جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای نظریه «اسطوره و آیین»

فرزاد قائمی،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

نظریه «اسطوره و آیین» یا نظریه «آیین­گرایی اسطوره» که حیات اسطوره را وابسته به آیین می‌داند و یکی از رویکردهای اصلیحوزه «نقد اسطوره­شناختی» است، در شکل‌های جدید خود، بین اسطوره و آیین پارادیمی مشترک پیدا می‌کند. در این جستار برمبنای این نظریه، تبلور آیین سیاوشان را در اسطوره سیاوش در شاهنامة فردوسی بررسی می­کنیم. سیاوش از ایزدان پیشازردشتی ایرانی مرتبط با اساطیر باروری و فرهنگ کشاوزی است که آیین پرستش او در آیین سیاوشان باقی مانده است. محوریت این آیین که در اسطوره همچنان حفظ شده، نقش بنیادین «مرگ مقدس» است که قابل تحلیل با آیین قربانی کردن شاه مقدس در جشنواره­های تحویل سال و مراسم سوگ نمایشی مربوط به آن است. برپایه نظر انسان­شناسان در تحلیل آیین دیونیسیا، اشعار مربوط به مرگ مقدس ایزد دیونیسوس در شکل­گیری تراژدی مؤثر بوده است. همین ارتباط بین سیاوشان و اسطوره سیاوش نیز موجود است که در این جستار از دیدگاه انسان­شناسانه نقد اسطوره­ای بررسی شده و درنهایت، پیوند این پارادایم با چرخه زمان اساطیری (از طریق الگوی مرگ و ولادت دوباره) به‌عنوان نظم­دهنده و ایجاد تجربه فناناپذیری برای بدنه مخاطبان اسطوره- آیین، به‌عنوان کارکرد اصلی آیین- روایت شناخته شده است.

صفحه ۱ از ۱