جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای نشانه‌شناسی فرهنگی


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

رابطه دوسویه انسان و مکان در شکل­ گیری انواع فرهنگ بشری تأثیر بسزایی داشته­ است. در نشانه­ شناسی فرهنگی، رابطه مکان به عنوان یک نظام نشانه­ ای با دیگر رمزگان­های فرهنگی مورد بحث و بررسی قرار می­ گیرد تا «اومِولت­»­ها و «سپهر­های نشانه­ ای» متون را مشخص سازد. منظومه دو چنار اثر حسن روشان یکی از آثار ادبی فاخر معاصر به زبان فارسی در وصف تاریخ، فرهنگ و جغرافیای خراسان شمالی بویژه شهر بجنورد است. در این منظومه، عنصر مکان به صورت یک رمزگان پویا و سیال با دیگر ابعاد تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مردم خراسان شمالی پیوند خورده ­است که از منظر نشانه­ شناسی فرهنگی مرزهای سپهر­نشانه ­ای متن را مشخص می ­سازد. این مقاله می­ کوشد دلالت­های معنایی مکان­های یاد شده در منظومه دو چنار را براساس رویکرد نشانه­ شناسی فرهنگیِ مکان واکاوی کند. نتیجه این بررسی نشان می­دهد که یادکرد اماکن باستانی (معبد اسپاخو، چرمغان)، طبیعی (قنات فیض آباد، چشمه پلمیس )، کوچه­ها و محلات قدیمی شهر (سبزه میدان، قرنقه دالان، النگ اوچ آقاچ، شترخانه) و اماکن مدرن (سینما و کافه)، اماکن دینی (مسجد انقلاب، مسجد امام) در منظومه دو چنار از کارکرد کنشی خود خارج شده و در فرایند پویای معناپردازی با تبدیل شدن به مکان- شدگی، فضا- شدگی مکان، مکان بازپردازی شده، مکان پدیداری و غیره به بازیابی و احیای هویت و فرهنگ عامه و تاریخ خراسان شمالی می­ پردازد. همچنین مکان­های یاد شده در این منظومه گفتمان بومگرا، گفتمان هویتی و انقلابی و گفتمان تاریخی منعکس می ­کنند. 
 

دوره ۶، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

یوری لوتمن (۱۹۹۳-۱۹۲۲) که از بنیان‌گذاران مکتب نشانه‌شناسی مسکو- تارتو به‌شمار می‌رود، جایگاه مهمی در معرفی و بسط مبانی و خرده‌نظریه‌های نشانه‌شناسی فرهنگی، همچون نظریه سپهر نشانه‌ای دارد. به عقیده لوتمن، نظریه سپهر نشانه‌ای هر متن را به‌عنوان یک کلیت فرهنگی درنظر می‌گیرد که می‌توان ازطریق بررسی رمزگان نشانه‌ای آن، به شیوه تولید زنجیره معانی خاص در یک فرهنگ معین دست یافت؛ ازاین‌رو، خوانش مبتنی‌بر نظریه سپهر نشانه‌ای با انتخاب متونی که به یک دوره اجتماعی- تاریخی متعلق هستند، امکان بازشناسی ژرف‌ساخت‌های فرهنگی- اجتماعی آن دوره را فراهم ‌می‌کند. این خوانش با درنظر گرفتن تولیدات فرهنگی یک مقطع خاص زمانی و بررسی مناسبات و تعاملات بینامتنی، اشتراک و همسانی فرآیند تولید معنا در یک سلسله متون و بخش قابل توجهی از ژرف‌ساخت‌های اجتماعی- فرهنگی آن دوره را نشان می‌دهد. در این مقاله، با تکیه‌ بر نظریه سپهر نشانه‌ای، ابتدا فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم (۱۳۹۰) ساخته سید روح‌الله حجازی را به‌عنوان جزئی از یک سپهر نشانه‌ای کلان بررسی و سپس قابلیت‌های نشانه‌ای این فیلم را در رابطه پویا و مطمئن با ژرف‌ساخت‌های اجتماعی- فرهنگی دهه ۸۰ مطالعه می‌کنیم. از سوی دیگر، درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که عناصر مشترک سپهر نشانه‌ای متون سینمایی این دهه ازرهگذر چه استعاره‌پردازی‌ها و نمادسازی‌هایی توانسته‌اند بر مختصات اجتماعی- فرهنگی جامعه ایران دهه ۸۰ دلالت کنند.
شکوه السادات تابش، سعید شفیعیون،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی با آشکارسازی فرایند شکل‌گیری معنا و مشخص کردن ارزش­ها­ و هنجارها در متن توسط لوتمان (۱۹۲۲ـ۱۹۹۳م) پایه‌گذاری شد. این رویکرد با تمرکز بر نحوۀ تعامل سپهرهای نشانه‌ای مختلف، امکان جدیدی را در بررسی رخدادهای فرهنگی فراهم کرد تا نحوِۀ تولید متن در یک سپهر نشانه‌ای روشن شود. متون اسطوره‌ای ـ دینی به‌عنوان یکی از منابع برجستۀ فرهنگی، بستری مناسب برای به‌کارگیری نظریۀ نشانه‌شناسی فرهنگی است. در پژوهش حاضر، از این الگو در متن اسطوره‌ای ـ دینی اوستا استفاده ‌شده تا با انتخاب شخصیت جمشید، به نحوۀ مشروعیت‌زدایی از آیین مهرپرستی و مشروعیت‌زایی و چگونگی تولید معنا در آیین زرتشتی پرداخته ‌شود. در این دیدگاه، جمشید در دوگانه تقابلی (خود و دیگری)، تکوین‌یافتۀ ایزدشاه آیین مهری است که با کم‌رنگ شدن اندیشه‌های ودایی و توسعۀ سپهر نشانه‌ای زرتشتی، شخصیت گناهکاری گرفته است. در این مقاله، گناهکاری جمشید از طریقِ بررسی ورود وی به سپهر نشانه‌ای جدید، با سازوکار جذب و طرد فرهنگ دیگری و تولید متن و تثبیت فرهنگ خودی (زرتشتی) تحلیل شده است.

امیر حسین زنجانبر،
دوره ۱۴، شماره ۵۳ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

از شگردهای داستان­های کودک جهت عینی­سازیِ روابط انتزاعی، استفاده از استعارۀ «رنگ» است. از آنجا که از یک طرف استعارۀ «تغییر رنگ» در سه داستانِ قرمز: داستان یک مدادشمعی، روزی که مدادشمعی­ها دست­ از کار کشیدند و مداد بنفش بر «انقلاب هویت» دلالت دارد و از طرف دیگر دو داستان اولی امریکایی و داستان مداد بنفش ایرانی است، لذا این مقاله داستان­های مذکور را انتخاب کرده تا دیدگاه دو گفتمان فرهنگی مذکور را دربارۀ معنای «هویت آرمانی» مقایسه کند. در همین راستا، برآن است که به‌روش تحلیلی­توصیفی و در چارچوب «نظام­­های معنایی لاندوفسکی» به سه پرسش پاسخ دهد: با توجه به اینکه سه مـــتن مذکور کودک را به­ هویت­یابی تشویق می­کنند، هرکدامشان چه تفسیری از هویت ایدئال دارند؟ و چگونه کودک را به­ آن فرامی­خوانند؟ ایدئولوژیِ پنهان در هر متن کدام نهادهای مرتبط با سوبژکتیویته را غیریت­سازی و کدام را غیریت­زدایی می­کند؟ پژوهش حاضر برای نخستین­بار در ایران، پارادایم هویت­یابی را در داستان­های کودک بررسی می­کند. از منظر نـشــانه­شناسیِ فرهنگی هر متن به­مثابۀ یک فرهنگ است و ترجمه­ها ایدئولوژیِ نهفته در متون را از سپهر نشانه­ایِ مبدأ به سپهر نشانه­ایِ مقصد انتقال می­دهند. بی­توجهی مترجمان متون کودک به تسرّی شیوۀ هستی ­ـ در ـ جهانِ دو متن ضرورت تحقیق را انکارناپذیر می‌نماید.


دوره ۲۱، شماره ۸۳ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

رفیع حالتی و معزالدیوان فکری دو نمایشنامهنویس ایرانی دوران پهلوی هستند که در آثار خود متون مختلفی را از زبانهای خارجی به فارسی ترجمه فرهنگی کرده‌اند. بنابراین با هدف مطالعه چگونگی «کنش» ترجمه فرهنگی این دو نمایشنامه‌نویس در دو نمایشنامه «اصفهانی چلمن» از حالتی که ترجمه‌ای فرهنگی از «یک نوکر و دو ارباب» کارلو گلدونی است و نمایشنامه «عبدالله» از فکری براساس نمایشنامه «ارنانی» ویکتورهوگو مورد بازخوانی قرار می‌گیرد. پژوهش با هدف کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه‌ای براساس روش کیفی و ماهیت آمیزهای از دو روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی فراهم شده است که به این سؤال پاسخ دهد. حالتی و فکری در راستای جذب و طرد فرهنگی دوران خود در رویارویی با متون غربی چگونه عمل کرده اند. در نتیجه با وجود کمبودهای هر دو اثر، بحث حالتی در جایگزینی عناصر فرهنگی «خودی» نسبت به «دیگری» از فکری موفقتر به نظر می‌رسد. عناصر بسیاری در گفت‌وگو با سپهر فرهنگی مقصد در کار حالتی ترجمه شده است؛ اما در کار فکری  متن مقصد در مرز باقی می‌ماند و فکری عناصر جایگزین متناسبی برای متن مبدأ ندارد.

 

صفحه ۱ از ۱