جستجو در مقالات منتشر شده
۱ نتیجه برای مدینۀ فاضلۀ افلاطونی
غلامرضا پیروز،
دوره ۱۶، شماره ۶۳ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
بحثهای افلاطون پیرامون جایگاه شعر به جدالی درازدامن میان فلسفه و شعر انجامید. افلاطون معتقد بود شعر در مقابل فلسفه، حقیقت را بیان نمیکند و اساساً نمیتواند به حقیقت دست یابد، دروغ میگوید و میتواند موجب گمراهی شود. دیدگاهی که تا قرنها به دفاع شعر از ماهیت خود انجامید و منجر شد شعر، ابزاری برای بیان مسائل اخلاقی، عقیدتی و سیاسی شود و بدینترتیب نشان دهد اگر نمیتواند به حقیقت دستیابد، حداقل میتواند موجب تعلیم و تربیت گردد.
اما در دوران جدید، زمانی که ماهیت «حقیقت» و «واقعیت» مورد پرسش واقع شده، دفاع فلسفه از شعر، به دفاع از جایگاه اندیشگیِ شعر انجامیده است. امروزه شعر، در کنار فلسفه و علم، رسانهای است که روایتی از واقعیت را بازتاب میدهد، روایتی که همچون سایر رسانهها، نوعی بازنمایی از واقعیت است. این پژوهش در نظر دارد با بررسی آراء افلاطون و نقدهایی که در دهههای اخیر بر مبانی اندیشگی او وارد آمده و نیز نقد دیدگاه برخی پژوهشگران ایرانی در زمینۀ تعامل جدید فلسفه و شعر، به تبیین نسبت شعر و فلسفه با حقیقت و واقعیت و بحث در زمینۀ جایگاه شعر در دنیای فکری امروز بپردازد.