جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای فن خطابه
داوود عمارتیمقدم،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
این مقاله در پی ارائه تصویری از سیر تحول صناعات بدیعی در سنت بلاغی غرب در عصرکلاسیک (قرن چهارم ق. م تا قرن چهارم م.) است. برای این منظور، رده بندی های متفاوت صناعات بدیعی در دو حوزه فن خطابه و دستور زبان -که تا پیش از رنسانس اساس پژوهش های زبانی و سبک شناختی بود- بررسی شده است. در بخش نخست که به فن خطابه اختصاص دارد، جایگاه صناعات بدیعی و رده بندی آن در آثار خطیبان یونان و روم باستان بحث شده است. در بخش دوم، پس از اشاره به برخی هم پوشی های فن خطابه و دستور زبان، صناعات بدیعی از دیدگاه دستوریان عصر کلاسیک بررسی و به تفاوت های رده بندی و کارکرد صناعات در این دو حوزه پرداخته شده است.
داوود عمارتی مقدم،
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
این مقاله می¬کوشد نقش «موقعیت» را در شکل¬گیری ژانرها بررسی کند. برای این منظور مفهوم ژانر در حوزه¬ی رتوریک که از فن خطابۀ غرب باستان تا حوزه-های ارتباط شناسی را در قرن بیستم در برمی¬گیرد به بحث گذاشته شده است. برخلاف رویکردهای ادبی که عمدتاً ویژگی¬های درون-متنی (فرم و محتوا) پدیدآورندۀ ژانرهای متفاوت است، در این رویکرد عوامل برون-متنی همچون موقعیت و مخاطب زیربنای تعریف ژانر است، و هر گونه تغییر در درک منتقدان از این عوامل تغییرات عمده¬ای را در تعریف ژانر به وجود می¬آورد. تا پیش از قرن بیستم مفهوم موقعیت مفهومی محدود و ایستا بود که سخنور و مخاطب نقش خاصی در شکل¬گیری آن نداشتند، و به همین دلیل ژانرهای متناسب با هر موقعیت نیز کاملاً مشخص و تعریف شده بود. حال آن¬که در قرن بیستم و با طرح نظریه¬های منتقدانی چون باختین و کارولین میلر، موقعیت و به تبع آن، ژانر به مفهومی پویا و دگرگون¬شونده تبدیل یافت که در یک فرایند ارتباطی شکل می¬گیرد و به همین دلیل، خود محصول کنش مشارکین در موقعیت است. در این مقاله، پس از پرداختن به نظریه¬های ژانر در حوزۀ فن خطابۀ یونان و روم باستان، نشان داده شده است که پیوند یافتن ژانر با کنش اجتماعی در قرن بیستم ، ژانر را به ابزاری برای تولید و بازتولید ارزش¬ها و پیش¬فرض¬های ایدئولوژیک در یک فرهنگ خاص تبدیل می¬کند و در این فرایند مولف، متن و مخاطب به طور همزمان دخیل¬اند. این رویکرد به ژانر، در مطالعات ادبی نیز پیامدهایی داشته که در پایان به برخی از آن¬ها اشاره شده است.
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
رتوریکِ سیاسی از اَشکال نوینِ علمِ رتوریک یا همان شیوه بهکارگیری ابزارهای اقناع در کلام، بهشمار میآید و بهطبع آن رتوریک پارلمانی نیز که از مظاهر مهمِ گفتمانِ سیاسی کشورهاست نیاز به مطالعه و بررسی قابل توجهی دارد. پنج کانون اصلی خلق (اِتوس، لوگوس،پاتوس)، جاگذاری در متن، فصاحت، ارائه و بهخاطرسپاری از فازهای مهم بررسی رتوریکِ سخنرانیها از نگاه سنتی تا مدرن، هستند. در این تحقیق با هدف بررسی نقاط ضعف و قوت مذاکرات نطق عمومیِ نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به خوانشی جدید از رتوریک پارلمانی در ایران خواهیم رسید و با بررسی الگوی نطق عمومی در نمایندگان دو فراکسیون امید و ولایت درمییابیم که در بیشتر موارد فارغ از تفاوت در نوع پاتوس، ناطقین در بخش جاگذاری و ارائه دچار ضعف هستند. درنهایت، براساس نتایج بهدستآمده هدف، ارائه الگویی جهت دستیابی به نطقی اصولی و منطبق با موازین رتوریکی ارائه است تا رتوریکی پویا و کارآمد را بر حسب نیازهای روز شاهد باشیم.
دوره ۱۵، شماره ۶۰ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
در این مقاله، ویژگیهای مجلسگویی با توجه به چهارچوبی که در دو کتاب آیین سخنوری محمدعلی فروغی و خطابۀ ارسطو برای این نوع توصیف شده، تفکیک شده است و هریک از روشهای مورد استفادۀ خطیب، چه ترغیبی چه اقناعی، ذیل مراحل سهگانۀ ساخت خطابه _معنیآفرینی، سخنپیوندی، سخنپردازی_ در دو متن مبکیات و مجالس سبعه بررسی میشود. از رهگذر این بررسی اولاً ویژگیهای دقیق سبکی متن مبکیات به عنوان متن مجلسگویی به دست میآید که تاکنون از این دید بررسی نشده است و برخی وجوه شباهت و تفاوت این متن با مجالس سبعه به عنوان نمونهای جامع و برجسته از این نوع متون، آشکار میگردد. تمثیل و تأویل در مبکیات جایگاهی ندارد و عنصر تداعی به قوت مجالس سبعه نیست. ثانیاً آشکار خواهد شد که با توجه به متن مبکیات، آیا در میان عناصر سبکی پیشگفته، عنصری از ویژگیهای سبکی متون مجلسگویی از قلم افتاده است یا خیر. در بخشی از این جستار، شورانگیزی به عنوان عنصری اساسی در متون خطابی، بررسی شده است. مؤلف مبکیات در قیاس با مولانا از شورانگیزی بیشتر بهره برده است. هر چه جزئیات بیشتری از تفاوتهای متون همانند آشکار شود، ردهبندی گونهها با جزئیات و دقت بیشتری صورت میگیرد. با توجه به نتایج این تحقیق نمیتوان مبکیات را در شاخۀ مجلسگویی عارفانه در کنار متونی نظیر مجالس سبعه در نظر گرفت.