جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای نظریه و نقد
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف این پژوهش، تبیین رابطه نظریه و نقد ادبی و ادبیات تطبیقی و همچنین بررسی چالش ها و ظرفیت های این رابطه است. نخست، دلایل وجود رابطه ای تنگاتنگ بین این دو حوزه بررسی می شود. سپس، بهره گیری از نظریه های غیربومی (خارجی) برای خوانش محصولات فرهنگی بومی به عنوان راهکاری در پژوهش های ادبی و ادبیات تطبیقی پیشنهاد می شود. همچنین، اهمیت و ضرورت چنین رویکردی در حوزه ادبیات تطبیقی ذکر می شود. پس از گذشت شش دهه، هنوز سخن از «بحران ادبیات تطبیقی» در میان است. بروز بحران در مرحله نخست از رابطه ادبیات تطبیقی و نقد و نظریه ادبی ناشی شد. هم بستگی این دو نه فقط به دلیل شباهت های آن ها در تعریف، بلکه به دلیل اهمیّت و ضرورت، اهداف و آرمان های مشابه آن هاست. ادامه بحران ادبیات تطبیقی به صورتی نو (بحران هویّت) نیز زاده تغییر در وضعیت نظریه و نقد ادبی در سطح مجامع علمی و دانشگاهی است. به رغم این ها و شکّایّت (موجّه) موجود در ادبیات تطبیقی نسبت به کاربست نظریه های خارجی برای خوانش آثار بومی، تعامل سازنده و آگاهانه این دو حوزه می تواند ظرفیت های جدیدی را در پژوهش های ادبی ایجاد کند. چنین تعاملی ضامن فزونی و گوناگونی هر دو حوزه خواهد بود.
مهرداد زارعی،
دوره ۱۷، شماره ۶۸ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
نظریۀ ادبی بررسی نظاممند ذات ادبیات و شیوهای برای تحلیل پدیدۀ ادبی است. نظریۀ ادبی با اینکه در سالیان اخیر کاربرد وسیعی در پژوهشهای ادبیات فارسی داشته است، اما بهنظر میرسد قلمرو معنایی و مصداقی آن بهخوبی تثبیت نشده، چراکه در برخی پژوهشهای صورتگرفته در حوزۀ ادبیات فارسی، آرای ادبی افراد بهاشتباه نظریۀ ادبی خوانده شده است. در مقالۀ پیش رو برای نشان دادن تفاوت میان نظریۀ ادبی با دیدگاه ادبی، پنج ویژگی خاص نظریۀ ادبی اعم از «برآمده از ذهنیتی فلسفی»، «نظاممند و منسجم»، «حاصل تأمل در متن»، «ارائۀ دیدی تازه» و «بهکارگیری در نقد» تبیین و تشریح شده است. در ادامه دیدگاه افراطیای که به صرف تشابه میان برخی آرا در متون کلاسیک فارسی با نظریههای غربی بر وجود و حتی تقدم نظریههایی در گذشتۀ خود معتقد است نقد و مشخص شده که اساساً کشف این آرا در متون علمی و ادبی گذشتۀ نیز بهواسطۀ آشنایی با نظریههای غربی بوده است. درنهایت نتیجۀ بهدستآمده بیانگر آن است که بهدلیل بیبهرگی آرای ادبی جمعآوریشده توسط پژوهشگران از ویژگیهای نظریه، اطلاق اصطلاح «نظریۀ ادبی» بر آرا و عقاید ادبی آنان درست و دقیق نبوده و بهتر است برای دقیقتر کردن قلمرو دانش ادبیات فارسی درمورد این قبیل آرا و نظریات از اصطلاح «دیدگاههای ادبی» استفاده کرد تا این اصطلاح تعریف و مصادیق خاص و مشخص خود را داشته باشد.