جستجو در مقالات منتشر شده
۲ نتیجه برای مک هیل
ابوالفضل حرّی،
دوره ۲، شماره ۷ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
این مقاله، همبستگی میان بازنمایی وجوه مختلف گفتار و اندیشه را در متون روایی بررسی و بر سخن غیر مستقیم آزاد تأکید می کند. پس از اشاره به بازنمایی گفتار و اندیشه از نظر ژنت، در بخش میانی مقاله، به وجوه رنگارنگ گفتار و اندیشه از محاکاتی ترین تا خودگوترین حالت اشاره و همبستگی میان این وجوه در پرتو آراء و نظرات صاحب نظران بررسی می شود. سپس، از میان این وجوه، بر سخن غیرمستقیم آزاد تمرکز و آرای نظریه ردازان از بالی تا چتمن، تولان و سرانجام مک هیل در پرتو اشاره به نمونه های داستانی مرور می شوند. در پایان این نتیجه حاصل می آید که وجوه اندیشه و گفتار، سخنان و افکار اشخاص داستانی و نیز راوی را بازتاب داده و سخن غیرمستقیم آزاد به سبب ماهیت دو پهلوی خود، به ابهام هنری و نیز کنایه دامن می زند.
دوره ۲۲، شماره ۸۸ - ( ۵-۱۴۰۴ )
چکیده
در این مقاله، رویکرد هستیشناسانه پسامدرن بر اساس نظریه مکهیل در رمان عشقکشی به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی میشود. برایان مکهیل، پست مدرنیسم را ادامه مدرنیسم میداند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفتشناسی و در داستان پسامدرن، هستیشناسی است. این پژوهش نشان میدهد، رمان عشقکشی بیشتر به آشکار کردن جهانهای ممکن در داستان میپردازد و مطابق نظریه مکهیل، در بُعد هستیشناسی نمود برجستهتری دارد. در بررسی این رمان، تعامل میان جهانهای تو در توی «واقعیت» و «خیال» نشان داده شده و با استفاده از نظریه مکهیل، ضمن کاویدن تشخیصناپذیری تخیل از امر واقع، تأثیرپذیری و تبعیت واقعیت از خیال به نمایش گذاشته شده است. بهارلو با خلق داستانهای درونهای و تداخل سطوح روایی وقتی جهانهای متفاوت را در تقابل با یکدیگر قرار میدهد یا هنگامی که با ترفندهای داستانی مرز میان آنها را نقض میکند، در حقیقت، ملاحظات هستیشناسانه را برمیانگیزد. طبق نتایج به دست آمده بر اساس نظریه مکهیل، رمان عشقکشی به دلیل برجسته بودن در بُعد هستیشناسی، مرز مدرنیسم را پشت سر گذاشته و به ساحت پسامدرن گام نهاده است.