جستجو در مقالات منتشر شده
۱ نتیجه برای مخلباف
تینا رحیمی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
مجموعه آثارِ محسن مخملباف مشتمل بر رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، مقاله و فیلمنامههای کوتاه و بلند است. مخملباف در توضیح سابقه سینمایی خود تأکید میکند که فیلمهایش به چهار دوره مختلف تعلق دارند (منصوری،۱۳۷۷: ۱۵۱): دوره اول شامل فیلمهای «توبه نصوح»، «دو چشم بیسو»، «استعاذه و بایکوت» است؛ این فیلمها بیش از هر چیز بیانکننده دغدغههای سیاسی یا دینی مخملباف هستند. دوره دوم شامل فیلمهایی مانند «دستفروش» (۱۳۶۷)، «بایسیکلران» (۱۳۶۹) و «عروسی خوبان» (۱۳۶۹) میشود؛ دوره سوم نوبت عاشقی (۱۳۷۰)، «شبهای زایندهرود» (۱۳۷۰)، «ناصرالدین شاه آکتور سینما» (۱۳۷۱)، «هنرپیشه» (۱۳۷۲)، « سلام سینما» (۱۳۷۴)، و «نون و گلدون» (۱۳۷۵) است و دوره چهارم، دوره فیلمهایی است که صبغه سوررئالیستی دارند؛ مثل «گبه» (۱۳۷۵),۱
به نظر میرسد مخملباف در نیمه اول دهه ۱۳۶۰ اصول سینمایی پیشینش را کنار میگذارد و شروع به ساخت فیلمهایی میکند که با آثارِ اولیهاش تفاوتِ بسیار دارند. «دستفروش» -که نقطه عطفی در کارنامه سینمایی مخملباف محسوب میشود- تحسین منتقدان بینالمللی را برانگیخت و پس از آن، «بایسیکلران» و «عروسی خوبان» ابعاد تازهای به سینمای مخملباف بخشیدند. میتوان استدلال کرد که مخملباف در «دستفروش» و فیلمهای بعدیاش، برخلاف نخستین فیلمهایش، دیدگاهی مدرن (هم از حیثِ مضامین و هم از حیثِ فنون) اتخاذ کرد. در این مقاله قصد داریم با رویکردی ادبی به بررسی ویژگیهای مدرنیستیِ فیلم «دستفروش» بپردازیم.