جستجو در مقالات منتشر شده


۱ نتیجه برای لطیف بودن.

فرزاد بالو، مصطفی میردار رضایی،
دوره ۱۸، شماره ۶۹ - ( ۳-۱۴۰۴ )
چکیده

برخلاف سنت غربی که همواره نزاع آشتی‏ناپذیر میان فلسفه و شعر، ذهن و زبان پاره‏ای از فیلسوفان را به خود مشغول داشته، در سنت ما اگرچه غالباً از فلسفه به ذمّ و نکوهش یاد شده ‏است، اما فیلسوفان ما غالباً مواجهه‏ای ایجابی با شعر داشته‏اند؛ از آن جمله، در دورۀ معاصر و فیلسوفی به نام محمود هومن، که این پژوهش با شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی و تحلیل دیدگاه‏های هومن دربارۀ شعر و مسائل مرتبط به آن می‏پردازد؛ امری که در پژوهش‌های معاصر به آن اهتمام و توجهی صورت نگرفته ‏است. نتایج این جستار نشان می‏دهد که هومن در دورۀ اول فکری خود با الهام از دستاوردهای فیلسوفان غربی (کانت و شوپنهاور) و ایرانی ـ اسلامی (شمس قیس رازی) و تأملات خود دربارۀ ماهیت و چیستی شعر، موزون، مقفی و متساوی بودن را از شمس قیس، خیال‏انگیز بودن را در توسعی که از لحاظ مفهومی به آن می‏بخشد از کانت و شوپنهاور، و دو شرط لطف و اختصار را نیز خود بدان می‏افزاید. واضح است که این تعریف از شعر با فضای شعر کلاسیک مناسبت بیشتری پیدا می‏کند. همچنین او نکته‏سنجی‏های قابل تأملی را دربارۀ علت تأثیر شعر در نسبت با ارکان شعری، ویژگی‏های شاعر، بنیادهای معنایی شعر توصیفی و رمزی، تحلیل فلسفی قوۀ خیال و .... مطرح می‏سازد. هومن به تبعِ کانت برای شعر ابعاد معرفت‌شناختی قائل نمی‌شود. اما هومن در دورۀ دوم فکری خود، با میل به سمت پدیدارشناسی هوسرلی، با امعان نظر به شعر امروز در تعریف پیشین خود از شعر تجدید نظر می‏کند و ویژگی‏هایی چون مقفی‏بودن و متساوی‏بودن را از مقومات شعر خارج می‏کند و به زیبایی شعر وجه سوبژکتیو ـ ابژکتیو می‏بخشد.
 


صفحه ۱ از ۱