جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای نقد اسطوره‌ای

معصومه ابراهیمی،
دوره ۳، شماره ۱۱ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده بررسی اسطوره شناختی موجودات وهمی در یکی از معروفترین داستانهای عامیانه فارسی هدف اصلی این مقاله است. چون به کارگیری نقد اسطوره ای برای داستانهای عامیانه از سوی برخی صاحب نظران بی اعتبار و نامناسب دانسته شده است، در ابتدای مقاله تلاش می شود با طرح تئوری های معروف در هر حوزه و با گشودن محتوای تعاریف مرتبط با افسانه و اسطوره رابطۀ متقابل معنایی و ریشه های مشترک هریک بازشناسی شود. همچنین چون کاربرد نقد ادبی به ویژه نقد اسطوره ای برای آثارادبیات شفاهی در کشور ما چندان معتبر و شناخته شده نیست، در بخش هایی از مقاله به فضای گستردۀ ادبیات شفاهی به عنوان بستری آماده برای اعمال گونه های مختلف نقد ادبی، به ویژه نقد اسطوره ای، اشاره می شود. در انتها به عنوان نمونه، ابزار نقد اسطوره ای، برای بررسی و بازشناسی عناصر وهمی و موجودات ماوراییِ یکی از شناخته شده ترین آثار داستانی ادبیات شفاهی یعنی داستان سلیم جواهری به کاربرده می شود. تازگی این مقاله در ترکیب عناصر نقد اسطوره ای در متن مأخوذ از ادب شفاهی است که خود سرآغاز راهی طولانی در بازشناسی متون ادبیات عامه به شمار می رود. واژه های کلیدی: نقد اسطوره ای، افسانه های عامیانه، داستان سلیم جواهری، همزاد، غول، پری، دوالپا، نسناس، گاو دریایی.

دوره ۵، شماره ۱۲ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

قصه­ های فولکلوریک، بخشی از میراث فرهنگی ناملموس هر ملت به­ شمار می­ آیند که
به ­خوبی، آداب و رسوم و عقاید و سنت­ها و جهان­بینی آن­ها را بازگو می­کنند. از آنجا که در سده­های اخیر، با رشد روزافزون تکنولوژی، بسیاری از قصه­های شفاهی، در دل خاک مدفون شده­اند، بسیار بایسته است که این قصه­ها قبل از مرگِ راوی آن­ها، ثبت و در حد امکان نقد و تحلیل گردند. از این­رو، در این جستار، دو قصۀ «ماه ­تتی و آلازنگی» و «پیرزن آرد دوشوئیی»، از منطقۀ دشمن­زیاری فارس با تحقیقی میدانی گردآوری و سپس از منظر نقد اسطوره­ای نقد و تحلیل شده­ اند. ازجمله­ موارد برجستۀ تبلوریافته در این قصه­ ها
می ­توان به محوریت زن و ظهور پهلوان­بانو در قصه­ ها، نبرد اژدهای خشک­سالی با ترسالی، پیوند اسپ و ماه با باروری، هستی ­یافتن گیتی از تخم ­مرغ کیهانی، رویش گیاه از خون خدای نباتی و پرده ­دری نی­ای رسته از خون مقتول اشاره کرد. از دیگر سو، درون­مایۀ قصه ­های مورد بحث در این جستار در قصه ­های فولکلوریک دیگری چون «دختر و گاو زرد»، «ماه­پیشانی»، «اجه که م هو»، «گل خندان»، «راز نی­لبک زیبا»، «دختران انار» و «نارنج و ترنج» نیز پدیدار شده است.

دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

یکی از اهداف ادبیات تطبیقی بررسی و کشف لایه‌های مشترک ادبی، فرهنگی و اجتماعی جوامع و ملل مختلف است. ادبیات تطبیقی می تواند با بررسی لایه های عمیق تر، مشترکات بنیادین با یک جامعه را نیز روشن نماید. تحلیل لایه‌لایه‌ای علت‌ها به عنوان شیوه ای نوین درآینده‌پژوهی در چهار سطح به تحلیل آثار گذشته، حال و آینده می­پردازد. سطح لیتانی؛ نظام اجتماعی؛ گفتمان و جهان بینی؛ و تحلیل اسطوره و استعاره لایه های مورد تحلیل در روش تحلیل لایه لایه ای هستند. با ارائه شیوه ای نظام مند در استخراج اسطوره از متن، در این پژوهش از لایه چهارم که با نقد اسطوره ای ادبیات تطبیقی مشترک است، استفاده شده تا سه روایت آزاد کردن سیصد زندانی از زندان توسط حلاج در تذکره الاولیای عطار، آزادسازی انسان‌ها توسط پرومته در پرومته در زنجیر اِشیل و آزادسازی پطرس از زندان توسط یک فرشته در کتاب مقدس تحلیل شوند. در متن پطرس، پطرس هیچ کمک انسانی ای دریافت نمی کند. بلکه نیرویی مافوق طبیعی به او کمک می کند. می توان به این نکته هم اشاره­ کرد که برای قیام و عصیان در مقابل نیروی حاکم در جامعه در مغرب زمین، فرد عصیانگر باید رنگی مقدس داشته ­باشد تا از سوی جامعه مورد پذیرش قرار­بگیرد. در صورتی که در داستان ایرانی حلاج، این انسان است که مسئول سرنوشت خودش است و منتظر نیرویی دیگر نمی­شود و شخص عصیانگر باید از جان خود بگذرد تا بقیه از او پیروی­ بکنند. در روایت پرومته نیز مانند پطروس، انسانها نقشی ­ندارند.
فرزاد قائمی،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

نظریه «اسطوره و آیین» یا نظریه «آیین­گرایی اسطوره» که حیات اسطوره را وابسته به آیین می‌داند و یکی از رویکردهای اصلیحوزه «نقد اسطوره­شناختی» است، در شکل‌های جدید خود، بین اسطوره و آیین پارادیمی مشترک پیدا می‌کند. در این جستار برمبنای این نظریه، تبلور آیین سیاوشان را در اسطوره سیاوش در شاهنامة فردوسی بررسی می­کنیم. سیاوش از ایزدان پیشازردشتی ایرانی مرتبط با اساطیر باروری و فرهنگ کشاوزی است که آیین پرستش او در آیین سیاوشان باقی مانده است. محوریت این آیین که در اسطوره همچنان حفظ شده، نقش بنیادین «مرگ مقدس» است که قابل تحلیل با آیین قربانی کردن شاه مقدس در جشنواره­های تحویل سال و مراسم سوگ نمایشی مربوط به آن است. برپایه نظر انسان­شناسان در تحلیل آیین دیونیسیا، اشعار مربوط به مرگ مقدس ایزد دیونیسوس در شکل­گیری تراژدی مؤثر بوده است. همین ارتباط بین سیاوشان و اسطوره سیاوش نیز موجود است که در این جستار از دیدگاه انسان­شناسانه نقد اسطوره­ای بررسی شده و درنهایت، پیوند این پارادایم با چرخه زمان اساطیری (از طریق الگوی مرگ و ولادت دوباره) به‌عنوان نظم­دهنده و ایجاد تجربه فناناپذیری برای بدنه مخاطبان اسطوره- آیین، به‌عنوان کارکرد اصلی آیین- روایت شناخته شده است.

دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده

«نقد اسطوره‌ای» بستری انسانشناختی دارد که اثر ادبی یا برخی بنمایه‌های آن را به ژرف‌ساخت کهن‌الگویی آن تأویل می‌کند. در این جستار با روش تحقیق کیفی و بر اساس رویکرد نقد اسطوره‌ای (با گرایش کهن الگویی) به تحلیل داستان کیخسرو در شاهنامه پرداخته، و سعی شده است چرخه تغییرات اسطوره او بر اساس این رویکرد تفسیر شود.
از این دیدگاه، کیخسرو، شاه- موبد فرهمند کیانی، نموداری متعالی و آرمانی از کهن‌الگوی «قهرمان» است که وجود نمادینگی عنصر آب و اسطوره تعمید، قدرت برکت بخشی و بازگرداندن باران و سبزی به طبیعت در اختیار داشتن جام پیشگویی‌کننده، گذر از آزمونهای تشرّف، نبرد با افراسیاب، که تکراری از نمونه ازلی رویارویی خیر و شر است و محو شدن نمادین او، که متضمن مفهوم بازگشت ابدی وی و از نمودهای کهن‌الگوی «مرگ و تولد دوباره» است، اجزای ساختاری اسطوره او را تشکیل داده است. درباره ژرف‌ساخت کهن‌الگویی این داستان می‌توان گفت کیخسرو «انسان کامل» حماسه ایرانی است که در پایان یک «روز بزرگ کیهانی»، که از «نخستین انسان» (کیومرث) آغاز شده است، تاریخ اساطیری ایران را به حقیقتی نظام‌مند و تکراری از چرخه آفرینش کیهانی تبدیل می‌کند.

 

صفحه ۱ از ۱