جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای لوسین گلدمن


دوره ۸، شماره ۳۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

نظریه ساخت‌گرایی تکوینی لوسین گلدمن (۱۹۱۳ ـ ۱۹۷۰) به­مثابه استمرار نگرشی پراگماتیستی ـ عمل‌گرا در حوزه رویکردهای جامعه­شناختی، متون ادبی را همچون یک نهاد اجتماعی تحلیل و بررسی می­کند. بر مبنای این نظریه، آنچه در وهله نخست حاصل کار یک نویسنده به­شمار می آید، در تحلیل نهایی، برآیند خواست­ها و آرمان­های یک طبقه اجتماعی است. در دیدگاه گلدمن، متن ادبی در کارکردی دوگانه، از یک­سو از فرامتن­های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و ایدئولوژیک تأثیر می­پذیرد و از دیگر سو، با توجه به تناقضات موجود در واقعیت عینی، بر فرامتن اثر می­گذارد. گزین­گویه­های ادبی (امثال­و­حکم)، به­ویژه با توجه به دربردارنگی تجربه­های تاریخی ـ طبقاتی و دیرپایی، بستر مناسبی برای بررسی‌ها و تحقیقات ادبی با رویکرد ساخت‌گرایی تکوینی به­شمار می­آیند. جستار پیش­رو مبتنی بر این چارچوب نظری و با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی گزین‌گویه­های ادبی پرداخته، روایی این نظریه را در گستره شماری از گزاره­های ادبی نشان داده است. پژوهش حاضر به­مثابه نخستین پژوهشی که نظریه مذکور را از حوزه یک یا چند اثر منسجم به گستره تاریخی ـ کاربردی گزین­گویه­های ادبی برده است، نشان می­دهد که چگونه گزین‌گویه­ها با توجه به ماهیت مؤجز و تأثیرگذارخویش، از سوی هر یک از دو طبقه فرادست و فرودست اجتماعی به­کار گرفته می­شوند و همچون ابزاری در راستای دستیابی به منافع عمل می­کنند. تبیین پیوند فرامتن با فرم، نمودبخشی به دوگونگی فرامتن­ها، بررسی تناقضات مفهومی حتی در یک دوره تاریخی ازجمله ویژگی­های قابل تأمل در این جستار است.

فتانه محمودی، مژده شرفخواه، غلامرضا پیروز،
دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

لوسین گلدمن (۱۹۱۳ـ۱۹۷۰م)، پژوهشگر رومانیایی و تابع مارکس در حوزه جامعه‌شناسی ادبیات، به بررسی ارتباط اثر ادبی با جامعه پرداخت؛ سپس حوزه پژوهش‌های خود را به رمان منحصر کرد و روش ساخت‌گرایی تکوینی را درپیش گرفت. گلدمن در روش خود درپی برقراری پیوندی معنادار میان فرم ادبی و مهم­ترین جنبه‌های زندگی اجتماعی بود. به‌عقیده او، آفریننده اثر ادبی نه یک فرد، بلکه طبقات و گروه­­های اجتماعی جامعه هستند. این شیوه درعین پرداختن به محتوای اثر، از صورت آن نیز غافل نمی‌ماند و درصدد تبیین ساختار ادبی، ساختار اجتماعی و فضایی است که اثر در آن شکل‌ گرفته است. تحقیق در تعیین نوع ساختار معنادار حاکم بر اثر هنری از نظر گلدمن، بررسی رابطه ساختار اثر هنری و جهان‌بینی هنرمند و شناخت شگردهای هنری او جهت تبیین گروه‌های اجتماعی مورد نظر اثر هنری از اهداف پژوهش محسوب می‌شود. مقاله پیش رو درپی پاسخ‌ به این پرسش است که میان جهان‌نگری هنرمند و آثار او با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه در دورانی که آثار او خلق شده، چه رابطه‌ای وجود دارد. در این راستا نمونه‌هایی از عکس­های دوره قاجار که توسط آنتوان سورگین گرفته شده­اند، با تمرکز بر نقد تکوینی گلدمن و براساس آرای بارت مورد تحلیل نشانه‌شناسی قرار گرفته­اند. بررسی­ها نشان داد که ساختار فکری طبقه­ای که تغییر را در سر می­پروراند ـ که نمود آن در اهداف مشروطه­خواهان مشاهده شد ـ با ساختار اثر هنری که به نمایندگی هنرمند ایفای نقش می­کند، رابطه­ای دوسویه و متقابل دارد و به‌نوعی به یکدیگر وابسته­اند؛ عکاسی محل تلقی این دو ساختار است. در این روند اختلاف طبقاتی و شاه­‌محوری، ساختار معنادار تصاویر نمونه موردی این مقاله است.
 

دوره ۱۸، شماره ۷۳ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

در این نوشتار، رمان «پاییز فصل آخر سال است»، نوشته نسیم مرعشی با رویکرد ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن بررسی می­ شود. روش گلدمن در این رویکرد، بررسی ساختار اثر و علت پدید آمدن این ساختارها بر اساس شرایط تاریخی است. این نقد در دو مرحله انجام می‌شود: در مرحله­ اول با عنوان دریافت به بررسی ساختار اثر می‌پردازد و مرحله­ دوم با نام تشریح، ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اثر در پیوند با جامعه بررسی می‌شود. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ می­دهد که چه پیوندی بین ساختارهای رمان‌ مورد بررسی با ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه وجود دارد و چگونه می ­توان همارزی ساختاری و رابطه دیالکتیک مورد ادعای نقد تکوینی را میان ساختار رمان مرعشی و ساختار عینی جامعه در زمان تکوین این اثر نشان داد. این پژوهش همچنین به چگونگی بازتاب جهان­بینی نویسنده به ­عنوان نمایندۀ طبقۀ اجتماعی در این اثر داستانی می‌پردازد. این نوشته باهدف تبیین این روابط متقابل شکل‌گرفته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مطابق نظریه گلدمن، مرعشی موفق به خلق اثری شده که در آن هم­ارزی استواری میان ساختار این اثر با ساختارهای جامعه­ ای که اثر در آن شکل گرفته است، دیده می­ شود و این هم­ارزی ساختاری در کنار روابط دیالکتیک اجزای گفتمانی مرتبط به هم، رمان وی را به اثری اصیل تبدیل کرده است.

صفحه ۱ از ۱