جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای محاکمه


دوره ۹، شماره ۲۰ - ( ۳-۱۳۸۴ )
چکیده

چکیده قاعده منع محاکمه و مجازات مجدد از قواعد مهم حقوق کیفری داخلی است. برا ساس این قاعده، کسی را نباید دوبار برای یک جرم محاکمه و مجازات کرد. این قاعده در اسناد بین‌المللی و منطقه‌ای حقوق بشر مطرح شده است. قاعده منع محاکمه و مجازات مجدد در اساسنامه دادگاههای کیفری بین‌المللی، اعم از نظامی، موقت و خاص و دائمی نیز پذیرفته شده است. تحولات حقوق کیفری بین‌المللی نشان می‌دهد که احساسات عمومی جهانی، تمایلی به تکرار محاکمه و اجرای مجازات نسبت به رفتار مجرمانه واحد ندارد. صلاحیت دادگاه کیفری بین‌المللی دائمی، تکمیلی است و بر این اساس، اگر دادگاههای ملی به‌طور کامل و با رعایت اصول دادرسی عادلانه، اقدام به رسیدگی کنند، دلیلی برای پذیرش صلاحیت دادگاه بین‌المللی وجود ندارد و در این صورت، محاکمه و مجازات مجدد منتفی است. اگر دادگاههای داخلی، اصول دادرسی عادلانه را مراعات نکنند، دادگاه بین‌المللی خود را صالح به رسیدگی می‌داند. این اقدام دادگاه بین‌المللی موجب نقض قاعده منع محاکمه و مجازات نیست؛ زیرا رسیدگی دادگاه ملی، بدون رعایت اصول دادرسی شناخته شده بین‌المللی، محاکمه عادلانه و منصفانه تلقی نمی‌شود. مهمترین ایراد بر اساسنامه دادگاه کیفری بین‌المللی دائمی در مقایسه با اساسنامه‌های دادگاههای کیفری بین‌المللی موقت این است که این دادگاه، در صدور حکم، ملزم به احتساب مجازات اعمال شده دادگاه ملی نیست و این امر به منزله نقض قاعده منع مجازات مجدد محسوب می‌شود.
سمانه رفاهی، امیر نصری،
دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

پژوهش حاضر با رویکردی بینارشته‌ای به بررسی عناصر معماری در رمان محاکمه می‌پردازد. هریک از عناصر معماری در ساختمان برای هدف خاصی طراحی و جانمایی می‌شوند. استفاده از این عناصر به‌شیوۀ معمول باعث ایجاد آسایش برای کاربران بنا خواهد شد. کافکا در رمان محاکمه، با استفاده‎‌های پارادوکسیکال از این عناصر معماری و با نگاهی اکسپرسیونیستی، سعی در بیان مفاهیم مورد نظر خود دارد. اولین نکته‌ای که در این میان خودنمایی می‌کند، بیان مفهوم تناقض است. در این راستا در دنیای محاکمه حتی در، پنجره، دیوار، پله و سایر عناصر نیز کاربری‌های معمول خود را ازدست داده‌اند. مفهوم دیگری که کافکا به یاری این اجزا بیان می‌کند، بیگانگی و تنهایی است که در سراسر رمان محاکمه دیده می‌شود. گویی این عناصر معماری در درجۀ اول برای دیگران ساخته شده‌اند و این کاربری‌های معمول برای یوزف کا. دربرابر دیگران رنگ می‌بازد. این بیگانگی یادآور ابعاد مختلف زندگی خود کافکا است. آخرین و شاید مهم‌ترین مفهومی که کافکا به کمک عناصر معماری بیان می‌کند، تحت کنترل و سلطه بودن است که با ازمیان رفتن فضای خصوصی زندگی یوزف کا. پررنگ‌تر جلوه‌گر می‌شود.
 


دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

یکی از بنیادی‌ترین معیارهای محاکمه عادلانه حق برخورداری از دادرسی توسط محکمه‌ای مستقل و بی‌طرف است. در نظام حقوقی دنیای معاصر، این اصل یک اصل کلی حقوق به شمار می‌رود که اغلب اسناد بین‌‌المللی و منطقه‌ای حقوق بشر بر احترام به آن تأکید فراوان دارند. بدین جهت اصل موصوف در تمام نظام‌های حقوقی جهان از جایگاه رفعیی برخوردار است. برای تعمیم اصل استقلال و بی‌طرفی قضایی که زیر بنای حق «محاکمه عادلانه» به شمار می‌رود، نسبت به دادرسان و دادرسی‌های دیوان بین‌‌المللی کیفری دلایل کافی وجود دارد. اساسنامه رم، سند مؤسس دیوان بین‌‌المللی کیفری و دیگر قوانین و مقررات مرتبط با آن نیز در بر دارنده قواعدی برای تأمین و تضمین این اصل ارزشمند است. علیرغم این واقعیت، به منظور دستیابی کامل به این هدف، اساسنامه در برخی از زمینه‌ها نیازمند اصلاح و بازنگری است. این مقاله ضمن بررسی برخی موضوعات مربوط به استقلال دیوان بین‌المللی کیفری و قضات آن، سعی در مطالعه و شناسایی زمینه‌های تضعیف‌‌کننده این اصل دارد.    

دوره ۳۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۴۵ )
چکیده

معاقبه ومحاکمه مرتکبی جرائم الإرهاب حق وواجب لکل دوله لأجل ضمان السلام والاستقرار فی المجتمع وتأمین حق الدوله فی عقاب کل من یتعدی علی نظامها واستقرارها العام. إلا أن هذا الحق مقید بأصول تدعی أصول المحاکمه العادله والتی تسعی إلی اتخاذ إجراءات عادله بحق متهمی جرائم الإرهاب، تضمن کرامتهم وتحمیهم من الدعاوی الکیدیه والشکاوی الانتقامیه من جانب، ومن جانب آخر تضمن سیاده القانون ومبدأ الشرعیه الإجرائیه وحقوق الإنسان. علی الرغم من أهمیه رعایه أصول المحاکمه العادله بحق متهمی جرائم الإرهاب والتأکیدات التی أکدتها المواثیق الدولیه بضروره رعایتها وظهور الاتجاه الجدید بضروره رعایته، إلا أنه ما یلاحظ مؤخراً بأن التشریعات الداخلیه لدول عدیده تفتقر أو ینقصها مبادئ المحاکمه العادله بحق متهمی جرائم الإرهاب فی تشریعاتها الخاصه بمکافحه الإرهاب وهذه المشکله کانت سبباً لانتهاکات لا یحمد عقباها. من هذا المنطلق تدرس هذه المقاله بالطریقه التحلیلیه والوصفیه والمقارنه، لتبین الأسس النظریه والقانونیه التی تحث علی ضروره رعایه أصول المحاکمه العادله بحق متهمی جرائم الإرهاب وصور المحاکمه العادله وضمانتها حتی لا یدان متهم بریء ویفلت المجرم الحقیقی من العقاب. توصلت هذه المقاله إلی أن حق الدوله فی عقاب مرتکبی جرائم الإرهاب، یقابله واجب علیها وهو رعایه أصول المحاکمه العادله بحق المتهمین بارتکابها وضروره النص علیها ورعایتها فی قوانینها وهذا الحق قائم علی أسس نظریه وقانونیه علی الصعیدین الداخلی والدولی، تفرض ضروره رعایتها وتوجب وضع مؤیدات (جزائیه، ومدنیه وإداریه...) علی مخالفتها وتضمن للمتهمین بالرجوع إلی جهه قضائیه لضمان حقوقهم فی حال نقضها.
 

صفحه ۱ از ۱