتی در تشخیص معنای لغوی ماده، کمترین میزان لغزش و تسامح را دارند و با دو لغزش ترجمه‌های موفق در این زمینه هستند. در تشخیص معانی باب استفعال ترجمه شهیدی تنها با دو لغزش، برگردانی موفق­ در این زمینه بوده است.
 

دوره ۸، شماره ۱۵ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

یکی از مهم­ترین رویکردهای پژوهشگران مطالعات نهج­البلاغه، بررسی ترجمه­ها و نقد و تحلیل آن­هاست که می­تواند لایه­های پنهان معنایی و مفهومی نهج­البلاغه را نمایان ساخته و روش­ها و ملزومات یک ترجمه مناسب را ارائه دهد. با توجه به اینکه نظریه لادمیرال (۱۹۹۴) ارائه ترجمه­ای مقصدگراست و هدف آن، انتقال کامل معنا و مفهوم است و دشتی نیز تلاش کرده ترجمه­ای قابل فهم برای عموم ارائه دهد، جستار حاضر می­کوشد تا ترجمه حکمت­های نهج­البلاغه دشتی را از زاویه نظریه ترجمه لادمیرال (۱۹۹۴) به روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. از این­رو تمام حکمت­های نهج­البلاغه به همراه ترجمه آن­ها با ۱۱ مؤلفه ذکرشده در نظریه مذکور تطبیق داده شد. یافته­ها نشان از تطابق ترجمه دشتی با نظریه لادمیرال دارد و تمام تلاش مترجم بر آن بوده تا پیام متن را به مخاطب برساند. همچنین معلوم شد که مؤلفه خوانایی بیشترین کاربرد را در ترجمه­ دشتی داشته که هدف آن تلاش بر انتقال پیام متن به مخاطب است.
 

دوره ۸، شماره ۱۵ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

تنکیر یکی از اسالیب پرکاربرد در متون زبان عربی، بالأخص قرآن‌کریم است که معانی مختلف و متنوعی را در خود جای داده است. آگاهی از این معانی برای مترجم ضروری است و به او در انتقال درست مفهوم کمک می‌رساند. پژوهش حاضر در پی آن است که معانی نهفته در نکره را بررسی کرده و بازتاب آن را در شش ترجمه مختلف فارسی (ترجمه تفسیر طبری، قرآن قرن دهم، الهی قمشه‌ای، انصاری، رضایی اصفهانی و صفوی) از سوره بقره مورد نقد و بررسی قرار دهد. نتایج این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، حاکی از این است که مترجمان گرچه در مواردی، موفق به نمایاندن تنکیر کلمات متن اصلی در ترجمه‌های خود شده و از این حیث، رضایی‌اصفهانی بهترین و الهی‌قمشه‌ای ضعیفترین عملکرد را به خود اختصاص داده‌اند، اما مجموع عملکرد ترجمه‌های شش‌گانه چنان نیست که بتوان آن را مناسب و موفق قلمداد کرد. ازجمله مواردی که نشانگر عملکرد ضعیف مترجمان است، عبارتند از: ۱. انتقال نکره‌بودن کلمه و عدم انتقال معنای تنکیر؛ ۲. بی‌اعتنایی به نکره در برخی نقش‌ها همچون حال؛ ۳. توجه نکردن به کلمه‌ای که در یک آیه هم به‌صورت معرفه به‌کار رفته و هم به‌صورت نکره؛ ۴. عدم عنایت کافی به واژه‌ای که در یک عبارت دو بار به‌صورت نکره ذکر شده است؛ ۵. انعکاس تنکیر یک کلمه و عدم بازنمایی این ویژگی در واژه‌ای دیگر که به هم عطف شده‌اند.
 

دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

«مشابه لفظی» که از آن در آثار کهن علوم قرآن به «متشابه القرآن» و أحیانا «مشتبهات القرآن» تعبیر شده است، به گونه ای از آیات قرآن اطلاق ‌می‌شود که در موضوع یا موضوعاتی تکرار شده و با وجود اختلافاتی اندک و چه‌بسا دقیق، دارای الفاظی شبیه به یکدیگر باشد. برخی از این تفاوت‌ها، عبارت‌اند از: تاکید و عدم آن، تعریف و تنکیر، اختلاف در حرف جرّ، زیادت و نقصان و زمان فعل. شباهت‌های فراگیر در آیات مشابه لفظی و دقیق بودن تفاوت‌ها در این‌گونه آیات، سبب شده که مترجمان دچار لغزش‌هایی در ترجمه این آیات شوند. این لغزش‌ها عمدتا معلول عدم توجه به تفاوتهای اندک و ناپیدای موجود در این آیات است و در مواردی به یکسان‌پنداری و به تبع آن یکسان‌سازی بی‌جا در ترجمه منجر شده‌است. در پژوهش حاضر ابتدا به معرفی گونه‌هایی از تشابه لفظی و نمونه‌هایی از آیاتی از این دست و تبیین دلیل تفاوت آن‌ها پرداخته شده است و سپس، عملکرد آقایان حدادعادل، رضایی‌اصفهانی، طاهری، فولادوند، کاویانپور، گرمارودی و مکارمشیرازی در ترجمه این دسته از آیات مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که بهترین عملکرد مربوط به موسوی گرمارودی با ۷۸,۵۶% صحت است. پس از آن رضایی با ۷۱.۴۲%، فولادوند با ۵۰%، حدادعادل و طاهری با ۲۸.۵۶%، کاویانپور و مکارم شیرازی با ۱۴.۲۸% قرار ‌می‌گیرند.
 

دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

از جمله چالش‌های فرا‌روی ترجمه قرآن، اختلاف فراوان ترجمه‌ها در‌اثر اختلاف در تفسیر آیات است. از آنجا که مترجم ملزم به تبعیت از آراء مفسران است، حل این چالش محتاج یافتن شاخصی دقیق و مبتنی بر منطق زبانی قرآن برای قضاوت میان آراء تفسیری گوناگون است. این شاخص، ناگزیر محصول نگرش ساختارمند به قرآن کریم است. چرا‌که چنین نگرشی تلاشی عالمانه برای کشف هندسه حکیمانه سور است و ما را به آنچه غرض خداوند حکیم در نزول متن قرآن بوده، می‌رساند. این جستار با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره‌گیری از استخراج ساختار هندسی سوره آل‌عمران و تحلیل اختلافات موجود در ترجمه برخی از آیات این سوره و میزان انطباق هر‌کدام از آراء تفسیری با شاخص سازگاری با غرض کلی حاصل از ساختار هندسی سوره، در‌صدد پاسخ به این پرسش بوده است که چگونه از نگرش منظومه‌ای یا ساختارمند به سوره می‌توان برای نقد ترجمه بهره برد. برخی نتایج این پژوهش عبارتند از: اولاً: با‌توجه به اینکه قرآن خود شاخص ارزیابی همه چیز حتی سخنان معصومان علیهم‌السلام است، شاخص ارزیابی آراء تفسیری لزوما باید درون‌متنی باشد و این شاخص همان غرض مستنبط از ساختار هندسی سوره است. در این نگاه، واژگان و آیات هر سوره اجزای سازه‌ای هدفمند هستند که حول محوری واحد چیده شده‌اند. پس هر نظر تفسیری یا ترجمه ذیل هر آیه که با غرض سوره و جایگاه آیه در این ساختار هماهنگی نداشته باشد مقبول نیست. ثانیاً: ترجمه آیات منتخب سوره مبارکه آل‌عمران به عنوان مصادیق عینی با این شاخص ارزیابی و آراء تفسیری منطبق با ساختار سوره و ترجمه صحیح مبتنی بر آن‌ها تعیین گردید.
 

دوره ۸، شماره ۱۶ - ( ۱۱-۱۴۰۰ )
چکیده

هر واژه­ای در قرآن کریم دارای معنی خاص خود و دارای اهداف معنوی و بلاغی است که در ترجمه نیز باید به این مسأله توجه شود. از جمله واژگانی که در ترجمه قرآن، دقت ویژه­ای می­طلبد، واژه «إنّما» است که از ادات حصر بوده و دارای جایگاه خاص در قرآن کریم است. اما علیرغم اهمیت توجه به این امر، برخی مترجمان در برگردان «إنّما»، یا دقت لازم را اعمال ننموده‌اند و یا آن را اساساً ترجمه نکرده‌اند و یا به صورت نادرست ترجمه نموده­اند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، آیاتی که در آن «إنّما» به کار رفته استخراج و در پنج ترجمه انصاریان، خرمشاهی، فولادوند، الهی قمشه­ای و مکارم شیرازی، بررسی شده است. براساس نتایج پژوهش، خطاهای رایج در ترجمه «إنّما» عبارتند از: ۱. ترجمه إنّمای حصری به صورت تأکیدی، ۲. خطا در تشخیص طرفین قصر در ترجمه «إنّما»، ۳. خطا در تشخیص مای کافه از مای موصوله در «إنّما»، ۴. خطا در تشخیص مای موصوله از مای مصدریه، ۵. خطا در معادل­ یابی معنایی «إنّما» ، ۶. خطا در ترجمه یکسان «إلا» و «إنّما». نتایج حاکی از آن است که ترجمه های خرمشاهی (۸۱ مورد)، الهی قمشه­ای (۷۴ مورد) و انصاریان (۲۳ مورد) در برگردان «إنّما» توجه لازم را مبذول نداشته‌اند و ترجمه مکارم به طور کامل، برگردان تأکیدی «إنّما» را مورد توجه قرار داده است.
 

دوره ۹، شماره ۱۷ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

مسند معرفه یکی از بسترهای ایجاد قصر در زبان عربی است. این روش در قرآن کریم در آیات بسیاری برای بیان مفهوم قصر به­کار رفته­است. یکی از مصداق­های مسند معرفه در قرآن عباراتی هستند که در آن‌ها اسماءحسنی به عنوان خبر معرفه به «ال» جنس و غالباً در انتهای آیات آمده­ و در برخی آیات نیز با ادات تأکید و ضمیرفصل هم­نشین شده­اند. پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوای کیفی و کمّی و با استقراء تام، ترجمه این عبارات را در ۵۰ ترجمه قرآن بررسی نموده و به مهمترین اشکالات مترجمان در برگردان مفهوم قصر مستفاد از خبر معرفه به «ال» جنس پرداخته ­است. نتایج نشان می­دهد که مهم­ترین اشکالات مترجمان عبارتند از: برابرانگاری خبر معرفه و نکره، ترجمه اسماءحسنی معرفه به صورت نکره، عدم دقت به بیش از یک مسند معرفه در یک آیه، عدم توجه به ترجمه چند قصر به شیوه­های گوناگون در یک آیه، عدم تمایل به داشتن رویه یکسان در ساختارهای مشابه، عدم­دقت در ساخت نحوی زبان مبدأ، تردید در وجود قصر در ساختار آیه، عدم­ارائه برابرنهادهای معمول، گرایش به ترجمه تحت­اللفظی در ساختارهای دارای بیش از یک قصر و تأکید، غفلت از هم­نشینی اسماءحسنی معرفه با سایر ادات تأکید. همچنین بیشترین میزان دقت در آیات پیش­فرض مقاله در ترجمه «مرکز فرهنگ و معارف قرآن»، «صفارزاده» و «بلاغی» ملاحظه شد. علاوه­ براین تفاوت معناداری میان ترجمه­های کهن و معاصر و نیز میان سبک­های مختلف ترجمه قرآن در بازتاب یا عدم بازتاب مفهوم قصر ملاحظه نگردید.



دوره ۹، شماره ۱۷ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

«مشاکله» از آرایه ­های تأثیرگذار ولی کمترشناخته­شده در بین آرایههای بدیعی است که در پژوهشهای قرآنی- ادبی مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته است. در رابطه با کتاب شریف نهجالبلاغه اما، عنایت ویژهای به این محسّن ادبی صورت نگرفته و مصادیق ذکرشده در کتب مرتبط نیز بسیار محدود است. از آنجا که آرایه مشاکله سبب بهکارگیری لفظ مشاکِل در معنای مجازی میگردد، توجه به برگردان معنای مقصود برای دفع هرگونه ابهام و یا شبهه، امری بایسته است. پژوهش حاضر با بهره گیری ازروش توصیفی- تحلیلی، پس  از احصاء کاربردهای مشاکله در نهج­البلاغه، به تقسیمبندی ششگانه مصادیق آن پرداخته و سپس، عملکرد ۲۵ ترجمه فارسی را در برگردان این عبارات که از ظرافت معنایی قابل ملاحظهای برخوردار هستند، مورد بررسی قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بهترین عملکرد مربوط به فیضالاسلام با ۵۳,۸۴ درصد صحت است که در بیشتر موارد پس از ذکر معنای لفظی، معنای مقصود را در پرانتز ذکر میکند. رتبه دوم با ۴۶,۱۵ درصد صحت مختص به ارفع، شریعتی و فقیهی است و در رتبه سوم حجتی و استادولی با ۳۸.۴ درصد صحت قرار میگیرد. نامناسبترین عملکرد مربوط به مترجم قرن ششم با ۷,۶۹ و شیروانی با صفر درصد صحت است که در رابطه با مترجم قرن ششم این امر معلول بهکارگیری روش ترجمه تحتاللفظی در برگردان این آرایه است که روشی مخل در انتقال معنای مقصود است.
 

دوره ۹، شماره ۱۷ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

ترجمه قرآن نیز مانند هر ترجمه دیگر باید مشتمل بر اصول ترجمه باشد. با وجود تلاش فراوان مترجمان قرآن به زبان فارسی، مشکلاتی در ترجمه­ها مشاهده می­شود. یکی از واژگانی که ترجمه‌اش نیاز به دقت دارد، واژه «ایمان» است. این واژه و مشتقاتش در قرآن کریم به دو صورت متعدی به «باء» و متعدی به «لام» به کار رفته‌ است. لغت‌شناسان و مفسران شیعه و سنی با بررسی معنای ایمان متعدی شده به «لام»، اقوال مختلفی را درباره آن بیان کرده­اند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، با تأمل و تدبر در کاربردهای قرآنی واژه ایمان با «لام» و مقایسه آن با کاربردهای ایمان با «باء» در ۲۸ ترجمه فارسی از قرآن، و نیز با مراجعه با کتب لغوی و تفسیری قرآن کریم، نشان داده است که به جز تعداد اندکی از ترجمه‌ها،‌ سایر آنها از دقت لازم برخوردار نیستند و ترجمه درستی ارائه نکرده‌اند. حاصل این نوشتار این است که ایمان با «باء» به معنای ایمان مصطلح و مقابل کفر است و ایمان با «لام» به معنای تصدیق و انقیاد؛ چیزی که در فارسی ترجمه آن به اعتماد رساتر است.
 

دوره ۹، شماره ۱۷ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

ترجمه موسوی گرمارودی از صحیفه سجّادیه یکی از  برگردان­های این نیایش­نامه به زبان فارسی است و به دلیل شمار زیادِ مای موصوله در متن عربی، بررسی و نقد ترجمه آن، موضوع گفتار پیشِ رو قرار گرفته­است. پژوهش حاضر، با بهره­گیری از روش توصیفی - تحلیلی و پس از استخراج و تنظیم معادل­های این نوع "ما" از صحیفه در ترجمه گرمارودی، در دو دسته بدون "مِنْ" و همراه با "مِنْ" بیشتر به ترجمه دسته نخست پرداخته­ است. از آنجا که مای موصوله بدون مِن، مفهومی مبهم دارد، بایسته است مترجم برای یافتن برابر مناسب، از بافت سخن یا از شرح­های موجود بر این متن کمک بگیرد و این کار، نیازمند هنرمندی، زبان­دانی، تجربه بالا و آگاهی گسترده او از زبان و ادب فارسی و عربی است. از این جستار برمی­آید که گرمارودی دو شیوه را برای ترجمه مای موصوله بدون "مِن" در پیش گرفته است: یا برای نگاه­داشتن سجع و ایجازِ موجود در متن اصلی، آن را همچنان مبهم نگاه داشته و برایش معادل "آنچه" آورده، یا به برابرگذاری و آوردن واژه­ای روشن از زبان فارسی روی آورده است. به هر روی، این روشِ ترکیبی، بر ریزبینی، پژوهشگری و امانت­داری مترجم و ذوقِ زیبایی­شناسی او گواه است و ترجمه وی را به نیایشی ادبی و زیبا در زبان فارسی تبدیل کرده است.
 

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱