جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای لایه‌نگاری


دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۴- )
چکیده

با اختصاص یک شماره کامل مجله اکسپدیشن به حسنلو در سال ۱۹۸۹ از طرف هیأت باستان‌شناسی امریکایی شاغل در این محوطه در سالهای قبل از انقلاب و پذیرفتن بعضی اشتباهات در تعبیر و تفسیر یافته‌ها در مقالات مندرج در آن و از سوی دیگر با آغاز فعالیتهای هیأت باستان‌شناسی ایرانی در سال ۱۳۷۹، تغییراتی در گاهنگاری و لایه‌نگاری حسنلو ضرورت پیدا کرد که این مقاله به آن پرداخته است. انتساب آثار مربوط به دوران چهارم حسنلو به دولت ماننا از ابتدای کار با مخالفت بعضی محققان روبرو بود که بالاخره دایسون نیز آن را به‌طور ضمنی پذیرفت. قبول اشتباه درباره انتساب دیوار دوم دفاعی به مانناها و اعلام رسمی اورارتویی بودن آن، ولی اصرار بر ادامه حضور اورارتوها در حسنلو تا پایان کار آن دولت در اواخر قرن هفتم با آغاز قرن ششم ق.م. و همچنین اورارتویی دانستن اتاقهای داخل قلعه از مواردی است که با یافته‌های هیأت ایرانی تطبیق نمی‌کند. نحوه از میان رفتن بخش خشتی دیوار دفاعی اورارتویی و روش نام‌گذاری لایه‌های روی آن از موارد دیگری است که نیاز به بررسی و کنکاش بیشتری دارد. نگارنده به عنوان سرپرست هیأت ایرانی حسنلو و در رابطه با تغییرات فوق الذکر، چارت گاه‌نگارانه جدیدی را در مقابل چارت سال ۱۹۸۹ دایسون ارائه می‌کند.
ندا عظیمی، بهمن نامورمطلق، حسن بلخاری قهی، نسرین دخت خطاط،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

فضای کربلا از دیرباز تا امروز بسیار متکثر و پویا بوده و به همین دلیل تصاویر ذهنی نویسندگان نیز از این فضا متکثر و پویاست. نقد جغرافیایی از رویکردهای جدید میان‌رشته‌ای است که به فضا به‌عنوان یکی از دستاوردهای مهم دوران پست‌مدرن توجه خاصی دارد. این نقد تعامل میان سوژه و فضا را درنظر می‌گیرد و از فضای جغرافیایی به فضای تخیلی در ادبیات گذر می‌کند. هدف اصلی این پژوهش مطالعۀ تأثیر رسوب‌گذاریِ فضا بر خوانش مخاطب از اشعار شاعران مورد مطالعه است. این رسوب‌گذاری فضا نیز بر اثر انباشتگی زمانی رخ می‌دهد و موجب می‌شود لایه‌های مختلف متنی در فضا و جغرافیا شکل بگیرد. بر این اساس، پژوهشگران با توجه به اصل فضا ـ ‌زمانمندیِ نقد جغرافیاییِ وستفال، به‌دنبال کشف لایه‌های فضا‌ ـ ‌‌زمانیِ شکل‌دهندۀ فضای کربلا در این اشعار هستند. نتیجه حاکی از آن است که این لایه‌ها قابلیت معرفی فضا و هویت‌‌بخشی به شاعر را داشته و آن‌ها با ایجاد دیالکتیک بین خود و دیگری، هویت خود را آشکار و هویت دیگری را افشا می‌کنند. همچنین با توجه به اصل چندکانونگیِ وستفال که به نگاه‌های متفاوت ازجمله نگاه درون‌زاد، برون‌زاد و دگرزاد توجه دارد، در بررسی فضای کربلا نگاه شاعر مسیحی به‌عنوان نگاه برون‌زاد درمقابل نگاه شاعر مسلمان (نگاه درون‌زاد) درنظر گرفته شده است و تلاش می‌شود تا هم‌گرایی میان این سه شاعر مشخص شود.


صفحه ۱ از ۱