جستجو در مقالات منتشر شده


۳۵ نتیجه برای موسیقی


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

یکی از ویژگی‌های زبانی برجسته در اشعار آزاد نیما، نحو متشخّص و متمایز اوست. نیما از این شاخصۀ زبانی خود با عنوان «تلفیقات صرفی و نحوی» نام برده است. بررسی تلفیقات نحوی نیما نشان می‌دهد که این تلفیقات در شعر نیما کارکردهایی دارد که یکی از این کارکردها، نقش آن در ایجاد موسیقی شعر است.از آنجا که تلفیقات نحوی مربوط به صفت، در شعر نیما بسامد بالایی دارد، این مقاله بعد از تبیین انواع تلفیقات نحوی نیما در صفت؛ نظیر گسترش صفت، فاصله انداختن میان موصوف و صفت، کاربرد صفت جانشین موصوف و... به بیان کارکرد آن در ایجاد موسیقی شعر نیما می‌پردازد و نتیجه می‌گیرد که نیما از طریق تلفیقات نحوی خود به‌ویژه دربارۀ صفت، سعی کرده به موسیقی طبیعی کلام که متناسب با احساس و مضمون شعر است، دست یابد.
 

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

موسیقی یکی از عوامل مؤثر در شعر و ادبیات جهانی است؛ به‌ویژه اگر اثر شاعر از روی صدق باطن و انسان‌دوستی سروده شده باشد و دور از تکلف و تصنع و در عین حال سرشار از انواع مختلف افزاینده‌های موسیقایی باشد. سعدی شیرازی و شمس‌الدین کوفی با برگزیدن دو بحر طویل و کامل که بهترین قالب‌ها برای بیان احساسات قلبی انسان هستند و با به کار بردن انواع مختلف صنایع بدیعی از قبیل جناس، مراعات‌النظیر، تضاد و... و همچنین الفاظ و هجاهای آهنگین و متناسب با معنا و فضای موسیقایی قصیده، به آهنگین‌تر شدن قصاید خود بیش از پیش کمک کرده‌اند. فضای موسیقایی این دو قصیده بیانگر خفقان روز‌افزون و فضای سنگین دوران حمله مغول است. در این دو قصیده فضایی سراسر اضطراب، اندوه، سوز درونی، شدت و خشونت، موج می‌زند و این نکات را می‌توان در آهنگ تک‌تک حروف قصاید او دید. در کنار این محاسن، ‌عرب‌نبودن شیخ شیراز و انحطاط حاکم بر جامعه عربی‌ پس از حمله مغول، باعث بروز اشکالاتی مانند عیب اجازه و اصراف در موسیقی قصاید این دو شاعر گرانسنگ شده است. در این پژوهش تلاش شده است که با روش کتابخانه‌ای و استفاده از شیوه تحلیل ساختار، فضای موسیقایی در دو قصیده سعدی شیرازی و شمس‌الدین کوفی مورد بررسی قرار گیرد.

دوره ۲، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

وزن، که وجود نوعی نظم درکلام است و سبب خیال‌انگیزی هرچه بیشتر آن می‌شود از ضروریات شعر است. با وجود کوششی که امروزه برای حذف آن و ترویج شعر منثور صورت گرفته‌است، همچنان ذوق فارسی زبانان تمایل خود را به شعر موزون حفظ کرده‌است.
م. سرشک - شفیعی کدکنی - در مباحث‌ نظری معتقد است: «شعر تجلی موسیقایی زبان است.» این گفته بیانگر این  است که وزن از ارکان اصلی شعر شفیعی است. با توجه به این فرضیه،  هدف مقاله بررسی و تحلیل موسیقی بیرونی یا وزن در  اشعار نیمایی او است. برای پژوهش مورد نظر صد نمونه از اشعار نیمایی شاعر به ترتیب از نیمه اول کتاب «هزاره دوم آهوی کوهی» بررسی، و نتایج آن با استفاده از فن تحلیل اطلاعات ارائه شده است. از جمله نتایج به دست‌آمده این است که شفیعی، به رعایت قواعد و ضوابطی ملزم است که نیما در شعر بنیان نهاد اما در عین حال به ابتکارهایی دست زده‌است. او در انتخاب نوع وزن هیچ تعمدی ندارد. گرایش او غالباً به وزنهای رمل و مضارع است، اوزانی  که حافظ و سعدی و مولانا بیشترین و نابترین غزلهای خود را در آن وزنها سروده‌اند. وقف و سکونها و استفاده از هجاهای کوتاه و بلند در شعر او بسیار دقیق و حساب شده و دارای تأثیر بسزایی در القای عواطف و معانی است.
 

دوره ۲، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

هدف این مقاله ، بررسی و تحلیل قافیه در اشعار نیمایی شفیعی کدکنی است. از این رو، اشعار نیمایی ۲۰۰ صفحه از ابتدای کتاب «هزاره دوم آهوی کوهی»، که شامل دفترهای «مرثیه‌های سرو کاشمر» و «خطی ز دلتنگی» و بخشی از دفتر «غزل برای گل آفتاب‌گردان» است، در محورهای گوناگون قافیه‌آرایی بررسی می‌شود.
شفیعی به ویژگیهای اعجازگونه قافیه آگاه است و از انواع امکانات قافیه‌آرایی برای ایجاد موسیقی، پیوند بین پاره‌های کلام، القای معانی و مقاصد دیگر در جهت رستاخیز واژه‌ها بهره برده است. قافیه در شعر شفیعی از دیدگاه‌های گوناگونی قابل بررسی است. جلوه‌هایی از قافیه که در مقاله، مورد بحث قرار گرفته عبارت است از انواع قافیه‌آرایی(مانند قافیه‌آرایی مسمط‌گونه، ترجیع‌گونه، غزل‌گونه و تلفیقی)، قافیه درونی، مضاعف، ذوقافیتین و... . بخش عمده زیبا‌شناسی قافیه در شعر شفیعی بر قافیه‌هایی مبتنی است که شاعر در آرایش آنها ابتکاری از خود نشان داده و قافیه‌هایی ساخته که متضمن لطافت و ابداع است؛ مانند قافیه‌های التزامی، متوازی، متوازن، متجانس و تلقینی. نتیجه بحث گویای این  است که از بین انواع قافیه‌های هنری، توجه شاعر بیشتر به قافیه‌های متوازن معطوف است.

 

دوره ۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از مهم‌ترین عناصر مورد بحث در تاریخ تصوّف و عرفان اسلامی، موسیقی و سماع است که از بدو شکل‌گیری این نهضت تا دوران شکوفایی و در‌نهایت، ساختار کنونی آن، موضوع موسیقی، سماع و رابطه آن با سلوک معنوی بوده است که مورد تحلیل و بررسی و نقد واقع شده و به‌صورت گسترده‌ای در ترازوی امر و نهی، تأیید و تکذیب و نیز انفعال قرار گرفته است. در این میان، مولوی با رویکردی نزدیک به اصحاب سکر و با خوانشی مؤیّدانه و تبلیغی، از این موضوع به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان سلوک و سیر الی‌الله یاد می‌کند. در فرهنگ اروپای قرن نوزدهم، نیچه با قرائتی خاص از مفهوم تعالی و حرکت تکامل انسانی، به‌عنوان فیلسوفی شرق‌زده، در تلاش برای نجات انسان از غربت و بحران بی‌خدایی برخاسته از ضعف کلیسا عنصر موسیقی را اصلی مهم در تکامل انسانی و نجات وی برمی‌شمرد که با نگرش مولوی در خویشاوندی و همسویی نزدیک قرار می‌گیرد. الگوواره‌‌های مشترک اندیشگانی این دو متفکر در مواردی مشتمل بر: الف. آشنایی، هم‌ذات‌پنداری و منشأ جوشش؛ ب. ارتباط آن با موسیقی ازلی و نوای کائنات؛ ج. ایجاد صفای دل و تزکیه نفس؛ د. ارتباط موسیقی و زبان؛ ﻫ. ارتباط آن با مفهوم شور و وجد و اندیشه «‌آری‌گویی»، این نتیجه را در‌بر‌دارد که خوانش این دو متفکر در منشأ، هستی، کارکرد و نتیجه برآمده از مفهوم موسیقی، عموماً همساز با یکدیگر به نظر می‌رسد و دارای همسانی و پیوند ماهوی است.

دوره ۳، شماره ۶ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

چهاربیتی گونه‌ای از شعر کهن ایرانی و به باور نگارنده ادامۀ همان سه‌بیتی‌ها یا سه‌خشتی‌های قدیم ایرانی است با وزنی تقریباً هجایی که به‌مرور وزن عروضی یافته است. ساختار این‌گونه شعر بنابر شواهد بسیاری که در دست است، بر مبنای نوعی تکرار استوار است. محتوای چهاربیتی‌ها هم بیشتر ساده و بدوی است و از‌سویی با موسیقی پیوندی ناگسستنی دارد که به همین دلایل می‌توان آن را فرزند شعر کهن و بازماندۀ شعر هجایی دانست. در این گفتار با اشاره به شواهد و نظراتی که از محققان به‌جا مانده، بنا داریم تا اثبات کنیم این گونۀ ادب عامه تداوم «سنت شعر شفاهی» است که خوشبختانه دگردیسی خود را در شواهد بسیاری حفظ کرده و پیوستگی تاریخی سنت موسیقی ایرانی، خاصه در بین مردم روستاها، آن را همچون عتیقه‌ای گران‌بها محفوظ داشته است تا برای بررسی شعر ایرانی قبل از اسلام، پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی، مشروط به عدم تعصب، منابع کافی در دست داشته باشند

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

فضاهای جمعی شهرهای ایران پس از اسلام، تحت تأثیر آموز هها و فرامین این دین مبین شکل گرفته است. کیفیت و کارکرد همراه با عوامل کالبدی به کار رفته در شهرها منجر به ایجاد فضاهای جمعی و افزایش حضور مردم در این فضاها گردیده است. در دوره قاجار با شروع حکومت ناصرالدین شاه و روابط اقتصادی و فرهنگی ایران با کشورهای اروپایی و تحولاتی چون سفر شاهان قاجار به اروپا، اعزام دانشجویان به خارج از کشور و تأسیس دارالفنون، زمینه تأثیرپذیری ایران از فرهنگ غربی فراهم آمد. ناصرالدین شاه که در مسافرت هایش به اروپا با تئاترها و سال نهای نمایش آنجا آشنا شده و چنین نمای شهایی مورد پسندش واقع شده بود، دستور به ساخت مکانی داد که نمای شهای بزرگ در آن برگزار شود، این مکان بعدها به تکیه دولت معروف گشت که باشکوه ترین تعزی هها در آن برگزار می شد. شاهزادگان و بزرگان و اشراف دولت هم به پیروی از شاه، هر یک مجالس تعزیه خوانی به راه انداختند. رفته رفته در هر محله و گذر بزرگ تهران تکیه هایی ساخته شد که مخارج آن را ساکنان هر محل فراهم م یکردند. این آغازی بود بر ایجاد بناهایی برای جا دادن تعداد افراد زیادی که به منظور تماشای تعزیه و برپایی عزاداری گرد هم جمع می آمدند. چرا که پیش از آن رسم نبود نمایش و موسیقی را برای توده مردم عرضه کنند و موسیقی تنها در مجالس خلوت اهل فن مطرح می شد. در این مقاله با روش توصیفی-تاریخی، ابتدا به بررسی موسیقی عصر قاجار و نیازی که در آن دوره برای ایجاد فضاهای جمعی پدید آمد پرداخته شده است؛ سپس پاسخ هایی که معماری آن عصر به این نیاز داد و پیشینه و جایگاه تکیه ها و نمایش خان هها در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. بنای تکیه دولت تهران به عنوان نمونه موردی این پژوهش، مورد تحلیل فضایی و کالبدی معماری قرار گرفته است.

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

بیان مساله: مفهوم هنر عمومی شهری و ظهور آن در قلمرو همگانی از مهمترین عوامل تقویت و تسریع فرآیند و فعالیت­های شهر خلاق محسوب می­گردد. موسیقی خیابانی به عنوان هنر عمومی شهری، رویدادی اثرگذار در جوامع شهری می­باشد که سعی در بهبود سطح کیفی حیات اجتماعی، تقویت خاطرات جمعی، افزایش سطح سرزندگی و میزان پویایی شهری و نیل به توسعه شهری خلاق را دارد.
هدف: تلاش نگارندگان در این نوشتار، بازتعریف اهمیت و ارزش مهم رویداد هنرهای عمومی شهری در فضاهای شهری، شناسایی امکان­سنجی اجرای موسیقی خیابانی در محیط­های اجتماعی و آفرینش و توسعه فضاهای شهری مردم­گرا می­باشد که با ارزیابی تطبیقی محدوده­های مطالعاتی کریدور سبز شهرچایی و پیاده­راه خیام جنوبی شهر ارومیه به مطالعه آن پرداخته شده است.
روش:  در تحقیق حاضر با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی و با بهره­گیری از روش­های اسنادی-کتابخانه­ای، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گردآوری اطلاعات اقدام شده است. جامعه آماری و حجم نمونه متشکل از دو گروه متخصصین، اندیشمندان و اساتید دانشگاهی و اعضای فعال موسیقی خیابانی می­باشد که با احتساب روش نمونه­گیری طبقه­ای یا گروهی تعداد ۶۰ نمونه احتساب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل کمی نیز از روش­های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، سوارا و کوکوسو بهره گرفته شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: طبق یافته­ها، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و محیطی و شاخص­های «امکان اجرای زنده موسیقی» و «کیفیت طراحی محیط» به ترتیب بیشترین و کمترین سطح اهمیت را کسب نموده­اند. همچنین محدوده کریدور سبز شهرچایی نسبت به پیاده­راه خیام جنوبی شهر ارومیه، شرایط مطلوب­تری را نسبت به اجرای هنرهای عمومی شهری (موسیقی خیابانی) به خود اختصاص داده است.  

دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

بیان مساله: هنر شهری، به عنوان رویدادی سیال درصدد کاهش تبعات ناشی از زندگی صنعتی و ایجاد رفتارهای مناسب اجتماعی و فرهنگی است. در فضای شهری انواع مختلف هنرها دیده می­شوند؛ که از این بین موسیقی کمتر مورد توجه واقع شده است؛ به­ گونه ­ای که صحنه ­ی کالبدی- فضایی شهر اصولا" جایگاهی مناسب برای اجرای موسیقی خیابانی ندارد. در این تحقیق بررسی خواهیم کرد که آیا علت کم توجهی به این هنر ناشی از کم اثر بودن آن در ارتقا کیفیت فضای شهری است یا اینکه علت را باید در عدم وجود زمینه مناسب جهت قدرت نمایی و نمایش آن جستجو کنیم؟
هدف: هدف پژوهش حاضر، توجه بر ایجاد حس تعلق مکان و سرزندگی به فضای شهری و تاثیر موسیقی خیابانی بر حضار در فضای شهری می­باشد.
روش: روش تحقیق در این مقاله به صورت پیمایشی بوده و با تهیه پرسش­نامه و انتخاب سه جامعه آماری متفاوت، تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری با انتخاب نمونه موردی (خیابان خیام ارومیه) بررسی می­گردد.
یافته ها و نتیجه­ گیری: با بررسی دیدگاه ­ها، مهم­ترین انتظار رهگذران و مشتریان از اجرای موسیقی خیابانی ایجاد سرزندگی و نشاط عنوان شده در حالی­که کسبه خیابان بیشتر از آن­که به شاد بودن فضای کسب و کار خود بیندیشند، به افزایش فروش خود اهمیت داده ­اند و این انتظار در نظر اساتید حفظ شان و جایگاه هنر موسیقی خیابانی، اصلاح دیدگاه از تکدی­ بینی به امری هنری، در کنار ایجاد راهی برای بهبود شرایط معیشت هنرمندان بوده است. لیکن با وجود این تفاوت انتظار، نظر هر سه گروه بر ارتباط و تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری بوده و لزوم تامین فضای مناسب به عنوان جزئی از فضای شهری جهت اجرای آن مورد انتظار همگان ذکر شده است. از طرف دیگر با توجه به عدم دسترسی افراد به اجرای زنده موسیقی در سایر نقاط شهری، تامین و مهیا نمودن امکان اجرای آن در سایر نقاط پرتراکم جهت سرزندگی آن فضا مورد انتظار رهگذران بوده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که، از نظر کسبه، رهگذران و اساتید موسیقی؛ بین موسیقی خیابانی و نقش آن بر فضای شهری رابطه معناداری وجود دارد و موسیقی به ­عنوان هنری خیابانی می­تواند تاثیر مناسبی در سرزندگی فضای شهری و ارتقا حس تعلق مکان بر رهگذران و از طرفی ایجاد فضای شورانگیز و رونق کسب و کار و افزایش میل پیاده­ روی در افراد داشته باشد؛ به­ طوری­که در بسیاری مواقع، انگیزه حضور مجدد رهگذران در آن مکان، از طریق خاطره ­انگیزی و درک غنای حسی مکان می­باشد.

دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۸۵ )
چکیده

نظامی از جمله شعرای مشهور در ترکیب‌سازی است. از میان واژگانی که در خمسه برای آفریدن تصاویر بکر مورد توجه قرار گرفته نام آلات و اصطلاحات مربوط به موسیقی است. نظامی ضمن آشنایی کامل با ابزار و اصطلاحات موسیقی، آنها را در سه زمینه‌ بزم، رزم و مسائل عرفانی و زاهدانه متناسب با محتوای هر یک از مثنوی‌های خمسه - به خوبی به کار گرفته است. در مخزن‌الاسرار این ابزار در خدمت زهد و عرفان قرار گرفته‌اند، حال‌ آنکه محتوای بزمی خسرو و شیرین ایجاب می‌کند ترکیبات در خدمت بزمها و عاشقانه‌ها باشد. همچنین از آنجا که لیلی و مجنون داستان عشقی نافرجام است این ابزار برای بیان لحظات دردآلود و اندوهبار دو عاشق به کار رفته‌اند، از سوی دیگر چون هفت پیکر دنیایی هوس‌آلود را مصور می‌کند، بنابراین ابزار موسیقی، هوس و شور و تمایلات نفسانی را به اوج می‌رسانند. در شرفنامه نیز که داستان کشور‌گشاییهای اسکندر است، موسیقی رزمی کاربرد بیشتر و بهتری دارد. نظامی در اقبالنامه دوباره مجال پیدا می‌کند مانند مخزن‌الاسرار به اخلاق بگراید و موسیقی را به خدمت مضامین حکمی درآورد بنابراین نظامی با مهارتی که از خود به خرج داده با این ابزار متناسب با موضوع تصاویری بکر آفریده است.

 

دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

استان بوشهر را بی‌تردید از استان­های تاریخی کشور می­توان به‌شمار آورد. این استان از نظر فرهنگ عامیانه، یکی از غنی­ترین گنجینه‌های ایران‌زمین است. این گنجینۀ عظیم،
به­ویژه در موسیقی آیینی، نوحه‌خوانی و مرثیه‌سرایی، بیشتر نمود دارد. با توجه به
خرده­فرهنگ­های سنتی و شرایط خاص جغرافیایی موجود در این استان، مرثیه­های عامیانه در آن جایگاهی مهم دارد. در این پژوهش بنا بر ­این ­است تا به شیوه‌ای تحلیلی، گونه‌شناسی مرثیه­ها در این استان، بررسی شود. شیوۀ این پژوهش کتابخانه‌ای است؛ اما در برخی از مورد‌ها از شیوۀ میدانی نیز استفاده شده ‌است. هدف اساسی این نوشتار، شناخت مرثیه­های عامیانه در زمینه‌های خاص؛ از­جمله سنج و دمام، ذکرخوانی، عَلَم، کتاب‌خوانی، پیش‌خوانی، پامنبری، سینه‌زنی ­دوره‌ای، لایی‌لایی گهوارۀ علی‌اصغر(ع)، سرود حجله‌گاه قاسم (ع)، چاووش، روضه‌‌خوانی، شبیه‌خوانی ذوالجناح، صبحدم، شبیه‌خوانی شام غریبان و دیگر مرثیه­های به‌کار گرفته شده در آیین‌های عزاداری استان بوشهر است. یافته‌های این نوشتار، علاوه بر گونه‌شناسی مرثیه­های استان بوشهر، نشان­دهندۀ تأثیر این مرثیه­ها از نظر زبان، بیان، اندیشه، موسیقی و قالب، بر ادبیات آیینی این استان است.


دوره ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف از تحقیق پیش‌رو، توصیف و طبقه‌بندی موقعیت‌های مختلفی است که سازهای رزمی در تاریخ ایرانِ پس از اسلام کاربرد داشتند. با مطالعۀ اسناد تاریخی، موسیقایی و تصویری می‌توان دریافت کاربرد سازهای رزمی در تاریخ اجتماعی ایران، تنها در موقعیت جنگ نبود، بلکه در موقعیت‌های دیگری که نیاز به صدای قوی و بُرد صدای بالا نیاز بود نیز به‌کار می‌رفتند. امروزه، کاربرد سازهای رزمی در موقعیت‌های مختلف به فراموشی گراییده و با نظر به اینکه مهم‌ترین دلیل منسوخ شدن این سازها، زوال‌یافتن موقعیت‌های کاربردی آن‌هاست، مطالعۀ موقعیت‌های خاصی که این سازها کاربرد داشتند، شایان توجه است.  موقعیت‌های کاربردی سازهای رزمی در طول تاریخ ایران را می‌توان چنین دسته‌بندی کرد: جنگ، خبررسانی، قدرت‌نمایی، شکار، سفر، نمایش‌ حیوانات، و مسابقات ورزشی و عزاداری. دراین میان، مهم‌ترین موقعیت‌های کاربردی این سازها عبارت بودند از جنگ، خبررسانی و قدرت‌نمایی که به‌نظر می‌رسد اجرای موسیقی رزمی در این موقعیت‌ها، نقشی حیاتی داشته است. نقش اجرای سازهای رزمی در دیگر موقعیت‌های یادشده مانند شکار، سفر و نمایش‌های عمومی، اهمیت کمتری دارد؛ زیرا چنین موقعیت‌هایی کمتر اهمیت سیاسی داشته و دربرخی موارد، موقعیت‌هایی کاملاً مردمی محسوب می‌شده‌اند. روش تحقیق در مقالۀ پیش‌رو، تحلیلی‌ـ توصیفی و شیوۀ گردآوری اطلاعات، کتاب‌خانه‌ای است.  

دوره ۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

این پژوهش، از جمله پژوهش‌های میان‌رشته‌ای است که در حوزه‌های علوم ‌شناختی، زبان‌شناسی ‌بالینی، عصب‌شناسی‌ زبان و آسیب‌شناسی ‌زبان قرار می‌گیرد و در جهت حل مشکلات و اختلالات مربوط به زبان، انجام ‌گرفته ‌است. هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر تحریک سیستم نورون‌های آینه‌ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در گفتار آزاد کودکان اُتیستیک است. به‌همین منظور، ابتدا دو پژوهش آزمایشی در ۱۲ جلسه روی دو دختر ۶ و ۷ ساله اتیستیک به مدت چهار هفته در دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده علوم توانبخشی اجرا شد. پس از مشاهده نتایج مثبت و مؤثر این دو روش، نمونه‌های دیگر، یعنی ۶ دختر اتیستیک ۵- ۸ ساله تک‌زبانه فارسی‌زبان، به‌صورت نمونه در دسترس، انتخاب شدند و ۴۲ جلسه در طی چهارده هفته، به‌صورت سه جلسه ۲۰- ۳۰ دقیقه‌ای در هفته تحت آموزش، قرار گرفتند. آزمودنی‌ها به دو گروه تقسیم شدند؛ هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند در گروه اول که شامل ۳ آزمودنی می‌شد، موسیقی در کلاس پخش‌ نمی‌شد (تحریک دیداری و حرکتی)؛ اما در گروه دوم که شامل ۳ آزمودنی می‌شد، هنگام آموزش تقلید حرکات قصدمند، موسیقی بی‌کلام پخش می‌شد (تحریک دیداری، حرکتی و شنیداری). به‌منظور ارزیابی شاخص میانگین تعداد فعل در جمله، گفتار آزمودنی‌ها‌، پیش و پس از اجرای مداخله، درحین بازی و مکالمات روزمره ضبط‌ شد؛ سپس میانگین تعداد فعل در جمله آن‌ها اندازه‌گیری ‌شد. یافته‌های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ به کمک آزمون تی زوج و آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میانگین تعداد فعل در جمله، به‌صورت معنی‌داری بعد از دوره آموزشی در هر دو گروه افزایش یافت. علاوه بر افزایش میانگین تعداد فعل در کل آزمودنی‌ها، میانگین تعداد فعل در جمله، در گفتار آزمودنی‎های گروه دوم نسبت به آزمودنی‌های گروه اول تفاوت معنی‌داری داشت. براساس یافته‌های این پژوهش می‌توان ‌گفت تحریک سیستم نورون‌های آینه‌ای از طریق القای موسیقی و تقلید حرکات قصدمند تأثیر مثبتی بر افزایش میانگین تعداد فعل در جمله در کودکان ‌اتیستیک دارد. البته گفتنی است که تحریک شنیداری- دیداری- حرکتی این سیستم عصبی، تأثیر بیشتری بر پیشرفت وضعیت کلامی این کودکان دارد.

دوره ۷، شماره ۲۸ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده

از میان عناصری که از زبان، آشنایی­زدایی می­کند، موسیقی است تا جایی که بیشتر نظریه­پردازان، وزن را جزء ماهیت و ذات شعر می­دانند. موسیقی شعر فارسی در دوره‌های مختلف چهار نوع بوده که عبارت است از: موسیقی بیرونی(وزن عروضی)، موسیقی کناری(قافیه و ردیف)، موسیقی درونی(بدیع لفظی) و موسیقی معنوی(بدیع معنوی).
با ظهور نیما در شعر معاصر تغییراتی در موسیقی شعر انجام پذیرفت. پیروان نیما پا را فراتر نهاده و حتی برخی چون شاملو در پی رهایی کامل از قید و بند عروض کلاسیک بوده­اند. با این حال، این شاعران نیز نتوانستند کارکرد موسیقایی را کاملاً نادیده بگیرند و به جای موسیقی بیرونی از موسیقی درونی بهره گرفته‌اند.
در این پژوهش سعی شده است آن گروه از آرایه­های ادبی در اشعار شاملو را که عناصر سازنده آنها بر تکرار واکها استوار است، واکاوی و بررسی، و نقش این عناصر در ایجاد موسیقی درونی شعر وی نشان داده شود. از آنجا که مدار موسیقی به معنی عام کلمه بر تنوع و تکرار استوار است، هرکدام از جلوه‌های تنوع و تکرار در نظام آواها، که از مقوله موسیقی بیرونی و کناری نباشد در حوزه مفهومی این نوع موسیقی یعنی موسیقی درونی قرار می­گیرد. بررسیها نشان می‌دهد که شاملو از انواع آرایه­های تکرار و واج­آرایی بهره برده است؛ عمده دلایل کاربرد این آرایه­ها عبارت است از: غنی­ساختن موسیقی، تأکید بر مضمون خاص، رفع تردید خواننده، ایجاد تکیه­گاه کلام و جلب نظر مخاطب.

 

دوره ۷، شماره ۲۸ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

هزار­و­یک­شب اثری است که تا اواخر سدۀ دوازدهم هجری، پیوسته در حال بالیدن بوده است و از این رو، لایه­های تاریخی گوناگون در داستان­های آن به­چشم می­خورد؛ از­جمله لایۀ تاریخی بغدادی که داستان خلفای عباسی و درباریانِ درپیوسته با آنان، نمایانگر آن است. داستان منادمت شیطان با ابراهیم موصلی و حکایت اسحاق موصلی با شیطان ـ که هر دو سرآمد خنیاگران زمانۀ خویش بودند ـ در همین لایه جای می­گیرد. این دو داستان گرچه در بغداد ساخته و پرداخته شده­اند؛ اما بن­مایه­های به­کار رفته در زیرساخت آن­ها نه در بغدادِ عهد عباسی، بلکه در عربستان پیش از اسلام ریشه دارد؛ زیرا این داستان­ها بر پایۀ دو بن­مایۀ کهن عربی پرداخته شده­اند. یکی پیوند دیرسال میان جن و موسیقی و دیگری شناختن جن به­عنوان باشنده­ای الهام­گر که در اعتقاد به «تابع/ رئی الکاهن» و «شیطان الشاعر» پدیدار می­شود. جستار پیش­رو از رهگذر کاوش در منابع کهن عربی نشان می­دهد که چگونه داستان­سرا متأثر از این بن­مایه­ها، ابلیس را بسان خنیاگری زبردست ترسیم می­کند که مقامی موسیقایی را به ابراهیم موصلی می­آموزد.
 

دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

از دیرباز عالمان صنعت موسیقی و عاملان این فن، انواع مختلفی از موسیقی را مطابق اطباع و حالات مختلف انسانی از جمله شادی، غم، ترس، اضطراب و آسایش مناسب دانسته و به‌کار می گرفته‌اند. انسان به تجربه دریافته بود که موسیقی بر جان دیگر جانواران زنده از جمله حیوانات تاثیر می‌گذارد و می توان مناسب اطباع حیوانات وحشی و اهلی، پرندگان و حتی حشرات نیز انواعی از موسیقی را به‌کار برد. به این ترتیب شکارچیان، بازداران، یوزبانان، ساربانان و دیگر کسانی که حرفه‌ای در ارتباط با حیوانات داشتند توانسته بودند به واسطه دریافتن نوایی که مناسب طبع برخی از جانوران بود، رفتار آن حیوانات را تا حدودی تحت کنترل درآورند. شکار، از جمله فعالیت‌هایی به‌شمار می‌رفت که موسیقی به آن راه یافته و به جزئی از آن تبدیل شده بود. یکی از اهدافی که نوای سازها در شکارگاه ها تامین می‌کرد، کنترل حرکات حیوانات مطابق خواست و اراده شکارچی بود تا به واسطۀ آن، کار شکار آسان‌تر شود. شکارچیان با به‌کار بردن انواعی از سازها، حیوانات را از مخفیگاه خود بیرون کشیده و به محل مشخصی هدایت می‌کردند تا کار شکار آسان‌تر و مطمئن‌تر شود. در این مقاله سعی شده تا شواهدی که نشان دهندۀ علم و اشراف پیشینیان ما به تاثیر موسیقی بر رفتار حیوانات است، مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور حکایات و توصیه‌هایی که در ارتباط با تاثیر موسیقی در تسهیل کنترل حیوانات اهلی و شکار حیوانات وحشی در متون، بویژه کتب عجایب المخلوقات، وجود دارد استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.
مهدی فیروزیان حاجی،
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

این مطلب نقد مقاله است و طبق روش مجله نیاز به چکیده ندارد. چکیده مقاله «هاله‌های موسیقیایی در معنای دو واژه در شعر حافظ۱» بهتر از بخش «چکیده» در بخش «نتیجة‌« آن آمده است. متن نتیجه‌گیری را که همچون خود مقاله (دربردارنده حدود سه هزار واژه) کوتاه است در اینجا می‌آوریم: «با این‌که درباره موسیقی در شعر حافظ، بسیار نوشته شده؛ اما باز هم می‌توان ناگفته‌هایی در این زمینه یافت. در این مقاله دو واژه «حزین» و «کار» (کارعمل) که معنای موسیقیایی آنها از نظر پژوهندگان دور مانده است، مورد بررسی قرار گرفت و شواهد مربوط به آنها از شعر حافظ ارائه شد. توجه به معنای موسیقیایی این واژه‌ها می‌تواند خواننده را به ایهام تناسب ایجادشده به وسیله واژه‌های مذکور با دیگر واژه‌های بیت رهنمون سازد۲ و بر لذت هنری وی بیفزاید» (اخیانی و بیرانوند، ۱۳۹۲: ۱۲۴). پیش از هر چیز این پرسش پیش می‌آید که یافتن دو واژه سازنده ایهام تناسب در دیوان یک شاعر را می‌توان پژوهشی در اندازه مقالة‌ علمی-پژوهشی دانست؟‌ پرسش دیگر این است که اگر معنی غایب و سازنده ایهام تناسب (در اینجا: معنی موسیقایی) یکی از دو واژه در شعر حافظ را حافظ‌پژوهان در بررسی شعر او آورده باشند و ایهام تناسب واژه دیگر را نیز دیگر پژوهشگران با آوردنِ نمونه‌ها و گستردگی بیشتر، پیشتر آشکار ساخته باشند (چنان که در نقد پیش رو نشان خواهیم داد) آن نوشته کوتاه که با نثری گاه ناشیوا و لغزش‌های کوچک و بزرگ دیگر نگاشته شده چه ارزشی خواهد داشت؟

دوره ۸، شماره ۳۴ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف این جستار، سیری در بررسی اندیشه کیهانی بودن موسیقی به خاستگاه آن بویژه از دیدگاه عرفانی است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی- توصیفی است و از طریق منابع کتابخانه‌ای و اسنادی به جمع‌آوری داده‌های تحقیق پرداخته شده است. مهمترین دستاوردهای تحقیق در این نکته است که برخی از نغمه‌ها و الحان موسیقی، حالتی نمادین و معنوی یافته و اذهان را متوجه دنیایی ماورای جهان مادی کرده است. با نسبت دادن موسیقی به هارمونی افلاک به آن جنبه‌ای روحانی بخشیده‌اند؛ همچنین بسیاری از آلات موسیقی نمادی از معنویت بوده است. عارفان و اهل دل در پرده‌ها و نغمات موزون موسیقی رموز جمال حق و تجلیات او را نگریسته‌اند و سماع را نمونه‌ای از نوای خوش بهشت و خطاب ازلی دانسته‌اند.

دوره ۹، شماره ۳۸ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

باتوجه به محوریت نگاه به خرده‌فرهنگ­ها، شعر فارسی از نظر گونه­های زبانی، ساختار، صور ذهنی و افق­های معنایی دستخوش تحولات­ گسترده­ای شده و مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده ­است. بخشی از این تحولات در شعر معاصر مازندران قابل‌ملاحظه بوده و در عنصر لحن نمود محسوس­تری داشته ­است. لحن واژه­ا­ی شناور، چندساحتی و گسترده ­است و هریک از پژوهشگران متناسب با دریافت خود در بافت متن تعابیر متفاوتی از آن ارائه دادند. درواقع لحن، پژواک قلم نویسنده یا شاعر ­است که از لابه­لای واژه­ها و سطرهای جمله­ها گو­ش­نوازی می­کند. لحن در مقام کلان‌عنصر به خرده‌لحن­های متعددی بخش می­شود که در این جستار خرده‌لحن عامیانه در همه گرایش­های سبکی، قالب­ها و ژانرهای موجود در شعر امروز مازندران تبیین شده ­است. نگارندگان در این پژوهش تکنیک­های پردازش لحن عامیانه را در سروده­های چهل شاعر فارسی­سرا از سال ۱۳۵۰ تا ۱۴۰۰ دسته­بندی، معرفی و تحلیل کرده­اند. یافته­های این پژوهش نشان می­دهد، شاعران مازندران برای عامیانه‌‌سازی لحن از پنج کلان­شگرد (قالب، آوا، موسیقی، زبان و بلاغت) و ۲۵ خردشگرد در لایه­­ها سود بردند. باتوجه به داده­های پژوهش در بین شگردها، شاخصه­های موسیقایی با چهار خردهشگرد تکرار چشمگیری داشته ­است و در شگردهای زبانی، لحن واژگان بومی ـ اقلیمی و طنز بسامد معناداری نشان می­دهد. ­روش پژوهش تلفیقی از نوع کمی و تحلیل محتوا با استفاده از منابع اسنادی و سایت­های معتبر اینترنتی است.


صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱