جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای نقد اسطوره ای

فرزاد قائمی،
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

«نقد اسطوره ای» رویکردی میان رشته ای و از رویکردهای اصلی نقد ادبی معاصر است. نقد اسطوره ای از دیدگاه انسان شناختی به تحلیل متن ادبی می پردازد و بر مبنای شکل کاربردش، زمینه های متنوعی چون «نقد کهن الگویی» و «نقد یونگی» را نیز دربر می گیرد. در این روش، منتقد می کوشد با رویکردی تحلیلی - تطبیقی و روشی استقرایی، تمام عناصر فرهنگی را که در سیر تمدن بشر وجود داشته و به طور ناخودآگاه در آفرینش اثر ادبی موثر بوده اند مورد بررسی قرار دهد. همچنین اثر ادبی -یا برخی بن مایه های موجود در متن- را به پیش نمونه یا همان ژرف ساخت کهن الگویی آن تاویل کند. در این رویکرد، از سویی مطالعات تاریخ تمدن، ادیان و مردم شناسی و از سوی دیگر مبانی روان شناسی -به ویژه روان شناسی جمعی- در خدمت تحلیل آثار ادبی قرار می گیرد. با توجه به اهمیت کاربرد این روش در شناخت ارزش های ناخودآگاهانه متن و تحلیل سطوح نمادین آن، متونی که حاوی ارزش های اساطیری یا نمادگرایانه هستند، برای تحلیل با این شیوه قابلیت بیشتری دارند. در این جستار، ضمن بررسی پیشینه و مبانی نظری این روش، به اهمیت، شکل و شیوه کاربرد آن در خوانش متون ادبی پرداخته شده است.  
مصطفی باباخانی،
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

در این مقاله کوشش کرده ایم درباره نقد اسطوره ای- یکی از شیوه های مهم نقد ادبی - و دیدگاه های متنوعی که در این زمینه وجود دارد سخن بگوییم . اسطوره با اجزای مختلف ادبیات نسبت دارد . مقصود از ادبیات ، هم شامل ادبیات کتبی است و هم ادبیات شفاهی؛ زیرا پیوند اسط وره ها را با ادبیات شفاهی نمی توان نادیده گرفت؛ چنان که روایت های شفاهی از برخی اسطوره های ایرانی هنوز هم در بین مردم ایران رایج است . پیوند اسطوره و ادبیات را می توان در حوزه شعر، داستان، قصه و روایت نشان داد . شاید نتوان شاعری را یافت که در آفرینش های اد بی و بدیعی خود از اسطور ه ها، تشبیهات و استعارات و یا تلمیحاتی که بر اسطوره ها دلالت دارد استفاده نکرده باشد . به ویژه، کهن الگوها که از محتویات ناخودآگاه جمعی بشری است و در مباحث اسطوره شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در تمام آثار ادبی به عنوان بن مایه تکرارشونده تجلّی یافته است. اسطوره با انواع ادبی نیز ارتباط دارد؛ حتی برخی آن را یک نوع مستقل دانسته اند. همچنین اسطوره بر مکتب های گوناگون ادبی نیز تأثیر گذاشته است . زبان شناسان نیز نتوانسته اند از مباحث اسطوره شناسی دور بمانند؛ به گونه ای که مقوله زبا ن و اسطوره فصل های دامنه داری را در این گونه تحقیقات به خود اختصاص است . بنابراین، می توان ادبیات را از دیدگاه اسطوره شناسی ارزیابی کرد و از این راه به امکاناتی دست یافت که شناخت متن های ادبی (اعم از کتبی و شفاهی) را امکان پذیر کند.

صفحه ۱ از ۱