جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای مدارا


دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

عذرخواهی‏ سیاسی گونه‏ای عذرخواهی است که در آن سیاسیون برای ترمیم وجهۀ خود، برآورده‏ ساختن مطالبۀ عموم و آرام کردن افراد آسیب‏دیده (از خطاها و قصوراتی که بنا به مسئولیتشان متوجه آنان است)، اقدام به آن می‏کنند. اما عذرخواهی‏ سبک و سیاق خاصی دارد. کمپف (۲۰۰۹) الگوها و راهکارهای کلامی را می‏شناساند که افراد با تمسک به آنان از عذرخواهی واقعی اجتناب می‏کنند؛ بهکار بردن ابزارهای واژگانی و نحوی خاص، محو یا کم‌رنگ نشان ‏دادن کنندۀ کار، انکار مسئولیت، انتخاب قربانی خاص، کاستن از تعداد قربانیان، انتخاب قربانی خاص و نیز عذرخواهی به‏دلیل بخشی از خطا یا سبک آن و ... نمونه‏هایی از این راهکارهاست. با بررسی ۱۰۰ نمونه عذرخواهی سیاسی انعکاس‌یافتۀ رسانه‏های داخلی براساس الگوهای کمپف (۲۰۰۹) این پژوهش مدعی است که عذرخواهی‏های سیاسی در ایران صادقانه نیست، اما با افزودن عنصر فرهنگ و درنظر داشتِ نقش ترمیمی عذرخواهی می‌توان به درک بهتری از آن دست یافت. یافته‏های پژوهش حاکی از آن‏ است که محو یا کم‏رنگ کردن مسئولیت خود یا پذیرش مسئولیت بخشی از خطا ازجمله راهبرد‏های اصلی مورداستفادۀ سیاستمداران ایرانی در طفره رفتن از عذرخواهی‏راستین است، اما این عدم صداقت در میم‏های فرهنگی جامعۀ جمع‏گرا، صداقت‏گریز و اغراق زدۀ ایرانی ریشه دارد.
 
مهدی ظریفیان، محمد جعفر یاحقی، همایون کاتوزیان،
دوره ۱۵، شماره ۵۸ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

یکی از ویژگی‌های مهم ادبیات دوران مشروطه عنصر تندزبانی است که از آن به «ناشکیبایی زبانی» تعبیر می‌کنیم. این ویژگی در دو ساحت بروز می‌کند: یکی خشونت‌درون‌گروهی (یعنی هتاکی‌های ادیبان نسبت‌به یکدیگر) و دیگری برون‌گروهی (یعنی هتاکی به افراد و نهادهای خارج از حوزۀ ادبیات). هجو و تندزبانی در ادبیات کلاسیک ایران نیز وجود داشته است، اما این پدیده در ادبیات عصر مشروطه چند ویژگی دارد: اول هدف آن که از مباحث شخصی و حوزۀ خصوصی به عرصۀ اجتماع کشیده و به تندزبانیِ سیاسی بدل می‌شود. دوم عرصۀ انتشار آن که از دیوان‌های اشعار به روزنامه‌ها و نشریه‌های عمومی منتقل می‌شود. سوم، وجود نوعی شعر غیررسمی و بداهه است که شخص هجاگو قصد قطعی برای انتشار و عمومیت‌ دادن به آن نداشته، اما به دلایل مختلف منتشر شده است. در این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی و با ارائۀ نمونه‌های متعددی از خشونت لفظی در هر دو ساحت ذکرشده، تصویری از وضعیت ادبی عصر مشروطه ارائه می‌دهیم. سپس با بررسی وضعیت سیاسی ـ اجتماعی این دوران، انگیزه‌ها و علل بروز پدیدۀ خشونت ادبی را می‌کاویم. نتیجۀ این تحقیق نشان می‌دهد که اختلاف سیاسی، رقابت بر سر پایگاه اجتماعی، بی‌توجهی به صورت و ساختار شعر و ضعف در زبان ادبی و برجسته ‌کردن رذیلت‌های اخلاقی طرف مقابل انگیزه‌های بروز تندزبانی در این دوره هستند. همچنین بی‌ثباتی سیاسی و رواج هرج و مرج، بی‌اعتنایی به اصل مدارا و اصرار بر تعصب، علل اجتماعی و سیاسی رواج این پدیده هستند.
 


دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۳۱ )
چکیده

وردتِ الحکمه فی الذکر الحکیم فی عشرین آیه من آیاته الکریمه مُشاراً الیها بانّها فضل اللّه و منّته یؤتیها من یشاءُ من عباده ... و ما أعظم الحکمه حین تخرج من الشاعر الّذی یجمع بین ملکه الشعر و بین نعمه الإیمان فحینئذٍ لشعره أثر السحر. و الحکمه کما قال الرسول (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) ضالّه المؤمن ؛ أمّا دراستنا هذه حول «الحکمه فی الأدب الجاهلیّ» تدور حول ما جادت به قریحه الشعراء من الأشعار فی مضمارالحکمه و فضائل أهل الجاهلیه و مثلهم العُلیا، کما اعترفنا فیها بمثالب العصرالجاهلی و بما اتّصف به أهل الجاهلیه من السّفه والغلظه والإنقیاد وراءَ الأهواء و مشیرینَ إلی أنّ الحکمه آنذاک کانت ولیده التجربه المفیده و البصیره المستنیره و الخیال الصافی و الصوره المنتزعه بما یحیط بالشعراء مع سهوله المعنی و جزاله اللّفظ و متانه السبک.

دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

اعتباری  بودن نهاد حقوقی  شرکت تجاری، دخالت اشخاص حقیقی را در اداره آن ضروری می­کند. تعیین مدیر برای شرکت در این راستا پیش­بینی شده است. اداره شرکت مستلزم تعیین حدود اختیارات و وظایف مدیر است تا از خودسری اجتناب شود. جدیدترین وظیفه­ای که برای مدیر شرکت در جهت اداره بهتر شرکت پیش­بینی شده، «ارتقای موفقیت شرکت» است که ابتکار قانونگذار انگلیس است. رویکردهای «تقدم سهامداران» و «ذینفعان» در حاکمیت شرکتی مطرح است و قانونگذار انگلیس در مقرره جدید سعی کرده است تعادل را بین دو رویکرد برقرار کند. در این راستا محور را در جلب منافع سهامداران قرارداده و رعایت مؤلفه­هایی را نیز در راستای تحقق اهداف دیگر بر مدیران الزام کرده است. در حقوق ایران چنین وظیفه­ای سابقه ندارد و به دلیل فقدان ضمانت اجرا نمی­توان آن را بر مدیر تحمیل کرد. وظیفه امانی نیز صرفاً برای مدیر تعهد منفی ایجاد می­کند، در حالی که وظیفه «ارتقای موفقیت شرکت» تعهدی مثبت است.

دوره ۳۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۴۶ )
چکیده

  تعتبر التقیه المداراتیه مکوّناً تشریعیاً فی الفقه الإمامی وهی من أقسام التقیه العامه وتعنی التقیه لجلب المنفعه، بخلاف القسم الآخر من التقیه وهی التقیه الخوفیه ویراد منها تجنب الضرر. کما أنها، أی التقیه المداراتیه، مفرده عقدیه فی المذهب الإمامی تؤسّس لمنهجٍ أصیلٍ للارتقاء بالمجتمع، ولها آثار تربویه تنعکس علی مختلف شرائحه لما تحقّقه من وحدهٍ وتناغمٍ بین أفراده، خصوصاً بعد تلاقیها مع بعض مفردات علم الکلام المعاصر کنقطه مشترکه، ونعنی تحدیداً علم الکلام الاجتماعی الذی یسعی إلی استخراج المعتقدات الدینیه ذات البعد الاجتماعی وتبیینها وبلورتها کمنظومه متکامله مع ردیفیها الأخلاق والفقه، والدفاع عنها، وکشف ما لها من تأثیر علی سلوک الفرد والمجتمع. من هذا المنطلق، قمنا فی هذا البحث بدراسه التقیه المداراتیه علی ضوء الکلام الاجتماعی المعاصر، ورفع الشبهات الوارده علی المکلف عند تطبیق التقیه المداراتیه فی المجتمع، وآثارها علی الفرد والمجتمع البعیده والقریبه وذلک بمنهج توصیفی تحلیلی، واصلین إلی بعض النتائج من أهمها: ۱.للتقیه المداراتیه دور قویّ فی استحکام روابط المسلمین وأبناء المذهب الواحد باعتبارها اللبنه الأساسیه للتماسک الاجتماعی. ۲.وضوح حدود التقیه المداراتیه وأنها لا تعنی التساهل ولا الاستخفاف علی حساب مسلمات الدّین. ۳.وضوح الأبعاد الاجتماعیه للتقیه المداراتیه وأنها عامل أساسی فی نهضه المجتمع وتآزر لحمته.

صفحه ۱ از ۱