جستجو در مقالات منتشر شده


۸۵ نتیجه برای موسی


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

یکی از ویژگی‌های زبانی برجسته در اشعار آزاد نیما، نحو متشخّص و متمایز اوست. نیما از این شاخصۀ زبانی خود با عنوان «تلفیقات صرفی و نحوی» نام برده است. بررسی تلفیقات نحوی نیما نشان می‌دهد که این تلفیقات در شعر نیما کارکردهایی دارد که یکی از این کارکردها، نقش آن در ایجاد موسیقی شعر است.از آنجا که تلفیقات نحوی مربوط به صفت، در شعر نیما بسامد بالایی دارد، این مقاله بعد از تبیین انواع تلفیقات نحوی نیما در صفت؛ نظیر گسترش صفت، فاصله انداختن میان موصوف و صفت، کاربرد صفت جانشین موصوف و... به بیان کارکرد آن در ایجاد موسیقی شعر نیما می‌پردازد و نتیجه می‌گیرد که نیما از طریق تلفیقات نحوی خود به‌ویژه دربارۀ صفت، سعی کرده به موسیقی طبیعی کلام که متناسب با احساس و مضمون شعر است، دست یابد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

  نشانه‌شناسی در سیر تحولی خود و با چرخشی پدیدارشناختی، زمینۀ طرح مجدد ابعاد گمشدۀ معنا مانند حضور، جریان ادراکی_حسی و تن را در مطالعات این حوزه فراهم می‌کند. اریک لاندوفسکی، نشانه‌شناس فرانسوی نیز به طرح نظام‌های زبانی تطبیق و تصادف به‌نحو متفاوتی از گِرمَس می‌پردازد. رسالۀ مموسیاه از احسان عبدی‌پور، نویسنده و کارگردان معاصر است که در آن، کنش‌های زبانی کنشگران، وضعیتی تعاملی را رقم می‌زند؛ به‌گونه‎ای که شاهد تبدیل فضاهای گفتمانی به یکدیگر، رخدادی به رخداد دیگر و سیال شدن هویتی در فرایند گفتمان هستیم. تجربۀ این شدن‌های پی‌در‌پی، در بستر زبان و از طریق فرایندهای ادراکی- حسی، تن‌مداری و سرایت حسی شکل می‌گیرد. براساس این، مسئله این است که فرایند زایش معنا در بستر زبان و فرایندهای گذر از زبان به گفتمان چگونه و در قالب کدام کارکردها تحقق می‌پذیرد. در پژوهشِ حاضر، سازوکارهای شکلدهی به معنا از منظر پدیدارشناسی لاندوفسکی در بستر نظام‌های معنایی تطبیق، تصادف، برنامه‌مداری و محاب‌سازی، همچنین نمودهای پدیدارشناسانۀ تن‌وارگی با تکیه بر نظام‌های زبانی و گفتمانی داستان رسالۀ مموسیاه، بررسی و تحلیل می‌شود. هدف از پژوهش، کاربست الگوی پدیدارشناسی لاندوفسکی در تحلیل ساختارهای زبانی داستان است. پرسش اصلی پژوهش نیز این است که شخصیت اصلی داستان چگونه توانسته است در جهان، زیست کند و همچنین کدام نظام‌های زبانی و گفتمانی در این داستان دیده می‌شود؟ نتیجه نشان می‌دهد نظام‌‌های برنامه‌مداریت و مجاب‌سازی، شخصیت اصلی داستان را وادار به پذیرش الزاماتی می‌کند؛ اما نظام‌های تطبیق و تصادف که در تعامل تنانۀ او با جهان پدید می‌آیند، تجربۀ زیسته‌ای ویژۀ خودش را برایش رقم می‌زنند.

 

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

موسیقی یکی از عوامل مؤثر در شعر و ادبیات جهانی است؛ به‌ویژه اگر اثر شاعر از روی صدق باطن و انسان‌دوستی سروده شده باشد و دور از تکلف و تصنع و در عین حال سرشار از انواع مختلف افزاینده‌های موسیقایی باشد. سعدی شیرازی و شمس‌الدین کوفی با برگزیدن دو بحر طویل و کامل که بهترین قالب‌ها برای بیان احساسات قلبی انسان هستند و با به کار بردن انواع مختلف صنایع بدیعی از قبیل جناس، مراعات‌النظیر، تضاد و... و همچنین الفاظ و هجاهای آهنگین و متناسب با معنا و فضای موسیقایی قصیده، به آهنگین‌تر شدن قصاید خود بیش از پیش کمک کرده‌اند. فضای موسیقایی این دو قصیده بیانگر خفقان روز‌افزون و فضای سنگین دوران حمله مغول است. در این دو قصیده فضایی سراسر اضطراب، اندوه، سوز درونی، شدت و خشونت، موج می‌زند و این نکات را می‌توان در آهنگ تک‌تک حروف قصاید او دید. در کنار این محاسن، ‌عرب‌نبودن شیخ شیراز و انحطاط حاکم بر جامعه عربی‌ پس از حمله مغول، باعث بروز اشکالاتی مانند عیب اجازه و اصراف در موسیقی قصاید این دو شاعر گرانسنگ شده است. در این پژوهش تلاش شده است که با روش کتابخانه‌ای و استفاده از شیوه تحلیل ساختار، فضای موسیقایی در دو قصیده سعدی شیرازی و شمس‌الدین کوفی مورد بررسی قرار گیرد.

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده

موضوع اخلاق و مبانی آن (فلسفه اخلاق) از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اخلاق و دو شاخه دیگر حکمت عملی (سیاست و تربیت) به دلایلی از مدار بحث حکما خارج و به حوزه کلام رانده و در مباحث نبوت و امامت محدود شد. در عصر جدید که مباحث فلسفه اخلاق در کانون مسایل فلسفی قرار گرفت اندیشمندان مسلمان تلاش کردند مبانی اخلاقی را استحکام بخشند. در این مسیر سه جریان علامه طباطبائی (اعتباریات)، استاد مطهری (حسن و قبح عقلی و منش علوی) و امام موسی صدر (رویکرد اجتماعی به اخلاق) قابل ذکر است. در این نوشتار ضمن اشاره به تاریخچه مذکور، دیدگاه امام موسی صدر معرفی و تحلیل می‌گردد. صدر اندیشمندی است که ضمن آشنایی با فلسفه اسلامی هرگز در چارچوب‌های آن محدود نماند و برای حل مشکلات اجتماعی از جمله مبانی اخلاق با رویکرد آزادانه‌ای به سراغ قرآن و سنت رفت و مبنایی الهی-اجتماعی (اعتماد عمومی) برای اخلاق پی‌ریزی کرد.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

مَثَل‌ها که از بیت، مصراع، جملات موجز استعاری و بیشتر آهنگین تشکیل می‌شوند، یکی از انواع ادبی زبان فارسی هستند. یکی از دلایل رواج امثال، دلالت آنها بر اندیشه یا تجربه‌ای کلی و فراگیر در کوتاه‌ترین عبارات است. افزون‌بر‌این، عامل موسیقایی (استفاده از توازن‌های صوتی در کلام) نیز در پرورش و رواج مَثَل تأثیر شگرفی دارد و موجب لذت شنونده و جادوی کلام می‌شود. گاه عامل موسیقایی چنان قوی است که حافظه جمعی جامعه، بی‌توجه به معنا و مفهومِ پاره‌ای از واژه‌ها در کنار هم از آهنگ و موسیقیِ موجود در آن‌ها لذت می‌برد. شفیعی‌ کدکنی از این مسئله با عنوان «جادوی مجاورت» یاد می‌کند. در تحقیق پیشِ رو، از این زاویه، کتاب داستاننامةبهمنیاری که مشتمل بر شش هزار مَثلِ جمع‌آوری‌شده از منابع گوناگون است، بررسی شده است. نتایج بررسی نشان می‌دهد که حدود پنجاه مَثل از این کتاب از انواع توازن­های موسیقایی بهره‌مند هستند و صنایعی مانند سجع متوازی، جناس، واج‌آرایی و تکرار، بیشترین سهم را در آهنگین‌شدن امثال دارند. همچنین در این بررسی با ارائۀ نمونه‌های متعدد، نظریۀ شفیعی کدکنی دربارۀ شکل­گیری برخی از امثال بر اساس جادوی مجاورت، اثبات می­شود.  

دوره ۲، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

وزن، که وجود نوعی نظم درکلام است و سبب خیال‌انگیزی هرچه بیشتر آن می‌شود از ضروریات شعر است. با وجود کوششی که امروزه برای حذف آن و ترویج شعر منثور صورت گرفته‌است، همچنان ذوق فارسی زبانان تمایل خود را به شعر موزون حفظ کرده‌است.
م. سرشک - شفیعی کدکنی - در مباحث‌ نظری معتقد است: «شعر تجلی موسیقایی زبان است.» این گفته بیانگر این  است که وزن از ارکان اصلی شعر شفیعی است. با توجه به این فرضیه،  هدف مقاله بررسی و تحلیل موسیقی بیرونی یا وزن در  اشعار نیمایی او است. برای پژوهش مورد نظر صد نمونه از اشعار نیمایی شاعر به ترتیب از نیمه اول کتاب «هزاره دوم آهوی کوهی» بررسی، و نتایج آن با استفاده از فن تحلیل اطلاعات ارائه شده است. از جمله نتایج به دست‌آمده این است که شفیعی، به رعایت قواعد و ضوابطی ملزم است که نیما در شعر بنیان نهاد اما در عین حال به ابتکارهایی دست زده‌است. او در انتخاب نوع وزن هیچ تعمدی ندارد. گرایش او غالباً به وزنهای رمل و مضارع است، اوزانی  که حافظ و سعدی و مولانا بیشترین و نابترین غزلهای خود را در آن وزنها سروده‌اند. وقف و سکونها و استفاده از هجاهای کوتاه و بلند در شعر او بسیار دقیق و حساب شده و دارای تأثیر بسزایی در القای عواطف و معانی است.
 

دوره ۲، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

هدف این مقاله ، بررسی و تحلیل قافیه در اشعار نیمایی شفیعی کدکنی است. از این رو، اشعار نیمایی ۲۰۰ صفحه از ابتدای کتاب «هزاره دوم آهوی کوهی»، که شامل دفترهای «مرثیه‌های سرو کاشمر» و «خطی ز دلتنگی» و بخشی از دفتر «غزل برای گل آفتاب‌گردان» است، در محورهای گوناگون قافیه‌آرایی بررسی می‌شود.
شفیعی به ویژگیهای اعجازگونه قافیه آگاه است و از انواع امکانات قافیه‌آرایی برای ایجاد موسیقی، پیوند بین پاره‌های کلام، القای معانی و مقاصد دیگر در جهت رستاخیز واژه‌ها بهره برده است. قافیه در شعر شفیعی از دیدگاه‌های گوناگونی قابل بررسی است. جلوه‌هایی از قافیه که در مقاله، مورد بحث قرار گرفته عبارت است از انواع قافیه‌آرایی(مانند قافیه‌آرایی مسمط‌گونه، ترجیع‌گونه، غزل‌گونه و تلفیقی)، قافیه درونی، مضاعف، ذوقافیتین و... . بخش عمده زیبا‌شناسی قافیه در شعر شفیعی بر قافیه‌هایی مبتنی است که شاعر در آرایش آنها ابتکاری از خود نشان داده و قافیه‌هایی ساخته که متضمن لطافت و ابداع است؛ مانند قافیه‌های التزامی، متوازی، متوازن، متجانس و تلقینی. نتیجه بحث گویای این  است که از بین انواع قافیه‌های هنری، توجه شاعر بیشتر به قافیه‌های متوازن معطوف است.

 

دوره ۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از مهم‌ترین عناصر مورد بحث در تاریخ تصوّف و عرفان اسلامی، موسیقی و سماع است که از بدو شکل‌گیری این نهضت تا دوران شکوفایی و در‌نهایت، ساختار کنونی آن، موضوع موسیقی، سماع و رابطه آن با سلوک معنوی بوده است که مورد تحلیل و بررسی و نقد واقع شده و به‌صورت گسترده‌ای در ترازوی امر و نهی، تأیید و تکذیب و نیز انفعال قرار گرفته است. در این میان، مولوی با رویکردی نزدیک به اصحاب سکر و با خوانشی مؤیّدانه و تبلیغی، از این موضوع به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان سلوک و سیر الی‌الله یاد می‌کند. در فرهنگ اروپای قرن نوزدهم، نیچه با قرائتی خاص از مفهوم تعالی و حرکت تکامل انسانی، به‌عنوان فیلسوفی شرق‌زده، در تلاش برای نجات انسان از غربت و بحران بی‌خدایی برخاسته از ضعف کلیسا عنصر موسیقی را اصلی مهم در تکامل انسانی و نجات وی برمی‌شمرد که با نگرش مولوی در خویشاوندی و همسویی نزدیک قرار می‌گیرد. الگوواره‌‌های مشترک اندیشگانی این دو متفکر در مواردی مشتمل بر: الف. آشنایی، هم‌ذات‌پنداری و منشأ جوشش؛ ب. ارتباط آن با موسیقی ازلی و نوای کائنات؛ ج. ایجاد صفای دل و تزکیه نفس؛ د. ارتباط موسیقی و زبان؛ ﻫ. ارتباط آن با مفهوم شور و وجد و اندیشه «‌آری‌گویی»، این نتیجه را در‌بر‌دارد که خوانش این دو متفکر در منشأ، هستی، کارکرد و نتیجه برآمده از مفهوم موسیقی، عموماً همساز با یکدیگر به نظر می‌رسد و دارای همسانی و پیوند ماهوی است.

دوره ۳، شماره ۶ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

چهاربیتی گونه‌ای از شعر کهن ایرانی و به باور نگارنده ادامۀ همان سه‌بیتی‌ها یا سه‌خشتی‌های قدیم ایرانی است با وزنی تقریباً هجایی که به‌مرور وزن عروضی یافته است. ساختار این‌گونه شعر بنابر شواهد بسیاری که در دست است، بر مبنای نوعی تکرار استوار است. محتوای چهاربیتی‌ها هم بیشتر ساده و بدوی است و از‌سویی با موسیقی پیوندی ناگسستنی دارد که به همین دلایل می‌توان آن را فرزند شعر کهن و بازماندۀ شعر هجایی دانست. در این گفتار با اشاره به شواهد و نظراتی که از محققان به‌جا مانده، بنا داریم تا اثبات کنیم این گونۀ ادب عامه تداوم «سنت شعر شفاهی» است که خوشبختانه دگردیسی خود را در شواهد بسیاری حفظ کرده و پیوستگی تاریخی سنت موسیقی ایرانی، خاصه در بین مردم روستاها، آن را همچون عتیقه‌ای گران‌بها محفوظ داشته است تا برای بررسی شعر ایرانی قبل از اسلام، پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی، مشروط به عدم تعصب، منابع کافی در دست داشته باشند

دوره ۳، شماره ۹ - ( ۱۲-۱۳۸۴ )
چکیده

یکی از داستانهای تاریخی و در عین حال سمبلیک قرآنی که به دلایل مختلف در متون ادبی صوفیانه بارها تکرار شده، داستان «موسی و خضر» است که به دلیل ظرایف و پیامهای گوناگون، ظرفیت تاویل پذیری فراوانی نیز یافته است. دراین مقاله مولف ضمن نگاه اجمالی به تفاسیر گذشته و برداشتهای عرفانی و غیر عرفانی نویسندگانی که به این داستان پرداخته­اند، به کیفیت انعکاس آن در آثار مولانا می­پردازد. این مطالعه نشان می­دهد که مولانا در یکی از موارد یازده گانه­ای که به این داستان در مثنوی اشاره کرده، تاویل و قرائتی برخلاف تفسیرهای گذشته و حتی ده مورد دیگر در مثنوی ارائه کرده و ساختار داستان را بر بنیاد موسی و خضر و برتری شخصیت موسی بر خضر (موسی محوری) بنیان نهاده است. نگارنده براساس دلائل سه­گانه­ای، بر آن است که مولانا در این نوع قرائت و تاویل، از کتاب کشف الاسرار میبدی و یا شاید از منبع دیگری استفاده کرده، که مآخذ میبدی در کشف الاسرار بوده است.
 

 

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

فضاهای جمعی شهرهای ایران پس از اسلام، تحت تأثیر آموز هها و فرامین این دین مبین شکل گرفته است. کیفیت و کارکرد همراه با عوامل کالبدی به کار رفته در شهرها منجر به ایجاد فضاهای جمعی و افزایش حضور مردم در این فضاها گردیده است. در دوره قاجار با شروع حکومت ناصرالدین شاه و روابط اقتصادی و فرهنگی ایران با کشورهای اروپایی و تحولاتی چون سفر شاهان قاجار به اروپا، اعزام دانشجویان به خارج از کشور و تأسیس دارالفنون، زمینه تأثیرپذیری ایران از فرهنگ غربی فراهم آمد. ناصرالدین شاه که در مسافرت هایش به اروپا با تئاترها و سال نهای نمایش آنجا آشنا شده و چنین نمای شهایی مورد پسندش واقع شده بود، دستور به ساخت مکانی داد که نمای شهای بزرگ در آن برگزار شود، این مکان بعدها به تکیه دولت معروف گشت که باشکوه ترین تعزی هها در آن برگزار می شد. شاهزادگان و بزرگان و اشراف دولت هم به پیروی از شاه، هر یک مجالس تعزیه خوانی به راه انداختند. رفته رفته در هر محله و گذر بزرگ تهران تکیه هایی ساخته شد که مخارج آن را ساکنان هر محل فراهم م یکردند. این آغازی بود بر ایجاد بناهایی برای جا دادن تعداد افراد زیادی که به منظور تماشای تعزیه و برپایی عزاداری گرد هم جمع می آمدند. چرا که پیش از آن رسم نبود نمایش و موسیقی را برای توده مردم عرضه کنند و موسیقی تنها در مجالس خلوت اهل فن مطرح می شد. در این مقاله با روش توصیفی-تاریخی، ابتدا به بررسی موسیقی عصر قاجار و نیازی که در آن دوره برای ایجاد فضاهای جمعی پدید آمد پرداخته شده است؛ سپس پاسخ هایی که معماری آن عصر به این نیاز داد و پیشینه و جایگاه تکیه ها و نمایش خان هها در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. بنای تکیه دولت تهران به عنوان نمونه موردی این پژوهش، مورد تحلیل فضایی و کالبدی معماری قرار گرفته است.

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

بیان مساله: مفهوم هنر عمومی شهری و ظهور آن در قلمرو همگانی از مهمترین عوامل تقویت و تسریع فرآیند و فعالیت­های شهر خلاق محسوب می­گردد. موسیقی خیابانی به عنوان هنر عمومی شهری، رویدادی اثرگذار در جوامع شهری می­باشد که سعی در بهبود سطح کیفی حیات اجتماعی، تقویت خاطرات جمعی، افزایش سطح سرزندگی و میزان پویایی شهری و نیل به توسعه شهری خلاق را دارد.
هدف: تلاش نگارندگان در این نوشتار، بازتعریف اهمیت و ارزش مهم رویداد هنرهای عمومی شهری در فضاهای شهری، شناسایی امکان­سنجی اجرای موسیقی خیابانی در محیط­های اجتماعی و آفرینش و توسعه فضاهای شهری مردم­گرا می­باشد که با ارزیابی تطبیقی محدوده­های مطالعاتی کریدور سبز شهرچایی و پیاده­راه خیام جنوبی شهر ارومیه به مطالعه آن پرداخته شده است.
روش:  در تحقیق حاضر با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی و با بهره­گیری از روش­های اسنادی-کتابخانه­ای، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گردآوری اطلاعات اقدام شده است. جامعه آماری و حجم نمونه متشکل از دو گروه متخصصین، اندیشمندان و اساتید دانشگاهی و اعضای فعال موسیقی خیابانی می­باشد که با احتساب روش نمونه­گیری طبقه­ای یا گروهی تعداد ۶۰ نمونه احتساب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل کمی نیز از روش­های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، سوارا و کوکوسو بهره گرفته شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: طبق یافته­ها، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و محیطی و شاخص­های «امکان اجرای زنده موسیقی» و «کیفیت طراحی محیط» به ترتیب بیشترین و کمترین سطح اهمیت را کسب نموده­اند. همچنین محدوده کریدور سبز شهرچایی نسبت به پیاده­راه خیام جنوبی شهر ارومیه، شرایط مطلوب­تری را نسبت به اجرای هنرهای عمومی شهری (موسیقی خیابانی) به خود اختصاص داده است.  

دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

بیان مساله: هنر شهری، به عنوان رویدادی سیال درصدد کاهش تبعات ناشی از زندگی صنعتی و ایجاد رفتارهای مناسب اجتماعی و فرهنگی است. در فضای شهری انواع مختلف هنرها دیده می­شوند؛ که از این بین موسیقی کمتر مورد توجه واقع شده است؛ به­ گونه ­ای که صحنه ­ی کالبدی- فضایی شهر اصولا" جایگاهی مناسب برای اجرای موسیقی خیابانی ندارد. در این تحقیق بررسی خواهیم کرد که آیا علت کم توجهی به این هنر ناشی از کم اثر بودن آن در ارتقا کیفیت فضای شهری است یا اینکه علت را باید در عدم وجود زمینه مناسب جهت قدرت نمایی و نمایش آن جستجو کنیم؟
هدف: هدف پژوهش حاضر، توجه بر ایجاد حس تعلق مکان و سرزندگی به فضای شهری و تاثیر موسیقی خیابانی بر حضار در فضای شهری می­باشد.
روش: روش تحقیق در این مقاله به صورت پیمایشی بوده و با تهیه پرسش­نامه و انتخاب سه جامعه آماری متفاوت، تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری با انتخاب نمونه موردی (خیابان خیام ارومیه) بررسی می­گردد.
یافته ها و نتیجه­ گیری: با بررسی دیدگاه ­ها، مهم­ترین انتظار رهگذران و مشتریان از اجرای موسیقی خیابانی ایجاد سرزندگی و نشاط عنوان شده در حالی­که کسبه خیابان بیشتر از آن­که به شاد بودن فضای کسب و کار خود بیندیشند، به افزایش فروش خود اهمیت داده ­اند و این انتظار در نظر اساتید حفظ شان و جایگاه هنر موسیقی خیابانی، اصلاح دیدگاه از تکدی­ بینی به امری هنری، در کنار ایجاد راهی برای بهبود شرایط معیشت هنرمندان بوده است. لیکن با وجود این تفاوت انتظار، نظر هر سه گروه بر ارتباط و تاثیر موسیقی خیابانی بر سرزندگی فضای شهری بوده و لزوم تامین فضای مناسب به عنوان جزئی از فضای شهری جهت اجرای آن مورد انتظار همگان ذکر شده است. از طرف دیگر با توجه به عدم دسترسی افراد به اجرای زنده موسیقی در سایر نقاط شهری، تامین و مهیا نمودن امکان اجرای آن در سایر نقاط پرتراکم جهت سرزندگی آن فضا مورد انتظار رهگذران بوده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که، از نظر کسبه، رهگذران و اساتید موسیقی؛ بین موسیقی خیابانی و نقش آن بر فضای شهری رابطه معناداری وجود دارد و موسیقی به ­عنوان هنری خیابانی می­تواند تاثیر مناسبی در سرزندگی فضای شهری و ارتقا حس تعلق مکان بر رهگذران و از طرفی ایجاد فضای شورانگیز و رونق کسب و کار و افزایش میل پیاده­ روی در افراد داشته باشد؛ به­ طوری­که در بسیاری مواقع، انگیزه حضور مجدد رهگذران در آن مکان، از طریق خاطره ­انگیزی و درک غنای حسی مکان می­باشد.

دوره ۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۸۵ )
چکیده

نظامی از جمله شعرای مشهور در ترکیب‌سازی است. از میان واژگانی که در خمسه برای آفریدن تصاویر بکر مورد توجه قرار گرفته نام آلات و اصطلاحات مربوط به موسیقی است. نظامی ضمن آشنایی کامل با ابزار و اصطلاحات موسیقی، آنها را در سه زمینه‌ بزم، رزم و مسائل عرفانی و زاهدانه متناسب با محتوای هر یک از مثنوی‌های خمسه - به خوبی به کار گرفته است. در مخزن‌الاسرار این ابزار در خدمت زهد و عرفان قرار گرفته‌اند، حال‌ آنکه محتوای بزمی خسرو و شیرین ایجاب می‌کند ترکیبات در خدمت بزمها و عاشقانه‌ها باشد. همچنین از آنجا که لیلی و مجنون داستان عشقی نافرجام است این ابزار برای بیان لحظات دردآلود و اندوهبار دو عاشق به کار رفته‌اند، از سوی دیگر چون هفت پیکر دنیایی هوس‌آلود را مصور می‌کند، بنابراین ابزار موسیقی، هوس و شور و تمایلات نفسانی را به اوج می‌رسانند. در شرفنامه نیز که داستان کشور‌گشاییهای اسکندر است، موسیقی رزمی کاربرد بیشتر و بهتری دارد. نظامی در اقبالنامه دوباره مجال پیدا می‌کند مانند مخزن‌الاسرار به اخلاق بگراید و موسیقی را به خدمت مضامین حکمی درآورد بنابراین نظامی با مهارتی که از خود به خرج داده با این ابزار متناسب با موضوع تصاویری بکر آفریده است.

 

دوره ۴، شماره ۱۷ - ( ۹-۱۳۸۶ )
چکیده

در این مقاله ضمن تشریح و بررسی مآخذ داستان موسی (ع) و شبان و نظیره‌های آن در ادبیات ایران و سایر ملل، مشخصاً دو داستان مکتبخانه‌ای متأثر از موسی (ع) و شبان را با نامهای موسی (ع) و سنگ‌تراش و مهمانی شبان، معرفی و بررسی می‌کنیم. سپس با نگاهی ساختار شناسانه، عناصر داستان، چون پیرنگ، شخصیت، گفتگو، زاویه دید، روایت، لحن، مکان و زمان را با توجه به شگردهای داستانپردازی مولانا می‌کاویم.
تکیه اصلی مقاله بر جنبه‌های ساختاری است نه محتوایی که بررسی محتوای داستان خود بحث دیگری می‌طلبد، لیکن در تبیین ساختار داستان، ناگزیر به برخی جنبه‌های نمادین و محتوایی نیز تا حد ضرور و مقدور اشاره می‌شود. همچنین بخش عمده‌ای از مقاله به کاوشهای متن‌شناسی و مأخذیابی اختصاص می‌یابد تا هم تکمله‌‌ای بر مأخذ قصص مثنوی اثر علامه فروزانفر باشد و هم یافته‌هایی نو در زمینه داستان.
 

دوره ۵، شماره ۱۶ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

چکیده موسیر (Allium hirtifolium Boiss.) گیاهی چند ساله و متعلق به خانواده Alliaceae است. این گیاه بومی ایران بوده و به صورت وحشی می روید. این پژوهش به منظور بررسی اسیدهای چرب و عناصر معدنی (پتاسیم، سدیم، منیزیم، آهن، مس، روی و منگنز) هفده توده موسیر کنگاور، سیاخ دارنگون، صحنه، آشتیان، دشت ارژن، کوهرنگ، سپیدان، دیواندره، بروجرد، خمین، یاسوج، نهاوند، خوانسار، هرسین، اراک، دشمن زیاری و کوهمره سرخی انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین درصد ماده خشک (۷۱/۳۶ ٪ و ۱۵/۲۹٪) به ترتیب مربوط به توده های هرسین و دشمن زیاری بود. توده کنگاور دارای بیشترین درصد آهن و مس و توده کوهرنگ دارای بیشترین مقدار منیزیم بود. بیشترین مقدار سدیم در توده هرسین اندازه گیری شد. توده صحنه دارای حداکثر مقدار پتاسیم و منگنز و توده خمین دارای بیشترین مقدار روی بود. اندازه گیری اسیدهای چرب با گازکروماتوگرافی نشان داد که بیشترین درصد لینولنیک اسید (امگا-۳) و لینولئیک اسید (امگا-۶) به ترتیب در توده های آشتیان و سپیدان مشاهده شد. این پژوهش نشان داد که توده های موسیر ایرانی از نظر داشتن عناصر معدنی و اسیدهای چرب ضروری حایز اهمیت بوده و برای تغذیه انسان توصیه می شوند.

دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

استان بوشهر را بی‌تردید از استان­های تاریخی کشور می­توان به‌شمار آورد. این استان از نظر فرهنگ عامیانه، یکی از غنی­ترین گنجینه‌های ایران‌زمین است. این گنجینۀ عظیم،
به­ویژه در موسیقی آیینی، نوحه‌خوانی و مرثیه‌سرایی، بیشتر نمود دارد. با توجه به
خرده­فرهنگ­های سنتی و شرایط خاص جغرافیایی موجود در این استان، مرثیه­های عامیانه در آن جایگاهی مهم دارد. در این پژوهش بنا بر ­این ­است تا به شیوه‌ای تحلیلی، گونه‌شناسی مرثیه­ها در این استان، بررسی شود. شیوۀ این پژوهش کتابخانه‌ای است؛ اما در برخی از مورد‌ها از شیوۀ میدانی نیز استفاده شده ‌است. هدف اساسی این نوشتار، شناخت مرثیه­های عامیانه در زمینه‌های خاص؛ از­جمله سنج و دمام، ذکرخوانی، عَلَم، کتاب‌خوانی، پیش‌خوانی، پامنبری، سینه‌زنی ­دوره‌ای، لایی‌لایی گهوارۀ علی‌اصغر(ع)، سرود حجله‌گاه قاسم (ع)، چاووش، روضه‌‌خوانی، شبیه‌خوانی ذوالجناح، صبحدم، شبیه‌خوانی شام غریبان و دیگر مرثیه­های به‌کار گرفته شده در آیین‌های عزاداری استان بوشهر است. یافته‌های این نوشتار، علاوه بر گونه‌شناسی مرثیه­های استان بوشهر، نشان­دهندۀ تأثیر این مرثیه­ها از نظر زبان، بیان، اندیشه، موسیقی و قالب، بر ادبیات آیینی این استان است.


دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۳-۱۳۸۸ )
چکیده

این مقاله به تحلیل واژه جان، یکی از رمزهای بزرگ غزلیات شمس، اثر جاودانه مولانا جلال‌الدین محمد بلخی می‌پردازد. در این تحلیل با استفاده از کاربردهای گوناگون جان، معانی مختلف آن دریافت، و سیر استعلاعی این مفهوم آشکار می‌شود. دریافت معانی واژه جان در سه مرحله انجام می‌شود: مرحله اول: دریافت مفهوم قاموسی جان از طریق رابطه‌های ترادف، تضاد و با همایی متداعی (مراعات نظیر). مرحله دوم: دریافت مفهوم جان از طریق صفتهای آن و مرحله سوم: دریافت مفهوم جان از طریق صور خیال (تشبیه، استعاره و نماد). نگارندگان از این طریق، واژه جان را در کل دیوان کبیر بررسی، و تلاش کرده‌اند تا مفاهیم نهفته در ورای این واژه را تصویر و تبیین کنند و نشان دهند که جان چگونه از مرحله کاربرد قاموسی فراتر می‌رود و سرانجام به مرحله نمادین می‌رسد و در هر مرحله، چه مفهوم و رگه‌های معنایی را در بردارد.

 

دوره ۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف از تحقیق پیش‌رو، توصیف و طبقه‌بندی موقعیت‌های مختلفی است که سازهای رزمی در تاریخ ایرانِ پس از اسلام کاربرد داشتند. با مطالعۀ اسناد تاریخی، موسیقایی و تصویری می‌توان دریافت کاربرد سازهای رزمی در تاریخ اجتماعی ایران، تنها در موقعیت جنگ نبود، بلکه در موقعیت‌های دیگری که نیاز به صدای قوی و بُرد صدای بالا نیاز بود نیز به‌کار می‌رفتند. امروزه، کاربرد سازهای رزمی در موقعیت‌های مختلف به فراموشی گراییده و با نظر به اینکه مهم‌ترین دلیل منسوخ شدن این سازها، زوال‌یافتن موقعیت‌های کاربردی آن‌هاست، مطالعۀ موقعیت‌های خاصی که این سازها کاربرد داشتند، شایان توجه است.  موقعیت‌های کاربردی سازهای رزمی در طول تاریخ ایران را می‌توان چنین دسته‌بندی کرد: جنگ، خبررسانی، قدرت‌نمایی، شکار، سفر، نمایش‌ حیوانات، و مسابقات ورزشی و عزاداری. دراین میان، مهم‌ترین موقعیت‌های کاربردی این سازها عبارت بودند از جنگ، خبررسانی و قدرت‌نمایی که به‌نظر می‌رسد اجرای موسیقی رزمی در این موقعیت‌ها، نقشی حیاتی داشته است. نقش اجرای سازهای رزمی در دیگر موقعیت‌های یادشده مانند شکار، سفر و نمایش‌های عمومی، اهمیت کمتری دارد؛ زیرا چنین موقعیت‌هایی کمتر اهمیت سیاسی داشته و دربرخی موارد، موقعیت‌هایی کاملاً مردمی محسوب می‌شده‌اند. روش تحقیق در مقالۀ پیش‌رو، تحلیلی‌ـ توصیفی و شیوۀ گردآوری اطلاعات، کتاب‌خانه‌ای است.  

صفحه ۱ از ۵    
اولین
قبلی
۱